«مروری نقادانه بر دو اثر پژوهشی دانشگاهی در غرب درباره مهدویت»
منبع:سايت انتظار
مقاله حاضر دو اثر علمی دانشگاهی در غرب را که درباره مهدویت نوشته شده مرور کرده و نقادی می کند. این دو اثر را یکی از اساتید ارشد مسلمان شیعه بنام دکتر عبدالعزیز عبدالحسین ساشدینا تحقیق کرده است. اثر اول که برخاسته از پایان نامه دوره دکتری اوست، مطالعه ای جامع درباره عقیده مهدویت به عنوان منجی اسلام است که راهنمایی ارزشمند برای طلاب علوم دینی و اسلامی و دانشجویان تاریخ و سیاست به شمارمی آید و این اعتقاد کلیدی و تکامل آئین آن را در منافع اصیل امامیه بررسی می نماید. اثر دوم بررسی جایگاه رهبری عادل در تشیع در دوران غیبت کبرای آن حضرت می پردازد و نظریه سیاسی اجتماعی شیعه را در این دوران موشکافانه تبیین نموده و آن را در چارچوب ولایت مطلقه فقیه ارائه می دهد و سیر تاریخی موضوع را از آغاز غیبت تا عصر حاضر با توجه به آراء فقهای معاصر و در پرتو تشکیل نظام سیاسی ایران در پی انقلاب اسلامی معاینه می نماید در این مقاله هر دو اثر مورد نقادی قرار گرفته و زمینه را برای ترجمه کامل آن دو فراهم آورده است.
تا حدود سه دهه پیش بیشتر پژوهشها درباره تشیع در جوامع غربی و به دست پژوهشگران مسیحی و یهودی انجام میگرفت و كرسیهای درسی دانشگاهی درباره این موضوع، نیز در این جوامع و در اختیار دانشمندان و استادان آنها بود. یافتههای این گونه پژوهشها نیز از روشهای مكانیسم تاریخی استفاده میكرد و محتوای آنها هم اساسا بر منابع دست دوم تكیه داشت.
در سالهای (1981 و 1988) دو اثر پژوهشی در غرب منتشر شد كه نویسنده هر دو، از مسلمانان شیعه و مقیم غرب است. وی دكتر عبدالعزیز عبدالحسین ساشرینا، نام دارد كه در سال (1942 میلادی) متولد شده و اصالتا از شیعیان اثنی عشری آفریقاست. او تحصیلات دوره كارشناسی خود را در ایران گذرانده، دوره دكترای مطالعات مذهبی را در دانشگاه تورنتوی كانادا سپری كرده و در سال 1976 از پایان نامه خود كه درباره مهدویت میباشد، دفاع كرده است(1). وی به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی آشنایی كامل دارد و سیر پژوهش خود را در این زمینه ادامه داده و نخستین اثر خود را به صورت كتابی بر پایه تحقیقات دوره دكتری خود، منتشر كرده است(2) (كه در این نقد از آن به عنوان «اثر اول» یاد میشود). او پس از آن، طرح پژوهشی دیگری را آغاز میكند و چندین دوره فرصت مطالعاتی را در ایران، عراق و اردن میگذراند كه نتیجه آن به صورت كتاب دیگری منتشر میشود.(3) (در این نقد آن را «اثر دوم» مینامیم.) او مقدمه این اثر را با این فراز از دعای افتتاح پایان میبرد: «اللهم انا نرغب الیك فی دولة كریمه تعزبه الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعاة الی طاعته والقاده الی سبیله و ترزقنا به كرامة الدنیا والاخرة».
وی اثر اول را به فاطمه، همسرش و اثر دوم را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر(عج) (السلطان العادل المنتظر) تقدیم میكند و از دو پسرش علیرضا و محمدرضا كه او را در این پژوهش همراهی كردهاند، سپاسگزاری مینماید.
اثر نخست با نام «منجی اسلامی: اعتقاد به امام مهدی(عج) در تشیع اثنی عشری» در قطع وزیری و در 230 صفحه، با قلم نسبتا ریز منتشر شده و از یك پیشگفتار، شش فصل، یك ضمیمه، یك نمودار و یادداشتها، كتابنامه و فهرست اعلام تشكیل شده است.
فصلهای كتاب به شرح زیر طرح ریزی شده است:
- فصل اول: مقدمه: مهدی (عج)، منجی اسلامی؛
فصل دوم: قائم المهدی، امام منجی دوازدهم؛
فصل سوم: غیبت امام دوازدهم؛
فصل چهارم: امامت امام غایب؛
فصل پنجم: رجعت امام مهدی(عج)؛
فصل ششم: نتیجهگیری؛
ضمیمه: ویژگیهای امام و نظام امامت مستند به كتاب الحجة علامه كلینی؛
فرهنگ اصطلاحات.
نمودار: سلسله امامت در تشیع اثنی عشری و تشیع اسماعیلی.
یادداشتها
اختصارات و كتابنامه انتخابی
نویسنده در پیشگفتار این اثر مینویسد:
«دانشمندان متأخر غربی، در موضوع مهدویت، تقریبا چیزی ننوشتهاند و همین امر انگیزه انجام این پژوهش و نگارش این اثر علمی شد؛ طی پژوهش پایان نامه دوره دكتریام، ضرورت بررسی متون غنی و گسترده در این موضوع را احساس كردم، یافتههای خود را بر علمای دینی عرضه داشتم و با آنها مباحثه كردم، بیآنكه توجه دقیق به مبانی علمی جدید را نادیده انگارم. امری كه مرا به وصول به این هدف آماده كرد همكاری در گسترده و بیدریغ استادها، دانشمندان، دوستان و همكارانی بود كه در تورنتو، مشهد مقدس و نجف اشرف داشتم.»این اثر برای درك تحولات معاصر ایران ـ كه با پیروزی انقلاب اسلامی به تشكیل نظام جمهوری اسلامی انجامید ـ نیز تحولاتی كه در دیگر نواحی جهان اسلام كه شیعه از نیروی اجتماعی و سیاسی برخوردارست، اهمیت زیادی دارد. به طور كلی احادیث اسلامی درباره ظهور مهدی(عج)، رهبر نجاتبخش و هدایتگر الهی كه از نسل پیامبر بزرگ اسلام(ص) است، سخن گفتهاند. در تشیع اعتقاد به مهدی(عج) ستونی است كه تمام بنای روحانی و باطنی دین بر آن استوار است. در این اثر، ساشرینا با این هدف كه عقیده مهدویت جنبه محوری و كلیدی دارد، موضوع را با روش علمی در منابع اصلی امامیه بررسی و تكامل آیینی این ایده را موشكافانه مطالعه میكند. او مفهوم منجی در مذاهب یهودی و مسیحی را با یكدیگر مقایسه كرده و با مفهوم شیعی آن مطالعهای تطبیقی انجام میدهد سپس رابطه بسط یافته آن را بین مسلمانان شیعی و نظامهای سیاسی مقایسه میكند. منابع اصلی وی در بسط نظریههای آئینی مهدویت، بر پایه آثار دانشمندان صدر اول امامیه ـ كه تا زمان غیبت امام(ع) فاصله چندانی نداشته و اندیشههای خود را در زمانی گسترش دادهاند كه در جهان اسلام در اقلیت محض بودهاند ـ بنا شده است.
این اثر با روششناسی مطالعه تاریخ اعتقاد به مهدویت ـ و نه خود اعتقاد به مهدویت ـ موضوع را مورد مطالعه علمی قرار داده است. به همین دلیل: خواننده معتقد و مؤمن باید به این نكته توجه داشته باشد كه نگرش نویسنده به موضوع به عنوان یك پژوهشگر مطرح است نه به عنوان یك معتقد و با شیوه تعقل تاریخی موضوع را بررسی میكند، نه از جنبه اعتقادی. به عبارت دیگر؛ پژوهش او با هدف تهیه تفسیر مطلوبی از چگونگی یك جامعه مذهبی كه تحت نظر جنبههای اجتماعی ـ سیاسی، از اعتقاد به مهدویت حمایت میكند انجام شده است.
نویسنده با تكیه بر تعالیم امامان معصوم(ع) ـ كه یكی از مؤلفههای ایمان را عقلی دانستهاند كه به بصیرت و معرفت دینی میانجامد ـ این پژوهش را به پایان برده است. این روش در آثار بزرگان فقها و علماء شیعه پیشینه داشته است. به عنوان مثال میتوان به رساله «مسئلةالوجیزه فیالغیبه» اثر علی بن حسین معروف به سید مرتضی (متوفی 436 ه .ق) اشاره كرد كه با روش استدلالی درباره طول عمر امام غایب(ع) به بحث پرداخته است. این رساله ارزشمند كه در سال 1955 میلادی در بغداد به چاپ رسیده توسط خود ساشرینا به زبان انگلیسی ترجمه شده است.(4)
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، علاقه به مطالعههای مذهبی را در میان جوانان مسلمان و معتقد در جهان رشد داد تا نه تنها جنبههای اجتماعی و روانی مذهب خود را در جوامع غیر مذهبی غربی، مورد پژوهش قرار دهند، بلكه مذهب خود را به طور كلی بینش و شناخت عمیق بررسی كنند. این امر، باعث شد كه پژوهشهای مذهبی ـ كه محوریت آن بر پایه اعتقاد به مهدویت قرار دارد ـ وارد مرحله جدیدی شود. تدوین این اثر هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی (1357) در مشهد مقدس صورت گرفته در آن زمان، نویسنده برای انجام فرصت مطالعاتی و استفاده از منابع غنی و اصیل اسلامی، در ایران اقامت داشته و تحت تأثیر فضای معنوی و شور و حال ایمان مذهبی آن قرار گرفته است.
این اثر كتاب نامه نسبتا جامعی دارد كه مآخذ آن میتواند دانشمندان، دانشجویان و پژوهشگران را در به دست آوردن اطلاعات بیشتر در زمینه مطالعاتی با موضوع مهدویت، یاری بخشد. هم چنین این اثر یك واژه نامه فنی را به همراه دارد كه مفاهیم و اصطلاحات فنی مرتبط با مهدویت را با تعریف دقیق آئینی، كلامی و فقهی آن ارایه میدهد و خواننده را از مراجعه به آثار متعدد و فرهنگ نامههای گوناگون بینیاز میسازد.
نویسنده در ضمیمه این اثر، با نام «ویژگیهای امام و امامت»، بابهای كتاب الحجة كافی را (بیش از 130 باب) با یك طبقهبندی ابتكاری و علمی، با آوردن عناوین اصلی و فرعی رعایت ترتیب روایتها، این كار وی انگیزه مطالعه عمیقتر را تقویت میكند و مراجعه به منبع اصلی و به علاوه روایتها را آسان میسازد.
در عین حال، در اصل پایان نامه دكتری ساشرینا نكتههایی ذكر شده كه قابل تأمل است و نیاز به نقادی دارد كه در این جا به بررسی آن میپردازیم (مأخذ شماره 1):
ساشرینا اعتقاد دارد (صفحه 137). انتصاب ابوالقاسم حسین ابن روح نوبختی به عنوان سفیر سوم امام دوازهم(ع)، «باید زیر نفوذ عضو برجسته دیگری از خاندان نوبخت، با نام ابوسهل اسماعیل بن علی(5)، صورت گرفته باشد» این نظر، محلی از اعراب ندارد؛ زیرا مدرك زیر ثابت میكنند كه ابن روح بیشتر به دلیل شایستگی، وفاداری و هوشیاری، به سفارت ارتقاء یافته است؛ عدهای از امامیه از ابوسهل نوبختی، علت این كه وی به جای ابن روح به سفارت نرسیده است را جویا شدند و او پاسخ داد:
«آنان ـ امامان(ع) ـ بهتر از هر كس میدانند كه چه كسی را به این سمت برگزینند؛ من آدمی هستم كه با دشمنان رفت و آمد دارم و با ایشان به بحث مینشینم. اگر آن چه را كه ابوالقاسم (ابن روح) درباره امام میداند، میدانستم شاید در حین بحث با دشمنان، میكوشیدم تا دلایلی بنیادی بر وجود امام، ارایه دهم و در نتیجه جای اقامت او را آشكار سازم، ولی اگر ابوالقاسم امام را در زیر جامه خود نیز، پنهان داشته باشد، بدنش را قطعه قطعه كنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد كرد».(6)
ساشرینا در موضوع تقسیم بندی غیبت به دو دوره كوتاه و طولانی، (صفحه 125)، مینویسد: «این نكته توجیهپذیر است كه بگوییم، تقسیم غیبت به كوتاه و طولانی، ابداع فقیهان امامیه است. در تأیید این تقسیمبندی، احادیث یا ابداع، یا تفسیر شدهاند تا وضعیت را آن چنان كه ظاهر شده، با آن تطبیق دهند.»
نظر به ساشرینا از دقت لازم برخوردار نیست؛ زیرا اعتقاد به دو غیبت، پس از رحلت سفیر چهارم (329 هجری قمری) به وجود نیامده، و توسط نعمانی و عالمانی چون: صدوق، خزار، مفید (متوفی 413 هجری قمری) و طوسی (متوفی 460 هجری قمری) كه دنباله رو او بودند، ابداع نشده است. آنان تنها كاری كه كردهاند این است كه تطابق بین دو غیبت امام دوازدهم و احادیثی كه این اتفاق را پیشبینی میكند، تبیین كردهاند.(7) از نقطه نظر تاریخی اخبار زیادی وجود دارد كه نشان میدهد، احادیثی كه درباره غیبت وجود دارند، قبل از سال 329 هـ . ق، یعنی آغاز غیبت كبری، توسط امامیه به كار میرفته است. خوشبختانه، كلینی ـ كه در دوران غیبت صغری میزیست ـ این احادیث را در كتاب كافی آورده است.
ساشرینا درباره كاربرد لقب «مهدی» برای امام دوازدهم(ع)، معتقد است كه (صفحه 83) «...مهدویت امام دوازدهم امامیه، بسط بعدی نظریه امامت امام غایب بود كه عقیده معروف ظهور مهدی و ایجاد عدالت و مساوات در جهان را با غیبت طولانی امام دوازدهم، تركیب میكرد».
او، پس از بررسی كتابهای زیارات ـ كه جزو آثار علامه مجلسی در كتاب بحارالانوار میباشد ـ به این نتیجه رسیده است. بنا به گفته ساشرینا، قدیمیترین این زیارات به سلسله اسناد از شخص امام دوازدهم و در پاسخ نامهای كه عبدالله حمیری (متوفی 290 هجری قمری) به محضر آن حضرت نوشته، روایت میشود. ساشرینا میگوید: (صفحات 87 ـ 86)
«من متن این زیارت را به دقت بررسی كردم؛ هیچ ذكری از عنوان مهدی دیده نمیشود و توسط پیامبر(ص)، امام دوازدهم به عنوان مهدی موعود خطاب نشده است. این نخستین زیارتی است كه در این بخش از كتاب زیارات ذكر شده است».
از نقطه نظر تاریخی، در نظریه ساشرینا چندین نكته وجود دارد كه محل تأمل است.
نخست: بنابه سخنان منسوب به امام باقر(ع) و امام جواد(ع)، همه امامان عنوان قائم داشتهاند؛ بدین معنا كه اجرا و اقامه فرامین الهی به آنها سپرده شده است (كلنا قائمون بامرالله). به علاوه همگی به عنوان مهدی لقب یافتهاند؛ با این مفهوم كه وظیفه ایشان هدایت مردم به سوی دین خدا بوده است (كلنا نهدی الی دین الله)(8). به همین دلیل، در مییابیم كه در كتابهای مربوط به حج یا زیارات، به تمام امامان، «الائمه الراشدون المهدیون» گفته میشود.(9) در نتیجه، امام دوازدهم نیز در این معنا عنوان مهدی را داشته است، گرچه این كلمه معنای كاملاً متفاوتی از لقب قائم مهدی كه به معنی موعود پیامبر(ص) كه قیام به سیف خواهد كرد، دارد.(10)
دوم: در آثار امامیه بین نشانههای ظهور قائم و اقدامهای او پس از ظهور، رابطه ویژهای وجود دارد كه در برگیرنده قیام مهدی(ع) است. از این گونه عبارتها روشن میشود كه امامان(ع) دو عنوان را در مورد یك شخصی به كار میبردهاند؛ حدیثی منسوب به امام صادق(ع)، یگانگی بین دو شخصیت را آشكار میسازد. یكی از پیروان آن حضرت به نام ابوسعید خراسانی میپرسد: «آیا مهدی و قائم یكی هستند؟» حضرت پاسخ میفرماید: «بلی».(11)
ساشرینا درباره نقدی كه یكی از مراجع دینی بر بخشهایی از این اثر او نوشته پاسخ جامع و مفصلی تهیه كرده است. این پاسخ مبتنی بر روششناسی اثر (در 33 صفحه) و برای نگارنده فرستاده شده تا همراه با ترجمه این اثر ـ كه اجازه برگردان آن را صادره درخواست كرده است ـ انجام آن را به فارسی برگردانده شود. این پاسخ، برای درك موقعیت كتاب یاد شده و فهم مطالب آن راه گشای خوبی به شمار میآید.
ترجمه این اثر به زبان فارسی، هم میتواند مورد استفاده پژوهشگران حوزه و دانشگاه قرار گیرد و هم به عنوان یك اثر علمی در این مجامع تدریس شود و هم، برای عموم جامعه كه از سطح تحصیلات متوسط به بالا برخوردار باشند، مفید افتد.
او خود درباره اثر دوم با نام «فرمانروای دادگر در تشیع: ولایت مطلقه فقیه در فقه امامیه» مینویسد:
«... اندیشه پژوهش در این مورد، زمانی به ذهنم خطور كرد كه مشغول نگارش اثر قبلیام درباره منجی اسلامی(2) در مشهد بودم و آن، زمانی بود كه انقلاب اسلامی ایران به اوج خود میرسید (1357). در این شرایط فرصت ناچیزی داشتم كه در بسیاری از بحثهای علمی و عمومی درباره موضوع حكومت اسلامی و ولایت فقیه در دوران غیبت امام دوازدهم(ع) ـ كه بحث روز بود ـ شركت كنم. بنابراین، یك طرح پژوهشی در موضوع فرمانروای عادل (السلطان العادل) در شیعه دوازده امامی، نوشتم و در سال 1983 (63-1362) به ایران بازگشتم تا با عالمان دین به مباحثه بپردازم و از كتابخانههای غنی آستان قدس رضوی در مشهد و دیگر كتابخانهها در قم، تهران و مشهد بهره جویم. سه سال پیش از آن بدین نتیجه رسیدم كه پژوهش كتابخانهای در این موضوع، بیآن كه وارد مباحث عمده، با فقیهان امامیه در ایران شوم، ناقص است. بدین منظور، با بسیاری دانشمندان و اساتید دانشگاههایی كه رشتههای معارف اسلامی و الهیات دارند، مباحثههایی انجام دادم. آن چه در این اثر میآید، یافته تحلیلی این مباحث را بازگو میكند.»
این اثر از یك مقدمه، شش فصل، یك ضمیمه، یك واژه نامه فنی، یادداشتها و كتابنانه انتخابی تشكیل شده است و در 281 صفحه؛ با قلم ریز و در قطع وزیری به چاپ رسیده است. فصلهای كتاب به ترتیب زیر ارایه شدهاند:
- 1ـ نیابت امامان شیعه.
- 2ـ فقیهان شیعه: رهبران امامیه.
- 3ـ نظریه امامت درباره اقتدار سیاسی.
- 4ـ نیابت فقیهان در ولایت قضا.
- 5ـ ولایت مطلقه فقیه.
- 6ـ نتیجهگیری.
ضمیمه: سهم امام و خمس در دوران غیبت.
این اثر، نظریه سیاسی جانشینی و نیابت عام امام عصر(عج) در دوران غیبت كبری را با شیوهای منقّح و علمی و با پژوهشی دانشگاهی كه هم محتوای اصیل آثار و آرای فقیهان را از آغاز غیبت كبری تا عصر حاضر مرور كرده، ارایه میدهد. تشكیل دولت اسلامی، با رهبری آیت الله العظمی امام خمینی(ره)، در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، اوج تفكر شیعی را به وجود حاكم عادل در دوران غیبت ـ كه از منابع فقهی و الهیات كلاسیك نشأت میگرفت ـ باز میتاباند. اعتقاد به ظهور حاكم عادل معصوم و نجات بخش در آخرالزمان، شرایط سیاسی و اجتماعی و اعتقادهای شخصی بعضی از نخبگان، فقها را آماده میسازد تا مسئولیت ناشی از نقش حاكم عادل را به عهده گیرند. این حركت كه بر پایه نظریه ولایت فقیه عادل قرار دارد، به بهترین شكل، نظم عمومی و اجتماعی را بر پایه ارزشهای دینی برقرار میكند. ساشرینا با پژوهشی فراگیر در فقه شیعه و سنی و معارف مذهبی آنان به بررسی آثار هر دو مذهب در كتابخانههای اردن و ایران میپردازد و با دانشمندان و فقهای مطرح و رهبری كننده هر دو جامعه، به بحث مینشیند و اهمیت بنیادگرایی اسلامی مدرن، احیاگری دین و بازتاب آن را در مفهوم ایرانی آن شرح میدهد. او نگاهی كمنظیر به آثار فكری و كاربردی فقه اسلامی میافكند و ارتباط آن را با مفهوم اجتماعی ـ سیاسی جامعه اسلامی مطرح میسازد.این اثر، جامعترین تحلیل بر یك پدیده اسلامی كه از اهمیت حیاتی در زمینه سیاسی ـ اجتماعی،در جهان معاصر برخوردار است، را تهیه و مبانی ولایت فقیه را در آثار فقهاء شیعه مطرح ساخته و گستره و چگونگی تكوین آن را بررسی میكند. این اثر میتواند برای طلاب علوم دینی، دانشجویان الهیات، علوم سیاسی، تاریخ، سیاست خاورمیانه و مطالعات اسلامی و پژوهشگران حوزه و دانشگاهی هم به عنوان كتاب درسی و هم كتاب مرجع مطرح باشد، علاوه بر آن كه برای عموم جامعه كه از سطح دانش متوسط به بالایی برخوردارند، مفید واقع گردد.
گرچه این اثر ادعای جامعیت دارد، ولی از برخی نظریههای فعال در ولایت مطلقه فقیه كه در اوایل قرن چهاردهم هجری مطرح شد و به تشكیل حكومت اسلامی در برههای از زمان و مكان انجامید، غفلت ورزیده است(12). این موضوع را با نویسنده حضوری در میان گذاشتم و خود آن را پذیرفت كه این مطلب را در تكمیل بررسیهای او، در ترجمه فارسی این اثر میتوان بر آن افزود.
حامد آلگارات، استاد دانشگاه كالیفرنیای آمریكا درباره این كتاب مینویسد:
«مسأله ولایت سیاسی و فقهی در دوره غیبت امام دوازدهم(ع) از اهمیت محوری در تشیع برخوردار است. این اثر در موضوع یاد شده، دیدی گسترده و فقهی دارد كه بر پایه نقادی آگاهانه و موشكافانه از منابع اصلی استوار است و نقش عمدهای را در مطالعات شیعی ایفا میكند».
فضل الرحمن، استاد دانشگاه شیكاگو مینویسد:
«این اثر به وضوح و سادگی سبطهای پیچیده در فقه سیاسی شیعه را از آغاز تا عصر حاضر تفسیر میكند كه به فهم روشنی از موقعیت معاصر ایران میانجامد و عطیهای است كه موضوع ولایت سیاسی را به روشنی روز در شیعه مطرح میسازد و به آگاهی دانشجویان میانجامد.»
دكتر ساشرینا سالهاست كه به درجه استادی در بخش مطالعات مذهبی ارتقاء یافته و در دانشگاههای كانادا و آمریكا تدریس و تحقیق میكند وی این دو اثر را در حالی كه سمت استادی مطالعات مذهبی دانشگاه ویرجینای آمریكا را به عهده داشت، منتشر ساخته است.
گرچه همانند هر اثر علمی دیگر، آثار او از نقد علمی مبرّا نیست، ولی تلاش و خدمت این دانشمند شیعی در ارایه این آثار ارزشمند ـ كه ترجمه آنها میتواند برای فارسی زبانان مفید باشد ـ شایسته تقدیر است.
در پایان، باید به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر(عج) عذر تقصیر آورد و سخن استاد سخن سعدی شیرازی را درباره خدای بزرگ كه آیینه تمام نمای او ـ حضرت مهدی(عج) ـ را نیز سزاست، زمزمه كرد و در مطالعه این آثار هم مد نظر داشت:
ای برتر از خیال و گمان و قیاس و وهم از هر چه گفتهاند و شنیدیم و خواندهایم
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم
شیراز ـ شب هجرت حضرت رسول اكرم(ص) (لیلةالمبیت) اول ربیع الاول 1424
دكتر سید محمدتقی آیتاللهی، استاد دانشگاه علوم پزشكی شیراز
پي نوشت
1. Sachedina AA(1979): The Doctorine of "Mahdism in Imami Shiism" .Ph.D.Thesis/University of Toronto, Canada.
2. Sachedina AA(1981): Islamic Messianism: The Idea of the Mahdi in Twelver Shiism. New York: State University of New York Press.
3. Sachedina AA (1988): The Just Ruler in Shiite Islam. The Comprehensive Authority of the Jurist in Imamate Jurisprudence.
New York: Oxford University Press.
4. Sachedina AA (1978): A treatise on Occultation Of the twelfth Imamite Imam, Studia Islamica, 98: 109-124.
5. از رهبران امامیه كه در روزهای آخر عمر سفیر دوم برای تعیین ابوالقاسم به سفارت، حضور داشت.
6. طوسی، محمدبن حسن، الغیبه، ص 255، تبریز، 1322 هجری قمری.
7. همان، ص 110.
8. الكافی، ج 1، ص 307 و 536؛ كمال، ص 263؛ الاحتجاج، طبرسی، ج 2، ص 249-250، اثبات، ص 178-179.
9. من لایحضره الفقیه، صدوق، ج 2، ص 371؛ التهذیب، طوسی، ج 6، ص 114؛ الغیبه، نعمانی، ص 45.
10. بصائرالدرجات، محمد حسن صفار (متوفی 290 هجری قمری)، كتابخانه مركزی، دانشگاه تهران كتاب خطی شماره 657، پاورقی 50 الف؛ الكافی، ج 1، ص 243.
11. الغیبه، محمدبن حسن، طوسی، ص 296، نجف اشرف، 1965 م .
12. آیتاللهی، سید محمدتقی، ولایت فقیه، زیربنای فكری مشروطه مشروعه، سیری در آثار و افكار سیدعبدالحسین لاری، تهران: انتشارات امیركبیر، 1363.