مسیر جاری :
مولا بیا که دلها یک کاسه خون شده
مهدی تو را قسم بر پهلوی مادرت
در ماتم حسین و عَمِّ دلاورت
مولا بیا که دلها یک کاسه خون شده
ظلم و ستم رسیده تا خطِّ آخرت
شهادت امام حسین...
شاخ گلی ز باغ امامت به خاک ریخت
شاخ گلی ز باغ امامت به خاک ریخت
زین غم، زبان بلبل گوینده لال شد
افتاده بین به خاک امامت ز تشنگی
سَروی کز آب دیدهی زهرا نهال شد
شهادت امام...
به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد
به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد
که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد
سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزهای روزی
که نامش آفتابِ جان سرگردان...
بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت
بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت
یوسفترین شهید خدا پیرهن نداشت
او رفت تا که زنده کند رسم عشق را
از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت
شهادت...
در سینهی کربلا که چون گل پاک است
در سینهی کربلا که چون گل پاک است
هفتاد و دو خورشید نهان در خاک است
هفتاد و دو خورشید که هر خورشیدی
روشنگر منظومهای از افلاک است
شهادت...
خوشا دلی که میشود وقف عزای کربلا
خوشا دلی که میشود وقف عزای کربلا
شرارهاش شَوَد به جان سوز و نوای کربلا
راهِ حسین بن علی راهِ خوشِ سعادت است
حسین حسین گفتنِ ما تقرّب و عبادت...
تا در پی عشق تابناک افتادند
تا در پی عشق تابناک افتادند
اصحاب حسین سینهچاک افتاند
هفتاد و دو سرو ناز چون اشک وداع
در پای امام خود به خاک افتادند
شهادت امام حسین علیه...
تا حسینی نشود جان و دل عاشق دوست
تا حسینی نشود جان و دل عاشق دوست
در ره مهر و وفا پا به رکابش نکنند
رنگ و بو از چمن عشق تو باید گیرد
هر گلی را که در این باغ، گلابش نکنند
...
هفت آسمان پُر است ز گرد عزای تو
هفت آسمان پُر است ز گرد عزای تو
چشمان مهر و ماه ز داغ تو پُر نم است
کعبه سیاهپوش عزایت شد و هنوز
شور غمت به سینهی پُر شور زمزم است
شهادت...
سلام ای حلق محزون، ای گلوی روشن گلگون
سلام ای حلق محزون، ای گلوی روشن گلگون
که عالم شعلهور شد از طنین صوتِ قرآنت
تو را از سنگ و چوب و بوریای کهنه پرسیدم
تو را از ریگهای داغ...
گروه بندی
تازه های پیامک
ویژه نامه ها
بیشترین بازدید هفته
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
آنان که گذشته را به خاطر نمي آورند محکوم به تکرار آنند. «سانتايانا»
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
باد مي تواند درخت بلوط را بر زمين اندازد ولي نمي تواند ريشه هايش را از...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...