اگر به بندگي ارشاد مي‌کنيم ترا

شاعر : صائب تبريزي

اشاره‌اي است که آزاد مي‌کنيم ترااگر به بندگي ارشاد مي‌کنيم ترا
که ما به جاذبه امداد مي‌کنيم تراتو با شکستگي پا قدم به راه گذار
خراب مي‌شوي، آباد مي‌کنيم ترادرين محيط، چو قصر حباب اگر صد بار
که از طلسم غم آزاد مي‌کنيم تراز مرگ تلخ به ما بدگمان مشو زنهار
اگر تو ياد کني، ياد مي‌کنيم ترافرامشي ز فراموشي تو مي‌خيزد
بهار عالم ايجاد مي‌کنيم ترااگر تو برگ علايق ز خود بيفشاني
که ما به تربيت استاد مي‌کنيم ترامساز رو ترش از گوشمال ما صائب