تجلي حيا
نويسنده:حسينيان
منبع:http://www.m-narjes.org
منبع:http://www.m-narjes.org
يكي از صفات نيك اخلاقي و انساني ، صفت غيرت است . غيرت يعني انسان در حفظ ناموس خود بكوشد . بايد زنان در اين جهت جدي باشند و هرگز روح آنها نپذيرد كه نگاه افراد سبكسر به رو و موي آنها بيفتد .
سر منشأ پوشيدگي آدميان, حياورزي آنان بوده و هم چنانكه برهنگي از بي شرمي بر مي خيزد ؛ رعايت حجاب نشانه بهره مندي از خصلت نيكوي حيا است كه اصولاً شرم و حيا از صفات فطري آدمي است . شرم يكي از صفات مخصوص انسان است و انسان تنها حيواني است كه اندامهاي خود را مي پوشاند . بنابراين اگر سخن گفتن ، وجدان داشتن و منطق داشتن از جمله تفاوتهاي انسان و حيوان است و براي انسان كمال محسوب مي شود و به او ارزش مي دهد ؛ چرا احساس شرم و حيا وگريز از برهنگي كمال محسوب نشود؟
در روايات آمده خردمندترين مردم پرحياترين آنها هستند و بالاتر از همه دينداري را مساوي با حياورزي محسوب كرده اند و بي حيايي را برابر بي ديني « لا دين لمن لا حياء له »
روانشناسان براين عقيده اند كه احساس شرم و حيا يكي از صفات عمده بشر است و هيچ قبيله اوليه اي هر چقدر هم كه بدوي باشد ؛ شناخته نشده است كه از خود شرم بروز ندهد . بر پايه نظريات آنان ، هر چه انساني از رشد و تكامل بيشتري برخوردار باشد ميزان بهره بري او از حيا افزون تر خواهد بود . به هين دليل هر قدر بهره بري انسان از صفت حيا باشد از پوشيدگي و حجاب افزون تري برخوردار است ؛ و اينكه خدا پوشيدگي را براي زنان لازم تر دانسته چون حجب و حياي بيشتري را نسبت به مرد در فطرت او قرار داده است . مؤيد اين نظريه روايات ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ است كه مي فرمايند : « حياي زن ده برابر حياي مرد است . »
غيرت به مثابه پاسبان و نگهبان از ناموس است . استاد مطهري مي نويسد : « غيرت نوعي پاسبان است كه آفرينش براي مشخص بودن و مختلط نشدن نسلها در وجود بشر قرار داده . سرّ اينكه مرد حساسيت فوق العاده اي دارد اين است كه خلقت ، مأموريتي به او داده تا نسب را درنسل آينده حفظ كند واين احساس مانند علاقه به فرزند است . اگر حس غيرت در مرد نمي بود رابطه نسلها با يكديگر قطع مي شد و هيچ پدري فرزند خود را نمي شناخت و با قطع اين رابطه احساس اجتماعي بودن بشر متزلزل مي شد . »
با اين توضيحات رابطه حجاب و غيرت روشن مي شود كه مردان غيرتمند مي كوشند زنان خود و ديگران را از ديد نامحرمان و هوسرانان دور نگهدارند و زنان غيرتمند هم اين امانت الهي را به خوبي پاس مي دارند و اين مهم در پرتو حجاب و پوشيدگي ميسور است . چون حجاب از اسباب مؤثري است كه در سايه آن پاسباني از ناموس آسان تر است به همين منظور در لسان روايات چنين آمده امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند : « خداوند غيور است و غيرتمندان را دوست دارد و به اين جهت است كه خدواند كليه زشتي ها و پليدي ها را حرام كرده است . »
حكم حجاب زن يك حكم قرآني است ومربوط به چند خبرواحد و حديث نيست كه بشود به آن خدشه اي وارد كرد . لذا نمي شود حكم صريح قرآن را زير پا گذاشت و به آن بي توجهي نمود . صريح آيات قرآني و روايات چون سوره احزاب آيه 53 و هم چنين سوره نور آيات 29 و 30 و سوره احزاب آيات 32 و 35 انواع حجاب در نگاه ، گفتار ، رفتار و پوشش ظاهري را ثابت مي كند . براي حجاب به استناد از نصوص ديني ، حكمتها و فلسفه هايي بيان شده كه بعضي از آنها ارتباط مستقيم با فطرت زن و بعضي ديگر جنبه رواني و يا خانوادگي دارد .
1. آرامش رواني
نبودن حريم ميان زن و مرد وآزادي معاشرت هاي بي قيد وشرط و بي بند وباري وهيجانات والتهابات جنسي رافزوني مي بخشد و غريزه جنسي هر چه بيشتر اطاعت شود ؛ سركش تر مي شود . اسلام براي تعديل اين غريزه دو حكم در قرآن بيان نموده . حجاب در نگاه و حجاب در پوشش . اين پوشش به معناي محدوديت براي زن نيست بلكه يك ارزش معنوي است كه اسلام براي زن قايل شده و نشانه كمال شخصيت زن و عدم نياز وي به تظاهر است تا به اين وسيله از ديد و نظر افرادي كه در قلب آنها مرض وجود دارد ؛ مصون باشد .
2. جواز حضور در اجتماع
حجاب حصاري معنوي در برابر تهاجم فرهنگي است . با پوشش زن ، امنيت در جامعه در چندين بعد به دست مي آيد و در سايه رعايت عفاف زن با شهامت هر چه تمام تر مي تواند در جامعه حضور يابد و به انجام وظيفه و خدمت به جامعه مشغول شود به گونه اي كه خطر متوجه وي نباشد . با خيالي آسوده به جامعه مي آيد و به فعاليت مي پردازد و در سنگر حجاب ، حضور عيني خود را در ابعاد مختلف اجتماعي تحقق مي بخشد و باعث استواري اجتماع مي شود .
3. مبارزه با نفس
ميل به خود نمايي و جلوه گري در سرشت زن نهفته است و بايد در مسير درست و هدفي و الا به كار گرفته شود . اين گرايش در وجود زن مثل ساير ميلها اگر به درستي به كار گرفته شود ؛ ثمرات مطلوبي خواهد داشت و در جهت كمال او به كار خواهد آمد و اگر جلوه گري در همه جا نمود داشته باشد به طور قطع فساد آفرين خواهد بود و در ايجاد زمينه هاي ناهنجاري در جامعه تأثير دارد . حجاب معيار اعتقاد و ايمان به ارزشهاي الهي است . همان طور كه براي مبارزه با نفس اعمال زيادي چون روزه ، صدقه ، خواندن نماز مستحبي و ... صورت مي گيرد حجاب هم يك وسيله براي مبارزه با نفس و رسيدن به كمال است .
4. تحكيم روابط خانوادگي
جلوه گري زن در خانه براي شوهرش باعث ايجاد صميميت زوجين مي شود . اگر همه زنان در صحنه اجتماع با حجاب كامل حضور يابند ، ديگر زمينه مقايسه نمودن زنان براي مردان وجود نخواهد داشت پس در نتيجه حجاب يكي از مهم ترين عوامل جهت تحكيم روابط خانوادگي است .
در محافل و مجامع ، سئوالات و شبهاتي پيرامون مسأله حجاب عنوان مي كنند و اين اصل مهم را مخالف آزادي و موجب تعطيل شدن فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي زنان مي دانند و گاه شبهه را چنين مطرح مي كنند كه محدود كردن زن در قالب پوشش موجب عطش بيشتر مردان مي شود و برعكس برهنگي موجب عادي شدن و بي تفاوتي مردان نسبت به زنان مي گردد . پس هيچ ضرورتي در حفظ حجاب و پوشش وجود ندارد !
در پاسخ به چنين شبهاتي مي توان چنين گفت : حجاب مصونيت است نه محدوديت ، حجاب اسلامي به معناي زنداني كردن زن وبستن دست و پاي اونيست تا مخالف آزادي باشد بلكه حجاب براي اوبه خاطرمصالحي است كه بيشتربه نفع خود زنان مي باشد و موجب تعالي روح و حفظ هويت و شخصيت آنان مي شود و اين مطابق حقوق طبيعي زنان است و با آزادي صحيح ، هيچ منافاتي ندارد .
بله اگر منظور از آزادي بي بند و باري است ؛ اسلام چنين آزادي را كه خلاف اخلاق و ساختمان فطري بدن و بر خلاف مصالح خانوادگي و جامعه است اجازه نمي دهد بلكه آن را وسيله لگدكوب كردن شخصيت و وقار و متانت زن مي داند .
از نظر اسلام زن با رعايت پوشش اسلامي ، در محيط پاك و سالم مي تواند درس بخواند و فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي مناسب با روحيات زنانه داشته باشد . از جمله پزشكي ، معلمي ، اكثر فعاليتهاي هنري و … كه اسلام هرگز از انجام آنها جلوگيري نكرده است .
منظور از پوشش اسلامي اين است كه زن لذتهاي خود را به بيرون از خانه نبرد چرا كه منجر به فساد ، بي نظمي ، مختل شدن و ركود فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي پسران و مردان جوان مي شود و اين همان هدفي است كه استعمار از برهنه كردن زنان دارد . از طرفي حضور زن در جامعه آن هم هر روز با كفش و لباس جديد به مراتب ضررهاي اقتصادي بيشتري دارد تا بيكاري او در خانه . و الا اسلام اصلاً مخالف فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي زنان نيست .
اما در پاسخ به اين شبهه كه محدود كردن زن در قالب پوشش موجب عطش بيشتر مردان مي شود ؛ مي توان چنين گفت كه : پوشش در اسلام به معناي محدوديت زن و مرد از ارضاي جنسي نيست كه موجب عطش بيشتر و يا انفجار گردد . اسلام براي ارضاي غريزه جنسي موضوع ازدواج را ارايه داده كه ديگر عقده جنسي پديد نمي آيد . ولي به عكس اين عدم پوشش زن است كه مايه تباهي و فساد مي گردد . تباهي و آلودگي و بي عفتي در كشورهاي غربي خانمان سوز است . لذا ضروري است راهي را كه غرب رفته و در آن وامانده است تكرار نكنيم بلكه لازم است ازدواجها را سهل و آسان بگيريم تا مشكل غريزه جنسي جوانان حل شود .
درميان انواع و اقسام حجابها، بهترين حجاب براي يك زن ايراني چادر است چرا كه چادر فرهنگ ملي و سنتي كشور ماست .
همان طور كه زنان از هر مليتي لباس مخصوص به خود دارند برخي ساري ، برخي كي مو نو و برخي عبا … مي پوشند ؛ چادر نيز لباس ملي و سنتي زنان ايراني است . زن ايراني بايد مراقب باشد كه با نام تمدن و مد مليتش را از او نگيرند .مؤيد اين نظر بيانات حضرت آيات عظام آيت الله بهجت ، سيستاني ، لنكراني ، مكارم شيرازي و مقام معظم رهبري است كه همه آنها به اتفاق چادر را به عنوان بهترين حجاب پيشنهاد كرده اند .
كلام را با ذكر اين مطلب به پايان مي رسانيم : بر پايه مصالحي كه براي حجاب ذكر شد عقل بشر تاكنون آنها را درك نموده و علاوه بر آن وجود آيات و روايات و اتفاق علما در اين زمينه اثبات مي شود حجاب از ضروريات اسلام است و ضروري دين جزو لاينفك دين محسوب مي شود و اعتقاد و التزام ضروري دين لازمه اعتقاد به اصل دين است . انكار ضروري دين به انكار خدا و پيامبر مي انجامد در نتيجه منكر ضروري دين ، منكر پيامبر و آنچه بر او نازل شده است خواهد بود و چنين شخصي محكوم به كفر است .
سر منشأ پوشيدگي آدميان, حياورزي آنان بوده و هم چنانكه برهنگي از بي شرمي بر مي خيزد ؛ رعايت حجاب نشانه بهره مندي از خصلت نيكوي حيا است كه اصولاً شرم و حيا از صفات فطري آدمي است . شرم يكي از صفات مخصوص انسان است و انسان تنها حيواني است كه اندامهاي خود را مي پوشاند . بنابراين اگر سخن گفتن ، وجدان داشتن و منطق داشتن از جمله تفاوتهاي انسان و حيوان است و براي انسان كمال محسوب مي شود و به او ارزش مي دهد ؛ چرا احساس شرم و حيا وگريز از برهنگي كمال محسوب نشود؟
در روايات آمده خردمندترين مردم پرحياترين آنها هستند و بالاتر از همه دينداري را مساوي با حياورزي محسوب كرده اند و بي حيايي را برابر بي ديني « لا دين لمن لا حياء له »
روانشناسان براين عقيده اند كه احساس شرم و حيا يكي از صفات عمده بشر است و هيچ قبيله اوليه اي هر چقدر هم كه بدوي باشد ؛ شناخته نشده است كه از خود شرم بروز ندهد . بر پايه نظريات آنان ، هر چه انساني از رشد و تكامل بيشتري برخوردار باشد ميزان بهره بري او از حيا افزون تر خواهد بود . به هين دليل هر قدر بهره بري انسان از صفت حيا باشد از پوشيدگي و حجاب افزون تري برخوردار است ؛ و اينكه خدا پوشيدگي را براي زنان لازم تر دانسته چون حجب و حياي بيشتري را نسبت به مرد در فطرت او قرار داده است . مؤيد اين نظريه روايات ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ است كه مي فرمايند : « حياي زن ده برابر حياي مرد است . »
غيرت به مثابه پاسبان و نگهبان از ناموس است . استاد مطهري مي نويسد : « غيرت نوعي پاسبان است كه آفرينش براي مشخص بودن و مختلط نشدن نسلها در وجود بشر قرار داده . سرّ اينكه مرد حساسيت فوق العاده اي دارد اين است كه خلقت ، مأموريتي به او داده تا نسب را درنسل آينده حفظ كند واين احساس مانند علاقه به فرزند است . اگر حس غيرت در مرد نمي بود رابطه نسلها با يكديگر قطع مي شد و هيچ پدري فرزند خود را نمي شناخت و با قطع اين رابطه احساس اجتماعي بودن بشر متزلزل مي شد . »
با اين توضيحات رابطه حجاب و غيرت روشن مي شود كه مردان غيرتمند مي كوشند زنان خود و ديگران را از ديد نامحرمان و هوسرانان دور نگهدارند و زنان غيرتمند هم اين امانت الهي را به خوبي پاس مي دارند و اين مهم در پرتو حجاب و پوشيدگي ميسور است . چون حجاب از اسباب مؤثري است كه در سايه آن پاسباني از ناموس آسان تر است به همين منظور در لسان روايات چنين آمده امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند : « خداوند غيور است و غيرتمندان را دوست دارد و به اين جهت است كه خدواند كليه زشتي ها و پليدي ها را حرام كرده است . »
حكم حجاب زن يك حكم قرآني است ومربوط به چند خبرواحد و حديث نيست كه بشود به آن خدشه اي وارد كرد . لذا نمي شود حكم صريح قرآن را زير پا گذاشت و به آن بي توجهي نمود . صريح آيات قرآني و روايات چون سوره احزاب آيه 53 و هم چنين سوره نور آيات 29 و 30 و سوره احزاب آيات 32 و 35 انواع حجاب در نگاه ، گفتار ، رفتار و پوشش ظاهري را ثابت مي كند . براي حجاب به استناد از نصوص ديني ، حكمتها و فلسفه هايي بيان شده كه بعضي از آنها ارتباط مستقيم با فطرت زن و بعضي ديگر جنبه رواني و يا خانوادگي دارد .
1. آرامش رواني
نبودن حريم ميان زن و مرد وآزادي معاشرت هاي بي قيد وشرط و بي بند وباري وهيجانات والتهابات جنسي رافزوني مي بخشد و غريزه جنسي هر چه بيشتر اطاعت شود ؛ سركش تر مي شود . اسلام براي تعديل اين غريزه دو حكم در قرآن بيان نموده . حجاب در نگاه و حجاب در پوشش . اين پوشش به معناي محدوديت براي زن نيست بلكه يك ارزش معنوي است كه اسلام براي زن قايل شده و نشانه كمال شخصيت زن و عدم نياز وي به تظاهر است تا به اين وسيله از ديد و نظر افرادي كه در قلب آنها مرض وجود دارد ؛ مصون باشد .
2. جواز حضور در اجتماع
حجاب حصاري معنوي در برابر تهاجم فرهنگي است . با پوشش زن ، امنيت در جامعه در چندين بعد به دست مي آيد و در سايه رعايت عفاف زن با شهامت هر چه تمام تر مي تواند در جامعه حضور يابد و به انجام وظيفه و خدمت به جامعه مشغول شود به گونه اي كه خطر متوجه وي نباشد . با خيالي آسوده به جامعه مي آيد و به فعاليت مي پردازد و در سنگر حجاب ، حضور عيني خود را در ابعاد مختلف اجتماعي تحقق مي بخشد و باعث استواري اجتماع مي شود .
3. مبارزه با نفس
ميل به خود نمايي و جلوه گري در سرشت زن نهفته است و بايد در مسير درست و هدفي و الا به كار گرفته شود . اين گرايش در وجود زن مثل ساير ميلها اگر به درستي به كار گرفته شود ؛ ثمرات مطلوبي خواهد داشت و در جهت كمال او به كار خواهد آمد و اگر جلوه گري در همه جا نمود داشته باشد به طور قطع فساد آفرين خواهد بود و در ايجاد زمينه هاي ناهنجاري در جامعه تأثير دارد . حجاب معيار اعتقاد و ايمان به ارزشهاي الهي است . همان طور كه براي مبارزه با نفس اعمال زيادي چون روزه ، صدقه ، خواندن نماز مستحبي و ... صورت مي گيرد حجاب هم يك وسيله براي مبارزه با نفس و رسيدن به كمال است .
4. تحكيم روابط خانوادگي
جلوه گري زن در خانه براي شوهرش باعث ايجاد صميميت زوجين مي شود . اگر همه زنان در صحنه اجتماع با حجاب كامل حضور يابند ، ديگر زمينه مقايسه نمودن زنان براي مردان وجود نخواهد داشت پس در نتيجه حجاب يكي از مهم ترين عوامل جهت تحكيم روابط خانوادگي است .
در محافل و مجامع ، سئوالات و شبهاتي پيرامون مسأله حجاب عنوان مي كنند و اين اصل مهم را مخالف آزادي و موجب تعطيل شدن فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي زنان مي دانند و گاه شبهه را چنين مطرح مي كنند كه محدود كردن زن در قالب پوشش موجب عطش بيشتر مردان مي شود و برعكس برهنگي موجب عادي شدن و بي تفاوتي مردان نسبت به زنان مي گردد . پس هيچ ضرورتي در حفظ حجاب و پوشش وجود ندارد !
در پاسخ به چنين شبهاتي مي توان چنين گفت : حجاب مصونيت است نه محدوديت ، حجاب اسلامي به معناي زنداني كردن زن وبستن دست و پاي اونيست تا مخالف آزادي باشد بلكه حجاب براي اوبه خاطرمصالحي است كه بيشتربه نفع خود زنان مي باشد و موجب تعالي روح و حفظ هويت و شخصيت آنان مي شود و اين مطابق حقوق طبيعي زنان است و با آزادي صحيح ، هيچ منافاتي ندارد .
بله اگر منظور از آزادي بي بند و باري است ؛ اسلام چنين آزادي را كه خلاف اخلاق و ساختمان فطري بدن و بر خلاف مصالح خانوادگي و جامعه است اجازه نمي دهد بلكه آن را وسيله لگدكوب كردن شخصيت و وقار و متانت زن مي داند .
از نظر اسلام زن با رعايت پوشش اسلامي ، در محيط پاك و سالم مي تواند درس بخواند و فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي مناسب با روحيات زنانه داشته باشد . از جمله پزشكي ، معلمي ، اكثر فعاليتهاي هنري و … كه اسلام هرگز از انجام آنها جلوگيري نكرده است .
منظور از پوشش اسلامي اين است كه زن لذتهاي خود را به بيرون از خانه نبرد چرا كه منجر به فساد ، بي نظمي ، مختل شدن و ركود فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي پسران و مردان جوان مي شود و اين همان هدفي است كه استعمار از برهنه كردن زنان دارد . از طرفي حضور زن در جامعه آن هم هر روز با كفش و لباس جديد به مراتب ضررهاي اقتصادي بيشتري دارد تا بيكاري او در خانه . و الا اسلام اصلاً مخالف فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي زنان نيست .
اما در پاسخ به اين شبهه كه محدود كردن زن در قالب پوشش موجب عطش بيشتر مردان مي شود ؛ مي توان چنين گفت كه : پوشش در اسلام به معناي محدوديت زن و مرد از ارضاي جنسي نيست كه موجب عطش بيشتر و يا انفجار گردد . اسلام براي ارضاي غريزه جنسي موضوع ازدواج را ارايه داده كه ديگر عقده جنسي پديد نمي آيد . ولي به عكس اين عدم پوشش زن است كه مايه تباهي و فساد مي گردد . تباهي و آلودگي و بي عفتي در كشورهاي غربي خانمان سوز است . لذا ضروري است راهي را كه غرب رفته و در آن وامانده است تكرار نكنيم بلكه لازم است ازدواجها را سهل و آسان بگيريم تا مشكل غريزه جنسي جوانان حل شود .
درميان انواع و اقسام حجابها، بهترين حجاب براي يك زن ايراني چادر است چرا كه چادر فرهنگ ملي و سنتي كشور ماست .
همان طور كه زنان از هر مليتي لباس مخصوص به خود دارند برخي ساري ، برخي كي مو نو و برخي عبا … مي پوشند ؛ چادر نيز لباس ملي و سنتي زنان ايراني است . زن ايراني بايد مراقب باشد كه با نام تمدن و مد مليتش را از او نگيرند .مؤيد اين نظر بيانات حضرت آيات عظام آيت الله بهجت ، سيستاني ، لنكراني ، مكارم شيرازي و مقام معظم رهبري است كه همه آنها به اتفاق چادر را به عنوان بهترين حجاب پيشنهاد كرده اند .
كلام را با ذكر اين مطلب به پايان مي رسانيم : بر پايه مصالحي كه براي حجاب ذكر شد عقل بشر تاكنون آنها را درك نموده و علاوه بر آن وجود آيات و روايات و اتفاق علما در اين زمينه اثبات مي شود حجاب از ضروريات اسلام است و ضروري دين جزو لاينفك دين محسوب مي شود و اعتقاد و التزام ضروري دين لازمه اعتقاد به اصل دين است . انكار ضروري دين به انكار خدا و پيامبر مي انجامد در نتيجه منكر ضروري دين ، منكر پيامبر و آنچه بر او نازل شده است خواهد بود و چنين شخصي محكوم به كفر است .