می‌روم رو به سمت جاده‌ی عشق به طواف امامزاده‌ی عشق
راه کوتاه و داغ و طولانیست حس و حالم عجیب طوفانیست
هرکه از این مسیر رد شده است راه خورشید را بلد شده است
ذره بودست و آفتاب شده هر دعایی که مستجاب شده
در کنار ضریح بیدارم مثل ابر بهار می‌بارم
دل من باز مست باده شده راهی یک امامزاده شده
هرکه در این مسیر پر نور است از زمین و هوای آن دور است
آسمان در ضریح خوابیده نور از این دریچه تابیده
تا همیشه بهشت من این است راه کوتاه و وصل شیرین است