از طلوع حیات انسان تا كنون، بشر همكاروان درد و رنج، و همآغوش ستمدیدگی و تحمل بوده است. از بسیاری فضایل وارزشها، و حقوق واقعی كه داشته محروم مانده، و همهی استعدادهای خویش را كه میتوانست با پرورش آنها به عالیترین درجهی كمال انسانی برسد نابود كرده است.از سوئی دیگر، این بشر خاكی تلاشهای فراوانی برای رسیدن به آمال و آرزوهای درونی خود داشته و دارد، تا بتواند در این تجربهی بازگشتناپذیر زمان ( عمر)، رهیافت سعادت را بیابد و بیندوزد.اما دریغ ودرد كه همیشه خود را در حلقههای تكرار خسران قرار داده و به گمان خویش به پیش میرود. در حالیكه در همان حلقههای تكراری و تارهای تنیدهی خود گرفتار شده، سفاهتها را به جای عقل و جاهلیتها را به جای علم اخذ كرده است.
تاریخ حیات بشر( جز در زمانهای اندك و مكانهائی محدود) چیزی نیست جز سرگذشت همین دردها و رنجها و جهالتها. و دردآورتر این كه چنان با همهی اینها خو گرفته كه میرود همه این ضد ارزشها و نامردیها را، ارزش و افتخار انسانی به حساب آورد و به آن ببالد.
آری، بشریت تا كنون در گردابهایی چنین هایل، و در ظلماتی چنان وحشتناك، گرفتار آمده و زندگی را بدینسان گذرانده است.
اما آیا روزگار درد و رنج محرومیت و ناكامی، اندوه و گرسنگی، بردگی و بهرهدهی و جاهلیت و سفاهتبه پایان خواهد رسید؟ آیا صبحی زیبا و روشن خواهد دمید كه چشمهای رمد گرفتة بشر، طلوع خورشید را ببیند و پایان دردها و نابسامانیها را باور كند؟ یا اینكه آینده هم مانند گذشتهها است و باید مأیوسانه تن به سرنوشتی تلختر از شرایط فعلی داد؟ ظهور و فرج یعنی طلوع زیبا و روشن، یعنی پایان همة این دردها، نابسامانیها، سفاهتها و جهالتها و گشودهشدن همهی عقدههای دردآور بشری به دست توانای منجی الهی و آسمانی.
در راستای این آرزو و امید، مژدهها فراوان داده شده، سخنان زیادی مطرح، و كارهای قابل تقدیری به انجام رسیده است. مقالهی پیش رو حكایت این امید و آرزو است.
امید است در حد بضاعت علمی اندك از عهدهی این مهم برآئیم.
سمنان – اسماعیل حاجیان
بخش اول:
جاهلیّت از گذشته تا حال
هرگاه از جاهلیت سخن به میان میآید؛ چنین به نظر میرسد كه جاهلیت مربوط به دوران گذشته بوده و امروز در دوران عقلانیت بشر، سخن از آن، سخنی گزاف و خارج از تمدّن است. امّا با تأمّل در مفهوم جاهلیّت و آنچه كه بر بشر امروز میگذرد؛ روشن میشود كه این معضل بزرگ، امروز هم گریبانگیر بشر است.جاهلیت چیست؟ و آیا با همهی تحوّلات علمی و ترقیّات بشر در قرون اخیر، به كارگیری لفظ جاهلیّت در مورد انسان عصر حاضر صحیح است؟
جاهلیّت نخستین(جاهلیّت اولی به تعبیر قرآن) و جاهلیّت نوین ( جاهلیّت ثانی) به چه معنا است؟ و آثار و علائم جاهلیّت دوران ما چیست؟ اینها مسائلی است كه باید مورد بررسی قرار گیرد.
مفهوم جاهلیت
واژهی جاهلیت از ریشهی جهل است، لیكن از كتب لغت برمیآید كه مراد از آن تنها نادانی نیست. بلكه حماقت، سفاهت و بیخردی را نیز شامل میشود.بدین ترتیب جاهلیت دورانی است كه زندگی مردم از ارزشهای معقول، اصولی، منطقی، و باورهای صحیح و امیدوار كننده تهی باشد.
واژهی جاهلیت، نخستین بار بوسیلهی قرآن، و در خصوص زندگی مردمان قبل از بعثت به كار رفته است. اما با توجه به استفاده از تعبیر جاهلیت اولی در قرآن در مورد جاهلیت عرب، بعید است بتوان جاهلیت را نام زمان،مردم، قبیله، یا گروهی خاص دانست.(1)
جاهلیت از دیدگاه قرآن و روایات
چنانكه اشاره شد قرآن و روایات راجع به جاهلیت، تعاریفی دارند كه توجه به آن، بسیاری از حقایق را روشن میسازد.خداوند در قرآن میفرماید:
(اذ جعل الذین كفروا فی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة)؛ آنگاه كه كافران در دلهای خود تعصب (آنهم) تعصب جاهلی قرار دادهاند. (2)
حمیّت از ماده حمّی به معنای حرارت است. و سپس در معنای غضب، و بعد از آن در معنای نخوت و تعصب آمیخته با غضب به كار رفته است. علی(علیهالسلام) در خطبهی قاصعه بارها روی این معنا تكیه كرده است. و در مذمت ابلیس كه پیشوای مستكبران بود میفرماید:
صدقه به ابناء الحمیه و اخوان العصبیه و فرسان الكبر و الجاهلیه؛ او را فرزندان نخوت و حمیّت و برادران عصبیت، و سواران بر مركب كبر و جهالت تصدیق كردند.
و در جای دیگر – در همین خطبه- به هنگامی كه مردم را از تعصبات جاهلیت بر حذر میدارد؛ میفرماید:
شرارههای تعصب و كینههای جاهلی را كه در قلب دارید خاموش سازید، كه این نخوت و حمیت و تعصب ناروا در میان مسلمانان، از القائات و نخوتها وسوسههای شیطان است. (3)
در حدیثی از امام علیبن الحسین(علیهالسلام) آمده كه وقتی از حضرت دربارهی عصبیت سؤال كردند؛ فرمود:
تعصبی كه موجب گناه است اینست كه انسان بدان قوم خود را از نیكان قوم دیگر برتر بشمرد. ولی دوست داشتن قوم خود، تعصب نیست. تعصب آن است كه آنها را در ظلم یاری كند. (4)
قرآن در بیان داستان شب بعد از جنگ احد و احتمال خطر حملهی مشركین به مدینه، و ترس انسانهای منافق و ضعیف الایمان میفرماید:
( ثم انزل علیكم من بعد الغم امنه نعاسا یغشی طائفه منكم و طائفه قد اهمتهم انفسهم یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیة)؛ سپس خداوند بعد از آن اندوه، آرامشی به صورت خواب سبكی بر شما فرو فرستاد كه گروهی از شما را فرا گرفت. گروهی تنها در فكر جان خود بودند و دربارهی خدا، گمانهای ناروا همچون گمانهای دوران جاهلیت میبردند.(5)
آنها در مورد خدا گمانهای نادرست همچون گمانهای دوران جاهلیت و قبل از اسلام داشتند، و در افكار خود احتمال دروغ بودن وعدههای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را میدادند و به یكدیگر و یا به خویشتن میگفتند: آیا ممكن است با این وضع دلخراشی كه میبینیم پیروزی نصیب ما بشود. یعنی بسیار بعید و غیرممكن است. قرآن در جواب آنها میگوید: بگو همه امور برای خداست.(6)
قرآن در پیام دیگری اشاره میفرماید:
( افحكم الجاهلیة یبغون و من احسن من الله حكما لقوم یوقنون)؛ آیا خواستار حكم جاهلیتاند؟ برای مردمی كه یقین دارند داوری هیچكس از خدا بهتر نیست.(7)
در كتاب كافی از علی(علیهالسلام) نقل شده است كه فرمودند:
الحكم حكمان، حكم الله و حكم الجاهلیة فمن أخطأ حكم الله حكم بحكم الجاهلیة؛ حكم دوگونه بیشتر نیست یا حكم خداست یا حكم جاهلیت، و هر كس حكم خدا را رها كند به حكم جاهلیت تن در داده است.(8)
از اینجا روشن میشود مسلمانانی كه با داشتن احكام آسمانی به دنبال قوانین ساختگی باطل دیگر افتادهاند؛ در حقیقت در مسیر جاهلیت گام نهادهاند.(9)
حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید:
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از مراسم حج به طرف مدینه حركت فرمودند، در بین راه ماجرای غدیرخم وخطبهی آن حضرت مطرح شد. پیامبر در آن خطبهی معروف فرمودند: به خدا قسم خداوند به انبیاء و رسولان در مورد من بشارت داده، من آخرین انبیاء و رسولانم، و من حجت خدا بر همهی مخلوقات آسمانها و زمینم. هر كس در این موضوع شك كند كافر است،آن هم كفر جاهلیت اول، و كسی كه در این گفتارم تردید كند در همه چیز تردید كرده، و تردیدكننده در آن در آتش جهنم است.(10)
حارثبن مغیره میگوید به امام صادق(علیهالسلام) عرض كردم: آیا پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند: كسی كه بمیرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؟ حضرت فرمودند: آری. پرسیدم آیا جاهلیت جاهلان و سفهاء، یا جاهلیتی كه امامش را نشناخته؟ حضرت فرمودند: جاهلیت كفر و نفاق و گمراهی. (11)
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نگاهی به حضرت علی(علیهالسلام) نموده و آنگاه فرمودند:
یا علی من ابغضك اماته الله میتة جاهلیة و حاسبه بما عمل یوم القیامة؛ ای علی، كسی كه دشمن تو باشد؛ خداوند او را به مرگ جاهلیت میمیراند، و بر اساس آنچه عمل كرده در روز قیامت با او رفتار میشود. (12)
از رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده كه فرمودند:
من انكر القائم من ولدی فی زمان غیبته مات میتة جاهلیة؛ كسی كه منكر قائم از فرزندان من در زمان غیبتش بشود به مرگ جاهلیت میمیرد.(13)
در دعای غیبت امام زمان(عجلالله تعالیفرجه الشریف) بعد از درخواست معرفت خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام و حجت خدا؛ از خداوند طلب میكنیم:
اللهم لا تمتنی میتة جاهلیة؛ و لا تزغ قلبی بعد اذ هدیتنی؛ خدایا مرا به مرگ جاهلیت نمیران، و قلبم را پس از هدایت منحرف مساز.(14)
مقصود از مرگ جاهلیت در این دعا؛ عدم معرفت امام زمان(عجلالله تعالیفرجه الشریف) است.
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید:
من شرب مسكرا لم تقبل منه صلاته اربعین یوما. فان مات فی الاربعین مات میتة جاهلیة و ان تاب تابالله علیه؛ كسی كه شراب بنوشد، چهل شبانه روز نمازش پذیرفته نیست، و اگر در این چهل روز بمیرد به مرگ جاهلیت مرده، ولی اگر توبه كند خداوند توبهاش را میپذیرد.(15)
از مجموع آیات و روایاتی كه در این باب ذكر شد میتوان مصادیق جاهلیت را در موارد زیر خلاصه نمود:
1- حكم و حكومت ناحق، رفتار خلاف قانون الهی و مبتنی بر هوی و هوس و رویگردانی از دستورات الهی.
2- بیتوجهی به وعدههای الهی و بد اندیشی دربارهی افعال خداوند.
3- پایفشردن بر خواستههای نابهجا، تعصب و جانبداری بیدلیل از عقاید و اندیشههای باطل.
4- نژادپرستی و برتری قوم و قبیله بدون دلیل منطقی ( حمیّت جاهلت).
5- فساد اخلاقی و شراب و قمار، و جنگ و غارتگری.
6- عدم پذیرش رهبری صالح و معصوم، و بیتوجهی به احكام الهی.
جاهلیت نخستین
قرآن در سورهی احزاب، خطاب به زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جاهلیت نخستین را اینگونه بیان میفرماید:(و قرن فی بیوتكن و لا تبرجن تبرج جاهلیة الاولی)؛ در خانههایتان بمانید و مانند جاهلیت اولی تبرّج(آشكار كردن بدن و زینت) نداشته باشید.(16)
اما اینكه منظور از جاهلیت اولی چیست؛ ظاهرا همان جاهلیتی است كه مقارن عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده، و به طوری كه در تواریخ آمده در آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنبالهی روسریهای خود را به پشتسر میانداختند به طوری كه گلو و قسمتی از سینه و گردنبند و گوشوارههای آنان نمایان بود. به هر حال این تعبیر نشان میدهد كه جاهلیت دیگری همچون جاهلیت عرب در پیش است كه ما امروز در عصر خود آثار این پیشگوئی قرآن را در دنیای متمدن مادی میبینیم.(17)
جمعی از مفسران در تفسیر الجاهلیة الاولی – در آیات مورد بحث- گرفتار شك و تردید شدهاند . گویی نتوانستهاند باور كنند كه بعد از ظهور اسلام، نوع دیگر جاهلیت در جهان پا به عرصهی وجود خواهد گذاشت كه جاهلیت عرب قبل از اسلام در مقابل آن، موضوع كم اهمیتی خواهد بود.
امروز این امر برای ما كه شاهد مظاهر جاهلیت قرن بیست و یكم هستیم؛ كاملاً حل شده است و باید آن را به حساب یكی از پیشگوئیهای اعجازآمیز قرآن مجید بگذاریم. اگر عرب در عصر جاهلیت اولی، تنها جنگ و غارتگری داشت؛ در جاهلیت دوران ما، جنگهای جهانی رخ میدهد كه میلیونها نفر در آن قربانی، و بیش از آن معلول و ناقص میشوند.
اگر در جاهلیت عرب، زنان تبرّج به زینت میكردند؛ در دوران ما كلوپهای برهنگان دایر است،و اگر در جاهلیت عرب، زنان آلودهی ذوات الاعلام بودند؛ در جاهلیت امروز، نشریات و سایتهای اینترنتی ویژهی آنها فعال است، و گروههائی مانند گروههای خونآشام به وجود میآیند.
جاهلیت قبل از اسلام
پیرامون جاهلیت عرب قبل از اسلام (جاهلیت اولی) در كتب تاریخ، مسائل زیادی مطرح شده است كه – برای روشنتر شدن مفهوم جاهلیت- به بعضی از آنها اشاره مینمائیم.1- از نظر امام علی(علیهالسلام) لجاجت در برابر حق، حمیّت و تعصب بیجا و شیطانی، خودپسندی و غرور، عدم اندیشه و تفقّه در دین، به كار نبردن گوهر خرد در خداشناسی، میراثدار فرهنگ منحط گذشته بودن، و از پیشوایان ستمگر پیروی نمودن از نمودهای جاهلیت است.
امام در خطبهای درباره حالات و ویژگیهای مردمان دوران جاهلیت در آستانهی بعثت پیامبر، میفرماید:
در آن دوران، ملتها در خوابی عمیق فرورفته بودند. فتنه و فساد در مجرای به راه انداختن هرج و مرج، جهان را فرا گرفته بود. كارهای خلاف، میان مردم منتشر شده و امور زندگی از هم گسیخته بود. آتش جنگها زبانه میكشید. دنیا بینور و پر از نیرنگ گشته بود. برگهای درخت زندگی به زردی گراییده، از ثمرهی زندگی خبری نبود. میوهی دنیای آن روز فتنه، و غذایش مردار بود. در درون، وحشت و اضطراب، و در بیرون شمشیر حكومت میكرد.(18)
به نظر میرسد علی(علیهالسلام) همهی دنیای قبل از اسلام را غرق در جاهلیت میدیدند.
2- حضرت در نهجالبلاغه در مورد هنگامهی بعثت میفرماید:
او را در زمانی فرستاد كه مردم در حیرت و گمراهی سرگردان بودند، و در فتنه و جهل و فساد غوطهور. هوا و هوسهای سركش، آنها را به سوی خود جذب كرده، و تكبر و خودخواهی،آنها را از جادهی حق دور ساخته بود. جهل و نادانی، آنها را سبك مغز بار آورده، و در كارهای خود مضطرب و حیران ساخته و به آن ( جهل و نادانی) مبتلا گشته بودند.(19)
3- از حضرت در توصیه بنیامیه- كه ادامهدهندهی جاهلیت اولی بودند – نقل شده:
فتنه، آشوب، فساد و تباهگریهای بنیامیه با چهرههای بس زشت و رعبانگیز و گروه به گروه كه متصف به جاهلیتاند؛ بر شما وارد میشود. نه دلیل هدایتی در آنها وجود دارد و نه نشانی كه برای هدایت دیده شود. (20)
و در خطبهی دیگر در توصیف آنها میفرماید:
زیرا آنان پیشتازان تكبر، پایههای تعصب، و تكیهگاههای اركان فتنه و شمشیرها، فخركنندگان جاهلی با افتخار به نسب و نژاد میباشند. (21)
4- از موارد قابل توجه در جاهلیت عرب، نوع روابط خانوادگی وانواع ازدواجهای رایج در میان آنها بوده. به عنوان نمونه میتوان موارد ذیل را نام برد:
الف) نكاح مقت: پس از فوت پدر، پسر بزرگ پارچه به روی همسر پدرش – به شرطی كه مادرش نباشد- میانداخت و با او ازدواج میكرد. و یا او را به دیگری میداد و مهریه میگرفت.
ب) نكاح جمع: كنیزگان خود را وادار به زنا با دیگران میكردند و پول میگرفتند.
ج) نكاح بدل: معاوضه همسر با كسی كه از همسر او خوشش میآمد(تعویضی).
د) نكاح ضماد: ازدواج چند مرد با یك زن. در این ازدواج فرزند مال كسی بود كه به وی شبیه باشد ( كه به نام نكاح رهط هم نامیده شده است).
ه) نكاح استبضاعی: شخصی همسر خود را در اختیار مردی كه از شجاعت و یا صفت پسندیدهی دیگری برخوردار بود قرار میداد تا از او صاحب فرزند شجاع شود.
و) نكاح دستهجمعی: ازدواج گروهی از مردان با گروهی از زنان به طور آزاد(22)
5- از معروفترین رسوم زشت اعراب جاهلی، زنده به گوركردن دختران در بعضی از قبایل بود كه قرآن به آن اشاره میفرماید.
هرگاه به یكی از آنها بشارت دهند دختری نصیب تو شده؛ صورتش از فرط ناراحتی سیاه میشود و مملو از خشم میگردد. از قوم و قبیلهی خود به خاطر بشارت بدی كه به او داده شده متواری میگردد، و نمیداند آیا او را با قبول ننگ نگه دارد یا در خاك پنهانش كند. چه بد حكمی میكنند. (23)
در زمینهی زنده به گوركردن دختران، وقایع وحشتناكی در جامعهی عرب قبل از اسلام رخ داده كه در تواریخ به تفصیل آمده است.
بدین ترتیب میتوان بر مصادیق جاهلیت؛ تبرّج و برهنگی، تكبر و خودخواهی،نابودكردن ارزش زن و انسان، وحشت و اضطراب، و جنگ و خونریزی را افزود.
ادامه دارد.
پینوشتها:
1. تاریخ تحلیلی اسلام، صفحه 38.
2. فتح/ 26.
3. تفسیر نمونه، جلد 22، صفحه 100.
4. نورالثقلین، جلد 5، صفحه 73.
5. آل عمران/ 154.
6. تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 133.
7. مائده/ آیه 50.
8. تفسیر نورالثقلین، در تفسیر آیه 50 مائده.
9. تفسیر نمونه، جلد 4، صفحه 406.
10. مستدرك وسایل الشیعه، جلد 18، صفحه 184.
11. كافی، جلد 1، صفحه 377.
12. بحارالانوار، جلد 39، صفحه 265.
13. بحارالانوار، جلد 56، صفحه 73.
14. مفاتیحالجنان، صفحه 1082.
15. فروع كافی، جلد6، صفحه 400.
16. احزاب/ آیه33.
17. تفسیر نمونه، جلد 17، صفحه 290.
18. تاریخ تحلیلی اسلام، صفحه 38.
19. نهجالبلاغه، خطبه95.
20. همان، خطبه 288.
21. نهجالبلاغه، خطبه93.
22. نظام حقوق زن در اسلام، صفحه 287.
23. سوره نحل/ آیات58 و 59.