در منابع ديني از خوشرويي به عنوان عاملي تأثيرگذار در آرامش و سازگاري اجتماعي، از جمله خانواده نام برده شده است. در اين گفتار به موضوع خوشرويي و اهميت و نقش آن در آرامش خانواده مي پردازيم.
واژه هاي مترادف با خوش رويي
در سخنان اهل بيت (عليهم السّلام) عبارت هايي همچون « وجهٍ منبسط »، « البشر »، « بشر حسن »، « طلاقة الوجه » و « البشاشة » مترادف با خوش رويي به کار رفته است که در اين جا به توضيح مختصر هر يک اشاره مي کنيم:- « وجه منبسط » به چهره اي خالي از عبوسي اطلاق مي شود؛ (1)
- « البشر » به معناي طلاقت و وجه منبسط است. (2) قيد حسن، به منزله ي تأکيد در گشاده رويي و نيکويي آن است؛
- « طلاقة الوجه » به معناي آشکار سازي سرور در چهره است؛ (3)
- « البشاشة » نيز به معناي طلاقت وجه استعمال شده است؛ (4)
از بررسي معناي واژه هاي بالا در متون لغوي در مي يابيم که اين واژه ها در عين تعدد، به معناي واحد « پيراستن چهره از آثار گرفتگي و خشم و آرامش دادن آن با سرور و فرح » به کار رفته است که در نوشتار حاضر، از آن با واژه هاي خوش رويي و گشاده رويي ياد مي کنيم.
پس از تبيين مفهومي اين عبارت هاي گوناگون، به صورت مختصر اهميت خوش رويي در زندگي اجتماعي را بيان مي کنيم.
اهميت خوش رويي
از سفارش هاي که رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است که فرموده اند با برادران ديني با روي گشاده رو به رو شويد:عن ابي جعفر (عليه السّلام) قال اتي رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) رجل فقال: يا رسول الله اوصني فکان فيما اوصاه ان قال: الق اخاک بوجه منسبط؛ (5) مردي خدمت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيد و گفت: اي رسول خدا، مرا توصيه کن. پس حضرت در ميان توصيه هاي خويش فرمود: با برادر خود با گشاده رويي مواجه شو.
وقتي با افراد جامعه ي ديني که از آنان به برادر ديني تعبير مي شود، بايد با چهره اي باز و دور از گرفتگي و خشم و اندوه رو به رو شد، حکم مواجهه در محيط منزل با همسر به خوبي روشن مي شود. گشاده رويي نسبت به همسر تا جايي اهميت پيدا مي کند که رسول اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) آن را يکي از حقوق زن بر همسر خود دانسته و فرموده اند:
حق المرأة علي زوجها ان يسدّ جوعتها و يستر عورتها و لا يقبّح لها وجهاً؛ (6) حق زن بر شوهرش اين است که او را گرسنه نگذارد، بدنش را بپوشاند و با او ترش رويي نکند.
با بررسي آثار معجزه آساي گشاده رويي در مي يابيم، بي جهت نيست که گشاده رويي علامت ايمان (7)، نيمي از عقل (8)، اولين عطيه الاهي (9) و آغاز نيکوکاري (10) دانسته شده است.
آثار خوش رويي
گشاده رويي آثار ذيل را به همراه دارد:أ. کينه زدايي
کينه زدايي، يکي از آثار معجزه ي آساي گشاده رويي است. برطرف ساختن کينه هايي که به تدريج در درون فرد رسوخ کرده، کاري بسيار سخت و گاهي غير ممکن است؛ امّا مواجه شدن با روي گشاده به مثابه دارويي کار آمد است که کينه هاي سخت و ديرينه را به راحتي از بين مي برد. امام کاظم (عليه السّلام) در روايتي از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: « حسن البشر يذهب بالسخيمة؛ (11) خوش رويي کينه را مي زدايد ». اين حديث خوش رويي را از عوامل کينه زدايي معرفي مي کند. در روايتي از اميرالمؤمنين (عليه السّلام) خوش رويي بهترين عامل در زدودن کينه معرفي شده است:ان احسن ما يألف به الناس قلوب اودائهم و نفوا به الضغن عن قلوب اعدائهم حسن البشر عند لقائهم و التفقد في غيبتهم و البشاشة بهم عند حضورهم؛ (12) بهترين وسيله اي که مردم با آن دل هاي دوستان خود را به دست مي آورند و کينه ها را از دل هاي دشمنان خود مي زدايند، خوش رويي هنگام مواجهه با آنان، پرسش از حال آنان در غياب و گشاده رويي در حضور آن هاست.
ب. پايان دادن به دشمني
کارآمدي گشاده رويي، منحصر به زدودن کينه هاي باطني نيست؛ بلکه علاوه بر آن کينه هايي را درمان مي کند که ظاهر شده و شکل دشمني به خود گرفته است. گاه روابط همسران به قدري تيره و تار مي شود که از کينه باطني به دشمني و نبرد رو در رو تبديل مي شود. اين موقعيت، بسيار خطرناک است که آبستن هر آسيبي در روابط خانوادگي است؛ امّا همين موقعيت مخاطره آفرين و آتش پر دامنه، با هديه ي ارزان و مؤثر خوش رويي مهار مي شود. امام علي بن ابي طالب (عليه السّلام) مي فرمايند:بشرک يطفي ء نار المعاندة؛ (13) خوش رويي تو آتش دشمني را خاموش مي سازد. »
ج. ايجاد الفت و محبّت
گشاده رويي علاوه بر آن که کينه و دشمني را مي زدايد، الفت و محبّت ديگران را نيز جلب مي کند. بديهي است که الفت و محبّت، از مهم ترين عواملي است که به سازش و آرامش همسران مي انجامد. در روايتي بشاشت و گشاده رويي، بهترين عاملي معرفي شده است که مردم به وسيله ي آن مي توانند دل هاي دوستان خود را به دست آورند و کينه را از دل دشمنان خود دور کنند. (14) در اين روايت، الفت که به معناي انضمام است، (15) محصول گشاده رويي به شمار آمده است. بنابراين خوش رويي، بهترين عامل جذب دل هاست. گشاده رويي علاوه بر آن که کميّت جذب را افزايش مي دهد، کيفيت آن را نيز تحت تأثير قرار مي دهد. نتيجه ي کيفي گشاده رويي با واژه ي « حبّ » در آميخته است:عن ابي جعفر (عليه السّلام): البشر الحسن و طلاقة الوجه مکسبة للمحبة؛ (16) امام باقر (عليه السّلام) مي فرمايد: خوش رويي و گشاده رويي آوردگاه محبّت است.
« حبّ » به معناي « وداد » و ميل شديد است. (17) پس در کلمه « محبت » کيفيت و شدت دلبستگي مورد توجه است. در برخي روايات هر دو جنبه ي کمي و کيفي محصول خوش رويي دانسته شده است:
قال علي (عليه السّلام): طلاقة الوجه بالبشر ... داع الي محبة البرية؛ (18) علي (عليه السّلام) مي فرمايد: گشاده رويي ... باعث دوستي خلق است.
د. قرب به خداوند
آثار خوش رويي، منحصر در آثار اجتماعي نيست؛ بلکه مهم ترين محصول آن به خود فرد تعلق مي گيرد و اين محصول، نزديکي به خداوند است از آن جا که حفظ پيوندهاي اجتماعي و از جمله پيوند خانوادگي، از مهم ترين تأکيدات خداوند متعال است، فردي که با مردم و اعضاي خانواده با روي گشاده مواجه مي شود، به فرمان حضرت حق توجه کرده و زمينه ي تقرب خود را به او فراهم ساخته است:عن ابي جعفر (عليه السّلام): البشر الحسن و طلاقة الوجه مکسبة للمحبة و قربة من الله عزّوجل و عبوس الوجه و سوء البشر مکسبة للمقت و بعد من الله؛ (19) امام باقر (عليه السّلام) مي فرمايد: گشاده رويي آوردگاه محبت و نزديکي به خداي عزّوجل است و ترش رويي آوردگاه بغض و کينه و دوري از خداوند است.
هـ . فرجام نيک
خوش رويي بهره ي دنيوي و اخروي را براي فرد به ارمغان مي آورد و علاوه بر همراه کردن زندگي اين جهان با شادکامي، آرامش و محبّت، در آخرت نيز باعث حظّ و بهره ي فراوان مي شود. امام باقر (عليه السّلام) فرمودند: شخصي نزد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد و توصيه اي را درخواست کرد. حضرت به او فرمودند: غضب مکن. عرضه داشت: بيشتر بگوييد؛ فرمودند:الق اخاک بوجه منسبط اليه و لا تضجر فيمنعک الضجر من حظّک للآخرة و الدّنيا؛ (20) با برادرت با گشاده رويي رو به رو شو و با رويي گرفته مواجه نشو؛ چرا که تو را از بهره دنيا و آخرت باز مي دارد.
توجه به ويژگي ها و آثار مهم گشاده رويي سبب آن مي شود تا اين سفارش ارزشمند اجتماعي اولياي دين را بيش از پيش مورد توجه قرار دهيم. رفتاري که به آساني انجام مي شود، همه ي افراد را در بر مي گيرد، کينه و دشمني را مي زدايد، محبّت را جايگزين کينه مي کند و قرب به خداوند و در يک کلام خير دنيا و آخرت را در بر دارد، سزاوار بي اعتنايي نيست.
مهارت هاي مؤثر در خوش رويي
أ. ارتباط چشمي
ارتباط چشمي، يکي از عناصر مهم تعامل ميان فردي و گاهي ضرورت براي شروع تعامل اجتماعي است. اين رفتار هنگام گفت و گو مي تواند نشانه توجه و علاقه باشد و استفاده مناسب از آن مي تواند نتايج تقويت کننده در پي آورد.کلاتيک و ديگران (1975) در آزمايشي مصاحبه مانند به مصاحبه گرها آموزش دادند تا يا:
(1) مدام به مصاحبه شونده نگاه کنند و يا؛
(2) به طور متناوب نگاه کنيد و يا اين که؛
(3) اصلاً به او نگاه نکنند.
نتايج نشان داد در زماني که مصاحبه کننده به مصاحبه شونده چشم نمي دوخت، وي از جملات کوتاه تري استفاده مي کرد و کمتر حرف مي زد. وقتي مصاحبه گرها مدام به مصاحبه شونده نگاه مي کردند، آنها مي پنداشتند مصاحبه گر به آن ها خيلي توجه دارند و مصاحبه گري را که اصلاً به آن ها نگاه نمي کرد، فردي بي توجه مي دانستند؛ البته گاهي استفاده ي بيش از حد از نگاه يا نگاه خيره حمل بر تهديد مي شود و ديگران را ناراحت مي کند. در اين گونه شرايط، ارتباط چشمي آثار تنبيهي به همراه خواهد داشت. (21) بر اين اساس، ارتباط چشمي متعادل با همسر - به ويژه هنگام سخن گفتن او - عاملي مؤثر در تداوم ارتباط کلامي با همسر و نمونه اي بارز از خوش رويي در برابر وي به شمار مي آيد.
ب. لبخند
برخي پژوهش ها نشان مي دهد که لبخندها تقويت کننده اند. شوالتر (1974) در جريان يک آزمايش، موفق شد با استفاده از لبخندهاي انتخابي، برخي جملات عاطفي مصاحبه شونده ها را شرطي کند. در برخي از بررسي ها، ترکيبي از لبخندها و ديگر تقويت کننده هاي غير کلامي و کلامي مورد استفاده قرار گرفته اند. کرسنر (1958) با ترکيب کردن خنده و تکان دادن سر و « اُهوم » گفتن آزمودني ها را واداشت تا از کلمه ي « مادر » بيشتر استفاده کنند. (22) لبخند به عنوان يک تقويت کننده ي « ژستي »، نمونه اي از مهارت هاي خوش رويي در برابر همسر و ديگران است. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) همواره از اين مهارت در هنگام سخن گفتن استفاده مي کردند: « کان رسول الله اذا حدث بحديثٍ تبسّم في حديثه ». (23) امام باقر (عليه السّلام) نيز تبسّم در برابر برادر ديني را حسنه دانسته اند. (24)شايان ذکر است که لبخندها همان گونه که مهرباني و تفاهم را منتقل مي سازند، گاهي نشانه ي تحقير و تمسخر هم هستند. تعبير اين رفتارها به ويژگي هاي بافتي از قبيل رفتارهاي ضميمه ي رفتار مورد نظر بستگي دارد؛ (25) بنابراين کاربرد اين مهارت در برابر همسر نيازمند توجه به رفتارهاي ضميمه نيز مي باشد تا مبادا لبخند به عنوان عامل تحقير و تمسخر همسر محسوب شود. براي نمونه لبخند زدن مداوم به همسر باعث مي شود تا او اين عامل تقويت ارتباط را به مثابه عامل تمسخر و تحقير تعبير کند و از اين رفتار ناخرسند شود.
ج. تکان دادن سر
تکان دادن سر نيز، از جمله ژست هايي است که معمولاً آن را به نشانه ي تصديق، موافقت و تفاهم به کار مي بريم. فوربس و جکسون (1980) نيز بر تأثيرات تقويتي اين ژست تأکيد کرده اند. در اکثر تحقيقات صورت گرفته در اين زمينه، تکان دادن سر و ديگر تقويت کننده هاي کلامي و غير کلامي با هم ترکيب شده اند. ماتاراز و نينس (1972) متوجه شدند وقتي مصاحبه گر هنگام مصاحبه سر خود را تکان مي دهد، متوسط زمان صحبت مصاحبه شونده افزايش مي يابد. (26) اين مهارت هنگام سخن گفتن همسر، شاخصي براي توجه دقيق به او، تأييد گفته ها و دغدغه هاي وي و نشانه اي از خوش رويي با او به شمار مي رود.ما به دو شيوه مي توانيم براي ابراز علاقه و اشتياق به حرف هاي گوينده از سر تکان دادن استفاده کنيم. اکمن و أستر (1979) معتقد است ما با کج کردن سر، علاقه مندي خود را به حرف هاي طرف مقابل ابراز مي کنيم. علاوه بر اين، ما با تکان هاي سر تمايل خود را براي ادامه ي صحبت نشان مي دهيم. (27)
د. حالات چهره
چهره، اطلاعات فراواني در خصوص حالات هيجاني ديگران به ما مي دهد. برخي نظريه پردازان مي گويند: حالات چهره پس از زبان، مهم ترين منبع اطلاعاتي است. شاهد اين مدّعا، زمان و حجم کارهايي است که نويسندگان، نمايشنامه نويسان و سناريونويسان به وصف جزئيات چهره شخصيت هاي مورد نظر خود اختصاص داده اند. عده اي معتقدند اين حالات هم فطري و هم آموختني اند ( اکمن، 1982 )؛ امّا برخي شواهد از نظريه فطري بودن حالات چهره حمايت مي کند؛ زيرا در فرهنگ هاي مختلف دنيا شاهد حالات چهره اي مشترکي از قبيل بالا کشيدن يک يا هر دو ابرو، خميازه و جمع کردن لب ها هستيم که به ترتيب نشانه ي نگراني و تعجب، خستگي و اضطراب هستند. وقتي بين حالات چهره و گفتار مغايرت وجود دارد، بيشتر به حالات چهره اعتماد مي کنيم، نه به گفته هاي طرف مقابل ( زيدل و مهرابيان، 1969 ). (28)به هر حال، بسياري از نشانه هاي خوش رويي از راه حالات چهره به ديگران و از جمله به همسر ارائه مي شود. هنگامي که همسر ما شاد يا نگران و يا ... باشد، ما مي توانيم با اتخاذ حالت چهره اي متناسب با آن موقعيت، در شادي او خود را شاد، در نگراني اش خود را سهيم بدانيم و سرانجام با چهره اي خوش با او رو به رو شويم.
هـ. آراستگي چهره
پيراستن و آرايش چهره نيز، از مهارت هايي است که بايد مورد توجه قرار گيرد و به عنوان نمودي بارز از خوش رويي لحاظ شود. فردي که با چهره آراسته با همسر خود رو به رو مي شود، علاقه مندي خود را به او نشان داده و خاطر نشان مي سازد که براي او ارزش و احترام خاصي قائل است. با توجه به تفاوت هاي جنسيّتي، تأکيد بيشتري بر آراستگي زن در برابر شوهر صورت گرفته است؛ ولي مردان نيز بدين وسيله به همسران خود ابراز توجه کرده، سلامت اخلاقي آن ها را تضمين مي کنند. در روايتي آمده است:شخصي مي گويد: امام موسي بن جعفر (عليه السّلام) را ديدم که خضاب کرده بود. [ موي سر و صورت را رنگ کرده بود ] گفتم: فدايت شوم، خضاب کرده اي؟! فرمود: آري، نظافت و آراستگي مردان، از اموري است که بر عفّت زنان مي افزايد و عفت زنان از آن رو کاهش يافته است که شوهران آن ها به سر و روي خود نمي رند. سپس فرمود: آيا مايلي همسرت را در وضعيت نامناسبي از حيث نظافت و آراستگي ببيني؟ گفتم: نه، حضرت فرمود: پس در مورد همسرت نيز اين را نپسند. (29)
پينوشتها:
1. ابي الفضل جمال الدين، لسان العرب، ج 7، ص 295.
2. همان، ج 4، ص 61.
3. همان، ج 10، ص 229.
4. همان، ج 6، ص 266.
5. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 103.
6. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 254.
7. « عن علي (عليه السّلام): المؤمن ... بشره في وجهه و حزنه في قلبه ». ( محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 226 ).
8. عن الصادق (عليه السّلام) عن آبائه (عليهم السّلام): حسن البشر اللناس نصف العقل. ( محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 73، ص 60 ).
9. عن علي (عليه السّلام): حسن البشر اول العطاء ( عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 254 )
10. « عنه (عليه السّلام): بشرک اوّل برّک ». ( محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 103 ).
11. همان، ص 104.
12. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 57.
13. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 103.
14. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 57.
15. ابوالحسين، احمدبن فارس، معجم مقاييس اللغة، ماده الف.
16. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 103.
17. حسن مصطفوي، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، ج 2، ص 152.
18. ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 8، ص 454.
19. همان، ص 453.
20. همان.
21. اون هارجي، مهارت هاي اجتماعي در ارتباطات ميان فردي، ترجمه خشايار بيگي، و ...، ص 100.
22. همان، ص 99.
23. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 16، ص 296.
24. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 188.
25. اون هارجي، مهارت هاي اجتماعي در ارتباطات ميان فردي، ترجمه خشايار بيگي و ...، ص 99.
26. همان، ص 100.
27. همان، ص 60.
28. همان، ص 63.
29. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 5، ص 567.
حسين زاده، علي؛ (1391)، همسران سازگار: راهکارهاي سازگاري، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ سيزدهم