کودک، با پذیرش مسئولیت آماده ورود به دنیای بزرگسالان می شود.
چکیده: برای این که فرزندانمان بتوانند به خوبی از پس مسئولیت های خود در زندگی برآیند باید از دوران کودکی حس مسئولیت پذیری را در آنان تقویت کرد.در این نوشتار به نقش والدین در مسئولیت پذیری کودکان اشاره خواهد شد.
تعداد کلمات 1043 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1043 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
مقدمه
هیچ کودکی لوس به دنیا نمی آید. کودکان در پی نوع آموزش ها و تجربه هایشان چنین می شوند. کودکی که در گفتار و کردارش محدودیتی ایجاد نشده و به او نیاموخته اند نیازهای افراد خانواده را بشناسد و با استفاده از داشته هایش به احساسات دیگران صدمه نزند، بعدها همین نگرش را به مدرسه، جامعه و زندگی بعدی می کشاند. بدین ترتیب، منشأ بسیاری از گرفتاری ها و تضادها خواهد شد.
در بیشتر خانواده های امروزی شمار فرزندان اندک و توجه والدین به رفاه آنان افراطی است. بسیاری از این خانواده ها از واگذاری مسئولیت به کودکانشان به بهانه هایی واهی چون اذیت شدن فرزندان، رسیدگی بیشتر به تحصیل و مهارت هایی چون کلاس های زبان و مهارتهای هنری و ورزشی خودداری می کنند. پدر و مادرهایی که برای فرزند خود هر کاری می کنند، به او فرصت تجربه کردن و به دوش گرفتن مسئولیت ها را نمی دهند.
والدینی که بند کفش کودک دبستانی شان را به بیان آنکه او نمی تواند این کار را انجام خود می بندند، نخستین الگوی خطرناک را پدید می آورند. کسانی که امروز بند کفشای را تکالیف مدرسه اش را انجام می دهند، در دعوای او و دوست دبستانی اش با عجله شرکت و دخالت می کنند، روشن است که در سی سالگی او نیز مجبورند قرض هایش را که در اثر بی انضبالی مالی به بار آورده، پرداخت کنند.
نقش والدین در آموزش مسئولیت پذیری به کودکان از یک سوی، نقش الگودهی است. والدین غیر مسئول نمی توانند مسئولیت پذیری مطلوب را از فرزندانشان انتظار داشته باشند. والدین، همواره دیگران را مسبب مشکلات خویش می دانند، متزلزل اند، فراموش کارند، دیگران برایشان تصمیم می گیرند، کارها را به گونه ای مطلوب انجام نمی دهند و از مسئولیت هایشان گریزان اند، الگوی بی مسئولیتی به شمار می آیند. اینان به احتمال بسیار نخواهند توانست فرزندانی مسئول پرورش دهند. از سوی دیگر، والدین می توانند با شناخت درست نیازها و توانمندی های سنین گوناگون و با استفاده از راه کارهای درست و دادن مسئولیت به کودک، او را با مسئولیت های زندگی اش آشنا سازنده
در این جهت، نکته های زیر را به شما والدین گوشزد می کنیم:
در بیشتر خانواده های امروزی شمار فرزندان اندک و توجه والدین به رفاه آنان افراطی است. بسیاری از این خانواده ها از واگذاری مسئولیت به کودکانشان به بهانه هایی واهی چون اذیت شدن فرزندان، رسیدگی بیشتر به تحصیل و مهارت هایی چون کلاس های زبان و مهارتهای هنری و ورزشی خودداری می کنند. پدر و مادرهایی که برای فرزند خود هر کاری می کنند، به او فرصت تجربه کردن و به دوش گرفتن مسئولیت ها را نمی دهند.
والدینی که بند کفش کودک دبستانی شان را به بیان آنکه او نمی تواند این کار را انجام خود می بندند، نخستین الگوی خطرناک را پدید می آورند. کسانی که امروز بند کفشای را تکالیف مدرسه اش را انجام می دهند، در دعوای او و دوست دبستانی اش با عجله شرکت و دخالت می کنند، روشن است که در سی سالگی او نیز مجبورند قرض هایش را که در اثر بی انضبالی مالی به بار آورده، پرداخت کنند.
نقش والدین در آموزش مسئولیت پذیری به کودکان از یک سوی، نقش الگودهی است. والدین غیر مسئول نمی توانند مسئولیت پذیری مطلوب را از فرزندانشان انتظار داشته باشند. والدین، همواره دیگران را مسبب مشکلات خویش می دانند، متزلزل اند، فراموش کارند، دیگران برایشان تصمیم می گیرند، کارها را به گونه ای مطلوب انجام نمی دهند و از مسئولیت هایشان گریزان اند، الگوی بی مسئولیتی به شمار می آیند. اینان به احتمال بسیار نخواهند توانست فرزندانی مسئول پرورش دهند. از سوی دیگر، والدین می توانند با شناخت درست نیازها و توانمندی های سنین گوناگون و با استفاده از راه کارهای درست و دادن مسئولیت به کودک، او را با مسئولیت های زندگی اش آشنا سازنده
در این جهت، نکته های زیر را به شما والدین گوشزد می کنیم:
1. فرزندانتان را برای پذیرش مسئولیت هایشان آماده کنید
به طور کلی، کودک شما باید از خردسالی، روزانه یک یا دو کار ساده را بدون شکوه و شکایت انجام دهد، مثل آماده شدن برای خواب، جمع آوری وسایل و اسباب بازی ها هنگام خواب و انداختن اشغال در سطل زباله. این کارها شاید برای بزرگترها چندان مهم به نظر نرسد، ولی اگر شما فرزندتان را با قوانین محدودی که پیوسته و همواره اجرا می شوند، تربیت کنید، در این زمینه کمتر با مشکل روبه رو می شوید. وجود آهنگی منظم و یک دست در زندگی، به آنان احساس امنیت و سلامتی می دهد. پس بکوشید کودک خود را از آغاز کودکی به انجام مسئولیت ها عادت دهید. به این حدیث شریف از امام موسی بن جعفر (علیه السلام) توجه کنید: « بهتر آن است که طفل در کودکی با سختی ها و مشکلات اجتناب ناپذیر زندگی که غرامت آن است، روبه رو شود تا در جوانی و بزرگسالی، بردبار و صبور باشد»[1]
2. زمان مناسبی را برای آموزش در نظر بگیرید
اگر می خواهید به کودکتان بستن بند کفشش را بیاموزید، این کار را زمانی انجام ندهید که عجله دارید؛ زیرا موجب عصبانیت و تنش می شوید و از این کار تجربه ای منفی در ذهن کودک خود به جای می گذارید. زمانی را به این کار اختصاص دهید که از هر نظر آسوده خاطرید. برای نمونه، برای مدتی هر روز صبح، ده دقیقه را به پوشیدن کفش ها اختصاص دهید تا فرزندتان برای این کار فرصت کافی داشته باشد. در این مدت با کودک همراهی کنید و نخستین باری که این کار را تقریبا درست انجام داد، او را تحسین کنید. احساس رضایتی که پس از انجام این رفتار ظاهر می شود، او را تقویت خواهد کرد.
3. کارها را با توانایی های کودک تطبیق دهید
مهم است که در واگذاری مسئولیت ها، سن و توانایی های کودک را در نظر بگیرید و بیش از آن انتظار نداشته باشید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده اند: «خدا رحمت کند کسی را که در نیکی و نیکوکاری به فرزند خویش کمک کند». از ایشان پرسیدند: «چگونه فرزند خود را در نیکی کردن یاری دهد؟» حضرت پاسخ دادند: «آنچه را که کودک در قوه و قدرت داشته و انجام داده است، از او بپذیرد و آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست. از او نخواهد».[2]
انتظارهای والدین به چند دلیل می تواند بالا باشد:
١. کاری را از کودک بخواهند که به علت کمی سن، نداشتن قدرت کافی، کم بودن تجربه و مانند آنها در توان او نیست. برخی والدین در تعامل با کودک خود به خطا دچار می شوند و آنان را بزرگسال می انگارند؛ در حالی که شاید کودک از جنبه های گوناگون توان انجام کاری را که ما از او انتظار داریم، نداشته باشد. در نتیجه، ممکن است انجام ندادن آن کار ما را به احساس های منفی دچار کند؛
۲. توضیح ندادن درباره کار، چگونگی آن و نشان ندادن فرایندش برای کودک؛ به گونه ای که بتواند با مشاهده دریابد که چطور کار کند؛
٣. فراهم نکردن منابع لازم برای کودک تا بتواند وظیفه اش را به خوبی انجام دهد؛
۴. نوع مسئولیت هایی که به کودک واگذار می شود، باید به آسانی انجام شود و او هرچه زودتر از عهده انجام آن برآید؛ چراکه کودک در سنین پایین تر نمی تواند مدتی طولانی بر چیزی تمرکز کند؛
اما اگر هدف بلندی در پیش است، آن را به هدفهای جزئی تقسیم کنید تا او آن را مرحله به مرحله بگذراند؛ زیرا وصول به هدف های کوچک مشوقی درونی برای کودک خواهد بود.
ادامه دارد ...
منبع: کتاب «خشت اول مسئولیت (پرورش مسئولیت پذیری در کودکان)»
نوشته: ابوالفضل ابراهیمی
انتظارهای والدین به چند دلیل می تواند بالا باشد:
١. کاری را از کودک بخواهند که به علت کمی سن، نداشتن قدرت کافی، کم بودن تجربه و مانند آنها در توان او نیست. برخی والدین در تعامل با کودک خود به خطا دچار می شوند و آنان را بزرگسال می انگارند؛ در حالی که شاید کودک از جنبه های گوناگون توان انجام کاری را که ما از او انتظار داریم، نداشته باشد. در نتیجه، ممکن است انجام ندادن آن کار ما را به احساس های منفی دچار کند؛
۲. توضیح ندادن درباره کار، چگونگی آن و نشان ندادن فرایندش برای کودک؛ به گونه ای که بتواند با مشاهده دریابد که چطور کار کند؛
٣. فراهم نکردن منابع لازم برای کودک تا بتواند وظیفه اش را به خوبی انجام دهد؛
۴. نوع مسئولیت هایی که به کودک واگذار می شود، باید به آسانی انجام شود و او هرچه زودتر از عهده انجام آن برآید؛ چراکه کودک در سنین پایین تر نمی تواند مدتی طولانی بر چیزی تمرکز کند؛
اما اگر هدف بلندی در پیش است، آن را به هدفهای جزئی تقسیم کنید تا او آن را مرحله به مرحله بگذراند؛ زیرا وصول به هدف های کوچک مشوقی درونی برای کودک خواهد بود.
ادامه دارد ...
منبع: کتاب «خشت اول مسئولیت (پرورش مسئولیت پذیری در کودکان)»
نوشته: ابوالفضل ابراهیمی
بیشتر بخوانید :
والدین، الگوی مسؤولیّت پذیری کودکان
موانع موجود در آموزش مسؤولیّتپذیری به کودکان
پرورش احساس مسئولیت در کودکان
:پی نوشت
[1] . محمدتقی فلسفی، الحدیث-روایات تربیتی، ج1، ص 70.
[1] . محمدتقی فلسفی، الحدیث-روایات تربیتی، ج1، ص 70.
[2] . یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 6، ص 50.