براي كودك وقت بيشتري بگذاريد

تربيت كودك بدون صرف وقت ممكن نيست. تحقيقات نشان داده است كودكاني كه در كنار خانواده وعده هاي غذايي را ميل مي كنند كمتر مبتلا به افسردگي، بدرفتاري و رفتارهاي نامناسب جنسي خواهند شد. اين كودكان توان مغزي بالاتري دارند و در انجام تكاليف مدرسه موفق ترند.مراقبت كردن از كودك به اندازه صرف وقت براي تربيت او اهميت دارد. براي مراقبت بهتر از كودكان مجبوريم محدوديت هايي را درنظر بگيريم. بيشتر والدين گمان مي كنند گفتن كلمه «نه» براي ايجاد محدوديت به رابطه نزديك آنها با كودكان صدمه مي زند. درحالي كه تنها با ايجاد محدوديت هاست كه مي توان به رشد شخصيت كودك كمك كرد و او را از بسياري از خطرها حفظ نمود.
پنجشنبه، 23 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
براي كودك وقت بيشتري بگذاريد
براي كودك وقت بيشتري بگذاريد
براي كودك وقت بيشتري بگذاريد
نويسنده:مريم قربانزاده
منبع:روزنامه كيهان
تربيت كودك بدون صرف وقت ممكن نيست. تحقيقات نشان داده است كودكاني كه در كنار خانواده وعده هاي غذايي را ميل مي كنند كمتر مبتلا به افسردگي، بدرفتاري و رفتارهاي نامناسب جنسي خواهند شد. اين كودكان توان مغزي بالاتري دارند و در انجام تكاليف مدرسه موفق ترند.مراقبت كردن از كودك به اندازه صرف وقت براي تربيت او اهميت دارد. براي مراقبت بهتر از كودكان مجبوريم محدوديت هايي را درنظر بگيريم. بيشتر والدين گمان مي كنند گفتن كلمه «نه» براي ايجاد محدوديت به رابطه نزديك آنها با كودكان صدمه مي زند. درحالي كه تنها با ايجاد محدوديت هاست كه مي توان به رشد شخصيت كودك كمك كرد و او را از بسياري از خطرها حفظ نمود.

اهميت محدوديت ها

همه ما نيازمند حد و مرزهايي هستيم. بزرگترها هم به اندازه كودكان برخي از كساني كه دوست دارند با كودكان خود صميمي باشند گمان مي كنند ايجاد محدوديت اعتماد متقابل را از بين مي برد و صميميت آنها كمتر خواهد شد. اگرچه اعتماد متقابل يكي از اركان منطقي و عقلاني رابطه والدين با كودك است ولي داشتن حد و مرز در رفتارهاي افراد تناقضي با اين اعتماد ندارد.گاهي ما به عنوان افرادي بالغ سعي مي كنيم در شرايط خطر قرار نگيريم زيرا مطمئن نيستيم كه در آن شرايط بتوانيم از خودمان دفاع كنيم. پس چطور مي توانيم كودكان را به صحنه هاي خطر بفرستيم با اين توجيه كه نشان دهيم به آنها اعتماد داريم. با كودكان صادق باشيد. وقتي براي وارد شدن به محيطي پرخطر به شما مي گويند «آيا به من اعتماد نداري؟»
صادقانه بگوييد: «من حتي زماني كه خودم هم سن تو بودم به خودم اعتماد نداشتم كه بتوانم در چنين محيط پرخطري قدم بگذارم. ورود به بعضي از مكانها كه در سنين بالا مشكلي ايجاد نمي كند در سنين پايين مي تواند خطرناك باشد. وظيفه من به عنوان والد تو اين است كه تو را از موقعيت هاي خطرناك حفظ كنم.»
اين جواب كودك را عصباني مي كند ولي پيام مهم تر دارد:
«شما به اندازه كافي از او مراقبت مي كنيد و تلاش مي كنيد در خط مستقيم حركت كند. براي شما راحت تر خواهدبود كه آنها را به حال خود رها كنيد ولي اين سختي را به جان مي خريد تا از آنها محافظت كنيد.»

كودكان با علم به اين مسائل باز شما را امتحان مي كنند.

تصور اين كه ايجاد محدوديت باعث مي شود كودكان ما را دوست نداشته باشند در ما نسبت به ايجاد محدوديت ها ايجاد شك مي كند. شايد علت اين شك در گذشته زندگي ما باشد.همه ما در درون خود حامل والديني خوب يا بد هستيم. والدين دروني بر احساسات ما تأثير مي گذارند. آنها قدرت فوق العاده اي دارند. اگر در دوران كودكي مادري داشتيد كه صبح زود برمي خاست و براي شما صبحانه اي گرم آماده مي كرد در اين زمان ترغيب مي شويد آنگونه عمل كنيد.
والدين دروني ما باعث مي شوند نسبت به كودكان بخشنده باشيم، سخت گيري نكنيم يا برعكس جدي باشيم و خشن برخورد كنيم. آنها ما را نسبت به محدوديت هاي منطقي نابينا مي كنند.اگر پدر و مادرتان در كودكي به شما محبت نكرده اند ممكن است واكنش شما معكوس باشد و نسبت به فرزندان خود بيش از حد محبت نشان دهيد.خيلي مهم است كه بدانيم درهر زمان به عنوان والدين پنهاني خود با فرزندانمان گفتگو مي كنيم يا به عنوان والدي كه خود انتخاب كرده ايم. چه وقت مشغول ترميم محروميت هاي دوران كودكي خودمان هستيم و چه وقت با بخش بالغ شخصيتمان با آنها گفتگو مي كنيم.خوشبختانه والدين پنهان را مي توان تغيير داد و اثرات آنها را كم كرد. فقط كافي است آنها را بشناسيم و تحت كنترل درآوريم.

شناخت والدين پنهاني

زماني را صرف شناخت والدين دروني خود كنيد. سپس يك والد بهتر باشيد. خاطرات خوب گذشته را به ياد آوريد. خاطراتي كه احساس خوبي را براي شما بوجود آورد. اگر تمام وقت والدين بدي را به خاطر مي آوريد نگران نشويد. اين طور تصور كنيد كه آنها در مرحله اي از زندگي شما بوده اند تا شما امروز بتوانيد والد بهتري باشيد.حال كه ايجاد محدوديت را پذيرفته ايد سعي كنيد قوانيني را درخانه بنا كنيد. در اجراي آنها مداومت داشته باشيد. قوانين وقتي تاثير گذارند كه نتيجه عدم اجراي آنها از ابتدا مشخص باشد. براي عدم اجراي قوانين بايد تنبيه هايي را درنظر بگيريد.شايد يك نوع تنبيه براي تمام سنين مناسب نباشد. مثلا اگر به نوجواني بگوييد به عنوان تنبيه از اتاقش خارج نشود، او حتي از بودن در اتاق لذت مي برد. اين تنبيه فقط مخصوص كودكان زير 7 سال است.گاهي لازم است كاري را كه بطور معمول وظيفه كودك نبوده به او بسپاريد. مثلا جارو كردن اتاق يا شستن ظروف مي تواند نوعي تنبيه باشد.از ايجاد محدوديت هاي شديد بپرهيزيد. وقتي كودك را از تلويزيون، كامپيوتر، تلفن، ضبط و ساير وسايل تفريحي محروم كنيد. ديگر حربه اي در دست نخواهيد داشت.

درهر مرحله فقط يك رفتار را تغيير دهيد.

براي تغيير رفتار كودكان نيازمند طرح برنامه هستيد. اين برنامه دو بخش دارد:
¤ چگونگي صحبت با كودك
¤ مشخص كردن اهداف تغيير رفتار
براي تغيير رفتار در كودكان لازم است به گونه اي با آنها صحبت كنيد كه احساس شرمندگي نكنند. اگر كودك تصور كند شما به همكاري او نياز داريد بهتر همراهي خواهد كرد تا وقتي كه به او دستور بدهيد.
«لازم است با تو صحبت كنم. 5 دقيقه وقت داري؟ من مدتهاست كه به شلوغي خانه فكر مي كنم. به كمك شما نياز دارم. از تو مي خواهم مسئوليت هايي را به عهده بگيري: لباس هاي كثيف را در سبد لباس ها بريز، قفسه هاي كتاب اتاقت را مرتب كن و... مي دانم كه از عهده اين كارها خوب برمي آيي.»
تصميمي بگيريد كه قابل اجرا باشد و بتوانيد در انجام آن مداومت داشته باشيد. اگر به كودك بگوييد به ازاي هر لباس كثيفي كه روي زمين افتاد، يك هفته پول تو جيبي او را قطع خواهيد كرد. اين تصميم درستي نيست زيرا با اولين لباسي كه روي زمين باشد خسارت زيادي به او وارد كرده ايد. براي عادت كردن به مقررات به كودك فرصت دهيد.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.