1-دخالت منسویین در تصدی امور کشور
مخاطب: بازرگان، مهدی
جناب آقای نخست وزیر
لازم است به جمیع وزارتخانهها و ادارات دولتی اخطار نمایید كسانی كه از منسوبین و یا اقربای این جانب هستند و برای توصیه اشخاص و یا نصب و عزل اشخاص به مراكز مربوطه مراجعه میكنند، به هیچ وجه به آنان ترتیب اثر ندهند. منسوبین و نزدیكان مطلقاً حق دخالت در این گونه امور را ندارند. (1)
موضوع: منع از دخالت منسوبین در قضایای تبریز
مخاطب: ملت مسلمان ایران
بسمه تعالی
دفتر و اشخاصی كه در بیرونی هستند و هركس به من ارتباط دارد حق ندارد كه در مسائل روز و قضایای تبریز و غیرها دخالت كند، و حرفی تلفنی یا به غیر آن بزند. در صورت تخلف، مؤاخذه خواهند شد. (2(
راهبرد تصریحی:
1- از نزدیكان و بستگان رهبری در امور اجرایی استفاده نشود.
نكته استنباطی:
1- دولتهای اوایل انقلاب درصدد بودند تا با توجه به محبوبیت والای امام در میان ملت با استفاده از نزدیكان ایشان در مناصب اجرایی و ورود آنان به مسائل حزبی، خطاها و قصورات خویش را بپوشانند كه این امر با هوشیاری حضرت امام (ره) دفع شد.
2-دخالت فرزند امام و منسوبین در امور امام
این جانب هیچ گاه میل نداشته و ندارم كه درباره نزدیكان خود سخنی بگویم یا دفاعی كنم. لكن علاوه بر آنكه در پیشگاه مقدس حق- جل و علا- مقصر و مجرمم و از درگاه متعالش امید عفو و بخشش دارم و تمام سرمایهام اعتراف به تقصیر و عذر از آن است و در نزد مسلمانان و ملت عزیز نیز اعتراف به قصور و تقصیر و از آنان امید عفو و طلب آمرزش دارم، در پیش گروههایی و اشخاصی گناهانی نابخشودنی دارم و احتمال قوی میدهم كه پس از من برای انتقامجویی از من به بعض نزدیكان و دوستانم تهمتها كه من آنها را ناروا میدانم بزنند و به آتشی كه باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند. و اكنون در حیات من گفتگوها و زمزمههایی به گوش میخورد كه احتمال فوق را قویتر می كند. لهذا من احساس وظیفه شرعیه نمودم برای رفع ظلم و تهمت، نظر خود را نزد ملت عزیز اظهار كنم كه از قِبَل من در این خصوص تقصیری نباشد. یكی از آنان كه بیش از همه احتمال انتقامجویی از من درباره او میرود احمد خمینی فرزند این جانب است. این جانب در پیشگاه مقدس حق شهادت میدهم كه از اول انقلاب تاكنون و از پیش از انقلاب در زمانی كه وارد این نحو مسائل سیاسی شده است از او رفتار یا گفتاری كه برخلاف مسیر انقلاب اسلامی ایران باشد ندیدهام و در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانی نموده و در مرحله پیروزی شكوهمند انقلاب مُعین و كمك كار من بوده است و كاری كه برخلاف نظر من است انجام نمیدهد و در امور مربوطه چه در اعلامیهها یا ارشادها بدون مراجعه به من تصرف و دخالتی نمیكند؛ حتی در الفاظ اعلامیهها بدون مراجعه دخالت نمیكند و اگر در امری نظری دارد تذكر میدهد كه تذكراتش نیز صادقانه و برخلاف مسیر انقلاب و مصلحت نیست و من اگر تذكراتش را نپذیرفتم تخلف از قول من نمیكند و من نیز اگر حرفش را صحیح دیدم قبول میكنم و امیدوارم حرف صحیح را از همه كس قبول كنم. (3)
این را عرض بكنم كه من از اولی كه داخل در این باب شدم [اجازه] دخالت به كسی نمیدادم؛ به نزدیكان خودم هم اجازه دخالت هیچ وقت نمیدادم. خودم مستقل بودم در كارهایم. خودم هر كاری را میخواستم میكردم و هر كاری را نمیخواستم نمیكردم؛ و به حَسَب تشخیص خودم و تفكر خودم كارها را انجام میدادم. (4)
راهبردهای تصریحی:
1-حضرت امام (ره) به هیچ كس حتی فرزندشان اجازه دخالت در كارهای خود را نمیدادند.
2-هركس ادعا كند كه امام به واسطه راهنماییها و تدبیر ایشان، تصمیمگیری میكرده است، ادعای غلطی كرده است.
نكته استنباطی:
1- برخلاف اظهارات دشمن كه حاج سید احمد آقا را همه كارهی بیت امام میدانستند، امام بیان میداشتند كه به هیچ كس اجازهی دخالت در امور را نمیدادهاند.پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج17، صص 90 و 91.
2. صحیفه امام (ره)، ج3، صص 498 و 499.
.3 صحیفه امام (ره)، ج6، ص 365.
.4 صحیفه امام (ره)، ج11، ص 364.
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
/م