تاريخ نگاري مصر در قرن نوزدهم (2)
تاريخ نگاري مصر در قرن نوزدهم (2)
تاريخ نگاري مصر در قرن نوزدهم (2)
نويسنده:جمال الدين شيال *
مترجم: غلامحسين نوعي**
مترجم: غلامحسين نوعي**
جريان هاي تأثير گذار برتاريخ نگاري سده نوزدهم
1. جنبش هاي ملي
2. تحقيقات باستان شناسي
3. شناسايي تاريخ به عنوان علمي كه بايد در دانشگاه ها به آن انديشيد.
4. چاپ
5 . مطبوعات
6 . ويرايش نسخه هاي خطي مربوط به تاريخ كهن مصر
نقطه شروع اين آشنايي با گذشته ، ويرايش و چاپ كتب كهني بود كه ميراث مصريان به شمار مي آيد. اين دستاورد نيز حاصل تلاش هاي رفاعه بود. او موفق شد سعيد پاشا را براي پذيرش اين كار متقاعد كند و به قول علي مبارك، ترتيبي اتخاذ كند تا «كتاب هاي كهن عربي فراوان با هزينه دولت چاپ شود.» اين كتاب ها در الازهر و جاهاي ديگر رواج و كاربرد فراواني يافتند. مهم ترين اين كتاب ها عبارت بودند از تفسير فخر رازي، معاهد التخصيص، خزانه الادب، مقامات حريري و كتب فراوان ديگري كه تا آن دوره در دسترس عموم قرار نداشت.
بعدها محمد عبدُه نيز گام هاي مشابهي برداشت. هر چند او هيچ اتكايي به حمايت دولت نداشت. عبده در سال 1900 انجمني را با نام «انجمن احياي پژوهش هاي عربي» تأسيس كرد. اين انجمن اقدام به چاپ آثار عربي كهن فراواني در زمينه هاي فقه، فقه اللغه، ادبيات و تاريخ نمود.
اين گونه اقدامات منشأ گام هاي ديگري بود كه در همين راستا برداشته شد. شماري از ناشران، روزنامه نگاران و اديبان، كتب ديگري را منتشر كردند. در اين راستا آثار نويسندگان كهن به چاپ رسيد كه از آن ميان مي توان به آثار ابن اثير، ابن خلدون، ابن جوزي، ابن حجر، ابن بطوطه، ابن اياس، بلاذري، المقريزي، السخاوي، السيوطي، و الجبروتي اشاره كرد.
مردم مصر به تدريج به مطالعه اين كتاب ها روي آوردند و از گذشته فراموش شده خود آگاه شدند و دريافتند كه گذشتگان آنها افتخارات زيادي در زمينه جنگ، فرهنگ و تمدن داشته اند. در نتيجه اين اقبال، وجدان تاريخي جديدي در ميان مصريان بيدار شد و به تقويت روح ملي آنان انجاميد.
7. انجمن علمي و تاريخي
اولين انجمن از اين دست، «انستيتو مصر» بود كه ناپلئون در سال 1798 تأسيس كرد. اكثر اعضاي اين مؤسسه دانشمندان فرانسوي بودند كه با اشغال مصر به اين سرزمين آمده بودند. نتيجه تحقيقات علمي اين محققان، مجموعه عظيم و بسيار ارزشمند «توصيف مصر» است. اين مؤسسه در پي خروج فرانسويان از مصر تعطيل شد. مؤسسه مصر بار ديگر در سال 1859 در زمان حكومت سعد در اسكندريه افتتاح شد و بعدها به قاهره منتقل گرديد. اين بار، اعضاي مؤسسه هم دانشمندان اروپايي و هم مصري بودند. اين مؤسسه يك بولتن علمي و يك مجله سالانه داشت. هر دوي اين نشريه مقالات فراواني درباره تاريخ و به ويژه تاريخ مصر چاپ مي كردند. مؤسسه مصر هنوز هم داير است و بولتن اين مؤسسه هنوز هم به طور منظم چاپ مي شود.
در زمان محمد علي تعدادي از شرق شناسان و دانشمندان اروپايي انجمن ديگري به نام «جامعه مصري» را در مصر تأسيس كردند. بيشترين جايي كه به نام اين انجمن برمي خوريم نامه هايي است كه دكتر پرون خطاب به دوستش ژول مول نوشته است. او در اين نامه ها ذكر مي كند كه انجمن مذكور در سال 1835 تأسيس شده و هدف اوليه اش ساخت كتابخانه اي بوده كه حداكثر كتاب هاي موجود در حوزه هاي مربوط به شرق، جغرافيا، ادبيات، آداب و رسوم شرق و غيره در آن گردآوري شود. شش هفت سال پس از اين تاريخ، اهداف و سياست هاي اين انجمن گسترش يافت و چاپ و انتشار كتب مرتبط با شرق جزئي از سياست هاي اين انجمن گرديد. بعدها مصريان فراواني كه تحصيلات خود را در اروپا به پايان رسانده بودند به اين انجمن پيوستند. اما اين انجمن در ربع پاياني قرن نوزده منحل شد و كتابخانه اش به توصيه آخرين اعضايش (حكاكيان، بك، كاني بگ و توربورن) در سال 1874 به دارالكتب مصر واگذار گرديد.
انجمن ديگر «جمعيه المعارف» است در سال 1868 در زمان حكومت اسماعيل تأسيس شد. اين انجمن كه به دست عده اي از فرهيختگان فرهنگي مصر تأسيس شد هدفش تأسيس انجمن صرفاً مصري بود كه خود را فقط معطوف مصر كند. انجمن مذكور تعداد فراواني از كتب قديمي عربي در حوزه هاي تاريخ، حقوق و ادبيات را به چاپ رساند كه از اين ميان مي توان كتاب هاي اسدالغابه تأليف ابن اثير الفتح الوهبي و المختصر تأليف ابوالفداء و تاريخ ابن وردي را نام برد.
«جامعه جغرافياي خديوي» يكي ديگر از همين انجمن هاي علمي و فرهنگي است كه در زمان حكومت اسماعيل در سال 1875 با هدف ترويج پژوهش هاي جغرافيايي تأسيس شد و كتاب هاي علمي فراواني را در اين حوزه به چاپ رساند. اين انجمن داراي يك مجله علمي بسيار ارزشمند ومغتنم بوده و هست كه مقالات علمي فراوان در حوزه جغرافيا در آن به چاپ رسيده است. مجله مذكور كه علاوه بر جغرافيا، به تاريخ و باستان شناسي نيز پرداخته از قرن نوزده تا كنون به طور منظم چاپ شده است.
مورخان مصري و اروپايي مقالات و يافته هاي خود را در همين مجلات و گاهنامه هايي كه ذكرشان رفت به چاپ مي رساندند؛ از جمله اين مورخان اروپايي مي توان به كاسانوا، هرتز، ماريته و بورگس، و از مصريان به محمد الفلكي، يعقوب آرتين، محمد مختار، احمد كمال و علي بهجت اشاره كرد.
تأثير عوامل مذكور بر تاريخ نگاري
پی نوشت ها :
* جمال الدين شيال (1911-1967م) مورخ معاصر مصري و مؤلف کتاب هايي از جمله تاريخ الاسکندريه و تاريخ مياط و تاريخ مصرالاسلاميه است. کتاب مفرج الکروب في اخبار بني ايوب که با تصحيح وي به چاپ رسيده به فارسي ترجمه شده است.
** کارشناس ارشد تاريخ دوره ايران اسلامي
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}