مترجم: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
داشتن یه ساختار سازمانی انعطاف پذیر میتواند در راستای رشد سریع یک سازمان سودمند باشد. اجازه بدهید در این مقاله بگوییم که یک ساختار سازمانی منعطف به شکلی میباشد.
هر سازمانی در جهت داشتن یک ساختار سازمانی مناسب و سیستماتیک در جهت افزایش کارایی و بهرهوری در سازمان تلاش مینماید، چنین تلاشهایی میتواند به تنهایی منجر به افرایش فروش و سود خالص سازمان گردد و منجر به موفقیت آن سازمان شود. در یک ساختار سازمانی منعطف، کارکنان با آگاهی از نیازهای مشتریان و تصمیمگیریهای به موقع، میتوانند وظایف کاری خود را به نحو احسن انجام دهند. این ساختار آزادی های بیشتری برای کارکنان ایجاد میکند و به آنها کمک میکند که در سازمان نقش فعالانه تری ایفا کنند و تنها یک تماشاگر محض نباشند.
انعظافپذیری در سازمان
انعطافپذیری در سازمان لازمهی خلق یک محیط مناسب و معقول است، یک سازمان انعظافپذیر، هیچ گونه محدودیت ناخواستهای که بر اخلاق کارکنان تاثیر منفی بگذارد در خود ایجاد نمیکند بلکه محیط کاری مسرتبخش، لذتبخش و راحتتری را برای کارکنان خود فراهم مینماید.در زیر انواع انعطاف ها در یک سازمان انعطافپذیر آورده شده است:
• مکان منعطف
• انعطاف در مهارتها
• الگوهای کاری منعطف
• انعطاف قوانین
• مشاغل منعطف
قوانین انعطافپذیر به سازمان این امکان را میدهد که در جهت رشد و تعالی سازمان، در مواقع لزوم تغییرات ساختاری و مدیریتی ایجاد نماید. ساختار منعطف یادگیری سازمانی را تسریع میبخشد، انعطافپذیری در مهارت به سازمان این امکان را میدهد که کارمندی با وظایف کاری مختلف را برای تکمیل یک پروژه کاری بخصوص بکارگمارد و از مهارتهای کاری وی در جهت اتمام موفقیت آمیز پروژه بهرهمند گردد. با این حال مشاهده شده که سطح بالایی از تعهد و فداکاری کارکنان در چنین ساختاری امری اجتناب ناپذیر است.
معایب
با وجود بسیاری از محاسنی که ساختار سازمانی منعطف دارد، معایبی را نیز در بر میگیرد. به عقیدهی متخصصین، آزادی بیش از اندازه دادن به کارکنان به نوعی عدم تعهد و وفاداری در آنان منجر گردیده و موجبات بینظمی در سازمان را فراهم مینماید. اگر چنین اتفاقی رخ دهد سازمان به سمت افول خواهد رفت. در چنین ساختاری دستاوردهای فردی بیشتر از نتایج تیمی اهمیت دارند، این بدان معنی است که فرد بیشتر در جهت موفقیت فردی خود تلاش میکند تا در راستای موفقیت تیم و سازمان، در طول زمان چنین سبک کاری فاجعه آمیز بوده و میتواند بر عملکردهای سازمانی تاثیرگذار باشد.مشخصات سازمان انعطافپذیر
• افزایش همکاری مابین مدیران ارشد و سطوح اجرایی پایینتر
• فراهمکننده خدمات در نقاط مختلف کشور
• وجود تیمهای ویژهی هدف که پس از دستیابی به اهداف مورد نظر منحل میگردند
• بهبود اثربخشی سازمانی و رضایت کامل مشتری
مثالها
ساختار سازمانی مسطح
ساختار سازمانی مسطح به طور قطع نمونهی بارزی از یک ساختار سازمانی منعطف میباشد. در این نوع ساختار مراتب سازمانی کمی بین مدیران ارشد و کارکنان اجرایی وجود دارد و بهمین دلیل مکالمات متقابل بسیاری بین کارکنان و مدیران ارشد وجود دارد، فرآیند آگاهی از اشتباهات افراد در ساختار سازمانی مسطح سادهتر است. کارکنان در یک ساختار سازمانی مسطح به شکل فعالانه ای در تصمیمگیریها مشارکت داشته و این در یاگیری مفاهیم مدیریتی توسط آنها تاثیر بسزایی دارد. سطوح سازمانی کمتر منجر به کاهش اتلاف وقت شده و این بهترین ساختار سازمانی برای سازمانهایی ست که حساسیت بسیاری زیادی بر کاهش هزینههای سازمانی دارند.تیمهای هدف ویژه
تیمهای هدف ویژه اهداف ویژه ای در سر دارند، بسیاری مواقع ساختار سازمانی یا تیمهای کاری موجود توانایی انجام پروژه را ندارند. این پروژه مهارتهای خاصی را میطلبد که تنها افراد معدودی در سازمان آنها را دارا میباشند، در چنین شرایطی، تیمهای کاری ویژه با هدف انجام یک پروژه خاص تشکیل میگردند و تا پایان پروژه با یکدیگر کار میکنند، یک فرد با تجربه و بسیار ماهر در سمت مدیریت تیم قرار میگیرد.ساختار سازمانی جغرافیایی
ساختار سازمانی جفرافیایی یکی از انواع برجسته ساختارهای منعطف است، چنین ساختاری برای سازمانهایی که به دنبال فراهم کردن نیازهای متفاوت مشتریان خود هستند طراحی شده است، به کمک ساختار سازمانی جغرافیایی سازمانها میتوانند محصولات خود را در بازارهای منتخبی که واحدهای سازمانی در آنجا فعالیت دارند به فروش برسانند. در این نوع ساختار افرادی استخدام میشوند که بومی همان منطقه باشند و با نیازها و ماهیت مشتریان آن منطقه در مقایسه با کارکنان سایر مناطق آشنایی بیشتری دارند . طبیعتا سطوح کارایی افراد به شکل فوقالعادهای افزایش مییابد. به کمک این ساختار سازمانها از عملکرد خود در مناطق و بازارهای مختلف آگاهی بیشتری پیدا مینمایند.این سه نوع ساختار از انواع رایج ساختارهای سازمانی منعطف مورد استفاده در سراسر جهان میباشند. کاهش هزینهها، افزایش تولید، افزایش فروش و سود، افزایش سهم بازار و میزان مقبولیت بیشتر محصولات شرکت از دید مشتریان بدلیل آگاهی از نیارهای آنها، از دستاوردهای این نوع ساختار است. در نهایت مدیران منابع انسانی امروزه باید این نکات را در جهت رسیدن به موفقیت در نظر بگیرند.
/ج