از بچگی این آرزو را داشتم که وقتی بزرگ شدم، برای خودم یک شغل داشته باشم. یک شغل که به دیگران کمک کند تا زندگی راحت ­تری داشته باشند. من دوست دارم فرد مفیدی برای جامعه ­ام باشم و به مردم خدمت کنم... این حرف­ های الان تو و حرف­ های دیروز من است.

 ممکن است دوست داشته باشی یک دکتر باشی. خانم دکتری مهربان که به دقت به حرف­ های بیمارش گوش می­ کند و بعد با دقت معاینه ­اش می ­کند و برایش نسخه می­ نویسد. شاید هم دوست داری پرستار باشی و با حوصله و صبر از بیمارانت مراقبت کنی... شاید هم به معلم شدن فکر می­ کنی که آینده سازان را خوب تربیت کنی...! شاید هم دلت بخواهد خانم مهندسی باشی که چرخ یک کارخانه، بدون حضورش لنگ می­ زند. مجری تلویزیون، وکیل، منشی یک اداره، یک گرافیست حرفه ­ای، حسابدار... شاید هم شیمی، درس مورد علاقه­ ات است و دوست داری در این رشته پیشرفت کنی..!.

وقتی کار می­ کنی و زحمت می­کشی، توی جامعه پررنگ می ­شوی، دیده می­ شوی؛ اصلا شاید بعضی وقت ­ها به خودت گفتی مگر من چه چیزی از پسرها کم­تر دارم؟ من هم دوست دارم روی طبقه ­ی آخر یک برج نیمه ­ساز بایستم و پیشرفت کارم را با غرور ببینم.

شاید هم دوست داری مهندس یک معدن باشی، سرسخت و پا به پای مردها کار کنی و همه­ ی خستگی­ هایت با کشف یک رگه­ ی خوب از آن ماده­ ی معدنی در برود. می­دانی، همه‌ی شغل­ ها خوب است، حضورشان توی زندگی همه ­مان لازم است. اگر روزی دیدی که شغلی به جامعه و مردم کمک نمی­ کند، آن­ وقت در خوب بودنش تردید کن؛ اما اگر کاری در ارتباط با نیازهای مردم است، هیچ وقت در اهمیت و بزرگی آن شک نکن.

می­ دانم، تو می­ توانی آرزوی هر شغلی را داشته باشی و برای رسیدن به آن تلاش کنی. بدون آرزو و تلاش که اصلا نمی‌شود. خیلی هم خوب است که برای آینده ­ات برنامه داری و به آن فکر می­ کنی؛ اما در کنار همه­ ی این ها همیشه یک نکته را در نظر داشته باش؛ تو آفریده ­ی زیبای خداوند هستی، مظهر جمال و ظرافت روی کره ­ی زمین. تو کسی هستی که باعث به معراج رفتن مردها می­ شوی. تو شیشه عطر خوش­ بویی هستی که باید مراقب باشی سربسته باقی بمانی چون اگر باز شدی و عطر خوش بویت پرید، شیشه خالی می ­شوی که کسی برایش ارزش قائل نیست.

دلت می­ خواهد فعال باشی، حضورت گیرا باشد و تاثیرگذار باشی. دوست داری از تحصیلاتت در مسیر درست استفاده کنی؛ اما این را هم در نظر داشته باش که هرچیزی قیمتی دارد. نباید قیمت همه ­ی زندگی­ ات برابر با شغلت باشد. من فکر می­ کنم بعضی چیزهاست که نمی­ شود رویشان قیمت گذاشت از بس با ارزش هستند، مثل کرامت و پاکدامنی یک زن. یک زن که جامعه حضور دارد؛ اما دغدغه ­اش تنها کار نیست، بیشتر از کار به فکر حفظ ارزش­هایی­ست که پروردگار عالم به او داده است.

 به این فکر کن که همه با چشم احترام به تو نگاه می­ کنند. هم داری وظیفه اجتماعی­ ات را انجام می ­دهی هم از شأن زن بودنت فاصله نگرفتی. چقدر خوب است محیط کار سالم و پر از آرامش فکری باشد، آن وقت دغدغه همه عمل کردن به وظیفه ­شان است و بهره­ وری کاری­، همه هر روز بالا و بالاتر می ­روند. همه­ ی این ها به خاطر توست که در فکر حفظ شخصیت و شأن انسانی­ات هستی و با رفتارهای به جایت دیگران را به فکر اشتباه نمی ­اندازی.

 وقتی با وقار و متین قدم به محل کارت می­ گذاری، وقتی زیبایی­ های خودت را در دید همه قرار نمی­دهی، وقتی سادگی سرتاپای تو را برازنده می­ کند، آن وقت می ­توانی انتظار داشته باشی در کارت پیشرفت کنی و به همه­ ی آرزوهایت برسی. من فکر می ­کنم این یک رویای دور از دسترس نیست، کافی­ست آن را بخواهی و برای تحقق آن کمی تلاش کنی. مطمئن باش دیگران هم با تو هم­گام خواهند شد. چرا که تو در مسیر سلامت و درستی قدم برداشته ­ای. تو می­ توانی برای آینده ­ات یک مسیر سبز ترسیم کنی، از همین حالا با در نظر گرفتن همه­ ی ارزش­ هایی که خدا به تو داده است، شک نکن در این مسیر، شکوفا خواهی شد و دیگران را هم به شکوفایی ترغیب می­ کنی! شک نکن.
 
نویسنده: هاجر زمانی