این معنایی كه حاصل شده است باید بگویم یك عنایتی از خدای تبارك و تعالی به این ملّت شده است، این هدیه خدای تبارك و تعالی را حفظ كنید. این یك هدیه غیبی بود كه به ما داد. این آزادی كه الآن به ما داده است و دست ستمكارها را كوتاه كرده است و این استقلالی كه خدای تبارك و تعالی به ما داده است و دست اجانب را كوتاه كرده است، این برای خاطر آن قدرت ایمان و وحدت كلمه و توجّه به خدای تبارك و تعالی بود كه دست عنایت حق تعالی بر سر این ملّت سایه افكند و این پیروزی حاصل شد. این هدیه خدای تبارك و تعالی را حفظ كنید، حفظ به این است كه همان طوری كه با هم بودید، دلها باهم یكصدا بودند، همان طور از حالا به بعد هم این معنا را حفظ كنید. وقتی كه شما دلهایتان با هم صاف باشد، قلبها یك قلب باشد، دستها دست واحد باشد، دست خدا هم با شماست: یَدُاللهِ مَعَالجَماعه. این دست مبارك الهی كه بر سر شما و عنایت حق تعالی كه بر شما سایه افكند این را قدر بدانید و حفظ كنید. اگر حفظ شد، در همه مراحل پیروزید. (2)
در برخورد با گروههای دیگری كه راجع به ایران می خواهید بحث بكنید، شما خودتان نهضت را میدانید چه بوده است و برای چه بوده است، و مقصد آخری چیست. ایران بعد از آن زحمتها و مرارتها و اختناقها و چپاولگریها و اینها، به جان آمد ملّت ایران و قیام كرد. و صرِف قیام ما را به جایی نمیرساند؛ بلكه قیام چون اسلامی بود و جوانهای ما برای اسلام كوشش كردند و همه مقصدشان اسلام بود و از جان گذشته بودند برای اسلام، از این جهت، با وحدت كلمه و اتّكا به اسلام این نهضت پیشرفت كرد و امید است كه این نهضت باز باقی بماند و وحدت كلمه باقی بماند و پیش برود نهضت تا آخر. (3)
تكلیف همه ما، چه شما بانوان محترم و چه سایر ملّت- همه، بانوان و برادران و خواهران و همه- این است كه در یك همچو مقطعی كه ما واقع شدهایم از تاریخ، كه ما سر دو راهی الآن واقع شدهایم، دو راهی، یكی پیروزی نهایی یكی خدای نخواسته شكست و برگشت به حالهای اوّل، تكلیف همه ملّت این است كه همان طوری كه این نهضت را با وحدت كلمه و وحدت مقصد كه همه مقصدشان اسلام بود، همه با هم فریاد اسلام میزدند، حالا هم همان را حفظ بكنند؛ اجتماعات خودشان را حفظ بكنند؛ مساجد را پر بكنند از جمعیّتها. جاهایی كه اجتماعات عمومی میشود و در جای اجتماعات عمومی، اجتماع بكنند و مطالب را، آن مطالبی كه مقصدشان است و آن اینكه همه احكام اسلام در ایران جاری بشود، اینها را باز در نظر بگیرند. (4)
خداوند انشاءالله همه ما را توفیق بدهد به اینكه این وحدت كلمهای كه موجب عزّت اسلام شد از دست ندهیم. این وحدت كلمه، این قدرت ایمان، توجه به اسلام، شما را به پیروزی تا اینجا رساند. از این به بعد هم با همین قدرت پیش بروید؛ با همین قوّهی اسلامی، با همین وحدت كلمه. توجّه به گرفتاریهای دنیوی خودتان كمتر بكنید؛ توجه به اسلام داشته باشید. توجّه به گرفتاریهایی كه اسلام الآن هم دارد از دست این قشرهایی كه نمیخواهند بگذارند جمهوری اسلامی تحقق پیدا بكند، كوشش میكنند كه جمهوری اسلامی نباشد، شما باید كوشش بكنید در مقابل همه كوششهای آنها، و همان طوری كه با كوشش شما همه قدرتها درهم پیچیده شد و نتوانستند این قدرت شیطانی را نگاه دارند، با قدرت و قوّه و قدرت اسلامی شما، قوّه ایمانی شما انشاءالله از این به بعد هم این راه را ما برویم. (5)
باید همان نهضت به همان طور كه بود، همان كلید پیروزی كه وحدت كلمه و ایمان بود، همان را نگه دارید. وحدت كلمه و ایمان شما را بر این قدرت پیروز كرد. حالا هم توطئههای همه جانبه هست. گرچه این توطئهها خیلی [مسأله] مهمی نیست لكن آشوب میكند؛ اسباب یك آشوب و ناراحتی برای دولت [و] برای ملت هست. باید حالا هم همان نهضت را با همان رمز، با همان كلید پیروزی كه همه با هم بودید و همه هم اسلام را میخواستید، باید این را حفظش كنید. اگر این حفظ شد، شما را تا آخر نقطه پیروزی میرساند. اگر خدای نخواسته وحدت كلمه را از دست بدهید یا مقصدتان غیرمقصد حكومت اسلامی باشد، خوف این است كه دیگر نتوانید قدم بردارید. نتوانستن قدم برداشتن دنبالش این است كه آنها قدمشان را پیش بگذارند. شماها سست بشوید عقبنشینی كنید، آنها یك قدم جلو بگذارند، آنها توطئهها را زیاد كنند. الآن چیزی نیستند لكن ممكن است كه ماها هرچه عقب برویم، آنها جلو بیایند؛ توطئهها زیاد بشود؛ این ریشهها همه با هم مجتمع بشوند. ماها از هم متفرق بشویم، آنها با هم مجتمع بشوند؛ عكس آنی كه با آن پیروزی حاصل شد تحقق پیدا كند. گروههای مختلف با هم مجتمع شدند، همه با هم همصدا شدند، و سدّ را شكستند. حالا كه سدّ را شكستند، باز هم ما یك سدّ دیگری داریم؛ یك كارهای دیگری داریم. (6)
آن سستی بعد از پیروزی و این اختلاف بعد از پیروزی موجب این میشود كه نتواند این فاتح حفظ كند فتح خودش را و آنهایی كه شكست خوردهاند- بسیار این طور اتفاق افتاده- آنهایی كه شكست خوردهاند برای این كه عقده شكست خوردن درشان هست، شروع میكنند به پیوند با هم. از آن طرف شكست خوردهها روی عقدهای كه پیدا كردند بنا میكنند این جزئی جزئیها به هم متصل بشوند و وحدت پیدا بكنند. از این طرف، اینهایی كه فتح كردهاند، برای اینكه عمق مسائل را درست ادراك نكردهاند، شروع میكنند به اینكه استراحت بكنند؛ سستی پیدا میكنند و عمده اختلافات، جدا از هم بشوند. آن وقت كه با هم مجتمع بودند فتح كردند، حالا آنهایی كه شكست خوردند دارند با هم مجتمع می شوند؛ اینهایی كه فتح كردند دارند از هم جدا میشوند؛ نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود كه همان رمزی كه در فتح شما بود در آنها پیدا میشود و همان رمزی كه در شكست آنها بود در شما پیدا می شود. پس ما باید چه بكنیم؟(7)
ما باید دنبال تحكیم وحدت خودمان باشیم. ملّت و دولتمان خیال نكنند كه او دولت است و آن ملّت. همه مال یك كاروان هستیم كه رو به آن عالم میرویم و باید اطاعت خدا بكنیم و با هم باید باشیم. اگر این طور باشد، پیروزی هیچ اشكال ندارد، كه نصیبتان میشود و این پیروزیای است كه خدا میدهد، این نصرتی است كه خدا میدهد، او را ما با جان و دل قبول میكنیم چون هدیه خداست. و اگر خدای نخواسته، این طور نباشد و ما با زور شمشیر فرض كنید و با زور تفنگ پیروز بشویم و پیروزی را از خودمان بدانیم، این پیروزی نیست، این شكست است، حالا شما خیال میكنید پیروزی است اما اگر پرده برداشته بشود، میبینید یك شكست بزرگ است. باید با هم باشید. برای اطاعت خدا كه فرموده است كه باید با هم باشید، وحدت باید داشته باشید، اختلاف نباید داشته باشید. ما باید وحدت داشته باشیم، یعنی حفظ كنیم وحدت را. وحدت هست لكن ادامه می خواهد. ادامه باید بدهیم ما این وحدت را و او این است كه به حرف كسانی كه خدای نخواسته میخواهند تفرقه بیندازند، به حرف آنها گوش ندهیم اصلش. البته در هر جایی هستند اشخاصی كه بخواهند كه فساد بكنند، لكن وقتی یك ملّتی برای خدا وحدت را میخواهد ایجاد كند و واحد باشد با دیگران، این دیگر گوشش به حرف این كسی كه فساد میخواهد بكند، بدهكار نیست. گوش آن آدمی بدهكار است كه در او یك سستی هست در این جهت. در جهت معنویت و الهیت وقتی كه یك سستی باشد، آن وقت آن چیزهایی كه گفته میشود، در انسان تأثیر میكند. (8)
راهبردهای تصریحی:
1- رمز ادامهی نهضت همان رمز پیروزی آن یعنی داشتن وحدت است.
2- حفظ وحدت، اطاعت امر خداست كه فرموده اختلاف نداشته و با هم باشید.
3- حفظ اجتماعات و پر كردن مساجد، از جمله راههای حفظ وحدت است.
4- توجه به مسائل شخصی و گرفتاریها، موجب سستی وحدت در جامعه میشود.
نكات استنباطی:
1- نباید خیال كرد، حالا كه انقلاب به رشد و بالندگی خود رسیده است دیگر نیازی به وحدت و اجتماع ندارد.
2- دشمن برای جلوگیری از ادامهی انقلاب، عزم خود را بر شكستن وحدت ملّت و ایجاد تفرقه جزم كرده است.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج8، ص45.
2. صحیفه امام (ره)، ج8، ص 243.
3. صحیفه امام (ره)، ج8، ص 341.
4. صحیفه امام (ره)، ج8، ص 361.
5. صحیفه امام (ره)، ج8، ص 375.
6. صحیفه امام (ره)، ج8، صص 444 و 445.
7. صحیفه امام (ره)، ج8، ص504.
8. صحیفه امام (ره)، ج19، صص 206 و 207.
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
/م