منبع: ماهنامه موعود
اشاره:
پیامبر اعظم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) مجموعة تکاملیافتة فضائل همة انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ و درخشانترین کهکشان عالم وجود است که هزاران منظومه و خورشید درخشان فضیلت و کرامت را در خود جای داده است. علم توأم با اخلاق، حکومت همراه با حکمت، عبادت همراه با خدمت به خلق، جهاد توأم با رحمت، عزت همراه با فروتنی، روزآمدی توأم با دوراندیشی و صداقت با مردم در عین پیچیدگیهای سیاسی از ویژگیهای بارز پیامبر اکرم(ص) است.1جلوة آشکار و مظهر اسمای خداوندی، نمونة انسان کامل و سرآمد تمام پیامبران و ختم رسل است.
احادیث بسیاری از چنین شخصیتی وجود دارد که به بیان اسامی و ویژگیهای اهل بیت گرامیاش میپردازد. هنگامی که میخواهد از کسی صحبت کند که او را همنام خود معرفی میکند2 میفرماید:
آگاه باشید که هر کس (از پیامبران و امامان) پیش از او، نوید آمدنش را دادهاند، آگاه باشید که او برگزیدة و انتخابشدة خداوند است، آگاه باشید که او آنچه بگوید از پروردگارش میگوید و هشداردهنده به امر ایمان است.3 و مردم را به یاری، اطاعت و پیروی از او فرا میخواند. همانی که خداوند متعال تمام معجزات انبیاء و اوصیاء(ع) را به دست مبارکش جاری میسازد.4
پیامبر رحمت و رأفت بیاناتی دربارة شأن، مقام و منزلت حضرت مهدی(ع) در پیشگاه خداوندگار بزرگ دارند که به اجمال به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
حضرت مهدی(علیه السلام) یکی از هفت آقای اهل بهشت
پیامبر اکرم(ص) شأن و منزلت فرزندش مهدی(ع) را در بهشت اینگونه میداند:ما، سروران اهل بهشت از فرزندان عبدالمطلب هستیم، من، حمزه(ع)، علی(ع)، جعفر(ع)، حسن و حسین(ع) و مهدی(ع).5
ابن ابیالحدید طی حدیث مرسلی آنها را سروران روز قیامت و آقایان اهل دنیا میداند.6
بهشت مشتاق حضرت مهدی(ع)
بهای انسانها چیزی جز بهشت نیست، به فرمودة حضرت امیرالمؤمنین(ع) نباید خود را به چیزی کمتر از بهشت فروخت،7حال با اینهمه اگر بهشت مشتاق کسی باشد چگونه است؟ حضرت رسول اکرم(ص) بهشت را مشتاق درک وجود حضرت مهدی(ع) میداند:
بهشت مشتاق چهار نفر از اهل بیت من است، خداوند آنها را دوست میدارد و مرا امر کرده است تا آنها را دوست بدارم، علیبن ابیطالب(ع)، حسن و حسین(ع) و مهدی(ع) که عیسیبن مریم(ع) پشت سر او نماز میخواند.8
حضرت مهدی(ع) طاووس بهشتیان
از آنجا که طاووس زیباترین مخلوقات است، هر آنچه را میخواهند به زیبایی و جمال متصّف کنند از آن با طاووس نام میبرند، بهشتیان زیبارویانند و برترین آنها از نظر جمال حضرت مهدی(ع) است. چرا که پیامبر فرمودند:مهدی(ع) طاووس اهل بهشت است.9
جزای پیروی و نافرمانی از آن حضرتپیروی از حضرت مهدی(ع) سبب نجات و نافرمانی از امر آن حضرت سبب هلاکت، اطاعت وی اطاعت خداوند و نافرمانی وی نافرمانی خداوند است.
در زیارت آل یاسین آمده است: ای مولای من (اقرار میکنم) کسی که با تو مخالفت کند، شقی و بدبخت است و خوشبخت و سعادتمند کسی است که از تو فرمان ببرد و مطیع تو باشد.10 اینگونه است که اطاعت از امام مهدی(ع) مایة نجات و سرباز زنی از فرامین او مایة هلاکت است. دراینباره پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:
قائم(ع) از فرزندان من است، نام او نام من و کنیه او کنیه من است، شکل او شکل من و سنت او سنت من است، مردم را بر دین و آئین من به پا میدارد و آنها را به سوی کتاب پروردگارم فرا میخواند. کسی که او را اطاعت کند مرا اطاعت کرده است و کسی که او را نافرمانی کند، از من نافرمانی کرده است. کسی که در دوران غیبت منکر او باشد مرا انکار کرده است و کسی که او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است و همچنین کسی که او را تصدیق کند مرا تصدیق کرده است. من از تکذیبکنندگانم دربارة امر او و انکارکنندگان گفتارم دربارة او و گمراهان امتم از راه او، به خدا شکایت میکنم، آنهایی که ظلم کردهاند به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاه و محل انتقامی بازخواهندگشت.11
خضوع و تواضع حضرت در برابر خداوند
پیامبر اکرم(ص) فروتنی و خشوع حضرت مهدی(ع) را در برابر پیشگاه ربوبی خداوند اینگونه مثال میزنند:حضرت مهدی(ع) نسبت به خداوند خاشع و خاضع است، مانند خشوع و خضوع باز شکاری که هنگام پرواز، بالهای خود را فرو میخواباند.12
حضرت مهدی(ع) جانشین خداوند
رسول اکرم(ص) میفرمایند:حضرت مهدی ظهور میکند در حالیکه در بالای سر او ابری است که ملکی بر آن سوار است و فریاد میزند که: این مهدی(ع) جانشین خداوند است از او پیروی کنید.13
حضرت مهدی عبد صادقی که به سبب او خداوند، بندگانش را میبخشد
رسول اکرم(ص) فرمودند:آن هنگام که به آسمان هفتم عروج کردم و از آنجا به سدرةالمنتهی و سپس به حجابهای نورانی رسیدم، پروردگارم ـ جلجلاله ـ ندایم کرد که: ای محمد! تو بندة من و من پروردگار تو هستم. همانا تو را بنده، حبیب، رسول و پیامبر قرار دادم و برادرت علی(ع) را جانشین تو، همانا علی(ع) حجت بر بندگان من است و امام و رهبری برای مخلوقاتم. به واسطة او دوستدارانم از دشمنانم بازشناخته میشوند و به وسیلة اوست که حزب من از حزب شیطان شناخته میشود. به خاطر اوست که دینم برپا شده است و حدود و احکام دینم حفظ و اجرا میشود. به خاطر او و تو و فرزندان توست که بندگانم را میبخشم و به واسطة قائم(ع) فزندان توست که با تسبیح، تهلیل، تقدیس و تکبیر و تمجیدم زمین را میسازم و آباد میکنم، به واسطة اوست که زمین را از دشمنانم پاک کرده و دوستدارانم را وارث زمین میگردانم. به خاطر اوست که کلمة کسانی که کفر ورزیدند را پست قرار داده و کلمة خود را برترین میسازم. با علم و احاطة خود، به خاطر او و به واسطة اوست که بندگانم را زنده میسازم و شهرهایم را احیا میکنم. به سبب اوست که به تدبیر و مشیت من گنجها و ذخایر آشکار میسازم و فقط به خاطر اوست که به ارادهام اسرار و پنهانیها را آشکار میسازم و آن را به ملائکه میسپارم تا تأیید کنندة اجرای فرمانهایم و اعلان دینم باشد. او (مهدی(ع)) به حقیقت ولیّ (آیین) من است و مهدی(ع) صدیقترین بندگانم است.14
به حقیقت منزلت و مقامی بس عظیم در پیشگاه مقام ربوبی خداوندگار دارد که خداوند به واسطة او و پدران گرامیاش باران را بر بندگانش فرو میفرستد و به واسطة وجود آنان است که آسمان نگاه داشته شده است و بر زمین نمیافتد.15
برای ظهورش دعا کنیم و مشتاقانه منتظرش باشیم که حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز پس از توصیف کمالات حضرتش آهی کشیدند و با دست، اشاره به سینة خود کرده و فرمودند: «چقدر مشتاق دیدار اویم.»16
پینوشتها:
1. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در حریم مطهر رضوی(ع)، 1/1/85.
2. صدوق، محمدبن علیبن بابویه، کمالالدین و تمامالنعمة، ج2، ص411؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج51، ص73.
3. مجلسی، همان، ج37، صص213 ـ 211.
4. حر عاملی، محمدبن حسن، إثبات الهداة، ج3، ص700؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخبالأثر، ص312.
5. الغیبة، ص113؛ صدوق، محمدبن علیبن بابویه، امالی، ص384؛ حر عاملی، همان، ص312.
6. ابن ابیالحدید، ج7، ص64.
7. نهجالبلاغه، نامة 456.
8. حر عاملی، همان، ج43، ص304؛ أربیلی، کشفالنعمة، ج1، ص52؛ حر عاملی، همان، ج3، ص552.
9. مجلسی، همان، ج2، ص694؛ أربیلی، همان، ج3، ص271؛ صافی گلپایگانی، همان، ص147.
10. یا مولای، شقی من خالفکم و سعد من أطاعکم.
11. صدوق، همان، ج2، ص411؛ مجلسی، همان، ج51، ص73؛ حر عاملی، همان، ج3، ص482.
12. عقد الدّرر، ص38.
13. مجلسی، همان، ج51، ص81؛ حیلة الأبرار، ج2، ص716؛ صافی گلپایگانی، همان، ص147.
14. مجلسی، همان، ج18، ص341؛ صدوقی، همان، ص504؛ صافی گلپایگانی، همان، ص167.
15. فرازی از زیارت جامعة کبیره.
16. نعمانی، الغیبه، ص212؛ مجلسی، همان، ج51. ص115؛ حر عاملی، همان، ج3، ص537.