شاعر: حیدر شیخ


...و آسمان به درگاه چشمان تو،
سجده می‌کند
آن گاه که ابرهای اندوهم
عاشقانه می‌بارد
و بی قراری من در لابه لای کلمات
لا اله الا الله، تفسیر می‌شود
خورشید سرخ‌‎تر از همیشه
غروب را تجربه می‌کند
وقتی نور در آغوش تو
وکام غنچه‌ی شش‌ماهه‌ات
درعطش می‌سوزد
نفس درسینه‌ی خاک حبس می‌شود
پذیرنده‌تر از همیشه، این خاک خسته و مفلوک
مرگ خود را به تماشا نشسته است.