علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید معمولا علائم زیر را تجربه می کنند:

با دیگران ارتباط ندارد.

به برقراری روابط صمیمانه علاقه ندارند (یا علاقه اندکی دارند).

خیلی کم در فعالیت های لذت ­بخش یا تفریحی شرکت می کنند.

نسبت به تایید و تشویق، و انتقاد یا طرد بی ­تفاوت هستند.

دیگران آن ها را فردی سرد، بی­ علاقه، منزوی و کناره­ گیر توصیف می کنند.

به شدت درون­ گرا هستند و در دنیای خیالات شان غرق می شوند.

غالبا این اختلال در دوره کودکی، و معمولا در سال های اول دوره بزرگسالی ظاهرا می شود.

علائم این اختلال ممکن است بر حوزه های مختلف زندگی، از جمله روابط خانوادگی، تحصیلی و شغلی تاثیر بگذارند.

DSM-5 اختلال شخصیت اسکیزوئید را اینطور تعریف می کند: «یک الگوی فراگیر از نقایص اجتماعی و بین­فردی که با ناراحتی شدید، کاهش توانایی برای ایجاد روابط صمیمانه، بروز تحریف های شناختی یا ادراکی، و رفتارهای عجیبی که از اوایل بزرگسالی و در زمینه های مختلفی بروز می کند».

مردم افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید را افرادی سرد، منزی و و غیرصمیمی توصیف می کنند.

مبتلایان به SPD تنها بودن را ترجیح می دهند، اما برخی نیز به دلیل این انزوا به احساس تنهایی و انزوای اجتماعی دچار می شوند.

این افراد دوستان اندکی دارند، به ندرت قرار عاشقانه می گذارند، و اغلب ازدواج نمی کنند.

علائم این اختلال ممکن است کار کردن در بافت هایی را که به تعاملات اجتماعی زیاد و مهارت های میان ­فردی نیاز دارد برای آن ها دشوار سازد.

مبتلایان به SPD ظاهرا در مشاغل فردی عملکرد بهتری دارند. 1


 

علل اختلال اسکیزوئید

یکی از دلایل مهم این اختلال ممکن است از دست دادن رابط عاطفی با مادر در کودکی باشد.

این فرد ممکن است اختلافات زیادی در زندگی مشترک با همسر خود داشته باشد اما برای رفع آن تلاشی نکند.

در واقع این روند خود تبدیل به تلاشی برای از بین بردن روابط نزدیک می‌شود.

علت اختلالات شخصیتی مشخص نیست، اما خانواده های مبتلایان به بیماری در طیف اسکیزوفرنی به دلیل حساسیت ژنتیکی بیشتر در معرض این اختلال هستند.

اختلال شخصیت اسکیزوئید معمولاً از کودکی شروع می‌شود اما حتما تا آخر عمر ادامه‌دار نیست، اما اگر ادامه‌دار باشد تبدیل به اسکیزوفرنی شود.
 

تفاوت اختلال اسکیزوئید با افسردگی چیست؟

برخی افراد مبتلا به این اختلال ابتدا فکر می‌کنند که افسرده هستند و زمانی که به دکتر مراجعه می‌کنند مشکل خود را افسردگی ذکر می‌کنند.

فرد افسرده از روابط نزدیک وابستگی شدید می‌ترسد، و هنگامی که وابسته شود حس خشم و ترس از ترد شدن دارد و کاملا روابط خود را از بین نمی‌برد.

او اگر از چیزی ناراضی باشد ناراحت و عصبی می‌شود. فرد افسرده خشمگین و پر‌خاشگر است اما پس از عصبانیت و پر‌خاشگری احساس گناه می‌کند؛ اما خشم شخص مبتلا به اختلال اسکیزوئید مخرب است.

افراد مبتلا به اختلال اسکیزوئید تمایلی به تعامل با دیگران ندارند یا تعامل با دیگران را بسیار دشوار می‌دانند.

اغلب از تعامل اجتماعی می‌ترسند و دیگران را مضر می‌دانند.چنین افرادی از تماس چشمی اجتناب می‌کنند و شروع کننده‌ی یک بحث نیستند.

ظاهر، رفتار و گفتار آن‌ها عجیب است و می‌تواند شامل اعتقادات عجیب و غریب یا تفکر جادویی باشد.

این بیماران در اموری که مثل ریاضیات و نجوم نیازمند روابط انسانی نیستند، استعداد فوق‌العاده‌ای دارند.

از افراد مشهور مبتلا به این نوع اختلال می‌توان البرت انیشتن، وینسنت ونگوگ و نیوتون را نام برد. 2
 

عوارض اختلالات شخصیت اسکیزوئید چیست؟

فقدان تعامل اجتماعی، عارضه اصلی اختلال شخصیت اسکیزوئید است.

از آنجایی که افراد مبتلا به این اختلال شخصیت ترجیح می‌دهند با افراد ارتباط برقرار نکنند، بنابراین به ندرت خشن می‌شوند.

شرایط عود کننده مانند اختلالات خلق و خو، اختلالات اضطراب و سایر اختلالات شخصیتی نیز ممکن است نسبت به عموم مردم شایع‌تر باشد.
 

تشخیص

ممکن است برای تشخیص، ارزیابی روانشناختی انجام شود و پرسشنامه‌ ها و آزمون‌های شخصیتی به تشخیص بیماری کمک می‌کنند.

علائم نباید تنها در یک بخش برای اختلال شخصیت اسکیزوئید تشخیص داده شوند.

اگر علائمی در خصوص این نوع اختلال شخصیتی وجود داشته باشد، پزشک با بررسی سوابق پزشکی کامل و انجام معاینه‌ی فیزیکی، شروع به ارزیابی می‌کند.

اگر چه آزمایشات آزمایشگاهی بویژه برای تشخیص اختلالات شخصیتی وجود ندارد، ممکن است پزشک از آزمون‌های مختلف تشخیصی برای بررسی بیماری جسمی به عنوان علت نشانه‌ها استفاده کند.

اگر پزشک هیچ علت فیزیکی برای نشانه‌ها پیدا نکند، ممکن است از روش‌های تشخیصی بیشتری استفاده کند.

روانپزشکان و روانشناسان از ابزارهای همه‌ پرسی و تشخیص که برای ارزیابی فرد برای اختلال شخصیت طراحی شده استفاده می‌کنند.


 

درمان‌ ها

تحقیقات کمی بر روی درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید انجام شده است. این امر تا حدودی به این دلیل است که افرادی که دچار چنین مشکلی هستند معمولاً احساس تنهایی نمی‌کنند و با افرادی که روابط نزدیک با دیگران دارند رقابت نکرده یا نسبت به آنها حس حسادت ندارند.

افراد مبتلا به این اختلال به ندرت به دنبال درمان هستند و اطلاعات کمی در مورد اینکه چه درمانی برای آنها موثر است، وجود دارد.

گفتگو درمانی ممکن است موثر نباشد، زیرا افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئیدی در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند.

بنابراین، درمان می‌تواند به دلیل کاهش ظرفیت یا تمایل اولیه برای ایجاد یک رابطه با یک متخصص دشوار باشد.

یک گروه حمایتی می‌تواند باعث برطرف کردن احساس تنهایی و ترس از تعاملات اجتماعی و روابط نزدیک شود.
 

داروها

معمولا برای اختلال شخصیت اسکیزوئید، دارو توصیه نمی‌شود. با این حال، گاهی اوقات برای درمان کوتاه مدت حالت اضطراب شدید مرتبط با اختلال، دارو استفاده می‌شود. وجود اضطراب که معمولا ناشی از ترس از دیگران است، ممکن است به این معنی باشد که تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپ مناسب‌تر است.
 

روان درمانی

درمان فردی که بطور موفقیت آمیزی به سطوح بلند مدت اعتماد بیانجامد ممکن است با فراهم کردن روزنه‌ای برای بیمار جهت تبدیل برداشت‌ها یا دوستی‌های ساختگی به روابط معتبر و واقعی در برخی موارد اختلال شخصیت اسکیزوئید مفید باشد.

با شکل‌گیری رابطه بین درمانگر و بیمار، بیمار می‌تواند شروع به آشکار کردن دوستی‌های خیالی و ترس‌های خود از وابستگی کند.

روان درمانی فردی می‌تواند به تدریج بر شکل‌گیری یک رابطه واقعی بین بیمار و پزشک تأثیر بگذارد.

روان درمانی بلند مدت به دلیل نتایج درمانی ضعیف آن و هزینه‌های درمان طولانی نباید دنبال شود.

در عوض، درمان باید بر روی اهداف درمان ساده تمرکز کند، تا فشار نگرانی‌های فعلی یا عوامل استرس‌زا در زندگی فرد کاسته شود.

بازسازی شناختی ممکن است برای اداره کردن برخی انواع افکار واضح و غیر منطقی که تاثیر منفی بر رفتار بیمار دارند، مناسب باشد.

این برنامه درمانی باید در شروع درمان به روشنی تعریف شود. ثبات و حمایت، کلید یک درمان موفق در شخصی است که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید می‌باشد. باید مراقب باشید که فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید را سرکوب نکنید و بتوانید رفتار احتمالی وی را تحمل کنید.

گروه درمانی یکی دیگر از روش‌های بالقوه موثر درمان است اما معمولا درمان اولیه خوبی نیست. با اینکه بیماران ممکن است در ابتدا از ملحق شدن به گروه درمانی استقبال نکنند، اما اغلب با افزایش میزان راحتی مشارکتشان افزایش می‌یابد.

درمانگر باید از افرادی که دچار این مشکل هستند در برابر نکوهش توسط سایر افراد گروه محافظت کند، بیماران این شانس را دارند که از طریق تماس اجتماعی در یک محیط حمایتی بر ترس صمیمیت غلبه کنند. 3

پی نوشت:
1.www.beheshtiyan.ir
2.www.setare.com
3.www.iranschizophrenia.ir