جنبهی انسانی کتاب مقدس (قسمت دوم)
کتاب مقدس به طریقی با ما سخن می گوید که می توان تصدیق کرد کلام خداست. علاوه بر این، خود عیسی مسیح آن را به عنوان کلام خدا پذیرفت. کلیسا به جز کتاب مقدس، بنیان یا راهنمای دیگری برای ایمان خود ندارد.
گریت برکوور
چکیده:
کتاب مقدس به طریقی با ما سخن می گوید که می توان تصدیق کرد کلام خداست. علاوه بر این، خود عیسی مسیح آن را به عنوان کلام خدا پذیرفت. کلیسا به جز کتاب مقدس، بنیان یا راهنمای دیگری برای ایمان خود ندارد.
تعداد کلمات: 1152 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
کتاب مقدس به طریقی با ما سخن می گوید که می توان تصدیق کرد کلام خداست. علاوه بر این، خود عیسی مسیح آن را به عنوان کلام خدا پذیرفت. کلیسا به جز کتاب مقدس، بنیان یا راهنمای دیگری برای ایمان خود ندارد.
تعداد کلمات: 1152 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
نویسنده: تونی لِین
ترجمه: روبرت آسریان
ترجمه: روبرت آسریان
تعلیم برکوور در مورد کتاب مقدس به شکل خلاصه در یک اعتراف نامه ایمان که وی به همراه هرمان ریدربوس، آن را برای شورای عمومی کلیساهای اصلاح شده هلند تدوین کرد، دیده می شود. این اعتراف نامه ایمان «شهادتی بی ادعا در مورد ایمان» نام دارد که شورای کلیساهای اصلاح شده هلند در سال ۱۹۷۴ آن را پذیرفت. در این اعتراف نامه آمده که خدا خود را در تاریخ قوم اسرائیل مکشوف ساخته است و همچنین توسط انسان، شهادت این مکاشفه را در کتاب مقدس ثبت کرده است... که بنیانی تزلزل ناپذیر و عاری از فریب و خطا برای کلیساست.» وی روح خود را به نویسندگان کتاب مقدس داده تا اینکه «توسط کلام آنان به شکلی واضح، قابل اطمینان، و به عنوان یک مرجع، توسط نوشته شدن کلام او به کلیسای همه زمانها منتقل شود و تفسیر گردد.» این نگارشها «نشانه های ابعاد انسانی را به طرق مختلف بر خود دارند و ما فقط با بررسی صحیح این نشانه ها می توانیم کتاب مقدس را درک کنیم.» این طرق، شامل زبان و شکل های ادبی و نیز شامل شرایط زمانی ای است که این نوشته ها در آنها به نگارش درآمده اند. الهام روح القدس باعث رفع همه محدودیتهای انسانی نگشته است. در واقع ما باید هدفی را که کتاب مقدس به جهت آن به نگارش درآمده است، دریابیم. «هدف کتاب مقدس این نیست که اطلاعات الهی مصون از خطا در مورد موضوعات و مسائل گوناگون به ما بدهد، بلکه هدف اصلی آن این است که ما دریابیم چگونه خدا می خواهد او را به درستی بشناسیم و از او بترسیم.» این امر، بدین معناست که ما می توانیم از تحقیقات دقیق و عالمانه ای که در مورد کتاب مقدس می شود، استقبال کنیم. اما جنبه انسانی کتاب مقدس به معنای آن نیست که این کتاب، کلام خدا برای ما نیست. کتاب مقدس به طریقی با ما سخن می گوید که می توان تصدیق کرد کلام خداست. علاوه بر این، خود عیسی مسیح آن را به عنوان کلام خدا پذیرفت. کلیسا به جز کتاب مقدس، بنیان یا راهنمای دیگری برای ایمان خود ندارد. «ما بدون اطاعت توأم با احترام نسبت به این کلام نمی توانیم حقیقتا ایمان خود را به گونه دیگری اعتراف نماییم.»
بیشتر بخوانید : مسیحیت معاصر
در سالیان اخیر مباحثه های دائمی در مورد موثق بودن کتاب مقدس، بین انجیلی های ایالات متحده در گرفته است. گروهی مهم در میان آنها، که در بین انجیلی های آمریکا اقلیت محسوب می شوند؛ بر این موضوع تأکید دارند که ما باید بین آنچه کتاب مقدس «تعلیم میدهد» و «آنچه بدان می پردازد» تمایز قائل شویم. از نظر آنان کتاب مقدس تنها در مورد مسائل مربوط به ایمان، رفتار، الهیات، و اخلاقیات تعلیم می دهد. کتاب مقدس در عین حال، به مسائلی مربوط به علوم، جغرافی، و غیره... می پردازد و مسائلی در این باب مطرح می کند که لزوما صحیح نیستند. بنابراین، کتاب مقدس در تعلیم خود در زمینه الهیات و اخلاقیات مصون از خطاست. در مقابل این دیدگاه، نگرشی دیگر وجود دارد که بر روی خطاناپذیری» کتاب مقدس شدیدة تأکید می کند و بر اساس این نگرش، کتاب مقدس حتى هنگامی که از علوم یا جغرافی سخن می گوید، صحیح است. این نگرش گاه به شکلی افراطی و تعدیل نشده بیان شده است. «اعلامیه شیکاگو در مورد خطاناپذیری کتاب مقدس» که در سال ۱۹۷۸ توسط ۲۸۴ نفر از علمای انجیلی و شبانان تدوین شد، بیانیه ای معتدل و دقیق در این مورد است. الهام «اگرچه به معنای علم مطلق نیست، حقانیت و صحت همه اموری را که نویسندگان کتاب مقدس برانگیخته شده اند تا در مورد آنها سخن بگویند و بنویسند، تضمین می کند.» کتاب مقدس «در مورد همه مطالبی که در باب آنها سخن می گوید، حقیقت دارد و قابل اطمینان است.» و «کتاب مقدس در کلیت آن خطاناپذیر بوده، از هر ناراستی، حقه، و فریب مبراست.»
تعلیم برکوور در مورد کتاب مقدس به شکل خلاصه در یک اعتراف نامه ایمان که وی به همراه هرمان ریدربوس، آن را برای شورای عمومی کلیساهای اصلاح شده هلند تدوین کرد، دیده می شود. این اعتراف نامه ایمان «شهادتی بی ادعا در مورد ایمان» نام دارد که شورای کلیساهای اصلاح شده هلند در سال ۱۹۷۴ آن را پذیرفت. در این اعتراف نامه آمده که خدا خود را در تاریخ قوم اسرائیل مکشوف ساخته است و همچنین توسط انسان، شهادت این مکاشفه را در کتاب مقدس ثبت کرده است... که بنیانی تزلزل ناپذیر و عاری از فریب و خطا برای کلیساست.» وی روح خود را به نویسندگان کتاب مقدس داده تا اینکه «توسط کلام آنان به شکلی واضح، قابل اطمینان، و به عنوان یک مرجع، توسط نوشته شدن کلام او به کلیسای همه زمانها منتقل شود و تفسیر گردد.» این نگارشها «نشانه های ابعاد انسانی را به طرق مختلف بر خود دارند و ما فقط با بررسی صحیح این نشانه ها می توانیم کتاب مقدس را درک کنیم.»
اگرچه خود کتاب مقدس به ما هشدار می دهد که در منازعه دیگران دخالت نکنیم (امثال ۱، ۱۷ : ۲۶)، از چنین موضوع مهمی نمی توانیم بدون هیچ اظهارنظری بگذریم. واژه هایی مانند «مصون از خطا بودن» و خطاناپذیری، مسائلی را که در ارتباط با حقانیت و درستی کتاب مقدس مطرحند، کاملا حل نمی کنند و کسانی که این واژه ها را وقت و بی وقت به کار می گیرند، باید برای اجتناب از به وجود آمدن سوء تعبیر، مشخص سازند که منظورشان از به کار بردن این واژه ها چیست. در نهایت منظور این اشخاص از به کار بردن این واژه ها، در یک کلام این است که کتاب مقدس حقیقت دارد. به کارگیری واژه ای چون حقیقت، در این مورد می تواند مفیدتر باشد. در واقع، در وهله نخست ما نه به شعار (مانند تکرار واژه «خطاناپذیر»)، بلکه به توصیفی دقیق از معنای این عبارت که کتاب مقدس حقیقت» دارد، نیازمندیم.
در بسیاری از موارد، مسئله اعتبار کتاب مقدس و چگونگی تفسیر آن با همدیگر خلط می شوند. برای مثال، ممکن است ما به این امر باور داشته باشیم که باب اول کتاب پیدایش حقیقت دارد، اما این باور به خودی خود به ما نمی گوید که آیا باید روایت باب اول پیدایش را به شکلی تحت اللفظی درک کنیم یا به شکلی دیگر و اگر بپذیریم که این قسمت به عنوان یک مقاله علمی به نگارش درنیامده است، پس چه معنایی باید برای آن قائل شویم؟
سخن گفتن در مورد مصون از خطا بودن کتاب مقدس نباید باعث شود تا ما دقتی برای قسمتهای مختلف آن در نظر گیریم که هیچگاه مد نظر نویسندگان آن نبوده است. برای مثال، در انجیل مرقس می خوانیم که عیسی به پنج هزار نفر خوراک داد (مرقس ۴۴ : ۶). اگر مصون از خطا بودن این متن را بخواهیم به شکلی بسیار دقیق ارزیابی کنیم، عیسی دقیقا به پنج هزار نفر نان داد. اما چنین برداشتی با توجه به روایتی که متی از همین واقعه ذکر کرده نادرست است؛ زیرا در (متی ۲۱ : ۱۴ ) میخوانیم که عیسی تقریبا پنج هزار نفر را سیر کرد. رد این موضوع نیز که کتاب مقدس در مورد مسائل جغرافیایی با تاریخی حقایقی را در ترجمه قدیمی فارسی، ترجمه این دو آیه به گونه ای است که تفاوت روایت متی و مرقس دیده نمی شود، اما با بررسی متن یونانی با مطالعه ترجمه های انگلیسی معتبر مانند RSV , NIV می توان تفاوتی را که نویسنده در روایت مرقس و متی ذکر می کند، مشاهده کرد.
تعلیم می دهد، نادرست است؛ تصدیق این امر که کتاب مقدس حقیقت دارد، عملی صحیح است. اما چنین تصدیقی نباید باعث شود تا میزان دقتی را به کتاب مقدس تحمیل کرد که هرگز مورد نظر نویسندگان آن نبوده است، با این تصدیق نباید باعث شود تا مسائل مربوط به تفسیر کتاب مقدس به شکلی سریع و سطحی پاسخ یابند یا این واقعیت انکار شود که شکل و قالبی که پیام کتاب مقدس توسط آن به ما رسیده، متناسب با فرهنگ زمان خودش بوده است.
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
تعلیم برکوور در مورد کتاب مقدس به شکل خلاصه در یک اعتراف نامه ایمان که وی به همراه هرمان ریدربوس، آن را برای شورای عمومی کلیساهای اصلاح شده هلند تدوین کرد، دیده می شود. این اعتراف نامه ایمان «شهادتی بی ادعا در مورد ایمان» نام دارد که شورای کلیساهای اصلاح شده هلند در سال ۱۹۷۴ آن را پذیرفت. در این اعتراف نامه آمده که خدا خود را در تاریخ قوم اسرائیل مکشوف ساخته است و همچنین توسط انسان، شهادت این مکاشفه را در کتاب مقدس ثبت کرده است... که بنیانی تزلزل ناپذیر و عاری از فریب و خطا برای کلیساست.» وی روح خود را به نویسندگان کتاب مقدس داده تا اینکه «توسط کلام آنان به شکلی واضح، قابل اطمینان، و به عنوان یک مرجع، توسط نوشته شدن کلام او به کلیسای همه زمانها منتقل شود و تفسیر گردد.» این نگارشها «نشانه های ابعاد انسانی را به طرق مختلف بر خود دارند و ما فقط با بررسی صحیح این نشانه ها می توانیم کتاب مقدس را درک کنیم.»
اگرچه خود کتاب مقدس به ما هشدار می دهد که در منازعه دیگران دخالت نکنیم (امثال ۱، ۱۷ : ۲۶)، از چنین موضوع مهمی نمی توانیم بدون هیچ اظهارنظری بگذریم. واژه هایی مانند «مصون از خطا بودن» و خطاناپذیری، مسائلی را که در ارتباط با حقانیت و درستی کتاب مقدس مطرحند، کاملا حل نمی کنند و کسانی که این واژه ها را وقت و بی وقت به کار می گیرند، باید برای اجتناب از به وجود آمدن سوء تعبیر، مشخص سازند که منظورشان از به کار بردن این واژه ها چیست. در نهایت منظور این اشخاص از به کار بردن این واژه ها، در یک کلام این است که کتاب مقدس حقیقت دارد. به کارگیری واژه ای چون حقیقت، در این مورد می تواند مفیدتر باشد. در واقع، در وهله نخست ما نه به شعار (مانند تکرار واژه «خطاناپذیر»)، بلکه به توصیفی دقیق از معنای این عبارت که کتاب مقدس حقیقت» دارد، نیازمندیم.
در بسیاری از موارد، مسئله اعتبار کتاب مقدس و چگونگی تفسیر آن با همدیگر خلط می شوند. برای مثال، ممکن است ما به این امر باور داشته باشیم که باب اول کتاب پیدایش حقیقت دارد، اما این باور به خودی خود به ما نمی گوید که آیا باید روایت باب اول پیدایش را به شکلی تحت اللفظی درک کنیم یا به شکلی دیگر و اگر بپذیریم که این قسمت به عنوان یک مقاله علمی به نگارش درنیامده است، پس چه معنایی باید برای آن قائل شویم؟
سخن گفتن در مورد مصون از خطا بودن کتاب مقدس نباید باعث شود تا ما دقتی برای قسمتهای مختلف آن در نظر گیریم که هیچگاه مد نظر نویسندگان آن نبوده است. برای مثال، در انجیل مرقس می خوانیم که عیسی به پنج هزار نفر خوراک داد (مرقس ۴۴ : ۶). اگر مصون از خطا بودن این متن را بخواهیم به شکلی بسیار دقیق ارزیابی کنیم، عیسی دقیقا به پنج هزار نفر نان داد. اما چنین برداشتی با توجه به روایتی که متی از همین واقعه ذکر کرده نادرست است؛ زیرا در (متی ۲۱ : ۱۴ ) میخوانیم که عیسی تقریبا پنج هزار نفر را سیر کرد. رد این موضوع نیز که کتاب مقدس در مورد مسائل جغرافیایی با تاریخی حقایقی را در ترجمه قدیمی فارسی، ترجمه این دو آیه به گونه ای است که تفاوت روایت متی و مرقس دیده نمی شود، اما با بررسی متن یونانی با مطالعه ترجمه های انگلیسی معتبر مانند RSV , NIV می توان تفاوتی را که نویسنده در روایت مرقس و متی ذکر می کند، مشاهده کرد.
تعلیم می دهد، نادرست است؛ تصدیق این امر که کتاب مقدس حقیقت دارد، عملی صحیح است. اما چنین تصدیقی نباید باعث شود تا میزان دقتی را به کتاب مقدس تحمیل کرد که هرگز مورد نظر نویسندگان آن نبوده است، با این تصدیق نباید باعث شود تا مسائل مربوط به تفسیر کتاب مقدس به شکلی سریع و سطحی پاسخ یابند یا این واقعیت انکار شود که شکل و قالبی که پیام کتاب مقدس توسط آن به ما رسیده، متناسب با فرهنگ زمان خودش بوده است.
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
بیشتر بخوانید :
دل، دلایل خود را دارد
مخالفت با جنبش پروتستان
ولگردان خدا
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}