تاريخ نگاري مصر در قرن نوزدهم (2)

عامل تأثير گذار بعدي، جنبش اصلاحات در پايان حكومت اسماعيل بود. پيامد اين جنبش، انقلاب عورابي در زمان حكومت توفيق بود كه با مداخله بريتانيايي ها و اشغال مصر توسط آنان خاتمه يافت. حس نفرت مصريان از بريتانيايي ها باعث ايجاد جنبش ملي ديگري به رهبري مصطفي كامل شد. اين جنبش ملي با دو شاخه مختلفش ، تأثيري مشهود بر تاريخ نگاري پايان
شنبه، 11 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاريخ نگاري مصر در قرن نوزدهم (2)

تاريخ نگاري مصر در قرن نوزدهم (2)
تاريخ نگاري مصر در قرن نوزدهم (2)


 

نويسنده:جمال الدين شيال *
مترجم: غلامحسين نوعي**




 

جريان هاي تأثير گذار برتاريخ نگاري سده نوزدهم
 

1. جنبش هاي ملي
 

عامل تأثير گذار بعدي، جنبش اصلاحات در پايان حكومت اسماعيل بود. پيامد اين جنبش، انقلاب عورابي در زمان حكومت توفيق بود كه با مداخله بريتانيايي ها و اشغال مصر توسط آنان خاتمه يافت. حس نفرت مصريان از بريتانيايي ها باعث ايجاد جنبش ملي ديگري به رهبري مصطفي كامل شد. اين جنبش ملي با دو شاخه مختلفش ، تأثيري مشهود بر تاريخ نگاري پايان قرن نوزدهم گذاشت. نويسندگان اين دوره عمده توجه خود را معطوف به مسائل روزمره و خود جنبش ملي كردند. افزون بر اين، آنها در مورد خودشان و نيز سلسله حكومتي محمد علي آثار زيادي را به جاي گذاشتند. با اين وصف، علاوه بر خود و كشورشان، نگاهي نيز به جهان خارج از مصر داشتند، چرا كه همين جهان خارج – به ويژه اروپا – بود كه آنها را در مسير پيشرفت انداخته بود. اين نگاه به خارج در آثار اين نويسندگان هم بروز يافته است. اگر نگاهي به كتب تاريخي پايان قرن نوزدهم بيندازيم در مي يابيم كه اين آثار نه تنها درباره تاريخ مصر بلكه درباره تاريخ جهان نيز است؛‌ براي نمونه از كتب تاريخ جهان اين دوره مي توان به البحر الذخير تأليف محمد فهيمي و الكافي تأليف شاروبيم اشاره كرد.

2. تحقيقات باستان شناسي
 

پژوهش هاي باستان شناسي اروپاييان در خلال سده نوزده تأثيرات عامي بر مورخان مصري نيمه دوم اين قرن گذاشت كه مي توان ردّ آنها را در جاي جاي آثار تاريخي مصر در اين قرن مشاهده كرد. اما جداي از اين تأثيرات عام،‌ آثار ويژه اي نيز گذاشت كه نشانه هاي خود را بر توسعه تاريخ نگاري مصر در اين سده گذارد.

3. شناسايي تاريخ به عنوان علمي كه بايد در دانشگاه ها به آن انديشيد.
 

يكي از تأثيرات پژوهش هاي اروپايي ها اين بود كه تاريخ به عنوان يك علم مستقل به رسميت شناخته شد. براي اولين بار ، درس تاريخ ، بخشي از برنامه درسي دانشگاه ها را شكل داد و معلماني مختص تدريس تاريخ آموزش ديدند و كتب درسي خاصي براي تدريس درمدارس و دانشگاه ها تأليف يا ترجمه گرديد. اين ثمرات حاصل تلاش هاي رفاعه الطهطاوي بود. او براي اولين بار تدريس تاريخ در دانشكده زبان هاي خارجي را شروع كرد. از آن پس بود كه تاريخ در مدارس راهنمايي و دبيرستان و سپس در مدرسه زبان مصري باستان در دارالعلوم و سرانجام دركالج آموزش عالي مصر تدريس گرديد. بعضي از فارغ التحصيلان اين كالج براي ادامه تحصيل و كسب تخصص در رشته تاريخ عازم اروپا شدند. بعدها بعضي از فارغ التحصيلان دانشگاه مصر نيز به همين منظور عازم اروپا گرديدند و اكثر آنها پس از بازگشت ، كرسي هاي درس تاريخ در دانشگاه هاي مصر را به دست گرفتند. به پاس وجود همين اساتيد ، مطالعات تاريخي از حيث روش و سبك تحقيق دستخوش تغييري اساسي گرديد و به موضوع پژوهش راستين در شأن تاريخ رسيد.

4. چاپ
 

عامل ديگري كه تأثيري انكار ناپذير بر تاريخ نگاري داشت ظهور و رواج صنعت چاپ در مصر قرن نوزدهم است. اولين چاپ عربي به دست فرانسوي ها در سال 1798 در مصر انجام گرفت. اما فرانسوي ها همزمان با تخليه مصر و بازگشت به كشور خود تمام تجهيزات چاپ را با خود بردند. لكن محمد علي براي اولين بار يك چاپخانه مصري با نام انتشارات بٌلاغ را در سال 1822 تأسيس كرد. تأسيس اين چاپخانه سرآغاز تأسيس چاپخانه هاي فراوان ديگري بود كه تحت حمايت وزارتخانه ها و دانشگاه ها ايجاد شدند. در اين چاپخانه ها كتب تاريخي – تأليف و ترجمه – چاپ مي شد و مي توانست از طريق همين چاپ، در دسترس تمام مردم مصر قرار گيرد. بدين گونه هزاران نسخه از هر كتاب – به ويژه كتب درسي – چاپ مي شد. اگر به اين نكته توجه كنيم كه تا قبل از آن زمان كتاب ها فقط به صورت دستي نسخه برداري مي شد به راحتي مي توانيم بين كتابي كه هزاران نفر آن را مي خوانند و كتابي كه فقط چند نفر – ده نفر تا حداكثر بيست نفر – مي خواندند دريابيم.

5 . مطبوعات
 

عامل بسيار مهم ديگر كه تأثير بسزا در روند تاريخ نگاري داشت مطبوعات است. در همين سده روزنامه نگاري وارد مصر شد و جالب آن كه در روزنامه هاي قرن نوزده مصر عمدتاً مقالات به چاپ مي رسيد و نه اخبار به همين دليل، در روزنامه ها و مجلات مصري قرن نوزده مقالات فراوان و حتي گاه كتاب به صورت ترجمه يا تأليف به چاپ رسيده است. كتاب معروف رفاعه با نام منتهي الاعجاز في سيره ساكن الحجاز (زندگي نامه پيامبر) به همين روش و به صورت سلسله وار در مجله روضات المدارس به چاپ رسيد. كتاب هاي ديگري كه به همين سياق چاپ شدند درباره سازمان دهي پليس اعراب، ترك ها و ايرانيان بود كه همگي از فرانسوي ترجمه شده بودند. از جمله اين كتاب ها مي توان به كتاب حقائق الاخبار لوصف البحار اثر مبارك اشاره كرد كه براي اولين بار به صورت سلسله مقالاتي در مجله روضات المدارس به چاپ رسيد و بعدها به صورت كتابي مستقل درآمد. كتب فراوان ديگري نيز به همين روش در روزنامه هاي وادي النيل، اللوا، المؤيد و مجلات روضات المدارس، المقتطف، الهلال و غيره به چاپ رسيدند.

6 . ويرايش نسخه هاي خطي مربوط به تاريخ كهن مصر
 

اكثر روزنامه هاي مصري در قرن نوزده – خواه روزنامه هاي دولتي و خواه روزنامه هاي خصوصي – اين فرصت را در اختيار مردم مصر گذاشتند كه بيش از پيش با تاريخ پيشين و كهن خود آشنا شوند.
نقطه شروع اين آشنايي با گذشته ، ويرايش و چاپ كتب كهني بود كه ميراث مصريان به شمار مي آيد. اين دستاورد نيز حاصل تلاش هاي رفاعه بود. او موفق شد سعيد پاشا را براي پذيرش اين كار متقاعد كند و به قول علي مبارك، ترتيبي اتخاذ كند تا «كتاب هاي كهن عربي فراوان با هزينه دولت چاپ شود.» اين كتاب ها در الازهر و جاهاي ديگر رواج و كاربرد فراواني يافتند. مهم ترين اين كتاب ها عبارت بودند از تفسير فخر رازي، معاهد التخصيص، خزانه الادب، مقامات حريري و كتب فراوان ديگري كه تا آن دوره در دسترس عموم قرار نداشت.
بعدها محمد عبدُه نيز گام هاي مشابهي برداشت. هر چند او هيچ اتكايي به حمايت دولت نداشت. عبده در سال 1900 انجمني را با نام «انجمن احياي پژوهش هاي عربي» تأسيس كرد. اين انجمن اقدام به چاپ آثار عربي كهن فراواني در زمينه هاي فقه، فقه اللغه، ادبيات و تاريخ نمود.
اين گونه اقدامات منشأ گام هاي ديگري بود كه در همين راستا برداشته شد. شماري از ناشران،‌ روزنامه نگاران و اديبان، كتب ديگري را منتشر كردند. در اين راستا آثار نويسندگان كهن به چاپ رسيد كه از‌ آن ميان مي توان به آثار ابن اثير، ابن خلدون، ابن جوزي، ابن حجر،‌ ابن بطوطه، ابن اياس، ‌بلاذري، المقريزي،‌ السخاوي، السيوطي،‌ و الجبروتي اشاره كرد.
مردم مصر به تدريج به مطالعه اين كتاب ها روي آوردند و از گذشته فراموش شده خود آگاه شدند و دريافتند كه گذشتگان آنها افتخارات زيادي در زمينه جنگ،‌ فرهنگ و تمدن داشته اند. در نتيجه اين اقبال،‌ وجدان تاريخي جديدي در ميان مصريان بيدار شد و به تقويت روح ملي آنان انجاميد.

7. انجمن علمي و تاريخي
 

انجمن علمي و تاريخي، عامل ديگري بود كه باعث تقويت وجدان تاريخي مصريان شد و همين افزايش پژوهش هاي تاريخي به ايجاد انجمن هاي علمي دامن زد. چنين انجمن هايي در مصر تا قبل از قرن نوزدهم اصلاً وجود نداشت. پژوهش هايي كه توسط اين انجمن ها هدايت شد و كتاب هايي كه اين انجمن چاپ كردند عمدتاً حول تاريخ مصر در ادوار مختلف بود.
اولين انجمن از اين دست، «انستيتو مصر» بود كه ناپلئون در سال 1798 تأسيس كرد. اكثر اعضاي اين مؤسسه دانشمندان فرانسوي بودند كه با اشغال مصر به اين سرزمين آمده بودند. نتيجه تحقيقات علمي اين محققان،‌ مجموعه عظيم و بسيار ارزشمند «توصيف مصر» است. اين مؤسسه در پي خروج فرانسويان از مصر تعطيل شد. مؤسسه مصر بار ديگر در سال 1859 در زمان حكومت سعد در اسكندريه افتتاح شد و بعدها به قاهره منتقل گرديد. اين بار، اعضاي مؤسسه هم دانشمندان اروپايي و هم مصري بودند. اين مؤسسه يك بولتن علمي و يك مجله سالانه داشت. هر دوي اين نشريه مقالات فراواني درباره تاريخ و به ويژه تاريخ مصر چاپ مي كردند. مؤسسه مصر هنوز هم داير است و بولتن اين مؤسسه هنوز هم به طور منظم چاپ مي شود.
در زمان محمد علي تعدادي از شرق شناسان و دانشمندان اروپايي انجمن ديگري به نام «جامعه مصري» را در مصر تأسيس كردند. بيشترين جايي كه به نام اين انجمن برمي خوريم نامه هايي است كه دكتر پرون خطاب به دوستش ژول مول نوشته است. او در اين نامه ها ذكر مي كند كه انجمن مذكور در سال 1835 تأسيس شده و هدف اوليه اش ساخت كتابخانه اي بوده كه حداكثر كتاب هاي موجود در حوزه هاي مربوط به شرق، جغرافيا، ‌ادبيات، آداب و رسوم شرق و غيره در آن گردآوري شود. شش هفت سال پس از اين تاريخ،‌ اهداف و سياست هاي اين انجمن گسترش يافت و چاپ و انتشار كتب مرتبط با شرق جزئي از سياست هاي اين انجمن گرديد. بعدها مصريان فراواني كه تحصيلات خود را در اروپا به پايان رسانده بودند به اين انجمن پيوستند. اما اين انجمن در ربع پاياني قرن نوزده منحل شد و كتابخانه اش به توصيه آخرين اعضايش (حكاكيان، بك، كاني بگ و توربورن) در سال 1874 به دارالكتب مصر واگذار گرديد.
انجمن ديگر «جمعيه المعارف» است در سال 1868 در زمان حكومت اسماعيل تأسيس شد. اين انجمن كه به دست عده اي از فرهيختگان فرهنگي مصر تأسيس شد هدفش تأسيس انجمن صرفاً مصري بود كه خود را فقط معطوف مصر كند. انجمن مذكور تعداد فراواني از كتب قديمي عربي در حوزه هاي تاريخ، حقوق و ادبيات را به چاپ رساند كه از اين ميان مي توان كتاب هاي اسدالغابه تأليف ابن اثير الفتح الوهبي و المختصر تأليف ابوالفداء و تاريخ ابن وردي را نام برد.
«جامعه جغرافياي خديوي» يكي ديگر از همين انجمن هاي علمي و فرهنگي است كه در زمان حكومت اسماعيل در سال 1875 با هدف ترويج پژوهش هاي جغرافيايي تأسيس شد و كتاب هاي علمي فراواني را در اين حوزه به چاپ رساند. اين انجمن داراي يك مجله علمي بسيار ارزشمند ومغتنم بوده و هست كه مقالات علمي فراوان در حوزه جغرافيا در آن به چاپ رسيده است. مجله مذكور كه علاوه بر جغرافيا، به تاريخ و باستان شناسي نيز پرداخته از قرن نوزده تا كنون به طور منظم چاپ شده است.
مورخان مصري و اروپايي مقالات و يافته هاي خود را در همين مجلات و گاهنامه هايي كه ذكرشان رفت به چاپ مي رساندند؛ از جمله اين مورخان اروپايي مي توان به كاسانوا، هرتز، ماريته و بورگس، و از مصريان به محمد الفلكي، يعقوب آرتين، محمد مختار، احمد كمال و علي بهجت اشاره كرد.

تأثير عوامل مذكور بر تاريخ نگاري
 

ايجاد مكاتب جديد، به رسميت شناختن تاريخ به عنوان موضوعي كه ارزش تدريس مستقل در دانشگاه ها را دارد، رواج صنعت چاپ، تشكيل انجمن هاي علمي و تاريخي، تصحيح و ويرايش نسخه هاي خطي قديمي و باستاني، علاقه مندي به باستان شناسي و بيداري فرهنگي عواملي بودند كه تأثيري عميق بر تاريخ نگاري مصر گذاشتند و زمينه ساز پديده اي شدند كه در اشاره به قرن نوزدهم، از آن با اصطلاح «بيداري تاريخي» ياد مي كنيم. در اين زمان كتب تاريخي بي شماري نوشته شد و تحقيقات تاريخي، دامنه بسيار وسيعي يافتند؛ مورخان ديگر خود را محدود به تاريخ مصر و اسلام نكردند بلكه به موضوعات ديگري نيز كه در عصر اسلامي مطرح بود پرداختند. در ادامه موضوعاتي را مطرح مي كنم كه مورخان مصري در آن دوره به تحقيق درباره آنها راغب شدند.

پی نوشت ها :
 

* جمال الدين شيال (1911-1967م) مورخ معاصر مصري و مؤلف کتاب هايي از جمله تاريخ الاسکندريه و تاريخ مياط و تاريخ مصرالاسلاميه است. کتاب مفرج الکروب في اخبار بني ايوب که با تصحيح وي به چاپ رسيده به فارسي ترجمه شده است.
** کارشناس ارشد تاريخ دوره ايران اسلامي

منبع: فصلنامه تخصصي تاريخ اسلام شماره 37
ادامه دارد...



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.