نویسنده: عباس زریاب خویی
باعَیناثا نام دو محلّ از ناحیهی جزیره در شمال عراق بوده است.
1) دهی بزرگ و شهر مانند در بالای جزیرهی ابن عمر که نهری بزرگ از آن میگذرد و به دجله میریزد. (1) این قریه با باغ های بسیار، از مواضع خوش آب و هوا و دلگشا بود و از این جهت به دمشق شباهت داشت. به نوشتهی مقدسی، (2) باعَیناثا خوش آب و هوا و دلنشین، با فیشابور و مُغیثه و زَوَران از نواحی جزیرهی ابن عمر است و 25 محلّه دارد که در میانشان باغ ها و آبهاست و در عراق نظیر ندارد و از رفاه و ارزانی برخوردار است. مقدسی باعَیناثا را از جهت میوه و فراوانی و رفاه در ردیف قَیساریه، خَجَنده و دینَوَر و نوقان آورده است. (3) نهری که به نوشتهی یاقوت در باعَیناثا جریان دارد، همان است که او از قول علی بن مهدیّ الکِسرَوی در ذیل «دجله و آب هایی که به آن میریزد» آورده و از آن به نهری عظیم یاد کرده است. (4) سهراب (5) ذیل «معرفة الانهار الّتی تَصُبُّ فی دجلة» از نهری به نام نهر باسانفا سخن گفته که از زمین مَیّافارقین سرچشمه میگرفت و در پنج فرسنگی بالای جزیرهی ابن عمر در سمت شرقی، به دجله میریخت. به عقیدهی مارکوارت باسانفا تحریف باعَیناثا است (6) و نهر باعَیناثا باید همان رودخانهی دیرَ گلی باشد که در نقشهی کیپرت (7) نشان داده شده است و از جنوب اوا (8) سرچشمه میگیرد و میان فَنَک (در جزیرهی ابن عمر) و منصوریّه به دجله میریزد.
2) شهری در دریار ربیعه بر سر راه موصل به نصیبین، به گفتهی ابن خردادبه، از موصل تا بَلَد هفت فرسنگ، از آنجا تا باعیناثا شش فرسنگ، از آنجا تا بَرقَعِید شش فرسنگ، از آنجا تا اَذرَمَه شش فرسنگ، از آنجا تا تل فَرّاشَه پنج فرسنگ، و از آنجا تا نصیبین چهار فرسنگ است. (9) قُدامه همین مسافات را، با اندکی تفاوت، ذکر کرده (10) و ابن حوقل حدّ باعربایا را به آن رسانده است. (11) به نوشتهی هوفمان (12) به نقل از یک منبع سریانی، باعیناثا میان شَلمَث و دِه باشوش واقع است که یکی از اشراف عرب (مسیحی) به نام حُجَیر، دیری در آن ساخته بود. با توجّه به اینکه این نواحی در نزدیکی موصل قرار داشتند، باعَیناثای مذکور نیز باید حوالی موصل باشد. اما بعید هم نیست که احتمالاً در جای دیگر یعنی در مشرق موصل بوده باشد. به خصوص که شوش و عَقر حُمَیدیّه که در نزدیکی آن ذکر شده اند از مشرق موصل بوده اند. در همین باعیناثای نزدیک موصل است که گفته اند عَجیفُ بن عَنبسَه، همدست عباس بن مأمون در توطئه بر ضدّ معتصم، در آنجا درگذشته و به قولی مسموم شده است (در 323). قبر او را در تل باعیناثا گفته اند. (13) آخرین خبر دربارهی این شهر، به 568 برمی گردد که یاقوت آن را درج کرده است. (14)
پینوشتها:
1. یاقوت، ج1، ص 472.
2. ص 54، 137، 139.
3. ص 35.
4. ج2، ص 551-552.
5. ص 126.
6. ص 347.
7. kiepert.
8. Awa.
9. ص 95.
10. ص 214.
11. ص 319.
12. ص 224.
13. ابن اثیر، ج6، ص 492-493.
14. ج3، ص 552.
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، چاپ افست بیروت 1385/ 1965- 1386/ 1966.
ابن حوقل، صورة الارض، چاپ کرامر س، لیدن 1967.
ابن خرداذبه، مسالک و الممالک، چاپ دخویه، لیدن 1967.
سهراب، عجائب الاقالیم السبعة الی نهایة العمارة، هانس فون مژیک، وین 1929.
قدامة بن جعفر، کتاب الخراج، چاپ دخویه، لیدن 1967.
محمد بن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، چاپ دخویه، لیدن 1967.
یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ 1866-1873، چاپ افست تهران 1965.
G. Hofmann, Auszüge aus syrischen Alcten perischer Martyrer, Leipzig 1880.
J. Markkwart, südarmenien und Tigrisquellen, wien 1930.
منبع مقاله :
زریاب خویی، عباس؛ (1389)، مقالات زریاب (سی و دو جستار در موضوعات گوناگون به ضمیمهی زندگینامهی خودنوشت)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اوّل