شهرت و اعتبار علمی حوزه‌ی علمیه‌ی نجف به علوم نقلی، به ویژه فقه و اصول، اجتهاد پویا و پرورش اندیشمندان در قلمرو این دو دانش بود و عالمانی که در افق علوم معقول ظاهر شده‌اند و نیز آثار ایشان، به هیچ روی قابل مقایسه با اصحاب علوم نقلی و نوشته‌هایشان نیست؛ حتی بر پایه‌ی برخی اطلاعات، در حوزه‌ی نجف، در دوره‌ی جدید، با خواندن فلسفه مخالفت می‌شده است. در عین حال، تلاش‌هایی برای تحقیق و تدریس این علوم صورت می‌گرفته است.

تعداد کلمات: 994 کلمه / زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 نویسنده: اسماعیل چنگیزی اردهایی


دانش‌های دیگر، اقدامات اجتماعی - سیاسی، نظامات و مراکز آموزشی

شهرت و اعتبار علمی حوزه‌ی علمیه‌ی نجف به علوم نقلی، به ویژه فقه و اصول، اجتهاد پویا و پرورش اندیشمندان در قلمرو این دو دانش بود و عالمانی که در افق علوم معقول ظاهر شده‌اند و نیز آثار ایشان، به هیچ روی قابل مقایسه با اصحاب علوم نقلی و نوشته‌هایشان نیست؛ حتی بر پایه‌ی برخی اطلاعات، در حوزه‌ی نجف، در دوره‌ی جدید، با خواندن فلسفه مخالفت می‌شده است. (1) در عین حال، تلاش‌هایی برای تحقیق و تدریس این علوم صورت می‌گرفته است. مثلاً شیخ محمدتقی گلپایگانی نجفی (متوفی 1292) علوم عقلی تدریس می‌کرد (2) تا آنکه آخوند ملاحسینقلی همدانی (متوفی 1311)، شاگرد حاج ملاهادی سبزواری، در نجف رحل اقامت افکند و شاگردان خویش را با حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا آشنا ساخت؛ (3) هر چند شهرت او بیشتر ناشی از ترویج مکتب سلوکی عرفانی در این حوزه است. در این میان، سیدحسین بادکوبه‌ای (متوفی 1358) مهم ترین شخصیت اثرگذار در تعلیم و نشر علوم عقلی در حوزه‌ی نجف بود. وی در حوزه‌ی فلسفی تهران درس آموخت و پس از مهاجرت به نجف، نزد استادان آن حوزه فقه و اصول آن را فراگرفت؛ سپس به تدریس متون فلسفی همت گماشت. از جمله‌ی شاگردان معروف او، فیلسوف معاصر، سیدمحمدحسین طباطبائی بود. (4)

به این نکته نیز باید توجه کرد که شمار نه چندان اندکی از استادان و دانش آموختگان حوزه‌ی نجف، پیش از انتقال به این شهر یا پس از بازگشت به موطن خود، در حوزه‌های تهران و اصفهان، به درس و بحث فلسفه اشتغال داشته‌اند و این ورود و وقوف، در مباحث اصولی آنان نیز تأثیر گذاشته بوده است. آخوند خراسانی نزد حاج ملاهادی سبزواری و میرزا ابوالحسن جلوه فلسفه خوانده بود و برخی نگرش‌های فلسفی را در مهم ترین اثرش، کفایة الاصول، مطرح ساخت؛ شیخ محمدحسین اصفهانی نیز همین روش را در مباحث اصول خود ادامه داد؛ مولی مهدی نراقی و فرزندش مولی احمد نراقی آثار متعددی در شرح متون فلسفی داشته‌اند؛ میرزا احمد آشتیانی و شیخ محمدتقی آملی، دو مجتهد برجسته‌ی نیمه‌ی دوم قرن چهاردهم تهران، که مراتب عالی اجتهاد را در نجف طی کرده بودند، فلسفه نیز درس داده‌اند و شروحی بر متون فلسفی داشته‌اند.

در دهه‌های اخیر، ورود اندیشه‌های فلسفی غرب، حوزه‌ی علمیه‌ی نجف را به تکاپو واداشت تا پاسخ‌های مناسبی به نظریات و فرضیات و مسائل مطرح شده توسط دانشمندان غربی، به ویژه درباره‌ی فلسفه‌ی مادیگری، ارائه کند. (5) کتاب نقدُ فلسفة داروِن، تألیف عالم بزرگ اصفهانی، آقامحمدرضا مسجد شاهی (متوفی 1362) که آن را در 1331 در نجف نوشت (6) و کتاب انوار الهدی از محمدجواد بلاغی (متوفی 1352) هر دو در رد مادیگری طبیعت گرایان نوشته شده است؛ به ویژه از آن جهت که فرضیه‌ی تکامل دستاویزی برای طرفداران فلسفه‌ی مادیگری شده بود، مؤلفان این کتاب‌ها به نقد این فرضیه پرداخته‌اند. در تفسیر مواهب الرحمن سید عبدالاعلی سبزواری از مراجع معاصر (متوفی 1372 ش) نیز نقد همین فرضیه مورد توجه بوده است. (7)

محمدجواد بلاغی در موضوع پاسداری از حریم فکری اسلام و شیعه بیش از همه فعال بود. در کنار جریانات فکری پیش گفته و رقبای سنّتی شیعه‌ی اجتهادی، یعنی مذهب تسنن و مکتب اخباری، فرقه‌هایی انحرافی در سده‌ی اخیر در دنیای اسلام همچون قادیانیه، وهابیّه، بابیه و بهائیت پدید آمدند. از ناحیه‌ی دیگر، گروه‌های تبشیری مسیحی تحت حمایت استعمارگران اروپایی آزادانه در جوامع اسلامی تبلیغ می‌کردند. بلاغی برای مقابله با فعالیت تبشیری و تبلیغات ضداسلامی آنان، زبان انگلیسی و عبری آموخت و کتاب‌های بسیاری، نظیر المدرسة السیارة، را در رد یهود و نصارا تالیف کرد. (8) مصابیح الهدی در نقد قادیانیه و نصائح الهدی در ردّ بابیان و بهائیان نیز توسط او نگاشته شده است. (9) سیدابوالحسن اصفهانی مرجع بزرگ نجف نیز شماری از فضلای حوزه را به نواحی مختلف عراق گسیل می‌کرد تا با جریان تبشیری انگلیسی‌ها به مقابله‌ی فرهنگی برخیزند. حبیب بن محمد مهاجر از نمایندگان وی در جنوب عراق، تلاشی جدّی در این راه به خرج داد، از جمله تأسیس بیمارستان، چاپخانه، نشر مجله‌ای به نام الهدی و بنیاد چند مدرسه. (10) جریان شیخیه نیز موجب بروز واکنش‌هایی در حوزه‌ی علمیه‌ی نجف گردید. همچنین نوشته‌های متعددی از علمای نجف در رد وهابیگری در دست است که منهج الرشاد لمن أراد السداد شیخ جعفر کاشف الغطاء نخستین نوشته‌ی شیعی در رد این فرقه به شمار می‌رود. (11)

در سال‌هایی که رشد و تبلیغ افکار کمونیستی در میان جوانان عراقی چندان بود که حتی دامن طلاب و فرزندان علما را نیز گرفته بود، این امر باعث نگرانی بزرگان حوزه‌ی علمیه‌ی نجف شد و مقابله‌ی با این تبلیغات در کانون توجه آنان قرار گرفت. تأسیس مؤسسات علمی و تربیتی در سطوح مختلف در شهرهای عراق به توصیه و امر آیت الله سیدمحسن حکیم (12) از جمله اقدامات فرهنگی در برابر این جریان بود. (13) آیت الله شهید سیدمحمدباقر صدر نیز با تألیف کتاب‌هایی چون فلسفتُنا و اقتصادنا و البنک اللاّرَبَوی همین رسالت را ادامه داد.


 

 پی نوشت‌ها:
1. ر. ک. نجفی قوچانی، ص 525.
2. ر. ک. امین، ج 9، ص 193.
3. رفاعی، ص 39.
4. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «بادکویی، سید حسین».
5. رفاعی، ص 42.
6. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «تکامل، بخش 2».
7. رفاعی، ص 41-42؛ آقابزرگ طهرانی، ج 2، ص 447.
8. «أعلام المعقول فی مدرسة النجف»، ص 83؛ نیز ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «بلاغی، محمدجواد».
9. «أعلام المعقول فی مدرسة النجف»، همان جا.
10. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 1، ص 170.
11. امین، ج 4، ص 104؛ برای سایر فعالیت‌های کاشف الغطاء در مقابله با حملات مکرر وهابیان به نجف ر. ک. محمدحسین حرز الدین، ج 2، ص 387.
12. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «حکیم، سیدمحسن».
13. ر. ک. وایلی، ص 23-24؛ الموسم، ش 16 (1414)، ص 307-309.
منبع: عباس رضوی و [دیگران ...]؛  (1390)، حوزه‌‌ی علمیه (تاریخ، ساختار، کارکرد)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.




 

مطالب مرتبط
تأملی بر یکی از چالش های حوزه علمیه نجف در قرن بیستم (1)
تأملی بر یکی از چالش های حوزه علمیه نجف در قرن بیستم (2)
زندگی نامه ی آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمت الله علیه(1)