کاپیتالیسم Capitalism
تهیه کننده:پایگاه راسخون
كاپيتاليسم روشي است كه در آن وسائل عمده توليد به كمك سرمايه هاي شخصي فراهم شده و اموال به مالكيت صاحبان سرمايه باقي مي ماند. در كاپيتاليسم كارگران به عنوان روز مزد اجير صاحبان سرمايه اند، و تمام قدرت مالي در دست اشخاص معدودي در جامعه خواهد بود. در مقابل كاپيتاليسم، كمونيسم و لنينيسم و استالينيسم قرار دارد.
در این نظام ، از نظر ابزارهای تولید ، وسایل مکانیکی (ماشین)- به جای نیروی کار انسان و حیوان در شیوه های ساده تر تولید- نقش درجه اول دارد و بخش عمدهای از نظام زندگی اجتماعی برگرد ضروریات تولید صنعتی سامان می یابد؛ و از نظر حقوقی بخش عمده فعالیت اقتصادی- بویژه مالکیت و سرمایه گذاری برای تولید کالا- در دست افراد و موسسه های خصوصی (غیر دولتی است) که از راه رقابت اقتصادی در جهت کسب سود رهبری می شوند. عنوان کاپیتالیسم را بیشتر سوسیالیست ها و بخصوص مارکسیست ها رواج دادند و مراد آنها از آن سیستمی است که در آن مالکیت خصوصی سرمایه تعیین کننده چهره اقتصادی و سیاسی آن و همچنین پدید آورنده نوعی نظم اجتماعی خاص است که در آن طبقه حاکم، که سرمایه داری یا بورژوازی نامیده می شود، از نیروی تولیدی جامعه به سود خود بهره گیری می کند. این سود از راه کمتر پرداختن به کارگران به دست می آید، یعنی کمتر از مبلغی که، به نظر سوسیالیست ها تمام ارزش تولید کارگران است؛ اما مبلغی که پرداخت می شود برابر است با ارزش نیروی کار کارگر در شرایط مالکیت خصوصی، ابزار های تولید و بازار کار. اما، اقتصاد دانان غیر مارکسیست، سرمایه داری را سیستمی می دانند که در آن تولید میان عوامل تولید (کار، زمین، سرمایه) بر حسب تولیدگری نهایی آنها توزیع می شود و در نتیجه، نظامی است عادلانه.
این نظریه، مالکیت خصوصی وسایل تولید را مشروع و منبع تولید می داند، برخلاف مارکسیست ها که کار را تنها منبع ارزش می شمارند؛ و در نتیجه، سود سرمایه را برداشت نامشروع از تولید، به زیان جامعه و به نفع طبقه سرمایه دار می دانند؛ سرمایه داری، چنان که از کاربرد کلمه بر می آید، اغلب به معنای نظامی است که در آن مالکان سرمایه های بزرگ وجود دارند و واحدهای بزرگ تولیدی و سرمایه ای (مانند بانک ها) به آنان تعلق دارد. بنا بر این، جامعه ای را که در آن عمده صنایع در دست تولید کنندگان کوچک باشد- که مارکس آنان را خرده بورژوازی می نامد و از بورژوازی جدا می کند- به دشواری می توان “سرمایه داری” نامید. سرمایه داری، به عنوان ایدئولوژی، پشتیبان نا برابری های درآمد و ثروت است، و این نابرابری را ناشی از مقدار کمی می داند که افراد با صرف انرژی و منابع خود (کار، زمین، سرمایه) به جریان تولید می کنند و به همان نسبت از آن بهره مند می شوند. سرمایه داری، هوادار لیبرالیسم اقتصادی است و بازار آزاد اقتصادی را که در آن همه تولید کنندگان و مصرف کنندگان آزادانه و با امکان انتخاب با هم روبرو شوند ، شرط لازم نمایان شدن توانمندی های تولیدی تولیدی و پیشرفت اقتصادی می داند.
دوران های تکامل سرمایه داری را اغلب به سه بخش کرده اند: رشد سرمایه داری با رشد بازرگانی آغاز می شود که در آن سرمایه داران بزرگ بر جریان داد و ستد مسلط می شوند.
اقتصاد سوسیالیستی دارای سه ویژگی اصلی است :
ارزشها و هنجارهای سوسیالیستی آنچه را كه سرمایهداری، "روح كارآفرینی" میخواند، محكوم میكند و به همین دلیل تجارت خصوصی از زمره اعمال "بازار سیاه" بهشمار میآید.
منابع تحقیق :
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
کانون گفتمان قرآنی
پایگاه آفتاب
/ن
ویژگیهای اقتصاد سوسیالیستی
در این نظام ، از نظر ابزارهای تولید ، وسایل مکانیکی (ماشین)- به جای نیروی کار انسان و حیوان در شیوه های ساده تر تولید- نقش درجه اول دارد و بخش عمدهای از نظام زندگی اجتماعی برگرد ضروریات تولید صنعتی سامان می یابد؛ و از نظر حقوقی بخش عمده فعالیت اقتصادی- بویژه مالکیت و سرمایه گذاری برای تولید کالا- در دست افراد و موسسه های خصوصی (غیر دولتی است) که از راه رقابت اقتصادی در جهت کسب سود رهبری می شوند. عنوان کاپیتالیسم را بیشتر سوسیالیست ها و بخصوص مارکسیست ها رواج دادند و مراد آنها از آن سیستمی است که در آن مالکیت خصوصی سرمایه تعیین کننده چهره اقتصادی و سیاسی آن و همچنین پدید آورنده نوعی نظم اجتماعی خاص است که در آن طبقه حاکم، که سرمایه داری یا بورژوازی نامیده می شود، از نیروی تولیدی جامعه به سود خود بهره گیری می کند. این سود از راه کمتر پرداختن به کارگران به دست می آید، یعنی کمتر از مبلغی که، به نظر سوسیالیست ها تمام ارزش تولید کارگران است؛ اما مبلغی که پرداخت می شود برابر است با ارزش نیروی کار کارگر در شرایط مالکیت خصوصی، ابزار های تولید و بازار کار. اما، اقتصاد دانان غیر مارکسیست، سرمایه داری را سیستمی می دانند که در آن تولید میان عوامل تولید (کار، زمین، سرمایه) بر حسب تولیدگری نهایی آنها توزیع می شود و در نتیجه، نظامی است عادلانه.
این نظریه، مالکیت خصوصی وسایل تولید را مشروع و منبع تولید می داند، برخلاف مارکسیست ها که کار را تنها منبع ارزش می شمارند؛ و در نتیجه، سود سرمایه را برداشت نامشروع از تولید، به زیان جامعه و به نفع طبقه سرمایه دار می دانند؛ سرمایه داری، چنان که از کاربرد کلمه بر می آید، اغلب به معنای نظامی است که در آن مالکان سرمایه های بزرگ وجود دارند و واحدهای بزرگ تولیدی و سرمایه ای (مانند بانک ها) به آنان تعلق دارد. بنا بر این، جامعه ای را که در آن عمده صنایع در دست تولید کنندگان کوچک باشد- که مارکس آنان را خرده بورژوازی می نامد و از بورژوازی جدا می کند- به دشواری می توان “سرمایه داری” نامید. سرمایه داری، به عنوان ایدئولوژی، پشتیبان نا برابری های درآمد و ثروت است، و این نابرابری را ناشی از مقدار کمی می داند که افراد با صرف انرژی و منابع خود (کار، زمین، سرمایه) به جریان تولید می کنند و به همان نسبت از آن بهره مند می شوند. سرمایه داری، هوادار لیبرالیسم اقتصادی است و بازار آزاد اقتصادی را که در آن همه تولید کنندگان و مصرف کنندگان آزادانه و با امکان انتخاب با هم روبرو شوند ، شرط لازم نمایان شدن توانمندی های تولیدی تولیدی و پیشرفت اقتصادی می داند.
دوران های تکامل سرمایه داری را اغلب به سه بخش کرده اند: رشد سرمایه داری با رشد بازرگانی آغاز می شود که در آن سرمایه داران بزرگ بر جریان داد و ستد مسلط می شوند.
اقتصاد سوسیالیستی دارای سه ویژگی اصلی است :
1. مالكیت همگانی بر دارایی :
2. تعقیب اهداف جمعی :
ارزشها و هنجارهای سوسیالیستی آنچه را كه سرمایهداری، "روح كارآفرینی" میخواند، محكوم میكند و به همین دلیل تجارت خصوصی از زمره اعمال "بازار سیاه" بهشمار میآید.
3. كنترل اقتصادی از سوی حكومت :
منابع تحقیق :
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
کانون گفتمان قرآنی
پایگاه آفتاب
/ن