راسخون:
اميرحاج رضايي، مفسر و کارشناس فوتبال در آخرين برنامه 90 در سال 88 چنان از ناهنجاري هاي اين فوتبال سخن گفت که از چنين فرد محافظه کاري دور از انتظار بود: «اگر به چند ماه پيش بازگرديم که قرار بود به فوتبال برگردم هرگز اين کار را نمي کردم! منتظرم اين چند ماه از تعهدم تمام شود تا اين فوتبال را براي کساني که به هر دري مي زنند تا برنده شوند، بگذارم». حاج رضايي که اکنون با باشگاه سپاهان همکاري مي کند مسائلي را در اين مدت ديده که به خاطرش مي خواهد قيد حضور در فوتبال را بزند. وقتي با او تماس گرفتيم تا در مورد اين تصميم و فوتبال ناپاک صحبت کنيم اصرار زيادي داشت تا نامي از باشگاه يا فردي برده نشود اما حاج رضايي چنان در لفافه واقعيت ها را گفت که با کمي دقت مي توان منظور اين کارشناس را فهميد.
شما در اين فوتبال چه مسائلي را ديديد که تصميم گرفتيد ديگر با هيچ باشگاهي همکاري نکنيد؟
اين تصميم نشات گرفته از ديدگاه شخصي است. من در برنامه 90 مسائل را کلي عرض کردم و قصد داشتم ديگر در خصوص آن برنامه حرفي نزنم... به نظر من فضاي فوتبال ايران کاملا غيرفرهنگي است. فوتبال ناپاک مشتقاتي دارد که نمي توانم آن را بيان کنم اما من وصله ناجور اين فوتبال هستم. ديگر تحمل ناهنجاري هاي اين فوتبال را نداشتم.
تحمل کدام ناهنجاري هاي فوتبال را نداشتيد؟
ببينيد، تصميم من براي دوري از کار در فوتبال شخصي است و دوست دارم به عنوان يک معلم در خدمت فوتبال باشم. دوست ندارم دامنه گسترده اين فوتبال ناپاک را از طريق تلفن به شما عرض کنم. با رفتن من آب از آب تکان نمي خورد و اهميتي ندارد.
اين کناره گيري يک نوع اعتراض به اين فوتبال بود؟
اين يک حرف سمبليک نبود بلکه تصميمي کاملا شخصي بود. چون دغدغه فرهنگي اين فوتبال را دارم و خودم را تنها يک معلم مي دانم بهتر است از اين فوتبال کنار بروم. فوتبال اگر دور از مسائل فرهنگي باشد در زمينه فني هم هيچ رشدي نخواهد کرد.
به هر حال شما که خودتان را معلم مي دانيد. نبايد در فوتبال بمانيد و تعليم بدهيد؟
در واقع من به کار معلمي در فوتبال ادامه مي دهم اما ديگر به استاديوم هاي ورزشي و راهروهاي آن نمي روم تا مناسبات بيماري را لمس نکنم. دروازه بان ملي پوش مملکت با 70 بازي ملي به راحتي در يک مدت زمان طولاني خانواده اش مورد هتک حرمت قرار مي گيرد و اين به دور از انسانيت است. فوتبال بيمار ايران با يک پلاکارد و يا شعار درست نمي شود چون همه جاي آن را اين بيماري مرگبار فرا گرفته است. شايد اين من هستم که مشکل دارم و نمي توانم اين منظره ها را ببينم.
به نظر شما چه کساني اين فوتبال ناپاک را اداره مي کنند؟
نمي توانم بگويم چه کساني باعث به وجود آمدن چنين صحنه هايي مي شوند اما ناهنجاري هاي فوتبال ايران مانند سرطاني مي ماند که ريشه دوانده. ريشه همه ما انسانيت است اما وقتي دسته جمعي يک بازيکن يا مربي را تخريب مي کنند به نظر شما منصفانه است؟ در يک بازي در دقايق طولاني بازيکن را مورد هجمه و فحاشي قرار مي دهند، با اين شرايط امثال من ديگر نمي توانند وارد ورزشگاهي شوند که در آن اکسيژن وجود ندارد.
چرا واضح تر صحبت نمي کنيد؟
به خاطر رعايت نزاکت نمي شود همه حرف ها را زد و صحبت هاي من عام است. اجازه بدهيد مسائل را کلي بيان کنم.
با صحبت هاي شما در آخرين برنامه 90 در سال 88 و حرف هايي که الان بيان مي کنيد اين موضوع به ذهن خطور مي کند که منظورتان سپاهان است؟
من تا پايان ليگ با سپاهان قرارداد دارم و اين مسائلي که مطرح کردم ربطي به سپاهان ندارد. من اگر سپاهان نبود به باشگاه ديگري وصل مي شدم و باز هم اين مسائل مطرح بود.
قبول داريد اين نابساماني ها از جايي نشات مي گيرد؟
اين جريان در مسائل ضداخلاقي مي گنجد. من از هيچ ارگاني نام نمي برم چون کل پيکره اين فوتبال بيمار است و نبايد با آن مدارا کرد. اين بيماري به سمت مرگ بيمار پيش مي رود.
سهم مسئولان ورزش و فدراسيون فوتبال در اين ناپاکي چقدر است؟
پاسخي ندارم چون جواب ساده اي ندارد.
و سهم پول در اين فوتبال ناپاک؟
سهم بزرگي دارد. اما نمي توان درصدي براي آن تعيين کرد.
با توجه به اين که آخرين هفته هاي ليگ نهم در راه است. فکر مي کنيداين ناپاکي تا چه اندازه اي بروز کند؟
اگر ده ها از اتفاق هم در هفته هاي آينده رخ دهد، من متعجب نخواهم شد. فوتبال عين زندگي است و به قول سهراب سپهري زندگي رسم خوشايندي است؛ سوال من اين است که آيا اتفاقاتي که در فوتبال ما مي افتد شباهتي به يک رسم خوشايند دارد؟
فکر مي کنيد با رفتن شما مشکلات حل مي شود؟
اين رفتن براي خودم ارزش دارد. دوست دارم معلمي را ادامه دهم.
منبع: نشريه همشهري- تماشاگر- ش 165
/1002
شما در اين فوتبال چه مسائلي را ديديد که تصميم گرفتيد ديگر با هيچ باشگاهي همکاري نکنيد؟
اين تصميم نشات گرفته از ديدگاه شخصي است. من در برنامه 90 مسائل را کلي عرض کردم و قصد داشتم ديگر در خصوص آن برنامه حرفي نزنم... به نظر من فضاي فوتبال ايران کاملا غيرفرهنگي است. فوتبال ناپاک مشتقاتي دارد که نمي توانم آن را بيان کنم اما من وصله ناجور اين فوتبال هستم. ديگر تحمل ناهنجاري هاي اين فوتبال را نداشتم.
تحمل کدام ناهنجاري هاي فوتبال را نداشتيد؟
ببينيد، تصميم من براي دوري از کار در فوتبال شخصي است و دوست دارم به عنوان يک معلم در خدمت فوتبال باشم. دوست ندارم دامنه گسترده اين فوتبال ناپاک را از طريق تلفن به شما عرض کنم. با رفتن من آب از آب تکان نمي خورد و اهميتي ندارد.
اين کناره گيري يک نوع اعتراض به اين فوتبال بود؟
اين يک حرف سمبليک نبود بلکه تصميمي کاملا شخصي بود. چون دغدغه فرهنگي اين فوتبال را دارم و خودم را تنها يک معلم مي دانم بهتر است از اين فوتبال کنار بروم. فوتبال اگر دور از مسائل فرهنگي باشد در زمينه فني هم هيچ رشدي نخواهد کرد.
به هر حال شما که خودتان را معلم مي دانيد. نبايد در فوتبال بمانيد و تعليم بدهيد؟
در واقع من به کار معلمي در فوتبال ادامه مي دهم اما ديگر به استاديوم هاي ورزشي و راهروهاي آن نمي روم تا مناسبات بيماري را لمس نکنم. دروازه بان ملي پوش مملکت با 70 بازي ملي به راحتي در يک مدت زمان طولاني خانواده اش مورد هتک حرمت قرار مي گيرد و اين به دور از انسانيت است. فوتبال بيمار ايران با يک پلاکارد و يا شعار درست نمي شود چون همه جاي آن را اين بيماري مرگبار فرا گرفته است. شايد اين من هستم که مشکل دارم و نمي توانم اين منظره ها را ببينم.
به نظر شما چه کساني اين فوتبال ناپاک را اداره مي کنند؟
نمي توانم بگويم چه کساني باعث به وجود آمدن چنين صحنه هايي مي شوند اما ناهنجاري هاي فوتبال ايران مانند سرطاني مي ماند که ريشه دوانده. ريشه همه ما انسانيت است اما وقتي دسته جمعي يک بازيکن يا مربي را تخريب مي کنند به نظر شما منصفانه است؟ در يک بازي در دقايق طولاني بازيکن را مورد هجمه و فحاشي قرار مي دهند، با اين شرايط امثال من ديگر نمي توانند وارد ورزشگاهي شوند که در آن اکسيژن وجود ندارد.
چرا واضح تر صحبت نمي کنيد؟
به خاطر رعايت نزاکت نمي شود همه حرف ها را زد و صحبت هاي من عام است. اجازه بدهيد مسائل را کلي بيان کنم.
با صحبت هاي شما در آخرين برنامه 90 در سال 88 و حرف هايي که الان بيان مي کنيد اين موضوع به ذهن خطور مي کند که منظورتان سپاهان است؟
من تا پايان ليگ با سپاهان قرارداد دارم و اين مسائلي که مطرح کردم ربطي به سپاهان ندارد. من اگر سپاهان نبود به باشگاه ديگري وصل مي شدم و باز هم اين مسائل مطرح بود.
قبول داريد اين نابساماني ها از جايي نشات مي گيرد؟
اين جريان در مسائل ضداخلاقي مي گنجد. من از هيچ ارگاني نام نمي برم چون کل پيکره اين فوتبال بيمار است و نبايد با آن مدارا کرد. اين بيماري به سمت مرگ بيمار پيش مي رود.
سهم مسئولان ورزش و فدراسيون فوتبال در اين ناپاکي چقدر است؟
پاسخي ندارم چون جواب ساده اي ندارد.
و سهم پول در اين فوتبال ناپاک؟
سهم بزرگي دارد. اما نمي توان درصدي براي آن تعيين کرد.
با توجه به اين که آخرين هفته هاي ليگ نهم در راه است. فکر مي کنيداين ناپاکي تا چه اندازه اي بروز کند؟
اگر ده ها از اتفاق هم در هفته هاي آينده رخ دهد، من متعجب نخواهم شد. فوتبال عين زندگي است و به قول سهراب سپهري زندگي رسم خوشايندي است؛ سوال من اين است که آيا اتفاقاتي که در فوتبال ما مي افتد شباهتي به يک رسم خوشايند دارد؟
فکر مي کنيد با رفتن شما مشکلات حل مي شود؟
اين رفتن براي خودم ارزش دارد. دوست دارم معلمي را ادامه دهم.
منبع: نشريه همشهري- تماشاگر- ش 165
/1002
جذب خبرنگار افتخاري