نویسنده: احمد بهمنیار




 

در رسائل و رسالات و مقالات و مقامات نویسندگان بزرگ، عموماً دوگونه جمل و عبارات دیده می شود که توجه ارباب ذوق و طلاب ادب را به خود جلب می کند.
اول) جمله های حکیمانه که هر یک مشتمل بر پند و اندرزی سودمند یا مضمونی حکمت آمیز است، و می توان آن ها را مستقلاً حفظ و ضبط و در موارد مختلفه بدان ها تمثل و استشهاد کرد، این گونه جمله ها را که عموماً مشتمل بر صنعت تمثیل می باشند، حکم یا امثال خاصه یا کلمات قصار نامیده می شوند.
دوم) جمله ها و عباراتی که هر یک مشتمل بر مضمونی لطیف و یا صنعتی بدیع بوده و تأمل در لطف معنی و حسن صنعتی که درآنها به کار رفته، سبب تربیت فکر و تقویت ملکه ی ادب و یا تفریح خاطر و تحریک ذوق ادبی است، و می توان آن ها را در ضمن انشاء و ترسل به طور تضمین به کار برد.
بعضی از علماء و ائمه ی ادب بر جمع این دو قسم کلمات همت گماشته و از حکم و امثال و ملح و طرائف فصحا و بلغاء نامی رساله ها و مجموعه ها تألیف کرده اند، یکی از آن مؤلفین ثعالبی است که در یتیمة الدهر و تتمة الیتیمه در ذیل نام و عنوان هر یک از نویسندگان نامی منتخباتی از حکم و ملح
آن ها را ذکر کرده است، و جمله ی آن نویسندگان صاحب بن عباد است که ثعالبی منتخبات هر یک از حکم و ملح او را در فصلی جداگانه یاد کرده، و نمونه ای از منتخبات او را ذیلاً نقل می کنیم:

1- نمونه ی کلمات قصار یا حکم و امثال خاصه

1) من طالت ید بالمواهب امتدت الیه السنة المطالب.
2) من نبت لحمه علی الحرام لم یحصده غیرالحسام.
3) من لم یهزه یسیر الاشارة لم ینفعه کثیرالعبارة.
4) من غرته ایام السلامة حدثته السن الندامه.
5) رب لطائف اقوال تنوب عن وظائف اموال.
6) الصدر یطفح بما جمعه و کل اناء مؤدما اودعه.
7) اللبیب تکفیه اللمحة و تغنیه اللحظة عن اللفظة.
8) الضمائر الصحاح ابلغ من الالسنة الفصاح.
9) الشیء یحسن فی ابانه کما ان الثمر یستطاب فی اوانه.
10) عقد المنن فی الرقاب لا یبلغ الا بر کوب الصعاب.
11) بعض الحلم مذلة و بعض الاستقامة مزلة.
12) کتاب المرء عنوان عقله بل عیار قدره و لسان فضله.
13) فراسة الکرم لاتبطی و قیامة الشر لا تخطی.
14) قد ینبح الکلب القمر فلیلقم النابع الحجر.
15) کم متورط فی عثار رجاء ان یدرک بثار.
16) بعض الوعد کنقع الشراب و بعضه کلمح السراب.
17) قد یبلغ الکلام حیث تقصر السهام.
18) ربما کان الاقرار بالقصور انطق من لسان الشکور.
19) لکن امریء امل و لکل وقت عمل.
20) ان نفع القول الجمیل و الانفع السیف الصقیل.
21) شجاع و لا کعمرو و مندوب و لا کصخر.
22) کفران النعم عنوان النقم.
23) جحدالصنائع داعیة القوارع.
24) تلقی الاحسان بالجحود تعریض النعم للشرود.
25) قدیقوی الضعیف و یصحوالنزیف و یستقیم المائد و یستیقظ الهاجد.
26) للصدر نفثة اذا احرج و للمرء بثة اذا احوج.
27) قد یصلی البریء بالسقیم و یؤخذ البر بالاثیم.
28) ما کل طالب حق یعطاه و لا کل شائم مزن یسقاه.
29) ان السنین تغیر السنن.
30) من ثقلت علیه النعمة خف وزنه و من استمرت به الغرة طال حزنه.

2- نمونه ی ملح و طرائف

1) اخبرنی عن سفرتک و عما حصل بها فی سفرتک.
2) وجدت حراً یشبه قلب الصب و یذیب دماغ الضب.
3) انوب فیه نیابة الوکیل المکتری بل المملوک المشتری.
4) قد تحملت مع یسیر الفرقة کثیر الحرقة و مع قلیل البعد کثیر الوجد.
5) علی ان اقول و ما علی القبول.
6) اثنی علیه ثناء العطشان الوارد علی الماء البارد.
7) مرحبا بزائر لباسه حریر و انفاسه عبیر، زائر وجهه و سیم و ریحه نسیم.
8) فلان بین سکری الشباب و الشراب.
9) فلان یتعلق باذیال المعاذیر و یحیل علی ذنوب المقادیر.
10) خط احسن من عطفات الاصداغ کالامل آذن بالبلاغ.
11) فقر کما جیدت الریاض و فصول کما تغازلت المقل المراض.
12) الفاظ کما نورت الاشجار و معان کما تنفست الاسحار.
13) نثر کنثر الورد و نظم کنظم العقد.
14) کتابک رقیة القلب السلیم و غرة العیش البهیم.
15) کلام یدخل علی الاذن بلا اذن.
16) فلان کریم ملء لباسه موفق مد انفاسه ذوجد کعلوالجد و هزل کحدیقة الورد.
17) عشرته الطف من نسیم الشمال علی ادیم الماء الزلال و الصق بالقلب من علائق الحب.
18) شکره شکرالاسیر لمن اطلقه و المملوک لمن اعتقه.
19) قلب نغل و صدر دغل.
20) وعده برق خلب و روغان ثعلب.
منبع مقاله :
بهمنیار، احمد؛ (1383)، صاحب بن عباد (شرح احوال و آثار)، تهران: مؤسسه ی و انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم