نویسنده : کبری محمدی تکیه
مسجد بابری مسجدی در شهر آجودهیا (آیودهیا) در ایالت اوتارْپرادِش هند که به دست هندوهای افراطی ویران شد. این مسجد در زمان ظهیرالدین محمد بابر (888 ـ937)، مؤسس گورکانیان هند، و به دست میرباقی اصفهانی ، اولین حاکم دست نشاندة بابر در ایالت اوده ، بنا شد. مسجد بابری بر فراز تپه ای در آجودهیا، در نزدیکی فیض آباد و در صدکیلومتری شرق لکهنو، واقع بود و بر سر در ورودی و دو طرف منبر آن کتیبه هایی به شعر فارسی قرار داشت . تاریخ بنای مسجد در کتیبة سر در، 935 و در کتیبة منبر، با عبارت «خیرباقی » (به حساب ابجد، 923) ذکر شده بود (میرزایی ، ص 4).
در زمان تسلط انگلیسیها بر شبه قارة هند و در پی سیاست تفرقه افکنانة حکام انگلیسی به منظور تحکیم تسلط خود بر هندوستان ، مسجد بابری نیز موضوع درگیریهای خونین میان هندوان و مسلمانان در آجودهیا شد و بارها مصائب سیاسی و اجتماعی و کشتار مسلمانان را به همراه داشت . در 1272/1855، نویل ، افسر ارشد انگلیسی ، بدون ارائة سند تاریخی ، در دفتر ثبت احوال حوزة حکومت اوده نوشت که بابر در 935، پس از ورود به آجودهیا و یک هفته اقامت در این محل ، معبدی را که به محل تولّد رام چَنْدَر مشهور بود ویران کرد و بر ویرانة آن مسجدی ساخت که به نام بابر نامگذاری شد (همان به نقل از محمود حسن ، ص 6). به عقیدة هندوها، مسجد بابری بر خرابه های معبد رام بنا شده بود به طوری که در محوطة مسجد و خارج از شبستان ، سکو (چَبوتْرا)ی زادگاه رام و کمی دورتر از آن ، آشپزخانة (رَسوئی ) سیتا، زن رام ، قرار گرفته بود. از 1272/1855 تا 1326 ش / 1947، زمان استقلال هند، بر سر مسجد بابری کشمکشهایی وجود داشت ، اما مسجد همواره در اختیار مسلمانان بود؛ و بارها نیز دعاوی هندوان در دادگاههای مختلف هند دربارة تعلق محل مسجد بابری به معبد «رام جهنم بهومی » رد شده است (رجوع کنید به همان ، ص 6ـ7). مَهَنت رَگوبیرداس دادخواستی به دادگاه فیض آباد نوشت مبنی بر اینکه در بیرون مسجد بابری سکویی وجود دارد که محل تولد «رام جهنم بهومی » است و باید به هندوها واگذار شود و به او اجازه بدهند که سایه بانی بر روی سکو بسازد. اما دادگاه فیض آباد در جواب نه تنها اجازة نصب سایه بان را نداد بلکه شکایت او را نیز قبول نکرد (رجوع کنید به همان ، ص 6).
پس از جدایی پاکستان از هند، در سراسر هند، تبلیغات گسترده ای بر ضد مسلمانان آغاز شد. در اول دی 1328/ 22 دسامبر 1949، عده ای از هندوهای افراطی به رهبری رام داس و با پشتیبانی قاضی فیض آباد، نیمه شب ، بت رام را زیر گنبد میانی مسجد و روبروی محراب نصب کردند، اما مسلمانان با مراجعه به دادگاه و ادارة پلیس ، گزارش واقعه را به ثبت رساندند. دادستان فیض آباد نیز با قفل کردن در مسجد، ورود عموم را به آنجا ممنوع اعلام کرد (همان ، ص 8). ابوالکلام آزاد و مولانا حفیظ الرحمان سیوهاروی و علمای دیگر با نوشتن نامه ای جواهر لعل نهرو، نخست وزیر وقت ، را از واقعه آگاه کردند. سپس سر وزیر ایالت ، به حکم جواهر لعل نهرو، دستور داد که بت را از مسجد بیرون آوردند؛ اما با کارشکنی مسئولان ، این عبادتگاهِ تاریخی تا 1364 ش همچنان بسته ماند. در 12 بهمن همان سال ، در پی شکایت رامش چَندرا، وکیل هندو، و حکم دادگاه فیض آباد، قفل در شکسته شد و مسجد بابری در اختیار هندوها قرار گرفت .
در 1366 ش ، به منظور تشکل مسلمانان برای بازپس گرفتن مسجد، کمیته ای مرکب از سران شیعه و سنی به نام کمیتة اقدام بابری مسجد تشکیل شد. این کمیته ، در اولین سالگرد اشغال مسجد، اعتصاب سراسری و راهپیمایی معترضانة مسلمانان را به این عمل غیراصولی سازمان داد. در 1367 ش ، دولت راجیو گاندی مسئلة مسجد بابری را به دادگاه عالی هند ارجاع داد. دادگاه هم موضوع را به امری ملی تلقی کرد تا مایة اختلاف میان گروههای مذهبی نشود. در 1369 ش ، بیش از یک میلیون تن از هندوهای افراطی وارد آجودهیا شدند و سنگ بنای معبد رام را به دست روحانی معروف خود، رائو دابابا، در نود متری مسجد قرار دادند. در همین سال ، ادوانی ، رهبر حزب افراطی هندو بهارایتاجاناتا (بی .جی .پی )، با به راه انداختن راهپیمایی احساسات هندوان را نسبت به مسئلة مسجد بابری برانگیخت ، و این وقایع به درگیریهای خونین جدیدی میان هندوان و مسلمانان انجامید، چنانکه در دی 1369، سازمان جهانی هندوها اعلام کرد که هندوها به هیچ قیمتی از ادامة عملیات ساختمانی معبد رام دست برنمی دارند (رضوی طوسی ، ص 37). در بهمن /فوریة همان سال ، در پی پیشنهاد دولت مرکزی ، گفتگو میان رهبران هندو و مسلمانان دربارة مسجد بابری آغاز شد، اما در اردیبهشت / مه ، با قتل راجیو گاندی و پیروزی حزب بهارایتاجاناتا در ایالت اوتارپرادش ، کالیان سینگ ، عضو حزب و سر وزیر ایالت ، برای احداث معبد در محل مسجد بابری سوگند خورد. در مرداد 1371، دولت ایالتی با تصرف کلیة زمینهای وقفی اطراف مسجد، به ساختن دیواری پیرامون آن اقدام کرد و دولت رائو، نخست وزیر وقت ، برای بررسی بحران مسجد بابری اجلاس همبستگی ملی را تشکیل داد. اما در 15 آذر 1371، هندوهای افراطی بدون حضور محسوس نیروی انتظامی مسجد را ویران کردند (ایران . وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ص 11ـ12).
پس از تخریب مسجد بابری ، وزیراعظم ایالت اوتارپرادش استعفا کرد و رائو، که مسلمانان او را مسئول کوتاهی در پیشگیری از تخریب مسجد می دانستند آماج انتقادات تندی قرار گرفته بود، دولت و مجلس ایالت اوتارپرادش را برکنار کرد. او سه دولت ایالتی دیگر را که حزب بهاراتاجاناتا در آنها نیز حاکمیت داشت ، یعنی دولتهای هیماچال پرادش ، راجستان و مادیا پرادش را نیز منحل کرد («تحولات مربوط به مسجد بابری »، ص 3).
امواج گستردة داخلی و خارجی برخاسته از تخریب مسجد بابری به دولت ناراسیمها رائو جسارت داد تا مانع فعالیت سازمانهای افراطی هندو شود. او تخریب مسجد بابری را توطئه ای با طرح قبلی دانست و علاوه بر حزب بهاراتاجاناتا، سازمان راشتر یا سویام سواک سنگ (سپاه خدمت ملی )؛ گروه ویشواهندوپاریشاد (سازمان جهانی هندو) و باجرانگ دال ، گروههای قومی گرای هندو را به مدت دوسال غیرقانونی اعلام کرد و به منظور نمایش ایجاد توازن میان احزاب به اصطلاح فرقه ای ، فعالیت دو گروه مسلمان سویام سواک اسلامی (وحدت گذاری اسلامی ) و جماعت اسلامی را نیز ممنوع کرد («بحران دامن گستر در شبه قارة هند»، ص 2/58).
دیوان عالی هند از دولت مرکزی و دولت ایالت اوتارپرادش دربارة بازسازی مسجد بابری و ساختمان معبد رام نظرخواهی کرد و همچنین خواستار آن شد تا مسئولانی که با سهل انگاری موجب تخریب مسجد شده اند تحت پیگرد قانونی قرار گرفته و ساختمان مسجد بی درنگ بازسازی شود (همانجا). دیوان عالی هند با رأی خود از تجدید غلیان احساسات مذهبی جلوگیری کرد و با عنوان کردن دعوای مالکیت زمین مسجد، که میان سازمان وقف سنی و نیرموهی آکارا مطرح بود، اهمیت و اعتبار دعوی را از مسئله ای ملی و سیاسی به اختلاف حقوقی مالکیت خصوصی کاهش داد. حزب بی جی پی و رهبر آن ، کالیان سینگ ، نیز رأی دادگاه ، مبنی بر مجازات یک روز زندان و پرداخت 2000 روپیه ، را پذیرفت . این حکم مجازات صرفاً به آن علت بود که حکومت وقت بهاراتاجاناتا در اوتارپرادش از ساختن پایة معبد رام در زمین مسجد بابری جلوگیری نکرده بود (دستمالچی ، ص 1، 3، 4، 6).
اهمیت واقعة مسجد بابری و درگیریهای خونین میان مسلمانان و هندوها از مرزهای هند فراتر رفت و ابعاد جهانی به خود گرفت . کشورهای اسلامی همچون ایران ، پاکستان ، بنگلادش ، مصر و همچنین سازمان کنفرانس اسلامی ، تعرض به مسجد و اموال مسلمانان و کشتار آنها را محکوم کردند و از دولت هند خواستند تا مسئله را حل و فصل ، و از اماکن مذهبی و جان و مال مسلمانان حفاظت کند (ایران . وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ص 10).
نوازشریف ، نخست وزیر وقت پاکستان ، در موضعگیری رسمی ، از دولت هند خواست که اماکن مقدس اسلامی را کاملاً حراست کند. دولت پاکستان همچنین خواهان طرح مسئله در سازمان ملل متحد و تشکیل اجلاس فوق العادة سازمان کنفرانس اسلامی شد («تخریب مسجد بابری توطئه ای از پیش برنامه ریزی شده »، ص 3/58).
تغییرات ناشی از تخریب مسجد بابری ، بر روند سیاست اقتصادی هند تأثیر نامطلوب گذاشته است که وقفه در اصلاحات اقتصادی دولت ، نخستین پیامد آن است ، تا آنجا که گفته می شود تحولات آجودهیا آرزوی هند را، که تبدیل شدن به بازار اصلی جدیدی برای سرمایه گذاران جهانی است ، برای بیش از ده سال به تأخیر انداخته است . رئیس اتاق بازرگانی هند ـ کلکته ، وی کی لامبا، به وزیر دارایی و رئیس بانک مرکزی هند اظهار داشته که بر اثر تحولات آجودهیا نظام معاملاتی کشور دچار خسارت شده است (صیفی ، ص 5، 8) راتان تاتا (از پارسیان هند)، رئیس تاتا ـ یکی از بزرگترین گروههای بازرگانی هند ـ براین باور است که درگیری میان هندوها و مسلمانان بر تجارت هند تأثیر خواهد گذاشت و آن را کشوری بی ثبات به جهان معرفی خواهد کرد («توقف در اصلاحات اقتصادی دولت هند»، ص 4/58).
پس از واقعة تخریب مسجد بابری ، محور قومی گرایی هندویی از هم فروپاشید و مسئلة احداث معبد رام در محل مسجد تخریب شده به عنوان موضوعی بحث انگیز و حل ناشدنی همچنان میان دولت و هندوهای افراطی باقی ماند، اما بر هویت مذهبی مسلمانان هند، از شمال تا جنوب ، تأثیر مستقیمی گذاشت و انگیزه ای برای بیداری آنها شد تا اختلافهای فرهنگی ، زبانی و منطقه ای خود را کنار بگذارند. عبدالصمد، یکی از رهبران مسلم لیگ هند، می گوید مسلمانان هند، با 000 ، 000 ، 150 تن جمعیت ، نیروی عمده ای به حساب می آیند و پس از هندوها پرجمعیت ترین اقلیت اند. رام ویلاس پاسوان ، معاون حزبی جاناتادال ، نیز معتقد است که دولت هند پس از ناکامی در ممانعت از تخریب مسجد بابری ، که مادة بیست وپنج قانون اساسی حفاظت از آن را تضمین کرده است ، نمی تواند ادعای غیرمذهبی بودن داشته باشد. اگر چه تخریب مسجد، اعتماد مسلمانان را به دولت سست کرد، اما حس جدایی طلبی را در آنها برنینگیخت بلکه به گفتة قاضی سیدشهاب الدین ، عضو مجلس هند و از بنیانگذاران کمیتة اقدام مسجد بابری ، مسلمانان در انتخابات مجلس قانونگذاری ایالتی هند، بویژه در ایلات اوتارپرادش ، فعالانه شرکت جستند و حزب افراطی بهاراتاجاناتا را از صحنه خارج کردند («مسجد بابری و تعهدات دولت هند»، ص 1، 11).
در آبان 1373 دادگاه عالی هند با درخواست هندوها مبنی بر ایجاد معبد در کنار زمین مسجد مخالفت کرد.
منابع تحقیق:
(1) ایران . وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ( گزارش کارشناس هند ) ، پیوست نامة ش 39/74 مورخ 14/1/1374 ادارة کل فرهنگی آسیا و اقیانوسیه ؛
(2) «بحران دامن گستر در شبه قاره هند»، اطلاعات سیاسی اقتصادی ، سال 7، ش 1 و2 (مهرو آبان 1371)؛
(3) «تاکید ولی امر مسلمین بر بازسازی مسجد بابری و استیفای حقوق مسلمانان هند و کشمیر»، جمهوری اسلامی ، سال 15، ش 4144، 1 مهر 1372؛
(4) «تحولات مربوط به مسجد بابری »، بولتن سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران (حیدرآباد) ، ش 6 (مرداد 1372)؛
(5) «تخریب مسجد بابری توطئه ای از پیش برنامه ریزی شده »، اطلاعات سیاسی اقتصادی ، سال 7، ش 1 و2 (مهرو آبان 1371)؛
(6) «توقف در اصلاحات اقتصادی دولت هند، نخستین پیامد تخریب مسجد بابری »، اطلاعات سیاسی اقتصادی ، سال 7، ش 1 و 2 (مهر و آبان 1371)؛
(7) اصغر دستمالچی ، برنده و بازنده از حکم دیوانعالی هند ، دهلی نو: سفارت جمهوری اسلامی ایران ، 1373 ش ؛
(8) رضوی طوسی ، «مسجد بابری ، حکایت ناتمام هند»، مسجد ، سال 1 ، ش 6 (آبان و آذر 1371)؛
(9) قربان صیفی ، گزارش تاثیر تحولات ... مسجد بابری و درگیریهای بمبئی بر اوضاع اقتصادی هند ، تهران : وزارت امور خارجه ، ادارة اول آسیای غربی ، گزارش ش 26985 مورخ 15/1/1372 ش ؛
(10) «مسجد بابری و تعهدات دولت هند»، قدس ، سال 6، 8 آذر 1372؛
محمدمهدی میرزایی ، نگاهی به بابری مسجد ، دهلی نو ( بی تا. )
منبع مقاله :
دانشنامه ی جهان اسلام، زیر نظر سید مصطفی میرسلیم، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، نشر کتاب مرجع، چاپ سوم، 1386