نام: محمد تقی بهلول گنابادی
تولد:
 ۱۲۸۶ ه‍.ش شهرستان گناباد  (بیلُند)
نام پدر: نظام الدین  (وفات ۱۳۲۴ ه‍.ش)
نام مادر: معصومه، نوة عموی پدریش

۱۲۸۸: تا ۲ سالگی را به همراه خانواده در شهرستان گناباد به سر برد، ۲ ساله که بود، به دلیل وکالت پدر عالمش به همراه خانواده به تهران رفت و۵/۳ ساله بود که دوباره به زادگاهش بازگشت.

۱۲۹۲: ۶ ساله بود که به مکتب می‌رفت.

۱۲۹۴: ۸ ساله که بود حافظ کل قرآن بود.

۱۳۰۲: در ۱۶ سالگی اولین سخنرانی‌اش را علیه رژیم ستم شاهی ایراد نمود.

۱۳۰۴: ۱۸ ساله بود که رضا خان پهلوی به قدرت رسید.

۱۳۰۵: در ۱۹ سالگی پدرش برای جلوگیری از منبرهای وی، او را با خود به سبزوار که در آن فلسفه تدریس می‌کرد برد.

۱۳۰۶: در شب ۲۸ ماه رمضان مصادف با نوروز ۱۳۰۶، حاج شید محمد تقی بافقی مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و بهلول پس از ۹ ماه ترک منبر، دوباره بر منبر وعظ می‌نشیند.

گفتنی است عارف بزرگ حاج شیخ محمد تقی بافقی در آخرین سفر احمد شاه به قم که رضاخان به عنوان سردار سپه نیز او را همراهی می‌کرد. قبل از کودتای ۱۲۹۹ ش پیشگوئی کودتا، کشف حجاب و روحانیت ستیزی رضاخان را نموده بود.

۱۳۰۷: ادامه تحصیل در قم به مدت ۵/۱ سال، ولی به دلیل سخنانش بر منابر توسط شهربانی مورد تعقیب قرار می‌گیرد.

۱۳۰۸: شهریور آن سال به درخواست مادرش او را به کربلا برد. در این سفر یک ماه در بیت مرجع بزرگ آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، منبر رفت. وقتی ایشان قدرت بیان و درایت بهلول را دید، دستور مبارزه با انحراف پهلوی را به وی داد.

۱۳۰۹: قبل از هر کاری به حج رفت؛ پس از این سفر بود، که همسرش را برای اینکه گرفتار شکنجه و زندان نشود، طلاق داد و او را به عقد یکی از دوستان سبزواریش که زنش از دنیا رفته بود، در آورد. بهلول در جایی نوشته است: «با همة علاقه‌ای که به او داشتم، او را طلاق دادم.»

۱۳۱۱: اوج سخنرانی‌های آتشین او در بیشتر شهرهای ایران بود.

۱۳۱۳: اسفند ماه، توفیق حجی است دگر به دعوت یکی از دوستان کویتی‌اش.

۱۳۱۴: چهارشنبه ۱۸ تیرماه در قائن خبر دستگیری آیت الله حاج آقا حسین قمی را می‌شنود.

۱۳۱۴: شب پنج شنبه ۱۹ تیر ماه خود را در مشهد به منزل آیت الله قمی می‌رساند و متوجه می‌شود که ایشان برای منصرف کردن شاه از کشف حجاب به تهران رفته، ولی زندانی می‌شوند.

۱۳۱۴: روز پنج شنبه شهربانی مشهد در حرم مطهر قصد بازداشت وی را داشت، ولی با دخالت چند مشهدی، ایشان را در یکی از غرفه‌های حرم زندانی می‌کنند.

ساعاتی بعد با تجمع و سر و صدای زنی از همشهریانش و دخالت نواب احتشام رضوی، مردم در غرفه را می‌شکنند و ایشان را بیرون می‌آورند که بسیج عمومی شروع می‌شود.

۱۳۱۴: شب جمعه ۲۰ تیرماه، بهلول آن شب را به شب عاشورا تشبیه کرده است.صبح روز جمعه صحنة درگیری‌های اولیه است که ۲۲ نفر کشته می‌شوند.

۱۳۱۴: شنبه ۲۱ تیرماه به صلح موقت، تعطیلی عمومی شهر، حکومت نظامی و حفر خندقهایی اطراف مشهد برای کشته‌های پیش‌بینی شده گذشت.

۱۳۱۴: شب یکشنبه ۲۲ تیرماه، شب عاشورای گوهرشاد است. صدای شیپور آماده باش و جابجایی سربازان، تمامی شهر را فراگرفته است. مسجد گوهر شاد و صحن‌ها، حتی از پیشت بام محاصره کامل است و سحرگاه یکشنبه، حماسه خونین گوهرشاد، لکه ننگی است نازدودنی از دودمان پهلوی به پیشگاه تاریخ.

۱۳۱۴: بهلول آنگاه که دید مقاومت بی‌فایده است و غشون نظامی وارد صحن‌ها شده‌اند با تنی چند از همراهانش از مسجد فرار می‌کند و پس از ۲ روز به تنهایی از راه تربت جام به سوی مرز افغانستان متواری شده و به محض ورود به افغانستان از سوی شهربانی افغانستان به زندان می‌افتد.

۱۳۱۵: ۲۴ بهمن (اول ذیحجه ۱۳۵۵ ه‍.ق) حکیم متأله «آیت الله حاج محمد حکیم خراسانی» عموی بهلول به رحمت خدا پیوست.

۱۳۱۶- ادامه مذهب ستیزی‌های رضا خان، انتقال مدرس به کاشمر و قتل وی به دستور رضا خان همزمان با دومین سال زندانی بودن بهلول در افغانستان.

۱۳۲۴: در سن ۹۰ سالگی پدر بهلول مسموم شده و از دنیا می‌رود.

۱۳۴۵:پایان ۳۱ سال حبس و تبعید بهلول در افغانستان. در طول این سالها بود که زندان بانها و زندانیهایی افغانستان کرامت‌های اخلاقی زیادی از او مشاهده کردند.که نگهداری و بزرگ نمودن نزدیک به ده کودک یکی از انها بود.

۱۳۴۶: با موافقت جمال عبدالناصر از راه هندوستان به مصر رفت و از بخش فارسی رادیو مصر، دوباره صدایش را به گوش مردم رساند.

۱۳۴۷: به درخواست خواهر زاده‌اش از مصر به عراق آمد.

۱۳۵۰: بعد از ۳۶ سال دوری از وطن، در پی تصمیم دولت عراق به اخراج ایرانی‌ها، بدون شرط خود را به دولت ایران تسلیم می‌کند، و فوراً به زندان تهران منتقل شده پس از ۵ روز بازجویی و ۳۵ روز زندانی، با عفو وی موافقت می‌شود.

۱۳۵۷: با پیروزی انقلاب، عشق نهفته‌اش به حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (دام ظله) را آشکار می‌کند و بارها به دیدارشان می‌رود.

۱۳۵۹: ۷۳سالگی، سرآغاز فصل جدیدی از حضور این پیر مجاهد در جمع نورانی فرزندان انقلاب در جنگ تحمیلی است.

۱۳۶۰: ۱۶ اردیبهشت، دیوان اشعار بهلول- که در ۱۲/۱۰/۵۷ برای چاپ حسن کارگر ابرقویی اهدا کرده بود- به چاپ رسید.

۱۳۶۱: در این ایام علاوه بر سفرهای بی‌پایانش، خاطرات خود را تدوین کرد؛ کتاب «خاطرات سیاسی بهلول» که مستندی بی‌نظیر، صادقانه و دقیق از تاریخ معاصر ایران است.

۱۳۷۹: ۳۱ مردادماه،‌ همایش بزرگداشت «بهلول» به همت شورای اسلامی شهر گناباد برگزار شد.

۱۳۸۴: در ۷ مرداد، پس از اینکه ۳ ماه در کما بود،‌در حالی که از کما خارج شده بود، به ملکوت اعلی پیوست.

- ۱۰ مرداد، پیام تایخی مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در بزرگداشت او «یادگار یک قرن تاریخ پر حادثة مبارزات ملت ایران» است .صادر شد- و تشیع در تهران.

- ۱۱ مرداد تجلیل با شکوه در مشهد.

- ۱۲ مرداد تشییع بی‌سابقه در گناباد و آرمیدن در زادگاه ابدی خود.

□□□
تاریخ تولد بهلول اختلافی‌ترین موضوع بین شرح حال نویسان ایشان است، به گونه‌ای که عمر ایشان را متفاوت نگاشته‌اند:

- کتاب اعجوبه عصر (تولد، ۱۳۲۰ ه‍.ق) ۱۰۶ سال قمری.

- شهرت در زادگاهش (تولد،‌۱۲۷۵ ش) ۱۰۵ سال شمسی.

- فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران (۱۳۲۸ ه‍.ق) ۹۸ سال قمری.

 ولی این اقوال هیچ کدام پذیرفتنی نیست، زیرا آنچه حتمی است، هنگام حماسه گوهرشاد (۲۲ تیر ۱۳۱۴)، ۲۸ ساله بوده است.

این مبنا یقینی را چندین مصاحبه از بهلول، اسناد قیام گوهرشاد و کشف حجاب و اشاره‌ای در خاطرات سیاسی، آن را تأیید می‌کند.

طبق این مبنا عمر مبارک بهلول ۹۸ سال شمسی یا ۱۰۱ سال، ۱ ماه و ۱۸ روز قمری بوده است.

خوشبختانه برای این بیان تصریحی در مقدمه «دیوان بهلول» چاپ ۱۳۶۱ وجود دارد«وی در سال۱۲۸۶ شمسی متولد گردید.» روحش شاد و یادش زنده باد.
 
نویسنده: محمد رضا فرزین

منابع:
1-       بهلول، محمد تقی، خاطرات سیاسی بهلول.
2-       فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، ج۲ ص۴۹۹.
3-        مصاحبه با بهلول، سایت کیهان
4-      حکایت کشف حجاب: مؤسسه قدر ولایت، ص 94  اطلاعات ۲۹/۴/۷۲5-       
6-       واحد، سینا، قیام گوهر شاد
7-       آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۹
8-       موسوی مطلق، عباسی، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم
9-       دیوان بهلول (موجود در کتابخانه‌های آستان قدس رضوی و آیت الله مرعشی)
10-     جعفریان، حبیبیه، مدرس.

این مقاله تاکنون در روزنامه های زیر چاپ شده است:
۱-      روزنامه قدس/ شهریور ماه ۸۴
۲-      هفته نامه مژده گناباد/ مهرماه ۸۴
۳        هفته نامه یگاه حوزه/ ۸۴