نویسنده: Stacey B.Day
مترجم: حمید سلیمی خلیق
مترجم: حمید سلیمی خلیق
[širo tāširo]
Shiro Tashiro
( در مأخذ ژاپوْنی مشهور است به تاشیروْ شیروْسوكه)
(ت. فرمانداری كاگوْشیما، ژاپوْن، 23 بهمن 1261/ 12 فوریهی 1883؛ و. سینسیناتی، اوْهایوْ، 22 خرداد 1342/ 12 ژوئن 1963)، زیستشیمی.
تاشیروْ، فرزند شیروْبه و آ.تاشیروْ در سال 1280 به ایالات متحد مهاجرت كرد. پس از آنكه در 1288 درجهی لیسانس از دانشگاه شیكاگو گرفت، از سال 1289 تا 1291، كه به گرفتن درجهی دكتری از شیكاگو موفق شد، به عنوان دستیار و همكار در بخش شیمی فیزیوْلوژیك در شیكاگو خدمت كرد. در سالهای 1292- 1293 عضو وابسته در رشتهی شیمی فیزیوْلوژیك، در سالهای 1293-1297 مربّی، و در 1297 استادیار دانشگاه شیكاگو بود. تاشیروْ در 1298 به سمت دانشیار زیستشیمی كالج پزشكی دانشگاه سینسیتانی و معاون بخش خدمات زیستشیمی بیمارستان عمومی سینسیناتی منصوب شد. او برای مطالعه به ژاپوْن برگشت، و در 4 امرداد 1302 دانشگاه كیوْتوْ به مناسبت رسالهای كه او تحت عنوان «تولید دیوْكسید كربوْن از تارهای عصبی در حال استراحت و در حال تحریك شدن؛ روش و دستگاه جدیدی برای اندازه گیری مقادیر بسیار كم دیوْكسید كربوْن» نوشت درجهی دكتری در علوم پزشكی به وی اعطا كرد. تاشیروْ در 1304 در دانشگاه سینسیناتی به سمت استاد كامل منصوب شد. در 1331 بازنشسته شد.
پیهای زندگی علمی تاشیروْ بر توفیق او در اختراع زیست سنج نهاده شد؛ قبل از این اختراع هیچ روشی برای تجزیه و تحلیل مقادیر بسیار كم دیوْكسید كربوْن وجود نداشت. تاشیروْ، با همكاری هـ.ن. مكوْی، دستگاهی ساخت كه میتوانست به وجود مقادیر بسیار كم دیوْكسید كربوْن تا یك ده میلیونم گرم پی ببرد. اصل اساسی دستگاه زیست سنج مبتنی بود بر امكان رسوب مقدار بسیار جزئی دیوْكسید كربوْن به صورت كربوْنات باریوْم بر سطح قطرهی كوچكی از محلول ئیدروْكسید باریوْم. قطرهی ئیدروْكسید باریوْم، وقتی كه در مجاورت هر نمونه از گازِ فاقد دیوْكسید كربوْن قرار گیرد، شفاف باقی میماند؛ ولی زمانی كه بیش از یك اندازهی معین دیوْكسید كربوْن به گاز اضافه شود، رسوبی از كربوْنات ظاهر میشود كه با ذرّه بین قابل تشخیص است. تاشیروْ پی برد كه حدّاقل مقدار دیوْكسید كربوْنی كه رسوب میكند 1× 7-10 گرم است. تاشیروْ با استفاده از زیست سنج توانست نتیجه بگیرد كه بافت زندهی آسیب دیده (بافت عصبی و دانههای خشك) بیش از بافت آسیب ندیده دیوْكسید كربوْن آزاد میكند، در حالی كه بافت مرده هیچ دیوْكسید كربوْنی بیرون نمیدهد. بافت آسیب دیده، هرگاه دیوْكسید كربوْن رها كند، هنوز زنده است.
خدمات تاشیروْ شامل حوزههای متعدد بود: سوخت و ساز در اعصاب؛ تغییر سوخت و ساز در عصب هرگاه به عنوان یك سازواره تلقی شود؛ سوخت و ساز در نموّ بافتها؛ موادّ بیهوش كننده؛ عوامل زیستشیمیایی و فیزیوْلوژیك مؤثر در ایجاد زخم معده؛ خروج ترشحات خون آلود از غدههای اشكی؛ و كوْلینرژیكها [= آنچه دارای فعالیت شیمیایی شبیه به استیل كوْلین یا مقلّدهای آن باشد].
تاشیروْ در 18 آبان 1294 با شیزوكا كاواساكی از هوْنوْلولو ازدواج كرد. وی در مجلات متعدد علمی مقاله مینوشت، و ریاست شعبهی سینسیناتی انجمن سیگماخی، انجمن پژوهش در افتخارات ملی، و انجمن دنیئل دریك را برعهده داشت. جایزهی یادبود ولیعهد ژاپوْن را از فرهنگستان امپراتوری ژاپوْن بدست آورد و عضو انجمنهای متعدد شیمی و زیست شناسی در ایالات متحد، فرانسه و انگلستان بود. تاشیروْ اولین ژاپوْنی بود كه در 1332 در ادارهی مهاجرت و تابعیت سینسیناتی به عنوان شهروند امریكایی پذیرفته شد.
اظهارنظرهای تاشیروْ، تقریباً در تمامی آنچه برعهده گرفته بود، بنیادی بود. كار او در مورد ماهیت تكانهی عصبی و انتشار آن رابطهای تنگاتنگ با اختراع زیست سنج وی داشت. دامنهی مطالعات وی دربارهی نمكهای صفرا از بررسی وجود احتمالی آنها در خون طبیعی تا نقش احتمالی این تركیبات در ایجاد زخم معده گسترده بود. تاشیروْ، با همكاری ن.فوت، كه او نیز از دانشگاه سینسیناتی بود، رسالهی مهمی را كه رینیا كاوامورا دربارهی تیفوس كنهای یا بیماری تسوتسوگاموشی نوشته بود ترجمه كرد (1305).
او و ن.فوت كتاب Studies on Tsutsugamushi Fever را ترجمه كردند، كه به صورت شمارههای مخصوص 1 و 2 مجلهی پزشكی كالج پزشكی دانشگاه سینسیناتی، 4، انتشار یافت (1926).
اطلاعاتی در مورد زندگی و آثارش در روزنامهها بچاپ رسیده است (1927-1963) و در پروندههای كتابخانهی عمومی سینسیناتی و استان همیلتن، سینسیناتی، اوْهایوْ (Enquirer سینسیناتی، 1927، 1943، 1953، 1963؛ Times نیویوْرك، 1932، 1941، 1953؛ Post سینسیناتی، 1945، 1953، 1963)، محفوظ است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Shiro Tashiro
( در مأخذ ژاپوْنی مشهور است به تاشیروْ شیروْسوكه)
(ت. فرمانداری كاگوْشیما، ژاپوْن، 23 بهمن 1261/ 12 فوریهی 1883؛ و. سینسیناتی، اوْهایوْ، 22 خرداد 1342/ 12 ژوئن 1963)، زیستشیمی.
تاشیروْ، فرزند شیروْبه و آ.تاشیروْ در سال 1280 به ایالات متحد مهاجرت كرد. پس از آنكه در 1288 درجهی لیسانس از دانشگاه شیكاگو گرفت، از سال 1289 تا 1291، كه به گرفتن درجهی دكتری از شیكاگو موفق شد، به عنوان دستیار و همكار در بخش شیمی فیزیوْلوژیك در شیكاگو خدمت كرد. در سالهای 1292- 1293 عضو وابسته در رشتهی شیمی فیزیوْلوژیك، در سالهای 1293-1297 مربّی، و در 1297 استادیار دانشگاه شیكاگو بود. تاشیروْ در 1298 به سمت دانشیار زیستشیمی كالج پزشكی دانشگاه سینسیتانی و معاون بخش خدمات زیستشیمی بیمارستان عمومی سینسیناتی منصوب شد. او برای مطالعه به ژاپوْن برگشت، و در 4 امرداد 1302 دانشگاه كیوْتوْ به مناسبت رسالهای كه او تحت عنوان «تولید دیوْكسید كربوْن از تارهای عصبی در حال استراحت و در حال تحریك شدن؛ روش و دستگاه جدیدی برای اندازه گیری مقادیر بسیار كم دیوْكسید كربوْن» نوشت درجهی دكتری در علوم پزشكی به وی اعطا كرد. تاشیروْ در 1304 در دانشگاه سینسیناتی به سمت استاد كامل منصوب شد. در 1331 بازنشسته شد.
پیهای زندگی علمی تاشیروْ بر توفیق او در اختراع زیست سنج نهاده شد؛ قبل از این اختراع هیچ روشی برای تجزیه و تحلیل مقادیر بسیار كم دیوْكسید كربوْن وجود نداشت. تاشیروْ، با همكاری هـ.ن. مكوْی، دستگاهی ساخت كه میتوانست به وجود مقادیر بسیار كم دیوْكسید كربوْن تا یك ده میلیونم گرم پی ببرد. اصل اساسی دستگاه زیست سنج مبتنی بود بر امكان رسوب مقدار بسیار جزئی دیوْكسید كربوْن به صورت كربوْنات باریوْم بر سطح قطرهی كوچكی از محلول ئیدروْكسید باریوْم. قطرهی ئیدروْكسید باریوْم، وقتی كه در مجاورت هر نمونه از گازِ فاقد دیوْكسید كربوْن قرار گیرد، شفاف باقی میماند؛ ولی زمانی كه بیش از یك اندازهی معین دیوْكسید كربوْن به گاز اضافه شود، رسوبی از كربوْنات ظاهر میشود كه با ذرّه بین قابل تشخیص است. تاشیروْ پی برد كه حدّاقل مقدار دیوْكسید كربوْنی كه رسوب میكند 1× 7-10 گرم است. تاشیروْ با استفاده از زیست سنج توانست نتیجه بگیرد كه بافت زندهی آسیب دیده (بافت عصبی و دانههای خشك) بیش از بافت آسیب ندیده دیوْكسید كربوْن آزاد میكند، در حالی كه بافت مرده هیچ دیوْكسید كربوْنی بیرون نمیدهد. بافت آسیب دیده، هرگاه دیوْكسید كربوْن رها كند، هنوز زنده است.
خدمات تاشیروْ شامل حوزههای متعدد بود: سوخت و ساز در اعصاب؛ تغییر سوخت و ساز در عصب هرگاه به عنوان یك سازواره تلقی شود؛ سوخت و ساز در نموّ بافتها؛ موادّ بیهوش كننده؛ عوامل زیستشیمیایی و فیزیوْلوژیك مؤثر در ایجاد زخم معده؛ خروج ترشحات خون آلود از غدههای اشكی؛ و كوْلینرژیكها [= آنچه دارای فعالیت شیمیایی شبیه به استیل كوْلین یا مقلّدهای آن باشد].
تاشیروْ در 18 آبان 1294 با شیزوكا كاواساكی از هوْنوْلولو ازدواج كرد. وی در مجلات متعدد علمی مقاله مینوشت، و ریاست شعبهی سینسیناتی انجمن سیگماخی، انجمن پژوهش در افتخارات ملی، و انجمن دنیئل دریك را برعهده داشت. جایزهی یادبود ولیعهد ژاپوْن را از فرهنگستان امپراتوری ژاپوْن بدست آورد و عضو انجمنهای متعدد شیمی و زیست شناسی در ایالات متحد، فرانسه و انگلستان بود. تاشیروْ اولین ژاپوْنی بود كه در 1332 در ادارهی مهاجرت و تابعیت سینسیناتی به عنوان شهروند امریكایی پذیرفته شد.
اظهارنظرهای تاشیروْ، تقریباً در تمامی آنچه برعهده گرفته بود، بنیادی بود. كار او در مورد ماهیت تكانهی عصبی و انتشار آن رابطهای تنگاتنگ با اختراع زیست سنج وی داشت. دامنهی مطالعات وی دربارهی نمكهای صفرا از بررسی وجود احتمالی آنها در خون طبیعی تا نقش احتمالی این تركیبات در ایجاد زخم معده گسترده بود. تاشیروْ، با همكاری ن.فوت، كه او نیز از دانشگاه سینسیناتی بود، رسالهی مهمی را كه رینیا كاوامورا دربارهی تیفوس كنهای یا بیماری تسوتسوگاموشی نوشته بود ترجمه كرد (1305).
كتابشناسی
یكم. كارهای اصلی.
آثار منتشر شدهی تاشیروْ بدین قرارند: A Chemical Sign of life (شیكاگو، 1917) و مقالات متعددی كه در فاصلهی میان 1914/1293 و 1952/1331 در مجلات مربوط به زیستشیمی و فیزیوْلوژی انتشار یافتهاند، از جمله در JBc,JID,MBUC,PNAS,PASBC,AJPH,BioB,IZPCB و PSBM.او و ن.فوت كتاب Studies on Tsutsugamushi Fever را ترجمه كردند، كه به صورت شمارههای مخصوص 1 و 2 مجلهی پزشكی كالج پزشكی دانشگاه سینسیناتی، 4، انتشار یافت (1926).
دوم. خواندنیهای فرعی..
ظاهراً مطالب مربوط به زندگینامهی این دانشمند بسیار ناقص است. اشارههای فوق العاده كوتاهی در آثار زیرین به تاشیروْ شده است: Nihon Igakuhakase-Roku، ویراستهی مونتوْشی كوْنوما (1954)؛ و Kyoto Diagaku Gakui-Roku 1921-1951 («كتابچهی راهنمای درجات دكتریای كه دانشگاه كیوْتوْ اعطا كرده است»، كیوْتوْ، 1952). نام او در American Men of Science، چاپ دوم (1962) و World Who`s Who in Science فهرست شده است.اطلاعاتی در مورد زندگی و آثارش در روزنامهها بچاپ رسیده است (1927-1963) و در پروندههای كتابخانهی عمومی سینسیناتی و استان همیلتن، سینسیناتی، اوْهایوْ (Enquirer سینسیناتی، 1927، 1943، 1953، 1963؛ Times نیویوْرك، 1932، 1941، 1953؛ Post سینسیناتی، 1945، 1953، 1963)، محفوظ است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول