ما به بررسی شواهد مربوط به بازار بین المللی گسترده و در حال رشد تبادل کالای صوتی - تصویری و خدمات اطلاعاتی خبری پرداخته ایم. تجارت جهانی در حوزه کالا و خدمات خلاق، به لحاظ ارزش، طی دهه گذشته تقریبا دو برابر شده و اکنون بیش از ۷ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است. این گسترش به واسطه عوامل متعددی ایجاد گردید. از جمله این عوامل می توان به اشاعه فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، کاهش موانع تجاری و بازاریابی و توزیع صادرات فرهنگی به وسیله شرکت‌های رسانه‌ای چند ملیتی اشاره نمود. ایالات متحده و اروپا، ملتهای تولید کننده مسلط در این حوزه هستند؛ هر چند نقش کشور چین نیز در برخی بخش ها در حال گسترش است. اما کشورهای در حال توسعه کمتر از یک درصد صادرات فرهنگی جهان را تولید کرده اند. اما کدام کشورها تقاضا برای این محصولات را ایجاد می کنند؟ به منظور کشف دلایل این الگوها، به ایجاد شاخص جهان وطن گرایی می پردازد که میزان نفوذپذیری جوامع را در برابر ورود جریان‌های اطلاعاتی می سنجد.

واژه «ارتباطات جهان وطن» به منظور نشان دادن میزان جریان اطلاعات در سراسر مرزهای ملی مفهوم بندی شده است. این مفهوم شامل دو جزء است؛ یک، مردم در درون اجتماع جهانی واحد تا چه حد با هم تعامل دارند و دو، شبکه‌های تعاملی آنها تا چه حد ناحیه ای شده و محلی شده باقی مانده است. در اینجا واژه «جهان وطن» و «محلی»، بدون هر گونه قضاوت ارزشی در مورد هر نوع جامعه‌ای، به کار گرفته شده است. تصور بر آن است که ارتباطات جهان وطن منجر به گشایش به سوی افکار و اطلاعات مربوط به فرهنگ‌های مختلف و آگاهی فزاینده از دیگر مناطق و مردم جهان، شامل زبان ها، عادات و رسوم شان می شود. عموما فهم و دانش بیشتر و گسترده تر در مورد دیگر کشورها «مطلوب » انگاشته می شود اما این فهم و دانش را می توان به عنوان انعکاس آشنایی با فرهنگ‌های مختلف جهان و از دست رفتن هویت نیز نگریست. مزایای شناخته شده ای برای غرق شدن در شبکه‌های ارتباطی متراکم مربوط به یک اجتماع محلی خاص، وجود دارد. در عمل، تمام جوامع معاصر، دارای ترکیبی از منابع اطلاعاتی محلی و جهانی هستند.

در این زمینه، بخش‌های اجتماعی مختلف هر کشور نیز دارای تفاوت های عمده ای هستند. اما یک پیوستار قابل تشخیص نیز وجود دارد که از یک طرف، به سمت دورافتاده ترین و محلی ترین جوامع در حاشیه شبکه‌های ارتباطی - مانند گروههای روستایی و بی سواد کشورهای میانمار (برمه)، کره شمالی، سوریه و رواندا - کشیده شده است و از طرف دیگر به گروه های تحصیلکرده کشورهای سوئیس، لوگزامبورگ و سوئد که به طور متراکم به جریان‌های اطلاعاتی در بقیه مناطق جهان متصل شده اند.
 
در اینجا مفهوم ارتباطات جهان وطن بر حسب سه بعد به هم مرتبط، عملیاتی شده است؛ موانع بیرونی شامل میزان گشودگی یا بسته بودن مرزهای ملی می شود؛ این گشودگی یا بسته بودن هم شامل محدودیت بر واردات کالا و خدمات فرهنگی به وسیله تعیین تعرفه یا مالیات یا سوبسید داخلی و هم شامل میزان اعمال محدودیت بر تحرک مردم از طریق مسافرت بین المللی، توریسم و تحرک شغلی می شود. ما برای مقایسه میزان ادغام کشورها در شبکه‌های بین المللی، به طراحی شاخص جهانی شدن KOF می پردازیم. این شاخص اطلاعات سالانه جامعی در مورد میزان جهانی شدن اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ۱۲۰ کشور در سراسر جهان از اوایل دهه ۱۹۷۰ فراهم می کند.

اعمال محدودیت بر آزادی رسانه‌ای، انتشار اخبار و اطلاعات را در درون جوامع محدود می کند؛ این محدودیت ها از طریق چارچوب قانونی ای اعمال می شوند که به کنترل آزادی بیان و اطلاعات (مانند مجازات های تعیین شده برای جرائم مطبوعاتی)؛ ارعاب (مانند حبس، تبعید و آزار و اذیت خبرنگاران)؛ و دخالت دولت در امور رسانه‌ای (مانند انحصار پخش رادیو - تلویزیونی، نظارت سیاسی بر اخبار و سانسور رسمی) می پردازد. منزوی ترین رژیم ها به دنبال کنترل افکار عمومی داخلی از طریق سانسور شدید تمام کانال های دسترسی به اطلاعات خارجی، نظارت بر پخش رادیو - تلویزیونی دولتی و محدود کردن دسترسی به اخبار خارجی هستند.

ما برای سنجش جریان آزاد اخبار و اطلاعات در جوامع مختلف به برآوردهای سالانه میزان آزادی رسانه‌ای که توسط سازمان «خانه آزادی» گردآوری شده، می پردازیم. سرانجام، فصل پیشین اثبات کرد که عدم توسعه اقتصادی نیز مانع عمده ای در دسترسی به اطلاعات است؛ کشورهای فقیر عموما، فاقد زیر ساخت های ارتباطی مدرن، مانند بخش مخابرات کار آمد و خدمات پخش رادیو - تلویزیونی چند جانبه هستند و اغلب بخش‌های بزرگی از جمعیت این کشورها فاقد منابع یا مهارت لازم برای دسترسی به فناوری‌های رسانه‌ای هستند. ما به منظور مقایسه سطح دسترسی ملت‌های مختلف به رسانه‌ها، به پایش تفاوت های موجود در میزان توسعه اقتصادی که به وسیله سرانه GDP در برابری قدرت خرید سنجیده می شود، می پردازیم. توسعه اقتصادی شدید با الگوهای دسترسی به رسانه‌ها همبستگی دارد. این سه عامل در ترکیب با هم، شاخص جهان وطن گرایی را می سازند که ابتدا عملیاتی می گردد و پایایی آن مورد آزمون قرار می گیرد و سپس به منظور مقایسه و رده بندی جوامع، اجراء می شود. مطالعات موردی منتخب، تقابل بین جهان وطن ترین و محلی ترین جوامع را نشان می دهند و به ارائه دلایل اساسی برای چنین الگوهایی می پردازند.
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص161-159، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵