يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

امانوئل لاسکر

امانوئل لاسکر
امانوئل لاسكر در 24 دسامبر سال 1868 فيلسوف، رياضيدان (دكتراي رياضيات)، استاد بزرگ و قهرمان شطرنج جهان امانوئل لاسكر در شهر برلينچن پروس آلمان {اكنون لهستان} ديده به جهان گشود. لاسكر را كه به مدت 27 سال مقام قهرماني شطرنج جهان را مقتدرانه در اختيار داشت، پدر و بنيانگذار روانشناسي شطرنج مي نامند. آخرین پیروزی بزرگ وي تصاحب جایزه سوم در مسکو در سن 70 سالگي بسال ۱۹۳۶ مي باشد. با وجود موفقیت‌های بیشمار او در مسابقات و تورنمنت ها، سبک و روش لاسكر همچنان بحث انگیز و پر رمز و راز باقی مانده است. شهرت و آوازه "جادوی سیاه" او از آنجا برخاست که توانست خودش را به‌ عنوان یک شخصیت قویتر و محکم تر از رقیبش در تعدادی از بازیهای بسیار دشوار به اثبات برساند جالب اينكه وي در پيكارهايش بيشتر به فكر به وجود آوردن وضعيت هايي ناخوشايند براي حريف بود تا كسب برتري! تا جائي كه حاضر بود برتري هاي كمي و كيفي را فداي اين انديشه كند. شايد اگر بازيهاي وي را با كامپيوتر بررسي كنيم وي اغلب داراي وضعيت هاي ناخوشايندي است ولي علاوه بر قدرت وصف ناشدني وي در فن دفاع، تاكيد وي بر شناخت روانشناسي و خلقيات حريف قبل از بازي را مي توان مهمترين علت موفقيتش دانست. بدين رو عده اي از اساتيد معتقد بودند اگر در بين بازي حريفان لاسكر را عوض كنيم وي شكست هاي سختي را متحمل خواهد شد. عده اي ديگر نيز سبك بازي او را "قدم زدن در لبه پرتگاه" ناميدند ! لاسكر در زمان حيات خود با دانشمند بزرگ پروفسور "آلبرت انيشتين" مرادوات و مكاتبات بسياري داشته و گفته مي شود وي در برهه اي با افتخار جامعه علمي ايران "پروفسور حسابي" نيز ملاقات كرده است. سرانجام مبارز واقعي عرصه شطرنج در سن 73 سالگي در شهر نيويورك ايالات متحده آمريكا دارفاني را وداع گفت. لاسکر اغلب مدت زندگیش را در برلین بسر برد اما دوران پیری ابتدا به مسکو مهاجرت کرد .او مدت ۲۷ سال (۱۹۲۱-۱۸۹۴) قهرمان جهان بود و طول عمر قهرمانی اش استثنائی است.اولین درخشش او قربانی دو فیل در ۱۸۸۹ وآخرین پیروزی بزرگ او تصاحب جایزه سوم در مسکو بسال ۱۹۳۶ و در زمانی که به سن ۷۰ سالگی می‌رسید. با وجود موفقیت‌های بیشمار او در مسابقات و تورنمنت ها، سبک و روش او بحث انگیز و پر رمز و راز باقی مانده است. با نگاهی اجمالی در مییابیم که لاسکر استراتژیست خوبی بود که بازیش از بعد تاکتیکی والائی برخوردار بود و بعلاوه از یک آخر بازی عالی سود می‌برد. بهر حال مسابقه با حریفان قوی اجتناب می‌کرد و از شانسهای تصادفی در بازیهای انحرافی لذت می‌برد. حتی این نظر وجود داشت که تعصب لاسکر به سیگارهای قوی عملی بمنطور از پا در آوردن حریفانش بوده است. با اینهمه حقیقت اینست که هیچ بازیکنی بدون داشتن مقیاس عظیمی از مهارت و استادی در تمام زمینه ها، نمی‌تواند بمدت طولانی در مقام قهرمانی جهان باقی بماند و یا به چنان پیروزیهای مکرری در مسابقات دست یابد. در اغلب بازیهایش بلحاظ درک پوزیسیونی و استراتژیکی شطرنج از حریفانش پیش میافتاد و در اغلب اوقات از وقت مقرر بازی خودش جلوتر بود تسلط او بر خانه‌های ضعیف، بازی در خانه‌های دور افتاده و تغییر جریان حمله بین دو پیاده جلو رفته-قبل از فرمول بندی این عقاید در کتاب کلاسیک ابتدائی، روش من نیمزویچ- با موفقیت بانجام رسیده بود. لاسکر مبانی و اوصول اشتاینیتز را بکار برد و آنها را برای ستیز و زد و خورد عملی در تورنمنت و مسابقه‌های شطرنج مورد اصلاح قرار داد لاسکر دارای بنیه و طاقت استثنائی بود و خونسرد و فعال با اغلب بازیهای بحرانی برخورد می‌کرد.شهرت و آوازه "جادوی سیاه" او از آنجا برخاست که توانست خودش را به‌عنوان یک شخصیت قویتر و محکم تر از رقیبش در تعدادی از بازیهای بسیار دشوار به اثبات برساند: برای مثال در پیروزیش بر شلختر در بازی فینال مسابقه سال ۱۹۱۰ که لاسکر باید برای حفظ عنوان قهرمانی جهان پیروز می‌شد، در پیروزیش بر کاپابلانکا در سن پترزبورگ در سال ۱۹۱۴ که جلوتر از رقیب اصلی اش جایره اول را بدست آورد، و در بازی دوم از مسابقه سال۱۹۰۸ با تاراش خوش درخشید. در تمام این پیروزی ها، لاسکر مهارتش را در تحت فشار قرار دادن حریفانش نشان داد به نحوی که آنها نتوانستند بهترین بازیهایشان را ارائه نمایند. توان و استقامت او همچنین از سابقه خوبش در دور آخر بازی‌ها و تکرار تحلیل و بررسی رقیبانش در نیمه دوم یک تورنمنت آشکار می‌شود-برای مثال در هستینگز ۱۸۹۵ وسه تورنمت سن پترزبورگ در سال ۱۸۹۶ و ۱۹۰۹ و ۱۹۱۴. پایداری و مقاومت او درس مهمی برای بازیکنان باشگاهی معمولی و بازیکنانی که تفریحی بازی می‌کنند و نوجوانان بلند همت بود.از لحاظ تئوری، تمام بازیهای شطرنج از ارزش یکسانی برخوردار هستند وپیروزی در دور نخست همان ارزشی را دارد که پیروزی در دور پایانی. اما در تمرین این چنین نیست. برای مثال در تورنمنت‌های سیستم سوئیسی، بازیکنان با حساب مشابهی در مقابل حریفانشان قرار می‌گیرند ویک شروع ضعیف یا یک باخت در دور میانی می‌تواند با پیروزی روی حریفان ضعیفتر در دور پایانی جبران گردد. پیروزی در دورهای نهائی و بویژه در مسابقه آخر در حقیقت بار مضاعفی را حمل می‌کند زیرا سرنوشت جایزه را تعیین می‌نماید. لاسکر در طول زندگیش نشان داد که اهمیت مراحل پایانی بازی را در تمام بازی‌ها و تمام تورنمنت‌ها دریافته است. در مراحل شروع یک مسابقه هر بازیکنی برای نتیجه بهتر می‌جنگد اما وقتی بازی به پایان خود نزدیک می‌شود بعضی از بازیکنان علاقه یا اعتماد بنفس خود را از دست می‌دهند. در حالیکه دیگران در جدال و ستیز برای دست یابی به یکی از مکانهای بالای جدول به تحمل فشار عادت کرده اند.در چنین موقعیتی بازیکن قوی و با تجربه راه دستیابی به موفقیت را می‌داند و می‌تواند مهارت تکنیکی عالی خود یا قوای تاکتیکی خود را برای فشار روی رقیب بمنظور به اشتباه انداختنش بکار گیرد. بهر حال یکی از واقعیت‌های گفته نشده در تمام تفسیرهائی که روی روش و نتایج بازی او انجام گرفته توانائی او در حفظ تعادل خودش در تمام طول تورنمنت یا مسابقه بود و این یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های لاسکر بود لاسکر حد نصاب بینطیری در نتایج مسابقات داشت، ۱۹ پیروزی ۲ مساوی و تنها یک باخت به کاپابلانکا که به‌عنوان جانشین او قهرمان جهان شد. این موضوع تا حدی به علت مهارت او در انتخاب حریفانش بود.طی سالهای۱۹۱۴-۱۹۰۰ او سه بار با حریف ضعیفی چون یانوسکی که حامی ثروتمندی داشت مبارزه کرد در حالیکه رقیبان خطرناکی همچون ماروژی- روبنشتاین-کاپابلانکا برای مبارزه وجود داشتند. اما از نتایج مسابقات، مهارت بیش از حد او را در جنگ تن به تن می‌توان دریافت. برجسته تر از همه پیروزی ۰ -۸ بر مارشالو یانوسکی و ۰-۶ بر بلک برن است. لاسکر اولین استاد شطرنج بود که بطور جدی سعی کرد بازی شطرنج را به‌عنوان یک حرفه مطرح سازد. اما بشکل کنایه آمیز باید گفت مردی که سوداگر سر سختی برای دادن به نمایش با دستمزد بالا بود دوبار از لحاظ مالی ورشکست شد.بار اول بدلیل تورم سالهای دهه ۱۹۲۰ و بار دوم به علت به قدرت رسیدن نازی ها. بعید به نظر می‌رسد که وی بدون این تنزلهای شخصیتی، دوران طویل قهرمانیش را حفظ کرده باشد. در سالهای آخر دهه ۱۹۲۰ او بطور جدی تحصیل ریاضیات را شروع کرد و بخاطر کار روی جبر محض موفق به دریافت دکترا شد .و مورد تشویق انیشتن قرار گرفت.بطور تفریحی روی فلسفه کار کرد زیرا بحث کردن را به تجزیه و تحلیل حرکات شطرنج ترجیح می‌داد. در دستیابی ساده اش به گشایش‌ها لاسکر روشی را بنیان نهاد که به‌وسیله از جانشینانش که عناوین جهانی دارند دنبال شد –از جمله کاپابلانکا – پطروسیان و کارپف که او یک خط اصلیی را برای دستیابی به این شگرد در مراحل ابتدائی برگزید. همچنین نحوه کاربردش از دفاع فرانسوی با مهره سفید، برتری ایده‌های زیر را نشان می‌دهد: ایدهA 1. e4 e6 2. d4 d5 3. Nc3 Bb4 4. Ne2 ایدهB 1. e4 e6 2. d4 d5 3. Nc3 Nf6 4. Bg5 Bb4 5. e.d5 Q.d5 6. B.f6 g.f6 یک اشکال چنین روش غیر کتابی با مهره سفید، نحوه مقالبه آن با دفاع سیسیلی c5 e4 1. مهم‌ترین خانه‌های مجاور مورب و دفاعی که بیشتر از تمام گشایش‌ها تجزیه و تحلیل شده است. اما لاسکر در سالهای بعدی عمرش از عهده آن نیز برآمد. بهنگام بازی با مهره سیاه، او به گسترش سریع ساده با حداقل حرکت پیاده‌ها توجه نشان داد. درست نظیر دفاع لاسکر مقابل گامبی وزیر: 1. d4 d5 2. c4 e6 3. Nc3 Nf6 4. Bg5 Be7 5. e3 O-O 6. Nf3 h6 7. Bh4 Ne4 آیا چنانکه بعضی از مفسران ادعا کرده اند، لاسکر بزرگ‌ترین شطرنجباز بود؟ مطئناً چنانکه مورد تایید معیار محاسباتی الو نیز هست او در زمره شش نفر قهرمانان برجسته جهان در طول تاریخ قرار دارد. بهر حال لاسکر یکی از بزرگتزین شطرنجبازان بود.او در ردیف شطرنجبازان مدرن و به‌عنوان بزرگ‌ترین نماینده شطرنج عملی درجه بندی شده است


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.