نویسنده: T. H. Clark
مترجم: حسین دانشفر
مترجم: حسین دانشفر
[Jān wiliәm dāsәn]
John William Dawson
(ت. پیکتو، نوْوا اسکوْشا، کانادا، 21 مهر 1199 / 13 اکتبر 1820؛ و. موْنرئال، کِبِک، کانادا، 28 آبان 1278 / 19 نوامبر 1899)، زمینشناسی.
پدر داسن، جیمز، در فعالیتهای تجارتی شهر پیکتو شهرت داشت. داسن درجهی فوق لیسانس ادبیات و علوم انسانی خود را در 1220 از دانشگاه ادینبرا دریافت کرد و پس از بازگشت به پیکتو مصمم شد که به کار زمینشناسی به طور حرفهای بپردازد. داسن این فرصت را یافت که با چارلز لایل، زمین شناس برجستهی انگلیسی، و ویلیام لوْگن، نخستین رئیس سازمان زمینشناسی کانادا، ملاقات کند؛ به دنبال این آشنایی نوعی دوستی و صمیمیت میان آنان برقرار شد؛ داسن همواره برای این دو دانشمند ارزش و احترام قائل بود. در 1221 استان نوْوا اسکوْشا داسن را برای اجرای نقشهبرداریهای زمینشناختی در مناطق زغالخیز استخدام کرد.
داسن در 1225 بار دیگر به دانشگاه ادینبرا رفت تا آموزشهائی ویژه در زمینهی علوم طبیعی ببیند، و در سال 1226 با عروس اسکاتلندی خود، مارگریت مرسر از آنجا بازگشت. داسن از 1226 تا 1229 چندین تحقیق در مورد زمینشناسی محلی انجام داد، چند دورهی سخنرانی و فعالیتهای آزمایشگاهی در کالج دَلهاوزی (هَلیفکس، نوْ وااسکوشا) اجرا کرد، و چندین مقالهی علمی انتشار داد. در سال 1229 وی به مقام سرپرست آموزش نوْ واسکوشا منصوب شد و به همین سبب از همه جای استان بازدید کرد؛ طی این بازدیدها اطلاعات زمینشناختی کافی گردآورد و به کمک آنها توانست نخستین کتاب مهم خود (Acadiam Geology، («زمینشناسی اَکیدی»، 1855) را منتشر کند؛ این کتاب تا پایان قرن نوزدهم بر اندیشه و کارهای مربوط به زمینشناسی در نوْ وااسکوشا تأثیر داشت.
شهرت داسن در محافل آموزشی چنان افزون شد که در 1234 ریاست دانشگاه مگیل در موْنرئال را به وی پیشنهاد کردند. داسن این مقام را پذیرفت، با این شرط که کرسی تدریس تاریخ طبیعی را نیز به عهده داشته باشد. بعد از رسیدن به مگیل، با ناامیدی دریافت که عدهی کارکنان بسیار کم، تعداد دانشجویان اندک، ساختمانها کهنه، و بودجه ناکافی است. با این حال او تقریباً دست تنها، و به اتکای پشتکار و روشنبینی و از خودگذشتگی، و با توسل به مسئولان امر و بازرگانان موْنرئال، توانست در مدتی حدود بیست سال به امور دانشگاه رونق ببخشد و آن را به مؤسسهای پیشرو بدل سازد؛ وقتی که داسن در 1272 بازنشسته شد، مگیل دانشگاهی بینالمللی و معروف شده بود. اگرچه این مسئولیتها به حدی بود که تمام وقت یک شخص معمولی را به خود اختصاص میداد، داسن توانست در همین فاصله به طور متوسط سالی ده مقالهی علمی انتشار دهد (و شاید به همین تعداد نیز مقالاتی در زمینهی مسائل تربیتی، اجتماعی و مذهبی نوشت)؛ برای آنکه نقشی فعال در انجمن تاریخ طبیعی موْنرئال داشته باشد، در همهی جلسات و گردشهای علمی شرکت میجست، و سالها ریاست این انجمن را برعهده داشت؛ کتابخانهای برای دانشگاه مگیل تأسیس کرد و نخستین کتابدار آن شد؛ تدریس درسهائی در زمینههای کشاورزی، گیاهشناسی، شیمی، زمینشناسی، دیرینشناسی، و جانورشناسی را برعهده گرفت، اما بتدریج همهی آنها جز زمینشناسی و دیرینشناسی را رها کرد؛ و به تأسیس دانشکدهی تربیت دبیر در موْنرئال کمک کرد (قبلاً در نوْ وااسکوْشا نیز چنین دانشکدهای ایجاد کرده بود) و مدت سیزده سال ریاست آن را برعهده داشت. علاقهی او در ایجاد موقعیت برای تحصیلات عالی زنان نقش عمدهای در تأسیس دبیرستان دخترانهای در 1253 در موْنرئال ایفا کرد؛ و، با وجود مخالفتهای شدید،توانست زنان را به تحصیلات دورهی لیسانس لیسانس و علوم انسانی راه دهد.
داسن در محیط بنیادگرایی کلیسای پرسبیتری پرورش یافته بود؛ و این نحوهی تفکر تغییرناپذیر در تمام عمر بر فعالیتها و شخصیت او سایه انداخته بود. بیش از یکصد مقالهی مذهبی و چندین کتاب عامهفهم در همین باره، نشان میدهد که وی تا چه حد علاقهمند به اشاعهی عقاید خود دربارهی ارتباط میان علم و دین بوده است.
داسن به عضویت در «انجمن زمینشناسی لندن» (1233)، «انجمن سلطنتی لندن» (1241)، «فرهنگستان علوم و هنرها» (باستن)، «انجمن فلسفی امریکا»، و «انجمن زمینشناسی امریکا» (1265؛ رئیس، 1272) برگزیده شد. او در مقام رئیس «مجمع بریتانیایی برای پیشبرد علم» در 1265 و رئیس «مجمع امریکایی برای پیشبرد علم» در 1261 خدمت کرد. سال بعد، نخستین رئیس «انجمن سلطنتی کانادا» شد. در 1260 مدال طلای لایل از سوی «انجمن زمینشناسی لندن» به او اعطا شد. در 1263 ملکهی ویکتوْریا وی را به مقام اشرافی مفتخر کرد.
با آنکه داسن در تحقیقات خود به همهی جنبههای زمینشناسی معاصر توجه داشت، بیشترین و پایدارترین شهرت وی در زمینهی دیرینگیاهشناسی (paleobotany) است. کار او در مورد گیاهان سنگواره در کتاب «زمینشناسی اکیدی» نشان میدهد که وی در سال 1234 کاملاً به شیوههای مربوط به دیرین گیاهشناسی آگاهی داشته است. گذشته از آن، او در نقشهبرداریهایی که در مناطق زغالخیز نوْ وااسکوْشا انجام داد نهشتههای زغالی را متعلق به سه واحد چینهشناختی جدا از هم توصیف کرد، و بدین ترتیب نشان داد که از زمان خود بسیار جلوتر است. در 1238 مطالبی دربارهی سنگوارهی پسیلوْفوتوْن (psilophyton)، که در آن زمان به عنوان نخستین گیاهان شناخته شدهی موجود در خشکی معرفی شده بود، انتشار داد؛ وی این سنگوارهها را در لایههای دورهی دووْنیِناحیهی گاسپه یافته بود. دانشمندان از قبولِ واقعیت داشتنِ چنین گیاه عجیبی خودداری میکردند، تا آنکه در سال 1296 کیدستن و لنگ به معرفی سنگوارههای مشابهی در اسکاتلند پرداختند که توصیف آنان برتری چندانی برآنچه داسن نوشته بود نداشت. داسن در سال 1263 مطالعه در مورد گیاهان سنگوارهی دورهی آهکی و دوران سوم مربوط به غرب کانادا را برای «سازمان زمینشناسی کانادا» آغاز کرد. نتیجهی این مطالعات به نگاشتن مجموعهی طولانی مقالاتی منجر شد که بیشتر آنها در Transactions of the Royal Society of Canada («خلاصهی مذاکرات انجمن سلطنتی کانادا») آمدهاند. در سراسر زندگی علمی داسن، سالی وجود ندارد که وی در طی آن چندین مقاله دربارهی موضوعات مربوط به دیرین گیاهشناسی انتشار نداده باشد. کتاب Geological History of Plants («تاریخچهی زمین شناختی گیاهان»، 1888) او کتابی درسی بود که تا چند دهه عملاً رقیبی نداشت.
کارهای داسن در دیرین جانورشناسی (paleozooligy) کمتر حالت یکنواخت دارد. وی ائوزون (eozoon) را، که امروزه عمدتاً محصول دگرگونی سنگآهک شمرده میشود، نوعی سنگوارهی روزندار غولپیکر میشمرد – داسن این نظر را، با وجود موافقتها و مخالفتهای فراوان، نه پس گرفت و نه تعدیل کرد. در فهرست آثار او، بیشتر از ده مقاله و دو کتاب در توجیه مواضع و عقاید و در کوشش برای بیارزش نشان دادن ادعاهای مخالف وجود دارد. کشف و توضیحی که دربارهی اسفنجهای کامبریایی (؟) در منطقه لیتل متیسِ کِبِک دارد چنان کامل است که تاکنون نیاز به تجدیدنظر نداشته است. وی به جمعآوری بازماندههای جانوری منطقهی قطب بعد از عصر یخبندان که در میان ماسه و رُسهای مشرق کانادا به جا گذارده شده بود پرداخت و شرح آنها را در The Canadian Ice Age («عصر یخبندان کانادا») آورده است. شناسایی نخستین حلزونهای ساکن خشکی برای اولین بار در 1232، پس از دیداری مجدد از ناحیه جاگینز، نوْوا اسکوْشا، به همراه سر چارلز لایل گزارش شد. این کشف و کشفهای بعدی به طور یکجا در Air Breathers of the Coal Period («هوازیان دورهی زغالی»، 1863) آورده شده است. او در این کتاب کشفهای خود در مورد آثار برجای مانده از دوزیستان و خزندگان در میان مواد پر شده در جای تنه درختانی که در طول ساحل جاگینز پدید آمدهاند نیز شرح داده است. در حدود سی مقاله از نوشتههای او در باب این سنگوارههای مهرهدار است. تقریباً به محض ورود او به دانشگاه مگیل، در نتیجهی حفریاتی که برای احداث ساختمانهای جدید در محوطه دانشگاه صورت پذیرفت، آثاری از کارهای دستی آدمیان و استخوانهای آنان یافت شد که داسن آنها را گردآورد؛ وی این آثار را به دهکدهای به نام هاشیلگا نسبت داد که ژاک کارتیه در 941 از آن دیدن کرده بود. با همین واقعه، او طبعاً به مطالعه دربارهی بومیان امریکای شمالی و، سپس، بازماندههای آدمیان ماقبل تاریخ ساکن اروپا کشانده شد. نظریهها و نتیجهگیریهای او در کتاب Fossil Men («آدمیان سنگواره»، 1880) مندرج است.
داسن، در تمام نوشتههای دیرینشناختی خود، به انکار تکاملیای که پیوسته در حال رشد بودند بشدت تاخته است. گوناگونیهای اتفاقی، که طرفداران داروین آن را عنوان میکردند، جائی برای دست هدایتگر خداوند باقی نمیگذاشت و به همین سبب داسن آن را به عنوان عامل پیدایش جانداران گذشته و حال یک ناحیه مردود میدانست.
داسن، در دانش زمینشناسی، جدا از دیرینشناسی، خدمت زیادی به زمین شناسی کانادا کرد. به نخستین کار مهم او، یعنی Acadian Geology «زمینشناسی اکیدی»، در همین مقاله اشاره شده است. وی هرگز موضوع یخچالی شدن قارهای را نپذیرفت و در هر فرصتی در نوشتههای علمی و عمومی به آن حمله کرد؛ با این حال، کتاب Canadian Ice Age «عصر یخبندان کانادا» (1893)، در زمان خود، توصیفی جالب از وقایعی بود که مقدم بر عصر یخبندانهای پلیئسیتوْسن بودهاند. او در کتابهای راهنمای مربوط به زمینشناسی کانادا، جانورشناسی بیمهرگان، و کشاورزی، مقدار زیادی از اطلاعاتی را گنجانیده است که هضم مطالب را در کلاس درس آسان میسازند.
در ارزیابیهای منتقدان راجع به کارهای علمی داسن غالباً بر نگرشهای سرسختانهی او در مورد ائوْزون، تکامل آلی، و یخچاله ی قارهای تأکید شده است. این خطاها، اگرچه ممکن است امروزه به نظر ما فاحش جلوه کنند، با فعالیتهای مثبت فراوانی که داسن در زمینههای علمی متعدد داشته است کاملاً جبران شدهاند.
در PTRS (کانادا)، دورهی دوم، 2، بخش 4 (1896)، 91-121.
در کتابهای عامهفهم زیر داسن تلاش کرده است که میان علم و دین هماهنگی ایجاد کند Archaia, or Studies of the Narrative of the Creation: in Genesis (موْنرئال، 1857)؛ The Story of Earth and Man (لندن، 1872، موْنرئال - ترانتوْ، 1873؛ چاپ نهم، لندن، 1887)؛ The Dawn of life (موْنرئال، 1875)؛ که با عنوان Lifés Dawn on Earth: Being History of the Oldest Known Fossil Remains نیز انتشار یافت (لندن، 1875)؛ The Origin of the World, According to Revlation and Science (موْنرئال، 1877؛ چاپ ششم، لندن، 1893)؛ Fossil Men and Their Modern Representatives (موْنرئال، 1880)؛ The Chain of Life in Facts and Fancies in (لندن، 1880؛ چاپ سوم، 1888)؛ Geologic Time Egypt and Syria, Their Physical (فیلادلفیا، 1882)؛ Modern Science Modern (آکسفورد، 1885)؛ Features in Relation to Bible History Science in Bible lands (موْنرئال - لندن، 1888؛ چاپ بازبینی شده، 1892)؛ Modern Ideas in Evolution as Related to Revelation and Science(لندن، 1890)؛ Some Salient Points in the Earth (لندن، 1893؛ نیویورک، 1894)؛ Science of the and History Science The Meeting Place of Geology (نیویورک - ترانتوْ - شیکاگو، 1894)؛ و Relics of Primeval Life (شیکاگو - لندن، 1897).
یادداشتهای زندگینامگی به قلم خود داسن با عنوان Fifty Years of Work in Canada: Scientific and Educational ، ویراستهی رنکین داسن (لندن - ادینبرا، 1901)، منتشر شده است.
دوم. خواندنیهای فرعی. دربارهی داسن و کارش، ــــ Memoir of Sir J William Dawson ، از ف. د. اَدمز، در BGSA، 11 (1899)، 550-557، همراه با تصویر دانشمند؛ Sir John William Dawson A Brief Biographical Sketch»، از ه. م. آمی، در AGeo، 26، شمارهی 1 (1900)، 1-48، همراه با کتابشناسی بیش از 500 عنوان در صفحات 19 تا 48؛ Sir John William Dawson 1820-1899» ؛48 ، از ت. ه. کلارک، در Pioneers of Canadian Science ، ویراستهی ف. استتلی (ترانتوْ، 1966)، 101-113؛ Lyell and Dawson: A Centenary ، از ا. ا. کالرد، در DalR، 22 (1942)، 133-144.
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
John William Dawson
(ت. پیکتو، نوْوا اسکوْشا، کانادا، 21 مهر 1199 / 13 اکتبر 1820؛ و. موْنرئال، کِبِک، کانادا، 28 آبان 1278 / 19 نوامبر 1899)، زمینشناسی.
پدر داسن، جیمز، در فعالیتهای تجارتی شهر پیکتو شهرت داشت. داسن درجهی فوق لیسانس ادبیات و علوم انسانی خود را در 1220 از دانشگاه ادینبرا دریافت کرد و پس از بازگشت به پیکتو مصمم شد که به کار زمینشناسی به طور حرفهای بپردازد. داسن این فرصت را یافت که با چارلز لایل، زمین شناس برجستهی انگلیسی، و ویلیام لوْگن، نخستین رئیس سازمان زمینشناسی کانادا، ملاقات کند؛ به دنبال این آشنایی نوعی دوستی و صمیمیت میان آنان برقرار شد؛ داسن همواره برای این دو دانشمند ارزش و احترام قائل بود. در 1221 استان نوْوا اسکوْشا داسن را برای اجرای نقشهبرداریهای زمینشناختی در مناطق زغالخیز استخدام کرد.
داسن در 1225 بار دیگر به دانشگاه ادینبرا رفت تا آموزشهائی ویژه در زمینهی علوم طبیعی ببیند، و در سال 1226 با عروس اسکاتلندی خود، مارگریت مرسر از آنجا بازگشت. داسن از 1226 تا 1229 چندین تحقیق در مورد زمینشناسی محلی انجام داد، چند دورهی سخنرانی و فعالیتهای آزمایشگاهی در کالج دَلهاوزی (هَلیفکس، نوْ وااسکوشا) اجرا کرد، و چندین مقالهی علمی انتشار داد. در سال 1229 وی به مقام سرپرست آموزش نوْ واسکوشا منصوب شد و به همین سبب از همه جای استان بازدید کرد؛ طی این بازدیدها اطلاعات زمینشناختی کافی گردآورد و به کمک آنها توانست نخستین کتاب مهم خود (Acadiam Geology، («زمینشناسی اَکیدی»، 1855) را منتشر کند؛ این کتاب تا پایان قرن نوزدهم بر اندیشه و کارهای مربوط به زمینشناسی در نوْ وااسکوشا تأثیر داشت.
شهرت داسن در محافل آموزشی چنان افزون شد که در 1234 ریاست دانشگاه مگیل در موْنرئال را به وی پیشنهاد کردند. داسن این مقام را پذیرفت، با این شرط که کرسی تدریس تاریخ طبیعی را نیز به عهده داشته باشد. بعد از رسیدن به مگیل، با ناامیدی دریافت که عدهی کارکنان بسیار کم، تعداد دانشجویان اندک، ساختمانها کهنه، و بودجه ناکافی است. با این حال او تقریباً دست تنها، و به اتکای پشتکار و روشنبینی و از خودگذشتگی، و با توسل به مسئولان امر و بازرگانان موْنرئال، توانست در مدتی حدود بیست سال به امور دانشگاه رونق ببخشد و آن را به مؤسسهای پیشرو بدل سازد؛ وقتی که داسن در 1272 بازنشسته شد، مگیل دانشگاهی بینالمللی و معروف شده بود. اگرچه این مسئولیتها به حدی بود که تمام وقت یک شخص معمولی را به خود اختصاص میداد، داسن توانست در همین فاصله به طور متوسط سالی ده مقالهی علمی انتشار دهد (و شاید به همین تعداد نیز مقالاتی در زمینهی مسائل تربیتی، اجتماعی و مذهبی نوشت)؛ برای آنکه نقشی فعال در انجمن تاریخ طبیعی موْنرئال داشته باشد، در همهی جلسات و گردشهای علمی شرکت میجست، و سالها ریاست این انجمن را برعهده داشت؛ کتابخانهای برای دانشگاه مگیل تأسیس کرد و نخستین کتابدار آن شد؛ تدریس درسهائی در زمینههای کشاورزی، گیاهشناسی، شیمی، زمینشناسی، دیرینشناسی، و جانورشناسی را برعهده گرفت، اما بتدریج همهی آنها جز زمینشناسی و دیرینشناسی را رها کرد؛ و به تأسیس دانشکدهی تربیت دبیر در موْنرئال کمک کرد (قبلاً در نوْ وااسکوْشا نیز چنین دانشکدهای ایجاد کرده بود) و مدت سیزده سال ریاست آن را برعهده داشت. علاقهی او در ایجاد موقعیت برای تحصیلات عالی زنان نقش عمدهای در تأسیس دبیرستان دخترانهای در 1253 در موْنرئال ایفا کرد؛ و، با وجود مخالفتهای شدید،توانست زنان را به تحصیلات دورهی لیسانس لیسانس و علوم انسانی راه دهد.
داسن در محیط بنیادگرایی کلیسای پرسبیتری پرورش یافته بود؛ و این نحوهی تفکر تغییرناپذیر در تمام عمر بر فعالیتها و شخصیت او سایه انداخته بود. بیش از یکصد مقالهی مذهبی و چندین کتاب عامهفهم در همین باره، نشان میدهد که وی تا چه حد علاقهمند به اشاعهی عقاید خود دربارهی ارتباط میان علم و دین بوده است.
داسن به عضویت در «انجمن زمینشناسی لندن» (1233)، «انجمن سلطنتی لندن» (1241)، «فرهنگستان علوم و هنرها» (باستن)، «انجمن فلسفی امریکا»، و «انجمن زمینشناسی امریکا» (1265؛ رئیس، 1272) برگزیده شد. او در مقام رئیس «مجمع بریتانیایی برای پیشبرد علم» در 1265 و رئیس «مجمع امریکایی برای پیشبرد علم» در 1261 خدمت کرد. سال بعد، نخستین رئیس «انجمن سلطنتی کانادا» شد. در 1260 مدال طلای لایل از سوی «انجمن زمینشناسی لندن» به او اعطا شد. در 1263 ملکهی ویکتوْریا وی را به مقام اشرافی مفتخر کرد.
با آنکه داسن در تحقیقات خود به همهی جنبههای زمینشناسی معاصر توجه داشت، بیشترین و پایدارترین شهرت وی در زمینهی دیرینگیاهشناسی (paleobotany) است. کار او در مورد گیاهان سنگواره در کتاب «زمینشناسی اکیدی» نشان میدهد که وی در سال 1234 کاملاً به شیوههای مربوط به دیرین گیاهشناسی آگاهی داشته است. گذشته از آن، او در نقشهبرداریهایی که در مناطق زغالخیز نوْ وااسکوْشا انجام داد نهشتههای زغالی را متعلق به سه واحد چینهشناختی جدا از هم توصیف کرد، و بدین ترتیب نشان داد که از زمان خود بسیار جلوتر است. در 1238 مطالبی دربارهی سنگوارهی پسیلوْفوتوْن (psilophyton)، که در آن زمان به عنوان نخستین گیاهان شناخته شدهی موجود در خشکی معرفی شده بود، انتشار داد؛ وی این سنگوارهها را در لایههای دورهی دووْنیِناحیهی گاسپه یافته بود. دانشمندان از قبولِ واقعیت داشتنِ چنین گیاه عجیبی خودداری میکردند، تا آنکه در سال 1296 کیدستن و لنگ به معرفی سنگوارههای مشابهی در اسکاتلند پرداختند که توصیف آنان برتری چندانی برآنچه داسن نوشته بود نداشت. داسن در سال 1263 مطالعه در مورد گیاهان سنگوارهی دورهی آهکی و دوران سوم مربوط به غرب کانادا را برای «سازمان زمینشناسی کانادا» آغاز کرد. نتیجهی این مطالعات به نگاشتن مجموعهی طولانی مقالاتی منجر شد که بیشتر آنها در Transactions of the Royal Society of Canada («خلاصهی مذاکرات انجمن سلطنتی کانادا») آمدهاند. در سراسر زندگی علمی داسن، سالی وجود ندارد که وی در طی آن چندین مقاله دربارهی موضوعات مربوط به دیرین گیاهشناسی انتشار نداده باشد. کتاب Geological History of Plants («تاریخچهی زمین شناختی گیاهان»، 1888) او کتابی درسی بود که تا چند دهه عملاً رقیبی نداشت.
کارهای داسن در دیرین جانورشناسی (paleozooligy) کمتر حالت یکنواخت دارد. وی ائوزون (eozoon) را، که امروزه عمدتاً محصول دگرگونی سنگآهک شمرده میشود، نوعی سنگوارهی روزندار غولپیکر میشمرد – داسن این نظر را، با وجود موافقتها و مخالفتهای فراوان، نه پس گرفت و نه تعدیل کرد. در فهرست آثار او، بیشتر از ده مقاله و دو کتاب در توجیه مواضع و عقاید و در کوشش برای بیارزش نشان دادن ادعاهای مخالف وجود دارد. کشف و توضیحی که دربارهی اسفنجهای کامبریایی (؟) در منطقه لیتل متیسِ کِبِک دارد چنان کامل است که تاکنون نیاز به تجدیدنظر نداشته است. وی به جمعآوری بازماندههای جانوری منطقهی قطب بعد از عصر یخبندان که در میان ماسه و رُسهای مشرق کانادا به جا گذارده شده بود پرداخت و شرح آنها را در The Canadian Ice Age («عصر یخبندان کانادا») آورده است. شناسایی نخستین حلزونهای ساکن خشکی برای اولین بار در 1232، پس از دیداری مجدد از ناحیه جاگینز، نوْوا اسکوْشا، به همراه سر چارلز لایل گزارش شد. این کشف و کشفهای بعدی به طور یکجا در Air Breathers of the Coal Period («هوازیان دورهی زغالی»، 1863) آورده شده است. او در این کتاب کشفهای خود در مورد آثار برجای مانده از دوزیستان و خزندگان در میان مواد پر شده در جای تنه درختانی که در طول ساحل جاگینز پدید آمدهاند نیز شرح داده است. در حدود سی مقاله از نوشتههای او در باب این سنگوارههای مهرهدار است. تقریباً به محض ورود او به دانشگاه مگیل، در نتیجهی حفریاتی که برای احداث ساختمانهای جدید در محوطه دانشگاه صورت پذیرفت، آثاری از کارهای دستی آدمیان و استخوانهای آنان یافت شد که داسن آنها را گردآورد؛ وی این آثار را به دهکدهای به نام هاشیلگا نسبت داد که ژاک کارتیه در 941 از آن دیدن کرده بود. با همین واقعه، او طبعاً به مطالعه دربارهی بومیان امریکای شمالی و، سپس، بازماندههای آدمیان ماقبل تاریخ ساکن اروپا کشانده شد. نظریهها و نتیجهگیریهای او در کتاب Fossil Men («آدمیان سنگواره»، 1880) مندرج است.
داسن، در تمام نوشتههای دیرینشناختی خود، به انکار تکاملیای که پیوسته در حال رشد بودند بشدت تاخته است. گوناگونیهای اتفاقی، که طرفداران داروین آن را عنوان میکردند، جائی برای دست هدایتگر خداوند باقی نمیگذاشت و به همین سبب داسن آن را به عنوان عامل پیدایش جانداران گذشته و حال یک ناحیه مردود میدانست.
داسن، در دانش زمینشناسی، جدا از دیرینشناسی، خدمت زیادی به زمین شناسی کانادا کرد. به نخستین کار مهم او، یعنی Acadian Geology «زمینشناسی اکیدی»، در همین مقاله اشاره شده است. وی هرگز موضوع یخچالی شدن قارهای را نپذیرفت و در هر فرصتی در نوشتههای علمی و عمومی به آن حمله کرد؛ با این حال، کتاب Canadian Ice Age «عصر یخبندان کانادا» (1893)، در زمان خود، توصیفی جالب از وقایعی بود که مقدم بر عصر یخبندانهای پلیئسیتوْسن بودهاند. او در کتابهای راهنمای مربوط به زمینشناسی کانادا، جانورشناسی بیمهرگان، و کشاورزی، مقدار زیادی از اطلاعاتی را گنجانیده است که هضم مطالب را در کلاس درس آسان میسازند.
در ارزیابیهای منتقدان راجع به کارهای علمی داسن غالباً بر نگرشهای سرسختانهی او در مورد ائوْزون، تکامل آلی، و یخچاله ی قارهای تأکید شده است. این خطاها، اگرچه ممکن است امروزه به نظر ما فاحش جلوه کنند، با فعالیتهای مثبت فراوانی که داسن در زمینههای علمی متعدد داشته است کاملاً جبران شدهاند.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی. آثار زیر از نوشتههای علمی داسن به شمار میروند: On the Remains of a Reptile (Denderpeton acadianum a :_L Wyman Owen) and of a Land Shell Discovered in the Interior of « an Erect Fossil Tree in the Coal Measures of Nova Scotia در QJGL، 9(1853)، 63-58، با همکاری چارلز لایل؛ Acadian Geology an Account of the Geological Structure and Mineral Resources of Nova Scotia and Neighboring Provinces of British America (ادینبرا، 1855؛ چاپ دوم، 1868، چاپ سوم، 1878؛ چاپ چهارم، 1891)؛ Air Breathers of the Coal Period (مؤنرئال، 1863)، نیز در CNG ، 8 (1863)، 1-12، 81-88، 159-160، 161-175، 268-295؛ First Lessons in Scientific Agriculture for Schools and Private Instruction (مؤنرئال - ترانتوْ، 1870)، چاپ تازه (1897)، با همکاری پ. رابینز؛ Handbook of Zoology. With Examples From Canadian Species ، (مؤنرئال، 1870؛ چاپ سوم، 1886)؛ Recent and Fossil. Invertebrata. Part I The Fossil Plants of the Devonian and Upper Silurian Formations of Canada ، از انتشارات «ادارهی بررسیهای زمینشناختی کانادا»، بخش 1 (1871)، 1-92؛ بخش 2 (1882)، 93-142؛ Handbook of Geology for the Use of Canadian Students (موْنرئال، 1871؛ 1880؛ 1889)؛ Notes on the (مونرئال، 1872)؛Post- Pliocene Geology of Canada؛ (1889 on)؛ 103-1، (1874)10 ، Nat در « Eozoön canadensc » در، on the Results of Recent Explorations of Erect Trees Containing « Animal Remains in the Coal Formation of Nova Scotia ، درPTRS، 173 (1882)- 621، -659؛ On Specimens of Eozoön canadensc and Their Geological and Other Relations (موْنرئال، 1888)؛ The Geological History of Plants مجموعهی علمی بینالمللی، شمارهی 61 (نیویوْرک، 1888)؛ On Burrows and Tracks of Invertebrate Animals in Paleozoic Rock, and Other Markings در QJGL ، ، 46 (1890)، 595-617؛ The Canadian Ice Age (موْنرئال، 1893)؛ و Additional Notes on Fossil Sponges and Other Organic »‘(Remains From the Quebec Group at Little Métis on the Lower St. Lawrence; With Notes on Some of the Specimens by Dr. G. J. Hinde.در PTRS (کانادا)، دورهی دوم، 2، بخش 4 (1896)، 91-121.
در کتابهای عامهفهم زیر داسن تلاش کرده است که میان علم و دین هماهنگی ایجاد کند Archaia, or Studies of the Narrative of the Creation: in Genesis (موْنرئال، 1857)؛ The Story of Earth and Man (لندن، 1872، موْنرئال - ترانتوْ، 1873؛ چاپ نهم، لندن، 1887)؛ The Dawn of life (موْنرئال، 1875)؛ که با عنوان Lifés Dawn on Earth: Being History of the Oldest Known Fossil Remains نیز انتشار یافت (لندن، 1875)؛ The Origin of the World, According to Revlation and Science (موْنرئال، 1877؛ چاپ ششم، لندن، 1893)؛ Fossil Men and Their Modern Representatives (موْنرئال، 1880)؛ The Chain of Life in Facts and Fancies in (لندن، 1880؛ چاپ سوم، 1888)؛ Geologic Time Egypt and Syria, Their Physical (فیلادلفیا، 1882)؛ Modern Science Modern (آکسفورد، 1885)؛ Features in Relation to Bible History Science in Bible lands (موْنرئال - لندن، 1888؛ چاپ بازبینی شده، 1892)؛ Modern Ideas in Evolution as Related to Revelation and Science(لندن، 1890)؛ Some Salient Points in the Earth (لندن، 1893؛ نیویورک، 1894)؛ Science of the and History Science The Meeting Place of Geology (نیویورک - ترانتوْ - شیکاگو، 1894)؛ و Relics of Primeval Life (شیکاگو - لندن، 1897).
یادداشتهای زندگینامگی به قلم خود داسن با عنوان Fifty Years of Work in Canada: Scientific and Educational ، ویراستهی رنکین داسن (لندن - ادینبرا، 1901)، منتشر شده است.
دوم. خواندنیهای فرعی. دربارهی داسن و کارش، ــــ Memoir of Sir J William Dawson ، از ف. د. اَدمز، در BGSA، 11 (1899)، 550-557، همراه با تصویر دانشمند؛ Sir John William Dawson A Brief Biographical Sketch»، از ه. م. آمی، در AGeo، 26، شمارهی 1 (1900)، 1-48، همراه با کتابشناسی بیش از 500 عنوان در صفحات 19 تا 48؛ Sir John William Dawson 1820-1899» ؛48 ، از ت. ه. کلارک، در Pioneers of Canadian Science ، ویراستهی ف. استتلی (ترانتوْ، 1966)، 101-113؛ Lyell and Dawson: A Centenary ، از ا. ا. کالرد، در DalR، 22 (1942)، 133-144.
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول