باور به خود زمانی شکل می گیرد که هر دانش آموز بداند در فضا و نظام آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. امروزه در بسیاری از کشورهای جهان محققان و متفکران مسائل آموزشی تأکید می کنند: که کلاس‌های درس باید از حالت مدیریت خشک، نظامی(Mangement of military participative)، سرد و از بالا به پایین خارج کرده و به صورت نرم، منعطف(Flexible)، گرم و مشارکتی اداره و مدیریت شود. در این کلاسها بچه‌ها  احساس می کنند که در خانه خود هستند و همه با هم در حال تجربه ای زیبا از زندگی می باشند. یکی از روشهای مواجهه خلاق، برگزاری اردوها و تفریحات و سفرهای کوتاه و بلند دسته جمعی است. وقتی بچه‌ها  روزی را در یک پارک آبی، موزه حیات وحش، دریاچه نمک، کویر و بگذرانند طبیعتا آنها دچار چنان حسی از عظمت و شکوه زندگی و جهان خواهند شد که هیچ وقت مدرسه، معلم و درس را فراموش نخواهند کرد. فراموشی زمانی محقق می شود که ما زیبایی ها را نبینیم و دچار فقر و کمبود در دیدن آنچه که هست، بشویم.
 

ضعف روحیه همیاری

معلمها و اولیا اکثرا گله می کنند که بچه‌ها  روحیه همکاری و مشارکت در کلاس ندارند. این جریان به ویژه بعد از انقلاب ارتباطی و اطلاعاتی و وارد شدن موبایل و اینترنت به زندگی انسان که بسیاری از ارتباطات را مجازی کرده بیشتر لمس می شود، به طوری که بعضا گفته می شود کودکان زندگی در فضاهای تنهایی و کوچک را بیشتر تجربه می کنند. این مسئله باعث شده که روحیه مشارکت و روابط چهره به چهره در میان بچه‌ها  کم رنگ شود. اگر بپذیریم که در مدرسه نابغه ها یکی از اهداف اصلی تقویت روحیه همیاری، مشارکت و کارهای دسته جمعی است، سخنی به گزاف نگفته ایم. یکی از نقاط ضعف توسعه علم در کشورهای توسعه نیافته و در حال رشد، این است که محققین ترجیح میدهند در فضاهای انفرادی کار کنند و طبیعتا اکثر داده های تحقیقی انفرادی نسبت به کارهای دسته جمعی در حد ضعیف تر و پایین تری قرار دارد (البته این اصل مسلم و پذیرفته شده و مطلق نیست. چه بسا تحقیقاتی که به طور انفرادی انجام شده و نتایج منحصر به فردی داشته است). مواجهه خلاق یک راهکار و راه حل برای جبران این کاستی محسوب می شود. وقتی بچه‌ها  هر روز صبح در انتظار یک تفاوت یا شگفتی باشند، لذا می توانند هر روز شادی و نشاط را تجربه کنند و این امر به معنای از بین رفتن بی تفاوتی و کسالت از فضای آموزشی می باشدبر همین اساس در روش مواجهه خلاق تلاش می شود عوامل جدایی و انفعال شناخته شده و بچه‌ها  را به یکدیگر نزدیک تر کنند. مثلا می توان از بچه‌ها  خواست در توری بیرون آمده از قاب را با کمک یکدیگر جا بیندازند و یا یک پازل را با کمک هم به پایان برسانند. هر چه بچه‌ها  به هم نزدیک تر شوند، فضای دلبستگی و صمیمیت بیشتر شده و کارها با راندمان بالاتری انجام خواهد شد.
 

اضطراب و نگرانی

یکی از معضلات هزاره سوم وجود اضطراب و نگرانی در بچه‌ها ست، البته این موضوعی پیچیده است که باید در خصوص آن اقدامات متعددی را انجام داد. یکی از راههای مقابله با ترس ها، اضطرابها و نگرانی ها ایجاد فضای جدید، نو و متفاوت در کلاس است. یک تحقیق نشان میدهد بچه‌ها  در فضاهای آموزشی تکراری بعد از مدتی حضور و رفت و آمد، دچار اضطراب و تشویش ناشی از فضاهای کسل کننده می شوند. این یعنی نیاز به تغییر در محیط، روش تدریس و نحوه برقراری ارتباط که در امر آموزش بسیار مهم و حیاتی محسوب میشود.
 

کسالت و بی نشاطی

نشاط، شرط اول رشد هر کودکی محسوب می شود. اگر شادی و سرور از تدریس گرفته شود، اگر فقط بین ما و بچه‌ها  درس و درس خواندن حاکم شود، افت تحصیلی به یقین تنها محصول چنین عملکردی خواهد بود. لذا در مواجهه خلاق تلاش می شود با تنوع بخشی در محیط و توجه به عنصر لذت، کلاس را برای تک تک بچه‌ها  شادی آور و توأم با نشاط کرد. بدون نشاط، شادی، لذت و سرور هیچ کلاس درسی بهره وری لازم را نخواهد داشت. بهره وری یک امر آرمانی و اتوپیایی و دور از دسترس نیست بلکه با تلاش، انعطاف در عملکرد و تنوع بخشی به سهولت به دست می آید.
 

بی تفاوتی نسبت به مدرسه

 در سال های پایانی قرن بیستم یک تحقیق در مدارس چند کشور جهان ( ایران، فرانسه، مصر، ایتالیا) نشان داد که روز به روز بچه‌ها  نسبت به مدارس و مجموعه دروس بی تفاوت تر می شوند. در واقع یکی از مشکلات و چالش های اساسی این بود که اگر چه بچه‌ها  در امتحانات موفق می شوند و نمره قبولی می آورند اما بسیاری از آنها نسبت به کل درس و مدرسه و فرآیند یادگیری بی تفاوت هستند. بی تفاوتی زمانی ایجاد میشود که برنامه ریزی آموزشی، روشهای تدریس و فضاهای آموزشی نتوانند با نیازهای روز حرکت کنند. در آن صورت این امکان وجود دارد که بچه‌ها  در دروس نمره قبولی بیاورند، اما الزاما به معنای فهم و درک عمیق مطالب محسوب نمی شود. در هر حال مواجهه خلاق یک راهکار و راه حل برای جبران این کاستی محسوب می شود. وقتی بچه‌ها  هر روز صبح در انتظار یک تفاوت یا شگفتی باشند، لذا می توانند هر روز شادی و نشاط را تجربه کنند و این امر به معنای از بین رفتن بی تفاوتی و کسالت از فضای آموزشی می باشد (ناظری، ۸۶: ۱۲).
 
منبع: جامعه‌شناسی نخبه‌پروری، مهرداد ناظری، چاپ دوم، نشر علم، تهران 1396