صفکشیدن برای گوشت یخزده حرام سال 57!
مهشکن | شبهات اعتقادی (بخش سوم)
تعداد کلمات:3700/ تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه.
شبهۀ 28ـ سکوت رهبرى در برابر فساد
پاسخ شبهه:
همینکه الان سؤال کردید، معلوم میشود که در مورد هرچیزی میتوانید سؤال کنید و همینکه ما نیز بهراحتی و بدون واهمه سؤالِ بدون اسم و نشانی ارسال کننده را خواندیم و درج نمودیم و پاسخ میدهیم، یعنی آزادیم که چنین بنماییم. البته مردم فرق حرفزدن، انتقاد و حتی مخالف بودن با توطئه، خیانت، جریانسازی، جوسازی و... را نیز به خوبی میدانند.
همینکه هرکسی هرچه دلش میخواهد میگوید و در انتها اضافه میکند که نمیشود حرف زد، معلوم میگردد که میشود حرف زد و در دنیا هیچ ملتی اینقدر حضور مستقیم و تعیین کننده در نظام حکومتی، اجتماعی و سیاسی ندارد و اینقدر هم حرف نمیزند و نمیتواند بزند، همینکه همه مسئولین را با بدبینی کامل به یک چوب میرانیم و بدون دیدن و لحاظ هیچ خدمت و زحمتی از انسانهای درستکار، سیاهنمایی میکنیم و بعد همه ایرادهای خود را گردن رهبری میاندازیم، نشان میدهد که هرکس هرچه دلش میخواهد میگوید و انجام میدهد و حساب و کتاب و نظم کاملی هم در کار نیست، چه رسد به ممانعت از گفتن یا اختناق وگرنه اگر کسی حرف بیخودی زد، تهمت ناروایی زد، ادعای بیسندی کرد، جوسازی و شانتاژ نمود و... باید سریعاً محاکمه و مجازات شود (مثل آمریکا و اروپا).
همینکه مسئولین را از بد و خوب خودمان انتخاب میکنیم و وقتی فهمیدیم انتخاب ما غلط بوده است، گناهش را گردن رهبری میاندازیم، یا عدهای در جامعه کمکاری و بدکاری میکنند، پارتیبازی میکنند، رشوه میدهند و میگیرند، گرانفروشی میکنند، بینظمی میکنند... و بعد که کار خراب شد میگویند چرا رهبری کاری نمیکند؟ حاکی از آن است که از هر چیزی به هر شکلی (حتی غلط) میتوانند سؤال و انتقاد کنند و حتی جوّسازی و ضدتبلیغ کنند.
وقتی خودشان انتخاب و کار خطا کردند و اشخاص بیلیاقت و البته پرادعا انتخاب نمودند، چنان میگویند: چرا رهبری در مقابل آنها یا مشکلات کاری نمیکند که گویا قرار است ایشان با قشونی از ملائک آسمان بیایند و کاری بکنند.
و اما در مورد بخش دوم، سوال این است که:
آیا واقعا گذاشتند علی(ع) در این مرتبه از اقتدار عمل کند؟
آیا دست همه دزدان قطع شد؟
آیا همه آشوبگران و فاسدان را اعدام کرد؟
آیا بیتالمال را از مهریه زنان پس گرفت؟
آیا واقعا هیچ وقت کوتاه نیامد؟
در پاسخ، نقل و نقد مهم مرحوم علامه حلی(ره) اشاره میکنیم:
اصحاب ما روایت کردهاند که حضرت امیر(ع) بسیاری از اوقات فتوایی غیر از نظر خود میداد و او در زمان خلافت خود، از بسیاری از اموری که اراده خود بود منع شد؛ تا جایی که قصد عزل شریح قاضی را داشت و به او فرمود: «ذهن تو از قضاوت فاصله گرفته، سن تو بالا رفته و فرزند تو نیز رشوهخواری کرده» ولی با این حال نتوانست او را عزل کند و شخص دیگری را جایگزین او کند و چه بسیار است از این قبیل که مانع او شدند که بتواند بر اساس حقی که در آن هیچ باطلی نیست کار خود را پیش برد!
تا آنجا که به او گفتند: اگر نظر خلیفه دوم را به نظر خود ضمیمه کنی برای ما خوشایندتر از آن است که فقط نظر خودت را اعمال کنی!
پناه بر خدا! این سخن بسیار درشت است!
حضرت امیر(ع) به عبیده سلمانی که قاضی بود فرمود: همانطور که در دوران خلفای سابق قضاوت میکردید قضاوت کنید؛ من اختلاف را خوش نمیدارم!!
نکته اینجاست که تا وقتی مردم امام خود را اطاعت نکنند، حرف آن امام حتی اگر علی(ع) باشد، روی زمین میماند. لذا امام معصوم برای جلوگیری از آشوب و اختلاف به سنت غلط تن میدهد و همین است که سر در چاه میبرد و درد دل میکند.
حضرت فرمودند: «لا رای لمن لا یطاع: آنکه از او اطاعت نشود اقتداری ندارد.»[11]
پاسخ دوم:
1- برخلاف ادعاى طراح سوال، امام علی(ع) در کنار قاطعیت در مبارزه با مفاسد، به عواملی چون مصالح جامعه اسلامی و... نیز اهمیت میدادند.[12] چند نمونه مختصر:
ابقاى ابوموسى اشعرى بعنوان استاندار بصره که پیامبر در مذمت ایشان حدیث دارد، بنا به اصرار نزدیکان خود با اینکه حضرت کراهت داشت.
در ماجرای حکمیت با این که امام علی(ع) به ضعف دینی ابوموسی و سادهلوحی او مطمئن بود جهت رعایت مصالح جامعه اسلامی او را به نمایندگی از طرف خود پذیرفت.
فعالیتهاى آزادانه اشعث بن قیس در حکومت امام على(ع) با اینکه حضرت در جریان مفاسد اقتصادى وى بود.
2- مصلحتاندیشی امامان معصوم(ع) فقط بدلیل حفظ اصل اسلام بوده است و هر زمان که اصل اسلام در خطر بوده ائمه(ع) با تمام وجود در صحنه بودهاند. لذا میبینیم امام علی(ع) سکوت و کنارهگیری 25 ساله از حکومت داشتند.
در زمان ما نیز سیره امام(ره) و مقام معظم رهبری بر همین اصل استوار بوده است و اصل مبارزه با فساد هیچگاه از طرف ایشان مورد غفلت واقع نشده است.
3- امام علی(ع) متناسب با عصر خود، مسئولیت تمامی امور اجرایی، تقنینی، قضایی و... را بر عهده داشتند و تمام نصب و عزلها با حکم ایشان انجام میپذیرفت.
4- در زمان کنونی وظایف حکومتها متنوع و پیچیده شده و اداره جامعه، تفکیک قوا را میطلبد که یکی از عوارض آن، عدم اعمال نظر مستقیم ولی فقیه بر عزل و نصبهای کارگزاران حکومتی میباشد.
5- برخی از مسئولین نظام با انتخاب مستقیم مردم به قدرت مىرسند و ولی فقیه هیچگونه نقشی ندارد.
6- امام علی(ع) علیرغم تلاش زیاد در اصلاح ساختار حکومت، به دلیل موانع متعدد، به صورت کامل در این زمینه موفق نبودند.
7- رهبر معظم انقلاب(مدظله)، طی فرمان 8 مادهای مهمی در خصوص مبارزه همهجانبه و سازمانیافته با مفاسد مالی و اقتصادی مىفرمایند: در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور خود را از حسابکشی معاف بشمارند.[13]
خوانندگان عزیز برای آگاهی بیشتر به لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری مراجعه نمایند.
رهبر، هادی است و نه یک نیروی اجرایی؛ بازوان رهبریاش نیز همین ساختار نظام کشور و مردم هستند که در عرصهها و مسئولیتهای گوناگون کار میکنند. حال اگر شهرداری درست کار نکرد؛ مأمور بانک رشوه گرفت؛ وزیر پسرخاله بیسوادش را مدیر کل کرد؛ تولیدکننده، توزیعکننده یا دلال، کمفروشی و گرانفروشی کرد؛ پزشک جراح زیرمیزی گرفت و...؛ رهبر چه کند؟ آیا بیاید در میدان ترهبار بایستد و کاری بکند؟ یا اتحادیهها، سندیکاها، بیمارستانها و سازمانهای بازرسی را تعطیل کند و خودش کارهای محوله را انجام دهد، یا دولت و مجلس را تعطیل کند و خودش قانون بگذارد و سپس دقیقهای در وزارت مسکن و دقیقهای در وزارت علوم و دقیقهای در شهرداری کار کند و اگر دید پرسنل نیز درست عمل نمیکنند، همه آنها را نیز اخراج کند و شخصاً به جای آنها کار کند، یا گروهی از ملائک یا از ما بهتران را از آسمان بیاورد و جایگزین نماید؟!
مملکت ساختار دارد، دولت، کابینه، وزارتخانه، سازمان و نهاد اجرایی دارد، مجلس و قوه مقننه دارد، دادگستری و قوه قضاییه دارد، شهرداری، بانک، بیمه و... دارد؛ در اجرای امور نیز همه آنها خود مردم و یا منتخبین مستقیم و غیرمستقیم مردم هستند.
پس به جای ختم هر خلافی به «چرا رهبر در مقابل اینها کاری نمیکند» باید با بصیرت، جدیت و پشتکار ببینیم ایشان چه رهنمود و راهکاری را تبیین میکنند و به آن عمل کنیم، ببینیم در کجا قرار گرفتیم و چه مسئولیتهای شخصی و اجتماعی را بر عهده داریم و درست انجام دهیم. اگر ما درست کار کنیم، اگر خودمان خلاف نکنیم، اگر خلافکار را به خاطر اندکی چرب و شیرین دنیا حمایت ننماییم، اگر چنانچه رهبر فرمود حقوق خود را از مسئولین مطالبه کنیم؟ اگر همه باهم امر به معروف و نهی از منکر کنیم و...، همهچیز درست میشود و حتی در ظهور حضرتش(عج) نیز تعجیل میشود.
شبهۀ 29ـ بیتفاوتی رهبر در مقابل انحرافات مسئولین نظام
حفظ نظام مهمتر است یا پیاده کردن احکام خدا؟ پاسخ چیست؟
پاسخ شبهه:
اگر دقت نمایید، از متن و چینش سؤال مشخص است که گوینده نه تنها امامت و ولایت، و همچنین عملکرد حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) و نیز مقام معظم رهبری را نمیداند، بلکه اساساً با اسلام و احکام آن نیز آشنایی ندارد، لذا توضیح برای ایشان، اگر مشکل نباشد، بسیار طولانیتر از یک یا چند کتاب خواهد بود.
همینقدر که سؤال میکند: «حفظ نظام مهمتر است یا پیاده کردن احکام خدا»، یعنی بین این دو خط کشیده و نمیداند که نه تنها این نظام و تمامی شئونش عین احکام خداست، بلکه بفرموده امامخمینی(ره)، که خود فقیهی والامقام و بیبدیل بودند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است». پس جدایی انداختن بین «حفظ نظام» و «اجرای احکام خدا»، معنا و مفهومی ندارد. مگر اینکه کسی اسلام را نشناسد و فقط بخواهد شعار مخالف بدهد.
الف. قبل از امیرالمؤمنین(ع)، رسول الله(ص) میباشند که برای حفظ اسلام، ترویج اسلام، حفظ نظام، منافع اسلام و مسلمین و اجرای حدود و احکام الهی، یک جا میجنگیدند، یک جا صلح مینمودند و یک جا مذاکره میکردند؛ یک جا فرد خاطی، خائن و جنایتکاری را میبخشیدند و خانه او را خانه امن اعلام میکردند (ابوسفیان)، یک جا حکم اعدام یک شاعره را صادر مینمودند؛ یک جا به حکم الهی حد جاری میکردند و یک جا به دلجویی تائب میرفتند... و البته سخنرانی و وعظ هم بسیار داشتند.
ب. حضرت امیرالمؤمنین(ع)، بسیار برای احیا و نجات اسلام شمشیر زدند، یک جا هم برای حفظ اسلام، اهانت و ضرب و شتم همسرشان که سیدة نساء العالمین بود را تحمل کردند؛ یک جا همسرشان را شبانه تدفین کردند و صبح آن روز با شمشیر به بقیع رفتند و قسم خوردند که اگر نوک تیشهای به زمین بخورد، همه را از تیغ میگذرانند؛ یک جا، شب، ناشناس کیسه خرما بدوش بودند و برای یتیم اشک میریختند و یک جا خوارج را کاملاً نابود کردند و به بقیه نیز گفتند که این کار شما نبود، فقط من میتوانستم چنین کنم؛ یک جا با سپاه معاویه در جنگ صفین مقابله کردند؛ یک جا هم به خاطر حفظ اسلام، در مقابل فشار یاران نادان خود برای پذیرش حکمیت سکوت کردند و چون آنها خارج از موضوع و مأموریتشان تصمیم گرفتند، زیر بار نرفتند؛ یک جا حد را با جدیت جاری میکردند و یک جا نیز به اقرارکننده عتاب میکردند که چرا نزد من شهادت میدهی تا مجبور شوم به تو حد جاری کنم... و البته سخنرانی، خطبه، وعظ، نامه، صدور حکم عزل و نصب و... نیز بسیار داشتند.
ج. پس تبیین سیاستهای کلی نظام، با مقام ولایت است و تشخیص مصلحت نظام نیز بر عهده ولایت است و قطعاً صاحب ولایت احکام خدا را بهتر میداند.
د. ولایت فقیه نیز هم سخنرانی و وعظ دارد، هم نصیحت دارد، هم تبیین سیاستهای کلی نظام را دارد، هم در سطح گسترده عمل دارد، هم برخورد میکند، هم سکوت مینماید، هم تبیین میکند، هم دستورالعمل صادر مینماید، هم توبیخ میکند، هم صدور حکم عزل و نصب دارد و...
منتهی به چند نکته مهم باید توجه نمود:
ولایت فقیه هیچگاه خارج از چارچوب شرع و قانون اساسی و قوانین عمل نمینماید؛
بر همین اساس، کشور نظاممند است و قرار نیست که رهبری تمامی نهادها، ارگانها، سازمانها، شهرداریها، بانکها و... را تعطیل کند و خود به جای آنان کار اجرایی نماید؛
ولایت فقیه، نیروهای خود جهت حفظ نظام و انجام حدود و احکام الهی را از آسمان نمیآورد، بلکه همین مردم (ما) را در اختیار دارد. پس گله به آنانی برمیگردد که اطاعت و اجرا نمیکنند، چنانچه حضرت علی(ع) نیز نسبت به بسیاری از یاران و کارگزاران خود گلهمند بودند.
ولایت فقیه، چارچوبها را تعیین میکند، مصالح را تبیین میکند، دشمن را رصد میکند، تکالیف و حدود را در نظر میگیرد، رهنمود میدهد، برای دولت، ملت، انتخابات، اقتصاد، روابط بینالملل و... شاخص میدهد و دیگران [از مسئولین و مردم] باید توجه و رعایت کنند، نه این که بیبصیرتی کنند، اهمال کنند، گمان کنند که این هم یک سخنرانی و وعظ است و وقتی کار خراب شد، بگویند: پس چرا رهبری کاری نکرد؟
قرار نیست که تمامی تعاملات رهبری با مسئولین رسانهای شود، آن وقت که دیگر نظامی باقی نمیماند، منتهی مواضع خود را در سخنرانیها به صورت واضح و علنی میگویند تا هم مردم بدانند، هم رعایت کنند و هم آن دسته از مسئولین بیشتر مراقب باشند.[14]
شبهۀ 30ـ صفکشیدن برای گوشت یخزده حرام سال 57!
پاسخ شبهه:
جدای از بحث واردات، مسئله غیر شرعی و غیر بهداشتی بودن گوشتهای وارداتی آزاردهنده بود. واردات گوشت در انحصار خاندان سلطنتی بود و گوشتهای یخزده که هم ذبح شرعی نشده و هم تاریخ مصرف بسیاری از آنها گذشته بود را وارد کشور میکردند. هر از گاهی نیز که قصابیها حاضر به توزیع این گوشتها نمیشدند، ساواک وارد میدان میشد و آنها را تحت فشار قرار میداد.[15]
پس از استقرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی گروههایی برای ذبح شرعی فرستاده شدند، اکنون سالهاست که گوشت یخ زده وارد میشود اما با رعایت شروط ذبح شرعی و بهداشتی.
دلایل عرضه گوشت منجمد با کارت ملی
محمدرضا کلامی مدیر کل تنظیم بازار وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره دلایل توزیع گوشت برزیلی با کارت ملی اظهار کرد: با توجه به اینکه برای واردات گوشت منجمد برزیلی ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردات این محصول داده میشود و تولید داخلی پاسخگوی نیاز داخل نیست، تقاضا برای این محصول در بازار زیاد شده است.
وی افزود: محصولاتی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی به کشور وارد شده است باید بر روی نحوه توزیع آن پایش صورت گیرد و قیمتگذاری شود.
مدیر کل تنظیم بازار وزارت صنعت، معدن و تجارت ادامه داد: در مواردی مشاهده شده است که برخی از افراد در طول روز چند مرتبه همراه با خانواده خود برای خرید این محصول در صف میایستادند، بعد از بررسیهای به عمل آمده مشخص شد که این افراد این محصولات را از بازار جمعآوری میکردند و با قیمتی بیشتر به متقاضیانی مانند رستورانها به فروش میرساندند؛ بنابراین گزارش، قیمت هر کیلوگرم گوشت منجمد برزیلی ۲۹ هزار تومان است و تنها برای مصارف خانوار در نظر گرفته شده است.
وی تصریح کرد: بر این اساس تشخیص سره از ناسره برای ما سخت شده بود؛ بنابراین مطرح شد که گوشت مذکور یک بار در ماه به هر فرد از طریق ارائه کارت ملی اختصاص پیدا کند تا از سودجوییهای برخی جلوگیری بهعملآید و اطلاعات افراد در سامانه جامع تجارت داخلی ثبت شود.[16]
پینوشت
11. کشف الغمة فی معرفة الأئمة (طبع قدیم)، ج1، ص: 136
12. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب(ع) دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1378
13. فرمان هشت مادهای رهبر به سران قوا درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی
14. http://yon.ir/aQ7kS
15. روزشمار تاریخ معاصر ایران، محسن غنییاری، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص 337.
16. خبرگزاری تسنیم، 21 آذر 97، دلایل عرضه گوشت منجمد با کارت ملی اعلام شد. مصاحبه با مدیرکل تنظیم بازار وزارت صنعت، معدن و تجارت.
مطالب مرتبط
مهشکن | شبهات اعتقادی (بخش دوم)
مهشکن | شبهات اعتقادی (بخش اول)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش نهم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش هشتم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش هفتم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش ششم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش پنجم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش چهارم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش سوم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش دوم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش اول)
مهشکن | شبهات اقتصادی (بخش اول)
مهشکن | شبهات اقتصادی (بخش دوم)
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}