خودباوری یا اعتماد به نفس Self - Confidenc در انسان امری حیاتی است که موجب می شود عزمی راسخ و پشتکار یابد؛ تلاش و کوشش کند. اگر به دقت بنگریم، نتیجه همه موفقیت ها و پیشرفت های انسانی در گرو اعتماد به نفس اوست. چه بسا افرادی که توانمندی های فوق العاده ای در زمینه‌های گوناگون داشته اند. اما در اثر رخدادهایی توان تکیه به خود، اعتماد به نفس و در نتیجه، همه سرمایه وجودی خویش را از دست داده اند. مشاوران، استادان اخلاق، و دیگر صاحب نظران و مددکاران اجتماعی معتقدند، بخش بزرگی از بیماری های روحی و روانی در اثر نداشتن اعتماد به نفس، در افراد ایجاد یا تقویت می شود. به باور آنان انواع اضطرابها و افسردگی هابه سبب این کمبود تشدید می شود که تنها راه درمان آنها ایجاد چنین روحیه حیات بخشی در آنهاست. (1)
 
احترام دوسویه زن و شوهر و در نتیجه، شکل گیری خودپنداره مثبت در آنان، موجب افزایش محبت و دوستی بین ایشان می شود و حس اعتماد به نفس را در آنها زنده خواهد کرد. زمینه تشکیل و اداره یک زندگی سالم و وجود اعضای فعال و بانشاط در خانواده، تنها در چنین وضعیتی فراهم خواهد بود. زن و شوهری که اعتماد به نفس داشته باشند، احساس می کنند دارای چنین توانی هستند و برای اقدام عملی در این زمینه نیز آمادگی دارند.
 

اعتماد دوسویه

 چنان که همه موفقیت‌های افراد در زندگی و ارتباط های اجتماعی بر پایه اعتماد به یکدیگر به دست می آید، همه شکست ها و درگیری های آنان نیز در بی اعتمادی به هم و در نتیجه، ایجاد کینه و عداوت دوسویه ریشه دارد. این واقعیت در زندگی زناشویی نیز حاکم است. اعتماد زن و مرد در زندگی خانوادگی، با احترام به هم و بزرگداشت مقام و جایگاه یکدیگر، آرام آرام بیشتر خواهد شد. البته این خود پایه و اساس زندگی خانوادگی و ارتباط های زناشویی است.
 
بسیاری از موفقیت‌های انسان در زندگی فردی و ارتباطهای اجتماعی، معلول آرامش روحی و روانی و رضایت خاطر اوست. این حالت خوش و بانشاط روحی و روانی در انسان سرچشمه شکل گیری شخصیتی در او می شود که بر زندگی فردی و اجتماعی وی تأثیر خواهد گذاشت. البته نفوس انسانی زمانی به آرامش و سکونت می رسند که به یاد حضرت حق باشند و وجود ممکن و ناقص خود را به آن دریای بی کران و کمال بی نهایت پیوند زنند. این نفوس چنان در مقام قرب آرامش می یابند که تنها به رضای او راضی و در برابر قضای او تسلیم اند. آنان خود را بنده ای بی چیز می دانند که مالک و صاحب هیچ خیر و شری برای خود نیستند؛ دنیا را زیست گاهی مجازی و موقت و زندگی دنیا را غیر حقیقی میدانند و سود و زیان و دارایی و نداری در آن را تنها امتحانی الهی می دانند. به همین دلیل، ملایمات و ناملایمات دنیایی برایشان خرسند کننده یا حزن آور نیست. آنان در هر حال در صراط مستقیم الهی پابرجایند و از افراط و تفریط و هرگونه انحراف به دورند.حاکمیت عشق و دوستی و اکرام و احترام بین اعضای خانواده، به ویژه میان زن و شوهر، موجب ایجاد فضایی عاطفی تر می شود و نشاط و شادابی را میان آنان و فعالیت هایشان افزایش خواهد داد.اگر انسان رضای خاطر و آرامش روحی نداشته باشد، همیشه در اضطراب و نگرانی به سر خواهد برد. بی شک این حالت نیز در همه تصمیم گیری ها و نیات و رفتارهای وی تأثیر منفی خواهد گذاشت. استمرار این حالت ناخوشایند در افراد، آنان را به افسردگی های شدید دچار می کند و گاه چنین افرادی تا سر حد مرگ و خودکشی سقوط می کنند.
 
یکی از بهترین روش های ایجاد رضایت خاطر و در نتیجه، آرامش روحی و روانی، ایجاد روابطی همراه با احترام دوسویه بین افراد است. زن و شوهر با ایجاد ارتباطی همراه با اکرام و احترام دوسویه در زندگی، می توانند زمینه ساز چنین حالت روحی و روانی برای خود باشند. البته، حاصل آن نیز زندگی ای آرام و بانشاط برای  آنان و همه اعضای خانواده خواهد بود؛ چراکه هریک از آنان با پشت گرمی به اینکه نزد دیگری محترم و دارای ارج و قرب لازم است، به فعالیت های خود در جهت محقق ساختن چنین زندگی موفقی سرعت خواهد بخشید.
 
سرزندگی، شادابی و نشاط از شرایط لازم برای انجام هر کاری است. انسان زمانی در فعالیت های روزمره، به ویژه فعالیتهای فکری و مرتبط با روح و روان موفق است و آن را به طور درست و کامل انجام میدهد که با نشاط و شادابی کافی به آن کار سرگرم باشد.
 
این مسئله در زندگی زناشویی و ارتباط خانوادگی میان زن و شوهر، تأثیری بیشتر دارد. همه اعضای یک خانواده، با تفاوتهایی، و زن و شوهر با محوریتی که دارند، در چگونگی انجام کارهای مربوط به خانواده نقشی مؤثر دارند. ارتباط بین آنان، هرچه کیفی تر و همراه با شور و نشاط و شادابی باشد، بی شک در کیفیت و کمیت فعالیت های آنان تأثیرگذار است. حاکمیت عشق و دوستی و اکرام و احترام بین اعضای خانواده، به ویژه میان زن و شوهر، موجب ایجاد فضایی عاطفی تر می شود و نشاط و شادابی را میان آنان و فعالیت هایشان افزایش خواهد داد.
 
پی‌نوشت:
  1. محمدصادق شجاعی، توکل به خدا «راهی به سوی حرمت خود و سلامت روان»، ص45.
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، قم ۱۳۹۱