گفتگو‌ با ‌فرج الله سلحشور کارگردان ‌سریال‌ ‌یوسف پیامبر (ع)

حقیقتا حضرت یعقوب(ع) و حضرت یوسف(ع) به عنوان 2 تن از انبیای معصوم و مطرح دین هستند که ما به آنها اعتقاد داریم و ما هم واقعا به همین قداست و زیبایی به این دو پیامبر پرداخته ایم و ابعاد زندگی این دو بزرگوار را به عنوان الگوی جامعه و الگوی انسانها خوب به نمایش در اورده ایم و حضرت یعقوب و حضرت یوسف (ع) می توانند برای مردم دو ....
چهارشنبه، 6 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گفتگو‌ با ‌فرج الله سلحشور کارگردان ‌سریال‌ ‌یوسف پیامبر (ع)
 
پیروان بنی اسراییل "یهودی" هستند یا "یوسفی"؟
 ما در سریال حضرت یوسف(ع) نکته هایی داریم که تاریخ از آنها غافل بوده و آن فرزندان دیگر حضرت اسرائیل (حضرت یعقوب) است. فرزندان دیگر حضرت یعقوب ناصالح هستند  که معمولا یهود و صهیونیسم سعی کرده است که اینها را منفی نشان ندهد. ما برعکس فرزندان ناصالح یعقوب چون شمعون و یهودا را در سریال حضرت یوسف بیشتر نشان داده ایم و مخاطب را با "لاوی" برادر بزرگ حضرت یوسف که صهیونیستها در برنامه هایشان سعی می کنند از آن نامی نبرند، آشنا کرده ایم .
با هدف آشنایی بیشتر با پروژه های صهیونیستی سینمای هالیوود علیه جهان اسلام و دلایل نبود مقابله جدی با این توطئه خصوصا از سوی ایران با وی قرار ملاقات داشتیم اما گفتگوی دو ساعته  ما با "فرج الله سلحشور" نویسنده و کارگردان ارزشی کشورمان که از او فیلم ها و سریال هایی همچون مردان آنجلس و... بیاد داریم سر از سریال جدید حضرت یوسف (ع) و ناگفته های خواندنی آن در آورد. سریالی که پنجره های جدیدی را پیش روی جهانیان باز خواهد کرد که یهودیان چرا و چگونه به این وضع در جهان معاصر دچار شده اند. چرا به آنان یوسفی نمی گویند و برآنان نام یهودی نهاده اند؟ سریال حضرت یوسف به نویسندگی و کارگردانی سلحشور به این پرسشها بر اساس گفته های قران پاسخ داده است. سلحشور از ماجراهای ساخت این سریال و فضای روحانی حاکم بر تیم فیلمسازی آن گفت و همه این موارد را عنایت خداوند و پیامبران راستین او و ائمه اطهار دانست. او البته گلایه هایی نیز از سینمای ایران و توطئه ای که علیه این سینما آغاز شده داشت. سلحشور با فروتنی تمام از فقر خود درباره مسایل مبتلابه جهان اسلام بویژه تراژدی فلسطینیان گفت اما سریال جدید خود را حرکتی به سوی افشای توطئه های صهیونیسم بین الملل علیه تمدن اسلامی برشمرد و البته از هرگونه کاری که بتواند مظلومیت فلسطینیان را  تشریح نماید استقبال کرد. در طول مصاحبه او همواره امیدوار بود که سریال در دست ساختش ابتدا مراجع عظام و نخبگان علمی را متوجه توانایی هنر در ترویج تعالیم اسلامی در جهان کند و سپس همچون مردان آنجلوس بیش از دو میلیارد انسان را در کره خاکی مجذوب سخنان الهی قران کریم نماید. سلحشور با خود عهد بسته است که مبنای هرکاری را در عرصه سینما و تلویزیون قصه های قرانی بگذارد چون معتقد است که " اولا قصه های ان محکم است ، ثانیا جهانی است و ثالثا این که حرف درست است و درست تر از این هم در هیچ کجای دنیا نمی توان پیدا کرد". این کارگردان یقین دارد که کار بر روی داستانهای قرآنی  برای آینده ی سینمای ایران راهگشا است و الگو و نمونه خوبی ارائه می دهد. او وقتی با این پرسش مواجه که درباره صهیونیسم که معضل امروزی جهان اسلام است چه خواهید کرد ؟ با آرامش خاطری که توگویی برای هر موضوعی آماده پاسخگویی قاطع به زبان قرآن است، گفت: " در مورد صهیونیسم هم  زمانی که می خواستم کار بکنم دیدم اگر بخواهم قرانی کار بکنم  اصحاب اخدود  زیبا ترین قصه ای است که در قرآن وجود دارد در این زمینه که تحقیقاتمان به اتمام رسیده  و بسیار جامع و خوب بوده  و طرح اولیه سناریو نیز نوشته شده  بنا داریم که این را انجام دهیم". این نویسنده ایرانی معتقد است داستان اصحاب اخدود ریشه های هولوکاست ادعای صهیونیسم بین الملل را افشا خواهد کرد.  او در پایان گفتگوی خود البته اتفاقات خارق العاده سریال یوسف پیامبر (ع) را که خود نام " امداد غیبی" بر آن می نهد ، و بچه های سینما و تلویزون از ان با نام پشت صحنه یاد می کنند، تعریف کرد. متن گفتگوی جالب و خواندنی را با فرج الله سلحشور نویسنده و کارگردان ایرانی در مورد مسایلی همچون فقر سینمای ایران در خصوص کارهای جهانی و دارای عمق، اقدام سینمای وابسته به صهیونیسم در تقدس زدایی انبیای الهی  و امامان معصوم (ع) و همچنین  ویژگی های سریال یوسف پیامبر (ع) را در پی می خوانید.
*  جناب اقای سلحشور در ابتدای بحث بفرمایید چرا سینمای ایران و حتی سینماهای جهان اسلام در مورد صهیونیسم و فلسطین کار قوی ای انجام نمی دهند و موضوع فلسطین و اسراییل تنها در ارائه چند خبر و تحلیل منحصر می شود . چرا از فعالیت سینما و هنر در این عرصه خبری نیست؟
 
گفتگو‌ با ‌فرج الله سلحشور کارگردان ‌سریال‌ ‌یوسف پیامبر (ع)

همینطور که خودتان هم حس کردید من هم مثل  سینما و سینما گر ها در  عرصه مسائل فلسطن  و اسرائیل فقیرم . یعنی ما هم عضوی از این سینما هستیم که نه درد انقلابی گری دارد ، نه درد فلسطین دارد و نه درد اسلام دارد حتی درد ایران راهم ندارد . طبیعی است که بخشی از این فقر هم  به ما هم عارض شده باشد . ولی در هر حال خدا را شکر می کنیم که ما اگر شناخت و آگاهی و اطلاعات در این زمینه زیاد نداریم دردش را داریم  .
 
کارهایی هم انجام دادم و در ان کارها کم و بیش سعی کردم که به نوعی مخالفتم را با اسرائیل و صهیونیسم نشان دهم ویا دوستان  ما که در جریان کارهای مذهبی هستند ، کارهایی در این زمینه انجام دادند ، مانند فیلم چشمان آبی زهرا . این سریال از کارهای گروه ماست و نویسنده آن در موسسه ای که ما داریم عضو است  ولی  در مجموع  همان فقری که سینمای ما دارد ما هم داریم. 
*   در خصوص نقش سینمای غرب و اصولا آنچه با نام سینمای صهیونیستی معروف است در باره مدیریت هنر در جهان و استفاده از هنر علیه تمدن اسلامی و مسایل مبتلا به آن همچون قضیه فلسطین بفرمایید و این موضوع تا چه اندازه صحت دارد که سینمای غرب باالهام از ایده صهیونیسم سعی در تقدس زدایی از انبیاء دارند؟
در اینکه تقریبا همه کمپانی ها فیلم سازی هالیوود که بنیانگذار سینمای دنیاست  در دست صهیونیستهاست شکی نیست و همه به آن واقفند اما اینکه آنها با چه هدفی این کمپانیها را در خدمتشان در اورده اند مهم است. صهیونیسم این را می داند تا زمانی که مذهب بر ملتها حکومت می کند بر آن ملت نمی شود سلطه پیدا کرد. مذهب تا زمانی که قداست دارد در اذهان مردم است و  پذیر فته شده و ارزشمند است. خوب این مذهب را نمی شود از مردم گرفت و لذا کمپانی های فیلمسازی وابسته به صهیونیسم در فیلمهایش دو  هدف را دنبال می کند:  1. سعی می کند مذهب را از قداست بیندازد و از طرفی انبیاء را که ناشران و رسولان مذهب هستند  از معصومیت تهی کند. لذا می بینید در فیلمهایی که ساخته می شود اکثرا مذهب را به عنوان دستور العملی که بتواند جامعه را هدایت و اصلاح کند نشان نمی دهند  و مذهب را به عنوان  یک راهی برای تعالی بشر قبول ندارند. انبیا را هم که ملاحظه کردید  در اکثر فیلمهایشان در بدترین شرایط و موقعیت ها با زنهای مختلف ،‌ مثلا حضرت موسی(ع) را نشان می دهند در دربار فرعون با زنها  ارتباط دارد ، حضرت ابراهیم (ع) را نشان می دهند  در خلوتسرا  با همسرانش. همه ی اینها به دنبال این هستند که مذهب را از ملتها بگیرند  انبیاء را از آن جایگاه واقعی شان پایین بکشند وقتی که ملتها از مذهب که فرهنگ آنها را رقم می زند ، دور شوند و  وقتی که توانستند مذهبی را که می تواند  ملتها را بسازد ، هدایت کند ، فرهنگ ملتها ، ایمان ملتها ، مقاومت و پایداری ملتها ، شعور ملتها از این طربق رقم می خورد ، وقتی توانستند این مذهب را از ملتها بگیرند آن ملت آسیب پذیر است و بالطبع می شود به  راحتی استعمارش کرد و می شود فرهنگ خود یهودیت را بر همه ی دنیا حاکم و ترویج کرد . این هدف را در هالیوود دنبال کرده و خیلی هم موفق بوده اند  اما یک حقیقت وجود دارد و آن این است که مذهب را از ملتها به این سادگی نمی شود گرفت آنها تلاش خود را می کنند ولی مخصوصا ملتهای مسلمان چون دارای دین محکم وکتاب محکم هستند به این راحتی نمی شود ساخته های هالیوود را مثلا به خورد این مردم داد مخصوصا شیعیان. شاید در جای دیگر دنیا در اروپا توانسته باشند این مذهب زدایی و قداست زدایی را انجام دهند  اما در بین ملتهای مسلمان توفیق زیادی نداشتند علتش هم می بینیم که منهای حکومتها،  ملتهای مسلمان هنوز ضد صهیونسم واسرائیل هستند . الان  ما داریم یک سری تلاش هایی انجام می دهیم . ما با فیلم مریم مقدس ، ایوب پیامبر و اصحاب کهف و الان هم حضرت یوسف (ع)دقیقا در نقطه مقابل اینها عمل می کنیم  یعنی آن قداست و معصومیت را  به دین  و انبیاء داریم بازمی گردانیم و اصلا دین را به عنوان یک دستور العمل زندگی و یک روشی برای اداره حکومتها ، اداره ملتها و جوامع داریم مطرح می کنیم . این درک ما از دین و همه ی انبیاءست . شما در فیلم اصحاب کهف اگر دقت کنید می بینید که یک عده جوان یکتا پرست در برابر یک حکومت قلدر می ایستد  و یکتا پرستی هم مبنای حرکتشان است . که یک عده یهودی در آنجا هستند که جاسوسی رومی ها را می کنند و اینها هستند که مسیحی ها را به رومی ها  لو می دهند . خوب طبیعتا صهیونیسم و یهود اصلا نمی خواهد  که چنین نگاهی را در فیلم ها ببیند . علی رقم این، فیلم حضرت مریم که نگاه درستی به زندگی حضرت مریم و حضرت مسیح (ع) دارد و هم اصحاب کهف ما در بین اکثر مسلمانان دنیا مخصوصا لبنانی ها  خیلی برد وسیعی داشته  و استقبال کردند حتی مسیحی ها  هم از این فیلم ها استقبال کردند. به خصوص این که در گذشته هم مسیحی ها  هیچوقت از یهودیها خوششان نمی آمد  الان با تبلیغات  هم سعی کرده اند که اینها را کمی با هم آشتی دهند  ولی هنوز این حاصل نشده است  و ته صحبتهایشان هم هنوز این احساس تنفر وجود دارد .
*   نمی توان از جهان اسلامی که دولتهایش علنا فریاد عادی سازی با رژیم صهیونیستی سر می دهند انتظار زیادی داشت اما به نظر شما قصه ی مظلومیت فلسطین در سینمای ایران چیست؟ اصولا علت این کوتاهی ها را در چه می دانید؟
سینمای جمهوری اسلامی ،‌ شاید اصلا اطلاق این دوکلمه سینما و جمهوری اسلامی غلط باشد در حقیقت این سینما اصلا برای این جمهوری اسلامی نیست.  به عقیده من سینمای ما عضوی و جزئی از سینمای موجود دنیا شده است حال آنکه باید چیزی فراتر از آن باشد. پس الان ما سینمایی به عنوان سینمای جمهوری اسلامی در ایران نداریم  ، مگر در حد بسیار محدودی که آن هم توسط بچه های متعهد و مسلمان شروع شده و کارهای محدودی کرده اند ، مانند اصحاب کهف و همین حضرت یوسف(ع) را  که بخشی از تاریخ بنی اسرائیل را که مربوط به قضیه فلسطینمی شود، بیان می کند. حضرت یوسف و یعقوب(ع) در حقیقت شروع بنی اسرائیل هستند  حالا نگاه ما به این قوم و گذشته به چه شکل است ؟‌ ولی در مجموع در سینمای ما چنین نگاهی  وجود ندارد.  بنابراین باید بگویم این سینما با این وضعیت نه تنها هیچ ضدیتی نمی تواند با صهیونیست داشته باشد که به نوعی مجری دستور العمل های آنها است.  مثلا خانم "مهر انگیز کار" که عضوی از حزب سبزهای آلمان است که ان هم یک حزب صهیونیستی است  ، همسرش آقای سیامک پورزند علنا در مصاحبه اش  می گوید که بسیاری از فیلمهای فیلمساز های ایران ، فیلمنامه هایشان را باید خانم مهر انگیز کار تائید کند ، تا این فیلم ساخته شود. یا می بینیم آقای جهانبگلو از طرف خانه ی هنرمندان دعوت می شود برای آنها  کنفرانس می دهد و سخنرانی می کند  و بعد می بیینیم که همین ها به عنوان سران کودتای مخملی در ایران دستگیر می شوند ، کودتای مخملی توسط چه اشخاصی در دنیا اداره می شود ؟ همین ها  ، ویا می بینیم همین چند وقت پیش سفارت سوئیس که حافظ منافع امریکا و بالطبع حافظ منافع اسرائیل در ایران است از این عوامل و بازیگران تئاتر دعوت می کند در دهه فجر  به عنوان میهمان و یا چند سال پیش دولت انگلیس که بنیانگذار و حامی  صهیونیسم  است و  از تمام هنرمندان و سینماگران ما در سفارت این دولت دعوت می کند ، و سینماگران و هنرمندان ما هم اجابت می کنند و می روند. همین طور می بینیم که امریکا از بنیاد سوروس  هفت یا هشت تا از زنان بازیگر ما را دعوت می کنند تا در بنیاد صهیونیستی سوروس حضور یابند و اینها می روند و در آنجا میهمان آنها هستند ، این چه مفهومی دارد؟  خیلی از فیلمسازهای ما الان هستند که فیلم عرفانی هم که نگاه می کنند نگاه عرفانیشان نگاه غربی و صهیونیستی است و قطع به یقین چنین سینمایی نمی تواند خدمتی به فلسطین کند و نمی خواهد . اگر بخواهد و تصمیم بگیرد می تواند . زیرا ما هنرمندان توانمندی داریم که بتواند  کار مثبتی انجام دهند . سینمای ما یا به دنبال گیشه و تجارت است و یا بدنبال تامین منافع دشمن . یعنی فیلمهایی را می سازد که در خارج از کشور از ان استقبال می کنند و جشنواره های خارجی تایید می کنند و معمولا هم فیلمهایی هستند که در آن  ایران را فقیر و  بیچاره و درمانده نشان می دهند .
*   درباره تلویزیون نظرتان چیست؟
به عقیده من زمانی که شبکه های ما زیاد شد ، ما می بایستی این چاه بزرگ را با برنامه های زیاد پر می کردیم . ما هنرمندان زیادی را که برنامه های خوب تولید کنند نداریم  ولذا هیچوقت نظارت و کنترل نتوانستیم بکنیم ، یک سری برنامه های سبک و سخیف دارد ساخته می شود و اکثرا هم ضد ارزش هستند ، از آن بدتر اینکه ما را محتاج به وارد کردن فیلمها و سریالهای خارجی کرد که قریب به اتفاق آنها توسط بنگاههای صهیونیسی ساخته می شود و فمنیست و ضد دینی را دارد ترویج می دهد. همین باعث شد که سینمای ما در انحصار دو گروهی دربیاید که هیچ سنخیتی با نظام و انقلاب و اسلام ندارند  1. بی هنران مخالف انقلاب  ، 2 . فیلمهای خارجی که فرهنگ بیگانه را وارد می کرد .
در حوزه سیما راهش این است که از تعداد شبکه ها بکاهند تا بتوانند با تولید اثار ارزشمند و فاخر و نظارت و کنترل دقیق تلویزیون را نجات دهند. 
 
گفتگو‌ با ‌فرج الله سلحشور کارگردان ‌سریال‌ ‌یوسف پیامبر (ع)

*   با توجه به رویکرد صهیونیستها به تحریف ادیان  و تقدس زدایی،  حضرتعالی در سریال حضرت یوسف با این پدیده چگونه برخورد کردید ؟
حقیقتا حضرت یعقوب(ع) و حضرت یوسف(ع) به عنوان 2 تن از انبیای معصوم و مطرح دین هستند که ما به آنها اعتقاد داریم و ما هم واقعا به همین قداست و زیبایی به این دو پیامبر پرداخته ایم و ابعاد زندگی این دو بزرگوار را به عنوان الگوی جامعه و الگوی انسانها  خوب به نمایش در اورده ایم  و حضرت یعقوب و حضرت یوسف (ع) می توانند برای مردم  دو اسوه و دو نمونه ی  انسانهای همه بعدی ، صالح و کامل باشند و اینها در این سریال کاملا نمود دارد منتها ما در این داستان یک نکته هایی داریم که تاریخ از انها غافل بوده و آن فرزندان دیگر حضرت اسرائیل (حضرت یعقوب) است. فرزندان دیگر حضرت یعقوب ناصالح هستند  که معمولا یهود و صهیونیسم سعی کرده است که اینها را منفی نشان ندهد. مثلا تاریخ برادرهای مختلفی را به عنوان برادر بزرگ تر و مثبت تر حضرت یوسف (ع) معرفی کرده  یکی از ان برادرها که بعضی از تواریخ آن را مثبت نشان داده  "لاوی" است  که جد بزرگ حضرت موسی (ع) و انبیاء بنی اسرائیل است . ما سعی کردیم بزرگ برادرها و مثبت برادرها که مانع کشتن حضرت یوسف (ع)می شود را "لاوی" (که همان جد بزرگ حضرت موسی و انبیاء بنی اسرائیل است) در نظر بگیریم در حالیکه اسرائیل بدش نمی آید که "یهودا" برادر دیگر جضرت موسی (ع) را به عنوان برادر بزرگتر و مثبت تر قرار دهیم . یهودایی که سلاطین بنی اسرائیل از نسل آن هستند . و لی ما بر عکس "لاوی" را به عنوان برادر بزرگتر گذاشتیم که این خود مخالف  آن چیزی است که در تاریخ صهیونیستها است و ما تا آخرین قسمت سریال هم یهودا را منفی نشان می دهیم  حتی زمانی که برادران هم توبه می کنند باز هم می بینیم که یهودا و شمعون که دو شخصیت منفی از 12 برادرند اینها حتی در آخرین لحظات هم عداوتشان  به حضرت یوسف (ع)وجود دارد و در اخرین لحظه که همه ی برادرها یوسف را دیده اند و به آن سجده کرده اند باز یهودا رو به شمعون می گوید فکر می کنی در آینده قوم بنی اسرائیل را یوسفی بگویند یا یهودی و شمعون در پاسخ می گوید قطعا من با این عظمتی که از یوسف می بینم قوم بنی اسرائیل را یوسفی خواهند گفت  و یهودا می گوید نه خیر خواهی دید که یهودی خواهند بود . یعنی ما حتی در آخرین لحظه می گوییم که شما یوسفی نیستید شما یهودی هستید و پیرو این شخصیت منفی. از این جور نکته ها ما در کارمان تا آنجا که وظیفه مان بوده و امکانش وجود داشته  آورده ایم بدون هیچ اغماض و بزرگنمایی، حقیقت را گفتیم ، در واقع حقیقتی را که صهیونیسم و یهودیت سعی در پنها ن کردن آن دارد ما افشایش می کنیم و من مطمئن هستم یک بخشی از شناسنامه ی اینها در این کار منعکس شده است .
*   خواستم از حضورتان بپرسم شمابه عنوان یک کارگردان ارزشی در بین مردم چقدر به موضوع فلسطین نزدیک شدید ، اگر هم نشدید توضیح بدهید موانع کار کجا بوده است، و آیا برنامه ای دارید برای این موضوع ؟ 
من غیر از این کارهایی را که  نام بردم ، یک کار تحقیقاتی گسترده ایی به همراه موسسه مان در را بطه با "اصحاب اخدود" انجام داده ایم  و چون من بنا دارم روی قرآن کار کنم  و علتش این است که اولا قصه های آن محکم است، ثانیا جهانی است و ثالثا این که حرف درست است و درست تر از این هم ما در هیچ کجای دنیا نمی توانیم پیدا کنیم ، ترویج اسلام است  و من یقین دارم برای اینده ی سینمای ما راهگشاست ، الگو و نمونه ما ارائه می دهیم  و لذا در مورد صهیونیسم هم ما زمانی که می خواستیم کار بکنم دیدم اگر بخواهم قرانی کار بکنم  اصحاب اخدود  زیبا ترین قصه ای است که در قرآن وجود دارد در این زمینه که تحقیقاتمان به اتمام رسیده  که بسیار جامع و خوب بوده  و طرح اولیه سناریو نیز نوشته شده  بنا داریم که این را انجام دهیم. حالا چند قسمت شود مشخص نیست. در مورد  داستان اصحاب اخدود هم بگویم که اینها مردمی بودند در جنوب یمن که قبلا یهودی بودند ، اینها زمانی که حضرت مسیح ظهور می کند به دین جدید روی می آورند و دین مسیح را می پذیرند. پادشاه آن زمان زنووس که هم یهودی بوده و هم یمنی  از این موضوع اطلاع پیدا می کند . مردم آن منطقه را محاصره می کند و همه ی آنها را در صورت بازنگشتن به دین یهود تهدید به قتل می کند  و شروع می کند به کشتن آنها و بعدا یک خندقی عظیم از آتش درست می کند ومردم را اعم از مرد و زن و کودک را در آتش می اندازد ، که من دیدم بدتر از این نمی شود فیلمی ساخت که بیانگر گذشته و قصاوت این قوم باشد و همین دروغ بزرگی که به نفع خودشون ساختن (هولوکاست ) بازگرداندن این داستان است به نفع خودشان. در حقیقت روشن ترین نماد هولوکاست در داستان اصحاب اخدود است و اگر ما تمام قصاوتهای موجود صهیونیسم را در فلسطین بخواهیم نشان دهیم به اندازه اصحاب اخدود نمی شود و داستان اصحاب اخدود آینه ی تمام نمای این قوم است . ضمن این که باز هم من قصه هایی دارم  و قبلا کار کردم به نام تاجر ونیزی که یک کار ضد صهیونیستی بود و نمایشنامه ای من کار کردم  که کاری ضد صهیونیستی است به نام دیوانه ی عاقل .
*   پیش بینی شما از بازتاب فیلم حضرت یوسف چیست؟
من خیلی امید دارم که سریال حضرت یوسف(ع) منشاء خیر شود به این معنا که ببینید تصمیم گیرنده در ایران مذهب است و ارباب مذاهب . اگر بتوانیم اینها را متوجه سازیم که از سینما می شود به عنوام یک منبر توانمند و گسترده برای ترویج اسلام استفاده کرد این موفقیت بزرگی  برای ما محسوب می شود که متاسفانه تا کنون بدست نیامده است . من گمان می کنم این پروسه را سریال حضرت یوسف تکمیل نماید . سریال حضرت یوسف خیلی به قرآن و تفاسیر خود ما نزدیک شده و خیلی سعی کرده که معیارهای شرعی را رعایت کند وقصه قصه ی خوبی شده است و تاثیر گذار. به همه ی این دلایل من امیدوارم که علما به این فیلم توجه کنند و لااقل در بخش نگارشش که مهمترین بخش  است ورود کنند. چون عالمان دینی آنها هستند و سناریوی دینی هم علم می خواهد چون کار هنری هم هست عرفان می خواهد . یعنی هم بایستی عالم باشند و هم بایستی عامل باشند و عارف  . اگر ما بتوانیم اینها  را به بخش نگارش سناریو نویسمان بیاوریم تحولی در سینمای ما رخ خواهد داد . مشکل ما که مقام معظم رهبری دهها بار به آن اشاره فرمودند سناریو است . فیلمهای بسیار ابتدایی ما در کشورهای مختلف دنیا با جان و دل استقبال می شود . در زمان پخش فیلم مریم مقدس یکی از دوستانمان از لبنان نقل می کرد که تراکتهای  تبلیغات این فیلم به طور گسترده در اماکن عمومی و در و دیوارهای این کشور مشاهد می شد و در زمان پخش این فیلم خیابانها خالی از جمعیت بود و همه مشتاق دیدن این سریال بودند در حالی که ما فیلم مریم مقدس را خیلی ساده ساختیم . فیلمهای معمولی ما اینچنین مورد استقبال قرار می گیرند حال اگر ما  این فیلم ها را عمیق می ساختیم ببینید چه می شد . من خاطرم هست سال هفدهم پیروزی انقلاب امریکایی ها یک تحلیل داده بودند مبنی بر اینکه ما تا الان سعی کرده ایم سینمای ایران را خنثی کنیم  و از این ابزار انقلاب ایران را محکوم کنیم  و چند وقت پیش شنیده ام که گفته اند که سینمای ایران الان بر ضد ایران کار می کند و ما توانسته ایم این کار را انجام دهیم  . اگر سینمای ما همانطور که از اول انقلاب شروع کرده بود با  توبه نصوح، پرواز در شب و فیلم هایی از این دست جلو آمده بودیم یقیین بدانید ما الان جای هالیوود را گرفته بودیم  جای بالیوود را هم گرفته بودیم به این دلیل که ما حرفی فراتر از حرف انسان می زدیم و قابل قیاس با آن طراوشات فکری انسان نبود به همین لحاظ سینمای ما دنیا را می گرفت و تا الان باید می گرفت اما اینها را دشمن آگاه بود و دوست در خواب ، مسئولین ما نسبت به سینما و تلویزیون غافل و دشمن آگاه و بیدار  ولی ما هم نباید بنشینیم و باید تلاش خود را انجام دهیم . 
 

گفتگو‌ با ‌فرج الله سلحشور کارگردان ‌سریال‌ ‌یوسف پیامبر (ع)
 
 
*   به عقیده شما فیلمهایی که بر اساس بینات قرآن ساخته می شوند تا چه اندازه می توانند در مقابله با هجمه فرهنگی غرب و سینمای صهیونیسم موفق باشند؟ 
سینما  ابزار خوبی بود و ما می توانستیم از آن خوب استفاده کنیم . سینما هم هنر است هم تکنیک و تخصص است . البته در ایران می شود تکنیک و تخصص و هنر و مذهب و اینها با هم آمیخته می شود . جمع کردن اینها به این سادگی نیست اینکه بیاییم  تکنیک و تخصص را با مذهب آمیخته اش کنیم تجربه می خواهد . هالیوود صد سال و بیش این راه را طی کرده تا به اینجا رسیده است . اگر شما فیلمهای اولیه هالیوود را ملاحظه کنید فیلمهای بسیار ضعیفی است . این مرحله را طی کرده قدم به قدم جلو امده تا به اینجا رسیده است و به این توانمندی رسیده است . سینمایش را مدام وارد کشور ما کرده و مغز سینما گر ما در اختیارش است . مغز سینما گر ما در اختیار مسولین ما و علمای ما و مذهب ما نیست . در انجا خدا محور نیست ، ما الان برای انجام هر کاری به دین و دستوراتش مراجعه می کنیم . ولی سینما به خدا کاری ندارد و می گوید من به عنوان سینماگر چه می گویم ، من شیطان را چه جوری می بینم من انسان را چه جوری می بینم جامعه شناسی از نظر من چیست... روانشناسی از نظرمن چیست...  تربیت چیست همه و همه را می گوید انچه من می گویم  نه خدا .. حالا وقتی سینما گر نظریات خودش را به فیلم در می آورد همین ها را هم در قالب کتاب درسی تدوین می کند و به ایران می فرستد. ایران هم آن را ترجمه می کند و همین ها را به دانشجو درس می دهد (رشته های هنر بازیگری کارگردانی فیلمنامه نویسی.....) یعنی دانشجو هنوز دارد فرهنگ غربی را یاد می گیرد در سینما نه فرهنگ اسلامی... وما متاسفانه کتاب و دستور العملی غیر از این کتابهایی که برای ما می آید نداریم... ما باید اول تلاش بکنیم خودمان یکسری فیلمهایی مانند مریم مقدس و حضرت یوسف و امثالش را بسازیم بعد یکسری راهکار پیدا بکنیم  بعد کتاب درسی بنویسیم و به دانشگاه هایمان بگوییم که حاالا اینها را تدریس کنید ... ما به این مرحله نرسیده ایم و انها از ما در این زمینه جلو ترند . متاسفانه وقتی که مسولین ما سینماگر را "بد فکر" می بینند آن را مهار نمی کنند... به ان پشت می کنند و سینماگر هم در تفکرات بد خود می ماند و کار خودش را می کند . به همین دلیل می بینیم که سینمای ما شده یک چیزی جدا از این مملکت و این مملکت هم شده بی بهره از این ابزار وسیع و قدرتمند . راه حل چیست ؟ این که ما یک سری از بچه ها را تجهیز و تربیت کنیم  که سالم فکر کنند، سالم بسازند و ابتدا مسولین را تحت تاثیر قرار بدهند و کم کم این جو را تغییر بدهند . زمانی که مقام معظم رهبری فیلم اصحاب کهف را دیدند این جمله را فرمودند که شما حجت را بر بنده و مسولین تلویزیون تمام کردید ما حالا هیچ بهانه ای نداریم که از شما حمایت نکنیم . من سریال حضرت یوسف را برای این نساختم که کار تولیدی کرده باشم یا شغلی ایجادکرده باشم . اما اگر این بتواند مسولین را بیدار کند و جریان سازی نماید برای من بسیار ارزشمند است. سینماگر ما به این نتیجه برسد که قصه های قرآنی چقدر می تواند جذاب باشد . کشش مردم ما هم به فیلم های تاریخی  و دینی به لحاظ ارتباطش با فطرت مردم  زیاد است و مردم هم بسیار علاقمند هستند به این مضامین. فیلم اصحاب کهف  طبق آمار بیش از 2 میلیارد بیننده در جهان داشته است . در حال حاضر هم در کشورهای مختلف  در حال پخش است به عنوان نمونه در  کشور ترکیه این فیلم در حال پخش است . در کشورهای اروپایی حوزه ی خلیج فارس، اسیای میانه و دیگر کشورهای اسلامی . حال ما یک قصه ای را از تفاسیر قرانی برگرفته ایم تبدیل به عنصر تصویر و فیلم نموده ایم و به عبارتی آن را تفسیر تصویری قرآن تبدیل نموده ایم... حال اگر بخواهید دو میلیارد انسان را 18 ساعت پای تفسیر قران بنشانید چقدر انرژی باید صرف کنید؟ اگر 40 هزار طلبه مفسر و آشنا به زبانهای زنده دنیا داشته باشیم و اینها هر هفته هیئت های صد نفری داشته باشند. این 40 هزار نفر باید 160 سال منبر بروند تا بتوانند 2 میلیارد انسان را 18 ساعت با تفسیر قران  آشنا کنند.
 
*   به عنوان آخرین سوال جناب سلحشور در مورد آنچه که در خصوص ساخت سریال یوسف پیامبر (ع) اتفاق افتاده و تاکنون نگفته اید، بفرمایید؟
ببینید بعضی وقتها انسان چیزهایی در ذهن دارد که نسبت به ان تردید می کند که ایا درست می گوید یا خیر؟ یک زمان است که دلیلی دال بر صحت ان فکر پیدا می کند آیه ای، روایتی، عالمی بزرگی مطلبی در تایید مطلب شما می گوید و آنگاه  شما به یقین می رسید . حال اگر بدون داشتن ابزاری به راهی که یقین دارید رهسپار شوید  و ببینید کسی این ابزار را در سر راه شما قرار داده است طبیعتا تردید نمی کنید که راهتان درست است . و ما این را در یوسف دیدیم به اشکال مختلف که خدا دارد حمایت می کند . مثلا یک روز برای فیلمبرداری ابر می خواستیم باور بفرمایید  هوا ابری می شود . ده روز برای یک صحنه به افتاب نیازمند بودیم . این در حالی بود که تمام اطراف ما طوفان و برف و باران بود... باور کنید در چنین شرایطی جایی که صحنه در ان قرار بود فیلمبرداری شود  به قطر یک کیلومتر آفتاب بود . شبی که می خواستیم صحنه سجده خورشید و ماه و 11 ستاره را فیلمبرداری کنیم  از جایی تماس گرفتند که خواب دیده ایم که شما و همسرتان از جایی دارید عبور می کنید در لباس انبیا و ستاره ها از اسمان سر راهتان می ریزند . یا مثلا در شب نیمه شعبان برنامه فیلمبرداری را به ما دادند که مربوط به صحنه ای است که باید حرف امام زمان گفته می شد ... و یا  بازیگر نقش عزیز مصردر این سریال  در زمانی که صحنه های خریدن حضرت یوسف و بردن ان به مصر فیلمبرداری می شد خواب دیده بود که خدا فرزندی به وی عطا کرده بود که بسیار زیبا و نامش را یوسف گذاشته است. این بازیگر تعریف می کند: در خواب فرزندم را به صحنه ی فیلمبرداری آوردم و گفتم برای کودکی یوسف بچه نیاز داشتید اینهم بچه ... و به من (منظور آقای سلحشور ) گفت در آخر شما تکبیر گفتید و به ما گفتید که نگاه کنید پیشانی بچه را روی پیشانیش سوره یوسف نوشته شده است .. و شما هم شروع به خواندن سوره یوسف از روی پیشانی بچه کردید و بعد از ان بچه را بردید سر صحنه فیلمبرداری و ما هم به دنبال شما...به نظر من این خواب علامتی بود برای ما که راه را درست می روید . مهمتر از این به یقیین می رسیم که خواست خدا بر این است . که برای ترویج دین من این راه  وجود دارد اگر می خواهید دین را در جهان ترویج دهید الان وقت این زبان است با این زبان می توانید من هم پشتتان هستم . به شرط رعایت مضامین شرعی . نه در این سینمایی که ما شاهد ان هستیم زن و مرد و حلال و حرام  گناه و .. رعایت نمی شود . اگر ما سینمایی درست بکنیم که در ان ارزشهای مکتبی و معیارها و شرعیات درآن حاکم باشد این سینما را خدا حمایت می کند و ما در یوسف به عینه دیدیم این حمایت را .. دهها بار اتفاق افتاد که بچه ها  از تهران حرکت می کردند که سر صحنه حاضر شوند برف و باران بود و بچه ها  گمان می کردند که کار تعطیل است ولی اماده می شدند و گریم می کردند سر صحنه که می امدند هوا افتابی می شد . من یقین دارم که خدا عنایات ویژه ای دارد نسبت به اینگونه کارها .. یا مثلا صحنه ای که 7 سال فراوانی را می خواستیم بگیریم  در گرمای 45 درجه مرداد ماه  به هوای ابری نیاز داشتیم  عوامل گفتند که ما بارانی مصنوعی داریم ابر مصنوعی که نمی توانیم بسازیم  پس کار تعطیل است و من گفتم نه خیر این کارها به ما مربوط نیست ما سرکار حاضر می شویم ابر به ما دادند کار می کنیم ابر ندادن کار نمی کنیم ...ما کارگر هستیم و باید سر کارمان حاضر شویم ... رفتیم سر صحنه و چشممان به افق بود دکورها را که  اماده می کردیم در جلوی چشم ما لحظه به لحظه ابرها بالا می امدند کار دکور و .... تمام شد ابر هم جلوی خورشید را گرفت .  حال فکر کنید  در مردادماه و در آن هوای گرم تابستانی ابر از کجا آمده ... هوای ابری در مردادماه آن هم زمانی که ما می خواستیم برای فیلم حضرت یوسف کارکنیم جای تامل ندارد...هوای ابری بی سابقه بود... و تمام بچه ها بغض کرده بودند و چشمها از اشک پر شده بود  ومن خطاب به آنها گفتم که شما دارید کتاب خدا را برای بندگانش توضیح می دهید و خداوند هم کتابش را دوست دارد و هم بندگانش را  چرا باید فکرکنید که همان عنایتی که به انبیا شد به شما نمی شود... فقط کافیست خدا ببیند کاری که شما می کنید سودش بیشتر از زیانش است کمکتان خواهد کرد . خاطرم هست شبی که قرار بود اولین قسمت سریال اصحاب کهف پخش شود در خواب دیدم که به من گفتند برو پشت تریبون و برای مردم قران بخوان و من رفتم برای جماعت عظیمی از مردم که انتهایش در تاریکی محو شده بود قران بخوانم . دیدم که جمعی هم از قاریان هستند با خودم گفتم من برای این قاریان چگونه قران بخوانم ؟ اینها استاد هستند... اما با خود گفتم  می خوانم و خواندم ... ازدیگر ویژه گیها ی این کار این بود که ما در این پروژه مرتبا نماز جماعت داشتیم  با صلوات و قران فیلمبرداری شروع می شد و با دعا فرج تمام می شد و این کارها برکت کار را زیاد می کند و قطعا تاثیر خود را روی کار خواهد گذاشت.  

گفتگو‌ با ‌فرج الله سلحشور کارگردان ‌سریال‌ ‌یوسف پیامبر (ع)


 
در این مجموعه تلویزیونی که از پروژه‌های «الف» سیما فیلم به شمار می‌رود، کار نگارش آن چهار سال به طول انجامید. این سریال قصه قرآنی است که در مرکز سیما فیلم ساخته شده است.
 
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.