موفقیتهای اقتصادی فردی
نتایج سطح فردی نشان می دهد که رابطه معنادار و مثبتی بین استفاده منظم از رسانههای خبری و ارزشهای موفقیت فردی وجود دارد.
با این وجود، این یافتههای اولیه می تواند کاذب باشد . برای مثال، هنگامی که خصوصیات اجتماعی افرادی که طرفدار ارزشهای موفقیت مادی مانند درآمد و تحصیلات هستند، نیز دسترسی به رسانههای خبری را پیش بینی کند. ما پیش از این نیز به وجود سوگیری شناختی و اقتصادی - اجتماعی قابل توجه در شناسایی افرادی که معمولا به طور منظم به اخبار دسترسی دارند و همچنین وجود سوگیری شدید نسبت به گروههای مرفه و تحصیل کرده در جوامع در حال توسعه، اشاره کرده ایم. بر این اساس، انجام تحلیل چندسطحی در این مورد ضروری به نظر می رسد؛ کنترل خصوصیات اجتماعی و نگرشها ، به پیش بینی دسترسی به رسانههای خبری کمک می کند. این کنترل ها شامل خصوصیات جمعیت شناختی سطح فردی و منابع اجتماعی - اقتصادی و نیز متغیر شاخص جهان وطن گرایی و اثر متقابل بین نوع جامعه و استفاده از رسانه می باشد. همانند قبل، به منظور آزمون این اثرات جداگانه، مدلهای متعدد همراه با مجموعه ای از متغیرهای زمینه ای اجرا شد.
نتایج سطح فردی نشان می دهد که رابطه معنادار و مثبتی بین استفاده منظم از رسانههای خبری و ارزشهای موفقیت فردی وجود دارد. به طور کلی، کاربران رسانه خبری با احتمال بیشتری نسبت به غیر کاربران، از ارزشهای موفقیت فردی حمایت می کنند. این الگو نشان می دهد استفاده از رسانههای خبری بسط ارزشهای فردگرایی ملازم با فرهنگ مصرفی سرمایه داری را تقویت می کند. علاوه براین، مقایسه ضرایب استاندارد (که بیانگر نیرومندی روابط هستند) نشان می دهد که بعد از سن، استفاده از رسانههای خبری دومین عامل مهم سطح فردی مربوط به ارزشهای موفقیت اقتصادی فردی است که در مقایسه با تحصیلات، درآمد، با جنسیت تاثیر بیشتری دارد. همچنین اثر شکاف سنی نیز در این میان، برجسته است؛ جوانان اهمیت بسیار کمتری برای ارزشهای موفقیت فردی قائل اند. با این وجود، تحلیل سطح ملی، یافته های توصیفی اولیه را تایید می کند: ارزشهای فردگرایانه در جوامع جهان وطن به طور معناداری ضعیف تر از جوامع محلی است و نه قوی تر. رابطه بین نوع جامعه و استفاده از رسانه به طور معناداری منفی است. این یافته ها نشان می دهد که استفاده از رسانه خبری به طور کلی با فردگرایی رابطه دارد، اما این رابطه در جوامع جهان وطن تر معکوس می شود. نیز این یافته ها را با شاخص های سطح ملی جداگانه (شامل شاخص جهانی شدن، توسعه اقتصادی و دسترسی به رسانهها در سطح اجتماعی) .
ما برای تعیین اینکه آیا این نتایج از گویه های معین مقیاس ارزشهای موفقیت فردی حاصل شده اند و یا اینکه آیا آنها قوی هستند، با استفاده از مقیاس نگرشهای اقتصادی محافظه کارانه به عنوان متغیر وابسته، تحلیل های مشابه ای را تکرار کردیم. این سنجش شامل نگرش نسبت به حمایت دولت در مقابل مسئولیت فردی، نابرابری در آمد و ثروت است. اما این اثرات در جوامع جهان وطن تر معکوس می شوند. تکرار تحلیل ها ما را مطمئن می کند که نتایج به تنهایی ناشی از گونههای موجود در مقیاس با شاخص جهان وطن گرایی نیست، بلکه در مقابل آزمونهای متوالی ثابت می مانند. گرچه بسیاری از مفسران مانند هرمان و مکسنی بر این باورند که جهانی شدن ارتباطات جمعی سبب گسترش فرهنگ سرمایه داری می گردد، اما در واقع، قضیه بسیار پیچیده تر است.
به طور کلی، کاربران رسانههای خبری حمایت بیشتری از ارزشهای فردگرایانه و نگرشهای اقتصادی محافظه کارانه می کنند، اما، این حمایت در جوامع محلی در مقایسه با جوامع جهان وطن بسیار قوی تر است.
نتیجه گیری: آیا تبادل متراکم تر کالا، خدمات، سرمایه و جریان نیروی کار در سراسر مرزهای ملی به طور مستقیم افکار عمومی را شکل داده است؟ و آیا جهانی شدن ارتباطات جمعی نیز نقش مهمی در تقویت حمایت از ارزشهای سرمایه داری مصرف گرا یا واکنش عمومی در مقابل این ایدهها بازی می کند؟ ادبیات پیشین در مورد این موضوعات، به طور عمده بر روندهای افکار عمومی در مورد ادغام اقتصادی و نیز تاثیر عوامل ابزاری بر نگرشهای مربوط به سیاست اقتصادی در جوامع خاص تمرکز کرده است. در مقابل، تحلیل های ارائه شده در این فصل بر تاثیر قرار گیری در معرض رسانههای خبری، بر مجموعه گسترده تری از ارزشها و نگرشهای اقتصادی در انواع جوامع مختلف تاکید داشت. آمار توصیفی اولیه نشان داد که نوع جامعه و استفاده از رسانههای خبری با ارزشهای فردگرایانه و نگرشهای محافظه کارانه رابطه دارد. پس از انجام تحلیل ها از طریق مدلهای چندسطحی و اعمال کنترلها متعدد، داده ها نشان داد که تاثیر رسانههای خبری بر ارزشها و نگرشهای اقتصادی مشروط به نوع جامعه است.
کاربران اخبار در جوامع محلی تر، جوامع فقیرتر و جوامع دارای سیستمهای رسانهای نسبتا محدود، بیشتر از میانگین فردگرا هستند و کاربران اخبار در جوامع جهان وطن تر و اقتصادهای پساصنعتی کمتر از میانگین فردگرا هستند. ما با تاکید بر رسانه خبری، قادر به بررسی مستقیم شواهد مربوط به تاثیر فرهنگ عامه مانند فیلم موسیقی و برنامههای سرگرم کننده نیستیم و اینها می توانند، در مقایسه با قرار گیری در معرض رسانههای خبری اثرات قوی تری را ایجاد کنند؛ اما مجموعه وسیعی از دادههایی که ما در رابطه با کاربران رسانهها در کشورها و زمینه های مختلف تحلیل کرده ایم، ما را مجاب می کند در مورد این استدلال که جهانی شدن ارتباطات جمعی مردم را حداقل در حوزه اقتصادی، به حامیان ارزشهای سرمایه داری تبدیل می کند، تردید کنیم.
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص244-236، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}