يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

غلامحسین غفاری

غلامحسین غفاری
معروف به صاحب اختیار، فرزند میرزا هاشم‏خان امین‏الدوله است كه در 1276 ه.ق تولد یافت. تحصیلات خود را در ادبیات فارسى و مقدمات عربى و حسن‏خط و انشاء رسائل و قواعد سخنورى نزد معلمین خصوصى فراگرفت و در این راه جد و جهدى زیاد معمول داشت به طورى كه یكى از نویسندگان برجسته و خوش‏خط زمان خود محسوب مى‏شد. چون به سن رشد رسید، بنا بر رویه خانوادگى به دربار ناصرالدین‏شاه با منصب پیش‏خدمتى وارد شد. خانواده‏ى غفارى از زمان فتحعلى‏شاه خدمتگزار دربار بودند. پدر صاحب‏اختیار و عم او فرخ‏خان امین‏الدوله و برادرش اقبال‏الدوله همه در دربار خدمت مى‏كردند. غلامحسین‏خان نیز به شیوه‏ى خانوادگى به خدمت دربار درآمد. پس از مدتى پیش خدمت‏باشى شد تا اینكه در 1301 لقب امین خلوت گرفت و به فرماندهى تفنگداران سلطنتى محسوب گردید. حسن خدمت و انضباط ادارى و صداقت او در كارها رضایت ناصرالدین‏شاه را از هر جهت فراهم كرد تا اینكه در 1304 ه.ق به درجه‏ى نشان همایون نیز به او داده شد و مقام او ریاست دفتر مخصوص ناصرالدین شاه همراه با ریاست خلوت همایون بود. در این موضع غلامحسین‏خان غفارى یكى از رجال جوان و مورد اعتمادشاه بود و غالبا در سفر و حضر دقیقه‏اى از ناصرالدین‏شاه دور نمى‏شد. دوستى و نزدیكى وى با اتابك كه تازه به مقام صدارت رسیده بود، بر این حسن اعتماد مى‏افزود. در سفر سوم ناصرالدین‏شاه به اروپا، صاحب‏اختیار نیز از همراهان بود و امور تحریرى و مكاتباتى شاه را انجام مى‏داد. گرچه حاصل این سفر چند قرارداد شوم براى ایران بود و به دنبال آن ماجراى تحریم تنباكو و لغو امتیاز پیش‏آمد لیكن صاحب‏اختیار در این سفر از هر لحاظ اعتماد ناصرالدین‏شاه را جلب كرد به طورى كه پس از بازگشت، به وى منصب و لقب وزیر مخصوص داده شد و كلیه فرامین و صدور ابلاغ و احكام شاهانه به وسیله‏ى او انجام مى‏گرفت. در روزى كه ناصرالدین‏شاه براى زیارت به حضرت عبدالعظیم مشرف شده بود، در زمره‏ى همراهان بود و چند دقیقه قبل از واقعه‏ى قتل ناصرالدین‏شاه، وى آب به دست شاه براى وضو مى‏ریخت. مرحوم اورنگ به نقل از صاحب‏اختیار نوشته است كه هنگام ریختن آب به دست ناصرالدین‏شاه كه در مقبره‏ى جبران همسر سوگلى ناصرالدین‏شاه صورت مى‏گرفت، شاه به او گفته بود كه اگر این دنیا با جیران محشور نبودم ولى یقینا در آن دنیا خواهم بود. و بالاخره چند دقیقه بعد در مقبره‏ى جیران، جان به جان آفرین تسلیم كرد. صاحب اختیار در 1314 ه.ق از طرف مظفرالدین‏شاه وزیر دربار اعظم شد و یك ثوب پالتوى ترمه با سردوشى الماس كه از امتیازات مهم آن دوره بود، به وى داده شد. غلامحسین غفارى تا سال 1317 وزیر دربار بود. در این تاریخ تغییر شغل داد و به وزارت دادگسترى رسید و سه سال این مقام را عهده‏دار بود. در صدارت عین‏الدوله مجددا به دربار بازگشت و در ابتداى مشروطیت، حاكم پایتخت شد. پس از صدور فرمان مشروطیت و تشكیل مجلس، صاحب‏اختیار از رجالى بود كه طرف اعتماد مستبدین و مشروطه‏خواهان بود و چون روابط بسیار نزدیكى با محمدعلى میرزا از دوران ولیعهدى داشت و غالبا ولیعهد در خانه‏ى وى در تهران سكونت مى‏كرد و او نیز اخبار مربوط به تهران را به او مى‏داد، علاقه و دلبستگى خاصى بین آن دو وجود داشت و از همین لحاظ وقتى كه محمدعلى میرزا به سلطنت رسید، لقب صاحب اختیار را به او تفویض نمود. این لقب از زمان نادرشاه مرسوم شد و جز عده‏ى معدودى، كسى آن را دریافت نكرد در زمان حكومت قاجاریه نیز كمتر كسى این لقب را كه لازمه‏ى آن داشتن اختیار لازم در دوران حكومت است، احراز كرد. بعد از قتل اتابك در 1325، ناصرالملك و مشیرالسلطنه هر یك مدت كوتاهى زمامدار شدند ولى مجلس با ادامه زمامدارى آنها مخالفت كرد و محمدعلى میرزا ناچار شد حسینقلى‏خان نظام‏السلطنه والى فارس را براى نخست‏وزیرى احضار كند. وجود نظام‏السلطنه كه مردى باتجربه و سالخورده و متعین بود، در فارس ضرورى به نظر مى‏رسید مخصوصا با اغتشاشات و جنجالى كه در آن منطقه بروز كرده بود، تنها نظام‏السلطنه با اتكاء به قدرت ایلى و تجربیات سیاسى خود مى‏توانست موفق شود. لیكن سرانجام در اثر فشار مجلس، نظام‏السلطنه به تهران احضار شد و فرمان نخست‏وزیرى خود را گرفت. محمدعلى میرزا براى اداره‏ى استان فارس، صاحب اختیار را در نظر گرفت و فرمان به نام او صادر شد. صاحب اختیار با وجودى كه مردى حلیم و بردبار و نیك‏نفس بود، نتوانست در فارس دوام پیدا كند و بلوا و آشوب در دوره‏ى او اوج گرفت و بین مشروطه‏خواهان و مستبدین زدوخوردهائى آغاز شد كه منجر به قتل قوام‏الملك شد. صاحب اختیار بیش از سه ماه نتوانست در آنجا دوام بیاورد و به سوى تهران حركت كرد و پس از مدتى والى كرمان شد. مستوفى‏الممالك به نیابت تولیت آستان قدس رضوى و فرمانروائى خراسان و سیستان منصوب شد و دو سال در آن ماموریت بود كه بار دیگر به استاندارى فارس بازگشت. صاحب‏اختیار چون مردى آزاده و دانشمند و ادیب بود، در دوران حكومت خود از كسى شنیده نشده است از طرف وى ظلمى به كسى شده و یا حق كسى را از بین برده باشد. ثروت و مكنتى را هم كه به دست آورده بود، یا از راه وراثت بود و یا اینكه از حقوق و مواجب خویش كه متجاوز از 30 سال مصدر خدمات حساس بود، اندوخته و غالب آن را صرف خیرات و مبرات مى‏كرد. صاحب‏اختیار پس از آنكه از حكومت فارس احضار شد، در اوایل سلطنت سلطان احمدشاه در سالهاى 1332 و 1333 در كابینه‏ى مستوفى به وزارت جنگ منصوب شد ولى او ترجیح مى‏داد كه در مشاغل بى‏سروصدا انجام وظیفه كند. از سال 1334 به بعد رئیس دفتر مخصوص احمدشاه گردید و قریب ده سال در این سمت انجام وظیفه مى‏كرد. از سال 1304 به بعد دیگر وارد كارهاى سیاسى نشد ولى همواره به عنوان یك رجل برجسته و معمر در مجالس و جشنها دعوت مى‏گردید و در ردیف نخست‏وزیران و روسا مجلس سابق جاى مى‏گرفت. مادام كه مستوفى‏الممالك حیات داشت، زندگانى آنها تواما انجام مى‏گرفت به طورى كه مستوفى همیشه در منزل صاحب اختیار سكونت مى‏كرد و باغ وى در اختیاریه، مركزى براى تجمع رجال و ادب دوستان بود. وى در 1326 ش در سن 96 سالگى در تهران درگذشت. غلامحسن‏ی غفارى از رجال ادیب و دانشمند محسوب مى‏شد. وى گذشته از سخنورى و نویسندگى، طبع شعر نیز داشت و غالبا اشعارى مى‏سرود كه در نوع خود تسلط او را به شعر و شاعرى مى‏رساند. از مرحوم صاحب‏اختیار آثار خیرى باقى نمانده است و هنگام فوت نیز از ثروت زیاد او چیزى باقى نمانده بود. خیابان فعلى سعدى تا چهل سال قبل به نام خیابان صاحب‏اختیار معروف بود و اختیاریه فعلى نیز منصوب به او مى‏باشد كه باغ مجلل و زیباى وى در آن ناحیه بوده است. غالب مورخین و تذكره‏نویسان از صاحب اختیار به نیكى یاد كرده‏اند.اعتمادالسلطنه كه در یادداشتهاى روزانه‏ى خود غالب رجال زمان خود را به با انتقاد گرفته است، در مورد صاحب‏اختیار سكوت نموده و در چند مورد از او به عنوان دوست نزدیك امین‏السلطان یاد كرده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.