وقتی که هویدا به نخست‌وزیری انتخاب شد تا زمانی که به علت فشار آمریکاییها به شاه، برکنار شد 13 سال طول کشید و این مدت برای یک نخست‌وزیر یک رکورد بود. تاریخنگاران راز طولانی بودن وزارت هویدا را اطاعت بی‌چون‌وچرا از شاه و درباریان می‌دانند. در این رابطه فردوست می‌نویسد: «در دوران سیزده ساله نخست‌وزیری هویدا همه می‌چاپیدند، و هویدا کاملاً نسبت به این وضع بی‌تفاوت بود. در صورتی که یکی از مهم‌ترین وظایف رئیس دولت، جلوگیری از فساد و حیف و میل اموال دولتی است. در هیچ زمانی به اندازه زمان هویدا، فساد گسترده نبود و او چون جلب رضایت محمدرضا را می‌طلبید نمی‌خواست کسی و در نهایت محمدرضا را از خود ناراضی کند». (1)

وزیر فاسد دربار

ساواک در گزارشی به تاریخ 22/10/50 می‌نویسد: «در چند روز اخیر در دادگستری و دادگاههای بخش واقع در خیابان فرصت شایعاتی زننده در مورد آقای هویدا به شدت رواج دارد. از جمله گیل دشتی قاضی دادگستری و مشایخ وکیل دادگستری اظهار می‌داشتند که سپهبد حمیدی با هویدا روابط نامشروع دارد.»

ساواک در گزارشی دیگر به تاریخ 30/8/50 در رابطه با فساد اخلاقی و بی بندوباری لجام‌گسیخته هویدا می‌نویسد: «در هفته گذشته حاج کریم بخش سعیدی (عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم) در یک صحبت خصوصی درباره علت جدایی آقای نخست‌وزیر و همسرش اظهار داشت در مسافرتی که نخست‌وزیر به اتفاق همسرش به شاهرود رفته بود در آنجا با زنی با نفوذ به نام لقاء‌الدوله (از بهائیان متمول و با نفوذ منطقه شاهرود ـ سمنان و دامغان) که از خانواده هویدا نیز هست ملاقات و به انجام امور ممکلتی نیز می‌پردازد. پس از ورود و اتمام تشریفات دولتی، هویدا به خانم لیلا امامی(همسرش) می‌گوید: تو در منزل لقاء‌الدوله بمان چون من باید با مقامات محلی ملاقات کنم و شام را نزد آنها باشم. موقع خوابیدن نزد شما خواهم آمد. پاسی از شب گذشت ولی از آمدن آقای هویدا خبری نمی‌شود. خانم هویدا به بهانه گردشی در شهر از خانه لقاء‌الدوله خارج و به خانه فرماندار شاهرود می‌رود. چون ماموران نگاهبانی او را می‌شناخته‌اند لذا مانع نمی‌شوند و خانم هویدا سر زده وارد اتاقی که نخست‌وزیر در آنجا استراحت می‌کرد می‌شود. و با کمال تعجب مشاهده می‌کند که هویدا با یک پسربچه که از قرار معلوم به وسیله فرماندار برای او آورده شده مشغول ... می‌باشد. مشاهده این منظر باعث ناراحتی شدید خانم هویدا می‌شود و بلافاصله منزل را ترک و در تهران از هویدا تقاضای طلاق می کند.‌

فریده دیبا(مادر فرح پهلوی) در خاطراتش در این باره می‌گوید:« روی هم رفته در دروان نخست وزیری هویدا دو پدیده در مملکت ایران چشمگیر شد: یکی همجنس‌بازی و دیگری افزایش بهایی‌گری. شاه در مورد همجنس بازی هویدا حساسیتی نشان نمی‌داد. تنها آدمی که آشکارا با هویدا برخورد می‌کرد و در انظار به او فحشهای ناموسی می‌داد و نقطه ضعف او (همجنس بازبودن) را با کلمات و عبارات سخیف فاش می‌گفت آقای اردشیر زاهدی بود.»(2)

قاچاق مواد مخدر

هنگامی که فرانسه درگیر جنگ جهانی دوم بود گروهی از ثروتمندان آنجا توانسته بودند که دارایی خود را به بانک‌های کشور سوئیس منتقل کنند و حال که اوضاع آرام بود در پی این بودند که اموال خود را به فرانسه بازگردانند. به همین دلیل به سراغ افراد دیپلمات می‌رفتند چرا که آن ها عنوان «پیک سیاسی» داشتند. افراد زیادی در این دام افتادند که از جمله آنها امیر عباس هویدا بود. رادیو پاریس اعلام کرد: «عده زیادی از ایرانیان مقیم پاریس بازداشت شده‌اند و جرم آنها قاچاق مواد مخدر بوده است. در میان بازداشت شدگان نام عده‌ای از اعضای سفارت دیده می‌شود». در گزارش ساواک اسم امیر عباس هویدا آورده شده است.(3)

چاپ مقاله توهین به امام

احمدعلی مسعودانصاری در خاطراتش به طور مفصل به این قضیه پرداخته و معتقد است که یکی از دلایل چاپ چنین مقاله‌ای اختلاف هویدا با آموزگار بر سر پست نخست وزیری بود،زیرا هویدا ظاهرا پس از سیزده سال نمی‌توانست رقیب دیرین خود را در این پست ببیند. بدین جهت سعی در کارشکنی در کار دولت کرد و بنا به گفته خود اموزگار، «مکرر می‌گفت:احمد این کارها را هویدا می کند و اوست که دارد چوب لای چرخ دولت می گذارد...».

انصاری در ادامه به شرح کاملی از چگونگی تهیه و چاپ مقاله می‌پردازد. او هرچند منشأ نگارش این نامه را دفتر مطبوعاتی هویدا در دربار معرفی می‌کند، ولی به دلایل دیگری نیز اشاره دارد که مؤید گفته‌های پیشین است. او می‌گوید: «هنگامی که هویدا از پست نخست‌وزیری به دربار آمد، نیک‌خواه را هم با خود به دربار آورد. خلعتبری، وزیر امور خارجه از سفارت ایران در عراق گزارشی دریافت می‌کند مبنی بر اینکه آیت‌الله خمینی در مسئله‌ای از مسائل «رساله‌ی عملیه» خود، سلطنت را غیر شرعی اعلام کرده و این نظر تازه در چاپ جدیدی از «توضیح المسائل» ایشان منتشر شده است. خلعتبری این گزارش را در شرفیابی معمول خود به عرض می‌رساند و ‌‌محمدرضا پهلوی که از دریافت چنین گزارشی سخت عصبانی شده بود، به وزیر دربار دستور می‌دهد که در رد و ذم آیت‌الله مطلبی نوشته و به روزنامه‌ها داده شود»(4)

سرکوب دانشجویان

در یکی از اسناد به جای مانده از مبارزات دانشجویی در سال 1351 با اشاره به حوادث 16 آذر دانشگاه‌ها، گزارش نخست‌وزیری با امضای هویدا به محمدرضا پهلوی ارسال شده است. در این گزارش که به سرکوب، دستگیری و بازجویی دانشجویان تصریح شده آمده است:

«تیمسار سپهبد دکتر ایادی
خواهشمند است مراتب زیر را به شرف عرض پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر برسانید:
امروز صبح کمیسیونی با حضور وزیر دربار شاهنشاهی، رؤسای ساواک و شهربانی - جانشین رئیس و نمایندگان ستاد بزرگ ارتشیاران در نخست‌وزیری تشکیل و وضع دانشگاه شیراز دقیقا بررسی شده در حدود سیصد نفر از دانشجویان اعتصاب کرده در دانشکده‌ پزشکی مانده و خارج نمی‌شوند. قرار شد طبق طرح ضداغتشاش عمل شود. به این صورت که تعدادی افراد ارتش سوم در اختیار شهربانی شیراز قرار گرفته وارد عمل شوند.
در اصفهان هم دانشجویان دانشکده‌ داروسازی اعتصاب کرده‌اند، دستور داده شد فورا شورای دانشگاه اصفهان محرکین را که در حدود ده نفر از دانشگاه اخراج و تحویل نظام وظیفه نماید. در مورد دانشگاه اصفهان بازجویی از محرکین ادامه دارد. تاکنون چهار نفر از ده نفر بازداشت‌شدگان محرک اصلی شناخته شده‌اند. "چاکر امیرعباس هویدا"»(5)

رواج بهایی‌گری

دریکی از گزارش‌های ساواک اشاره شده است: «آقای امیر عباس هویدا به پشتیبانی بیت‌العدل اعظم مدت سیزده سال بر ایران حکومت کرد و جامعه بهائیت به پیشرفت‌های قابل توجهی رسید و افراد متنفذ بهایی پست‌های مهمی را در ایران اشغال کردند و پولهای مملکت را به خارج فرستادند».

هویدا بهائیان را بر دیگران برتری داد و پس از رسیدن به منصب صدارت گروهی از وزرای بهایی را جایگزین گروهی دیگر کرد. ازجمله فرخ رو پارسای را وزیر آموزش و پرورش کرد. هم‌چنین اظهارات حسن ارفع درباره انتقال هویدا از ترکیه نیز گویای این مطلب است. پس از ترکیه هویدا بسیار علاقه داشت تا به دمشق برود و در آنجا فعالیت کند تا تسهیلات بیش‌تری را برای بهائیان فراهم کند اما به شرکت نفت آمد تا تسهیلات لازم برای کنسرسیوم نفت اسرائیل را که کعبه مقصود بهائیان بود تأمین کند. هویدا تا زمانی که در خارج از کشور بود خدماتش به بهائیان زیاد در داخل کشور بازتابی نداشت اما با ورودش به ایران و ادامه اقداماتش چشم‌های متعددی او را زیر نظر گرفتند. مثلا حسین کی استوان دخالت مستقیم هویدا در جلوگیری از مالیات دو میلیون تومانی صاحب پپسی کولا که حبیب ثابت پاسال از بزرگان فرقه بهائیت بود افشا کرد. و یا این که پس از تصادفی که در بازگشت از شمال با رانندگی لیلا امامی رخ داد فردی به نام قاسم اشراقی نامه ای به دکتر فرهنگ مهر ارسال کرد که در آن صراحتا به بهائیت هویدا اشاره شده است:«جناب آقای دکتر فرهنگ‌مهر معاون محترم دارایی به مناسبت پیشامدی که برای جناب آقای هویدا وزیر محترم دارایی رخ داده، خواهشمند است مراتب تأثر وتأسف اینجانب و برادرانم را به عموم هم‌مسلکان، بخصوص جناب آقای ثابت پاسال مدیر محترم تلویزیون ایران که بزرگترین خدمتگزار فرقه ما هستند، ابلاغ فرمایید. احترامات فائقه را تقدیم می‌دارم. قاسم اشراقی»(6)

منابع

1- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
2- خبرگزاری میزان
3- مشرق نیوز
4- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
5- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
6- سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی