الگوهای مراقبه
چنانچه پیش از این ذکر شد مراقبه در عرفان اسلامی چهارچوب مشخصی ندارد و اگر بخواهیم، سیستم های مراقبتنی مختلف را بررسی کنیم، ناچاریم در سه زمینه به مطالعه بپردازیم. یعنی در حوزه ی افراد، فرق صوفیه و آثار و تألیفات عرفانی و اخلاقی ـ عرفانی که اعمال مراقبتی رایج در سنت اسلامی و عرفانی را هر کدام طبق معیار مورد نظر صاحبان خود به ترتیب خاصی درآورده اند ؛ مثل«قوت القلوب» ابوطالب مکی،«احیاء العلوم» غزالی،«المراقبات » ملکی تبریزی،«رساله لب اللباب » حسینی طهرانی و...
عرفا
زندگی شخصی عارفان و خاطراتی که از اعمال و رفتار آن ها در ساعات شبانه روز به جا مانده، بهترین الگو برای نحوه مراقبه است. عارفان یا خود به شرح حالات و اعمال خود در زندگی شخصی خویش پرداخته اند و یا دیگران این کار را انجام داده اند. (1) لذا می توان سیره ی یک عارف را به عنوان الگویی در مراقبه مورد توجه قرار داد و چهارچوبی برای مراقبه ی خاص او تعریف نمود. در این شیوه مطالعه، متوجه این نکته می شویم که عارفی معرفت را اساس مراقبه ی خود قرار داده، یکی ریاضت را، دیگری عبادت را و دیگری محبت و خدمت به خلق را و... به این ترتیب محورهای جداگانه ای از انواع مراقبه در دسترس ما قرار می گیرد.فرق عرفانی
در هر فرقه ی عرفانی و محله ی صوفیانه یک شیوه ی مراقبتی مورد توجه قرار گرفته و به آن عمل می شود. اگرچه همه فُرُق به نوعی سنت اسلامی ـ عرفانی مراقبه را مراعات می کنند ولی در شیوه ای که اختیار می کنند، تفاوت هایی دارند که گاه جدی و اساسی است. به عنوان مثال، فرقه ی«نوریه» در روش خود مخالف عزلت و خلوت اند و حال آنکه عزلت و خلوت از ارکان فرقه ی«طیفوریه» است و یا سکر و مستی که از اصول بنیادین نحله ی طیفوریه است، در فِرقه ی«جنیدیه »، مورد بی توجهی قرار گرفته و به جای آن صحو و هوشیاری را مورد توجه قرار داده اند. پیروان«قصاریه» به تحقیر نس منفور بودن نزد مردم و ذکر زبان و سر و قلب و روح بسیار اهمیت می دهند، پیروان«قلندریه» به عرف ستیزی و زیر پا نهادن عادت ها و بی توجهی به عبادات مشهورند.مکاتب و نحله های صوفیه، نحوه ی مراقبه خود را بنا بر اصلی که برایشان محوری است، شکل می دهند. اساس مکتب«نوریه» تعلیم ایثار است و مکتب«سهلیه» بر پایه مجاهده و هدف اصلی آن مقاومت در برابر خواهش های نفس است و پیروان آن با ریاضت به تربیت نفس می پرداختند. محور اندیشه ی«ملامتیه»، ملامت نفس و نیکی در خفاست. مکتب«سهروردیه» به عبادت و زهد و مجاهدت و مداومت به آداب و سنن و اوراد و اذکار و رعایت فرایض اهمیت می دهند و«حکیمیه» معتقدند انسانها باید توسط اولیاء رهبری شوند و از تربیت و صفای معنوی آنان برخوردار شوند.«مولویه» بر امر رجوع به باطن و نظر به وحدت و اعراض از ظواهر و نشر خلوص و صفا و دوری از تجمل و تعلق به طبیعت و دیده دوختن به نور اشراق تأکید می کنند و«نقشبندیه» به سه اصل اعداد، وقت و دل و«قادریه» بر خلوت و ذکر توجه و تأکید نموده اند. (2).
این نحوه ی مطالعه کمک می کند تا تفاوت هایی که هر فرقه به عنوان یک گروه همسنخ در مراقبه ی عرفانی خود دارند، به روشنی مشخص شود و جای بحث برای بررسی ریشه ها و علل این تفاوتها و رابطه ی اموری مثل فرهنگ قومی در شکل مراقبات فرق و... باز شود. قابل ذکر است در همه ی این فرقه ها، اصل رابطه ی مرید و مراد و پیروی از پیر طریقت خود، اذکار خاص با شیوه های خاص در تعداد معین و مراعات زمان و مکان ویژه و آداب مخصوص نحله و گروهی که مرید وارد آن شده و توجه به ریاضت و خلوت مد نظر بوده است.
آثار و منابع عرفانی
آثار و منابع عرفانی و اخلاقی ـ عرفانی مثل: اللمع فی التصوف، قوت القلوب، احیاء العلوم و از کتاب های متأخرین مثل: مفتاح الفلاح، المراقبات و... شیوه ی مراقبه در عرفان اسلامی را به طور کلی ارائه نموده اند و می توانند به عنوان الگویی در دسترس سالکان راه حق قرار بگیرند. در این الگو می توان تقریبا نتیجه گیری و پیشنهادات مراقبه از اهم شرایط سلوک و از لوازم حتمی سیر و سلوک می باشد که عرفا از آن به عنوان حال یا مقام یاد کرده اند و طریقی است که طی آن سالک راه حق، به منظور تقرب به خداوند و فنای در او، به محافظت جوارح و قلب از هر گونه عمل و خاطر مخالف و غیر حق با ملاحظه دائمی مقصود می پردازد.با مراجعه به آثار عرفانی می توان دریافت که منشاء توجه عرفا به مراقبه، آیات قرآنی می باشد. در بعضی از آیات قرآن به صراحت از مراقبه و ضرورت آن و همچنین مراقبان انسان سخن گفته شده است. با دقت در روایات رسیده از ائمه (ع) نیز، اهمیت و نقش مراقبه در نزدیک شدن به خداوند سبحان و همچنین ارتباط تنگاتنگ مراقبه و محاسبه را در می یابیم. بحث مراقبه و محاسبه در متون اخلاقی نیز جایگاهی والا داشته و بوضوح و مفصل مطرح شده است. از نظر اخلاق راه سعادت و کمال، مراقبه و محاسبه است. در سفر الی الحق همه ی انسان ها به طور عام و سالک به طور خاص باید مراقب اعمال، رفتار، حرکات و سکنات و حالات نفسانی خود بوده، همیشه خود را در حضور خداوند دیده و هیچ چیزی را از توجه به حق باز ندارد.
مراقبه به عنوان یک حال، مراعات رقیب توسط دل است ؛ یعنی مشغول شدن دل به او، درک حضور او و حفاظت و مواظبت اعمال و کردار که در اثر علم به اطلاع خداوند در انسان ایجاد می شود. مراقبه تنها پس از محاسبه و اصلاح حال خویش و نیکو کردن رابطه بین خود و خدا در همه ی اوقات و احوال بدست می آید و حقیقت آن، حفظ آداب حضور است.
سالک در پرتو بیداری و توجه به حضور حق تعالی در همه ی مراتب و منازل و بندگی خالصانه (مراقبه) در سیر معنوی خویش معرفت حضوری کامل و آگاهانه ای بدست می آورد که در پرتو آن حقیقت خویش را بی پرده مشاهده می کند و به مقام قرب که متضمن آرامش در جان و روح سالک است، می رسد.
التزام و رعایت ادب که با ملاحظه ی حضور خداوند انجام می پذیرد، مراعات وقت که از دست ندادن فرصت ها و نفحات ربانی است، ذکر و فکر که سلاح دوری از غفلت و فراموشی عهد الست است، خلوت گزیدن که زمینه ساز و مقدمه ی مراقبه است و همچنین ریاضت و مجاهده با نفس، همگی مجموعه ای است که توسط سالک و به فراخور شرایط و یا دستور العمل پیر و مراد، به منظور تحقق عملی مراقبه انجام می گیرد.
عرفا برای مراقبه انواعی چون مراقبه ی رب (حق) و عبد (بنده) و عام و خاص و همچنین درجاتی که بر حسب درجات و منزل و مقام سالک متفاوت می باشد، برشمرده اند اما آنچه را در سنت اسلامی به عنوان راه و روش وصول به ساحت قدس الهی مطرح است، از پیشینیان به نسلهای جدید انتقال داد. در این آثار، موضوعات عبادات و معاملات و زهد و دقایق سلوک مطرح شده و راجع به اعمال مرید در فرایض و فضایل و اذکار مستحب و ادعیه ی مأثوره و وردهای روز و شب، سخن گفته شده است. همچنین در فضیلت نماز در اوقات و ذم غفلت و... و به طور کلی چگونگی انجام اعمال شریعتی و طریقتی و درستی انجام آن ها توضیح داده شده است. در این آثار سالک طریق حق، خود را با مجموعه ای از دستورالعملهای کلی مواجه می بیند که عمل به آن ها به کمک پیرو و مرشد امکان پذیر است. (3).
نتیجه گیری
مراقبه از اهم شرایط سلوک و از لوازم حتمی سیر و سلوک می باشد که عرفا از آن به عنوان حال یا مقام یاد کرده اند و طریقی است که طی آن سالک راه حق، به منظور تقرب به خداوند و فنای در او، به محافظت جوارح و قلب از هر گونه عمل و خاطر مخالف و غیر حق با ملاحظه دائمی مقصود می پردازد.با مراجعه به آثار عرفانی می توان دریافت که منشاء توجه عرفا به مراقبه، آیات قرآنی می باشد. در بعضی از آیات قرآن به صراحت از مراقبه و ضرورت آن و همچنین مراقبان انسان سخن گفته شده است. با دقت در روایات رسیده از ائمه (ع) نیز، اهمیت و نقش مراقبه در نزدیک شدن به خداوند سبحان و همچنین ارتباط تنگاتنگ مراقبه و محاسبه را در می یابیم. بحث مراقبه و محاسبه در متون اخلاقی نیز جایگاهی والا داشته و بوضوح و مفصل مطرح شده است. از نظر اخلاق راه سعادت و کمال، مراقبه و محاسبه است. در سفر الی الحق همه ی انسان ها به طور عام و سالک به طور خاص باید مراقب اعمال، رفتار، حرکات و سکنات و حالات نفسانی خود بوده، همیشه خود را در حضور خداوند دیده و هیچ چیزی او را از توجه به حق باز ندارد.
مراقبه به عنوان یک حال، مراعات رقیب توسط دل است ؛ یعنی مشغول شدن دل به او، درک حضور او و حفاظت و مواظبت اعمال و کردار که در اثر علم به اطلاع خداوند در انسان ایجاد می شود. مراقبه تنها پس از محاسبه و اصلاح حال خویش و نیکو کردن رابطه بین خود و خدا در همه ی اوقات و احوال بدست و حقیقت آن، حفظ آداب حضور است.
سالک در پرتو بیداری و توجه به حضور حق تعالی در همه ی مراتب و منازل و بندگی خالصانه (مراقبه) در سیر معنوی خویش معرفت حضوری کامل و آگاهانه ای بدست می آورد که در پرتو آن حقیقت خویش را بی پرده مشاهده می کند و به مقام قرب که متضمن آرامش در جان و روح سالک است، می رسد.
التزام و رعایت ادب که با ملاحظه ی حضور خداوند انجام می پذیرد، مراعات وقت که از دست ندادن فرصت ها و نفحات ربانی است، ذکر و فکر که سلاح دوری از غفلت و فراموشی عهدالست است، خلوت گزیدن که زمینه ساز و مقدمه ی مراقبه است و همچنین ریاضت و مجاهده با نفس، همگی مجموعه ای است که توسط سالک و به فراخور شرایط و یا دستورالعمل پیر و مراد، به منظور تحقق عملی مراقبه انجام می گیرد.
پی نوشت ها :
1 ـ بنگرید به: کتاب های تذکره
2 ـ بنگرید به: کشف المحجوب، ص 68، 72، 162، 247 و ارزش میراث صوفیه، ص 82 تا 88 و مولوی نامه، ج 2، ص 591 تا 593.
3 ـ بنگرید به: ابوطالب مکی، قوب القلوب و الامام محسن الامین، مفتاح الجنات فی الادعیه و الاعمال و الصلوات و الزیارات، بیروت، دارالتعاریف، چاپ 4.
منابع فارسی و عربی
1 ـ قرآن مجید، نهج البلاغه
2 ـ ابن عربی، محی الدین فتوحات مکیه، ترجمه محمد خواجوی، مولی 1384، تهران
3 ـ انصاری، عبدالله، کشف الاسرار و عده الابرار، شرح ابوالفضل رشید الدین المیبدی، امیرکبیر 1376، تهران.
4 ـ جهان آبادی، شاه کلیم الله، کشکول شریف، نسخه ی خطی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، بی تا، تهران.
5 ـ حسینی طهرانی، محمد حسن، رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی اللباب، حکمت، 1361، تهران.
6 ـ ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، ج دوم، دارالحدیث، 1377، قم
7 ـ سراج طوسی، ابونصر عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، تحقیق و تعلیق عبدالرحیم محمود، مکتب الثفافه الدینیه، 1968 مسئولیت. قاهره.
8 ـ شیخ الاسلامی، علی شرح منازل السائرین خواجه عبد الله انصاری، تنظیم و تحقیق محمد کاظم شیخ الاسلامی، ج اول، آیه، 1371، تهران.
9 ـ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 19، جامعه مدرسین هف 1374، قم.
10 ـ طوسی، خواجه نصیرالدین، اوصاف الاشراف، به اهتمام سید مهدی شمس الدین، سازمان چاپ و انتشارات انجمن فلسفه، 1369، تهران
11 ـ عاملی، محمد (شیخ بهایی)، مفتاح الفلاح به ضمیمه رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ترجمه علی بن طیفور بسطامی، حکمت، 1366، تهران
12 ـ عبادی قطب الدین ابوالمظفر منصور بن اردشیر، التصفیه فی الاحوال المتصوفه (صوفی نامه)، تصحیح غلامحسین یوسفی، بنیاد فرهنگ ایران، 1342، تهران.
13 ـ عطار نیشابوری، فرید الدین، تذکره الاولیاء، تصحیح محمد استعلامی، زوار 1363، تهران.
14 ـ غزالی، محمد، کیمیای سعادت، ترجمه موید الدین محمد خوارزمی، ج اول، سازمان انتشارات علمی و فرهنگی، 1377، تهران.
15 ـ غزالی، محمد، احیا علوم الدین، ترجمه مؤید الدین محمد خوارزمی، منجیات، انتشارات علمی و فرهنگی، 1377، تهران.
16 ـ فروزانفر، بدیع الزمان، 1385، احادیث مثنوی، ترجمه حسین داوودی، انتشارات امیرکبیر، تهران.
17 ـ فیض کاشانی، ملامحسن، محجه البیضا، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، 1417 ق، قم.
18 ـ قشیری، عبدالکریم بن هوازن، رساله قشیریه، ترجمه و تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، سازمان انتشارات علمی و فرهنگی، 1374، تهران.
19 ـ قونوی، صدرالدین، الفکوک، ترجمه محمد خواجوی، مولی 1371، تهران،
20 ـ کاشانی، عبدالرزاق، معجم اصطلاحات الصوفیه، تحقیق و تعلیق عبدالعال شاهین، دارالمنار، 1413 ق، قاهره.
21 ـ کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، انتشارات کتابخانه علمیه حامدی، بی تا، تهران.
22 ـ کاشانی عزالدین، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، به اهتمام جلال الدین همایی، 1367، زوار، تهران.
23 ـ کلابادی، ابوبکر محمد، التعرف المذهب التصوب، به کوشش محمد جواد شریعت، اساطیر، 1371، تهران.
24 ـ گیلانی، عبدالقادر، الطریق الی الله، تحقیق محمد غسان و نصوح عرقول، 1414، دمشق
25 ـ گیلانی، عبدالقادر، الغنیه لطالبی طریق الحق عز و جل فی معرفه الآداب الشرعیه و...، ترجمه محمد علی صبیح و اولاده، الازهر، بی تا، مصر.
26 ـ مجذوب علیشاه، محمد جعفر، مرآه الحق، تصحیح و مقدمه حامد ناجی اصفهانی، حقیقت، 1383، تهران.
27 ـ محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، مقدمه و تصحیح و تعلیق محمد رضا شفیعی کدکنی، آگاه، 1376، تهران.
28 ـ مستملی بخاری، اسماعیل بن محمد، شرح التعرف المذهب التصوف، مقدمه و تصحیح و تحشیه محمد روشن، ج اول، اساطیر، 1363، تهران
29 ـ مولوی، مثنوی شریف، عبدالباقی گولپینارلی، ترجمه و توضیح توفیق ه. سبحانی سازمان چاپ و انتشارات، 1374، تهران
30 ـ نجم الدین کبری، احمد بن عمر بن محمد، الاصول العشره، ترجمه و شرح عبدالغفور لاری، به اهتمام نجیب مایل هروی، مولی، 1363، تهران
31 ـ نراقی، احمد، معراج السعاده، جاویدان، بی تا، تهران
32 ـ هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان، کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، مقدمه قاسم انصاری، طهوری، 1376، تهران.
33 ـ همدانی، عین القضات، تمهیدات، تصحیح و تحشیه عفیف عسیران، منوچهری، 1377، تهران.
34 ـ همدانی، عین القضات، نامه های عین القضات، به اهتمام علینقی منزوی و عفیف عیران، ج 1، اساطیر، 1377، تهران.
35 ـ همدانی، مولی عبدالصمد، بحرالمعارف، تحقیق و ترجمه حین استاد ولی، حکمت، 1381، تهران.
36 ـ همدانی، باباطاهر، شرح بر کلمات قصار باباطاهر، ترجمه محمد حنابذی، چاپ سنگی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1333، تهران.
Moragheh in Islamic Mysficism
Abstract
Time some type are regarded for Moraghebeh , like the Moraghebeh of lord. the Moraghebeh of scrvant ; besid
Key words Moraghebeh , mover on God s path. attention Afaaneh Dehghan
منبع: فصلنامه فکر و نظر شماره 12و13