مسیر جاری :
دعای عهد صوتی استاد فرهمند (متن حرز امام جواد برای ازدواج+رفع چشم زخم)
راز و رمز ماه رجب در نگاه بزرگان دین
متن کامل دعای علقمه با خط درشت + صوت و ترجمه
روش و آداب ختم قرآن امام سجاد (ع) + متن و صوت
فرق امگا 3 با جیوه و بدون جیوه: انتخاب درست برای سلامتی
عایق الاستومری برای کاهش مصرف انرژی چه تاثیری دارد؟
تفنن در خطاطی
آموزش خوشنویسی در ایران، ترکیه و بلاد عرب
روش و آداب ختم حضرت ابوالفضل (ع)
خوشنویسی در هنر اسلامی تا دوران معاصر
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
مهم ترین خواص هویج سیاه
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چاه اين باديه از نقش قدم بيشترست
چاه اين باديه از نقش قدم بيشترست شاعر : صائب تبريزي بيچراغ دل آگاه به اين راه مرو چاه اين باديه از نقش قدم بيشترست که بي گواهي خاطر به هيچ راه مرو مرا ز خضر طريقت نصيحتي...
دايم به روي دست دعا جلوه ميکني
دايم به روي دست دعا جلوه ميکني شاعر : صائب تبريزي هرگز نديده است کسي نقش پاي تو دايم به روي دست دعا جلوه ميکني به زندگي شدهام بس که بدگمان بي تو خبر به آينه ميگيرم...
به پاي قافله رفتن ز من نميآيد
به پاي قافله رفتن ز من نميآيد شاعر : صائب تبريزي چو آفتاب به تنها روي برآمدهام به پاي قافله رفتن ز من نميآيد اگرچه از همه آفاق بر سر آمدهام همان به خاک برابر چو نور...
شب آدينه باشد گوشهي محراب روشنتر
شب آدينه باشد گوشهي محراب روشنتر شاعر : صائب تبريزي فروغ عاريت بانور ذاتي برنميآيد شب آدينه باشد گوشهي محراب روشنتر زندان به روزگار شود دلنشين و ما که روز ابر باشداز...
به پيغامي مرا درياب اگر مکتوب نفرستي
به پيغامي مرا درياب اگر مکتوب نفرستي شاعر : صائب تبريزي که بلبل در قفس از بوي گل خشنود ميگردد به پيغامي مرا درياب اگر مکتوب نفرستي سبو چون خالي از مي گشت، بار دوش ميگردد...
اميد دلگشاييم از ماه عيد نيست
اميد دلگشاييم از ماه عيد نيست شاعر : صائب تبريزي اين قفل بسته، گوش به زنگ کليد نيست اميد دلگشاييم از ماه عيد نيست روزم سياه باد که چشمم سفيد نيست چشم من و جدا ز تو، آنگاه...
بيد مجنونيم در بستانسراي روزگار
بيد مجنونيم در بستانسراي روزگار شاعر : صائب تبريزي سر به پيش انداختن از شرم، بار ما بس است بيد مجنونيم در بستانسراي روزگار امشب کدام سوخته مهمان آتش است ؟ استادهاند...
ده در شود گشاده، شود بسته چون دري
ده در شود گشاده، شود بسته چون دري شاعر : صائب تبريزي انگشت ترجمان زبان است لال را ده در شود گشاده، شود بسته چون دري زين بيش خشک لب مپسنديد جام را در گردش آوريد مي لعلفام...
دايم ستيزه با دل افگار ميکني
دايم ستيزه با دل افگار ميکني شاعر : صائب تبريزي با لشکر شکسته چه پيکار ميکني؟ دايم ستيزه با دل افگار ميکني خوني که در دلم تو ستمکار ميکني اي واي اگر به گربهي خونين...
زهي رويت بهار زندگاني
زهي رويت بهار زندگاني شاعر : صائب تبريزي به لعلت زنده، نام بينشاني زهي رويت بهار زندگاني شود ارزان متاع سرگراني دو روزي شوق اگر از پا نشيند نميآيد ز گلچين باغباني...