درازگویی یا اطناب

اگر الفاظ و كلمه‌هایی كه برای بیان مطلبی به كار می بریم، بیش از اندازه‌ی لازم باشد، به درازگویی پرداخته‌ایم، و این كار باعث كسالت شنونده و خواننده و اتلاف وقتِ ما و او خواهد شد.
جمعه، 13 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درازگویی یا اطناب
 درازگویی یا اطناب

 

نویسنده: غلامرضا ارژنگ




 
 درازگویی یا اطناب
اگر الفاظ و كلمه‌هایی كه برای بیان مطلبی به كار می بریم، بیش از اندازه‌ی لازم باشد، به درازگویی پرداخته‌ایم، و این كار باعث كسالت شنونده و خواننده و اتلاف وقتِ ما و او خواهد شد.
اگر هم در به كار بردن كلمه‌ها و جمله‌ها امساك كنیم، و كمتر از میزانی كه برای رساندن مطلب لازم است، كلمه یا جمله به كار ببریم، به كوتاه گویی یا ایجاز پرداخته‌ایم كه ممكن است موجب گنگی و نارسایی مطلب ما شود. پس لازم است كه بین هر مطلب، و كلمه‌ها و جمله‌هایی كه برای بیان آن به كار می‌رود، رابطه‌ی تساوی وجود داشته باشد.
یكی از جنبه‌های درازگویی در زبان فارسی درازگویی در طرز بیان افعال است.
در قرن گذشته گروهی از نویسندگانی كه می‌خواسته اند نوشته‌های‌شان با زبان ساده‌ی مردم تفاوت داشته باشد، تا از این راه خود را برتر و فاضل‌تر از دیگران نشان دهند، كوشیده‌اند مطالبی را كه می‌توان در عبارت‌های كوتاه و ساده بیان كرد، در عبارت‌هایی بلند و پیچیده بیان كنند.
مثال: در آنجا برای معالجه‌ی بیماران اقدام مقتضی معمول می‌دارند. درازگویی یا اطناب در آنجا بیماران را معالجه می‌كنند.
یكی از شگردهای این گروه، به كار بردن فعل‌های گروهی و همكردی به جای فعل‌های ساده و كوتاه است. نوشتن به این شیوه، موجب طولانی شدن كلام، دشوار شدن فهم آن، و قالبی شدن عبارات می‌شود. بنابراین باید از این كار پرهیز كرد، و فعل جمله را به ساده‌ترین و كوتاه‌ترین صورت ممكن نوشت.
اكنون مواردی از درازنویسی افعال را در برابر افعال ساده‌ای كه باید به جای انها به كار برد می‌آوردیم:
تصمیم گرفتن درازگویی یا اطناب تصمیم را اتخاذ نمودن
كسی را دیدن درازگویی یا اطناب با كسی دیدار داشتن، كسی را ملاقات كردن
فرستادن درازگویی یا اطنابارسال كردن، اعزام كردن
گفتن درازگویی یا اطناباظهار كردن، اظهار داشتن
یادآوری كردن درازگویی یا اطناب خاطرنشان كردن
گفت و گو كردن درازگویی یا اطناب به گفت و گو نشستن
نشان دادن درازگویی یا اطناب نمایش دادن، به معرضِ نمایش گذاشتن
پایان دادن درازگویی یا اطناب به پایان بردن
پایان دادن درازگویی یا اطناب پایان بخشیدن
عملی كردن درازگویی یا اطناب جامه‌ی عمل پوشاندن
انجام دادن درازگویی یا اطناب به انجام رساندن
هلاك كردن درازگویی یا اطناب به هلاكت رساندن
پیروز شدن درازگویی یا اطناب به پیروزی رسیدن
واقع شدن درازگویی یا اطناب به وقوع پیوستن
فراموش كردن درازگویی یا اطناب به دست فراموشی سپردن
پریدن درازگویی یا اطناب به پرواز درآمدن
پراندن درازگویی یا اطناب به پرواز درآوردن
نوشتن درازگویی یا اطناب به رشته‌ی تحریر درآوردن
اقدام كردن درازگویی یا اطناب اقدام به عمل آوردن
شنیدن، باخبر شدن درازگویی یا اطناب اطلاع حاصل كردن
منصرف شدن درازگویی یا اطناب انصراف حاصل كردن
گرفتن یا بردن جایزه درازگویی یا اطناب به خود اختصاص دادن جایزه
اجرا كردن (دستور یا قانون) درازگویی یا اطناب به مورد اجرا گذاشتن
اجرا كردن (دستور یا قانون) درازگویی یا اطناب به مرحله‌ی اجرا درآوردن
اجرا شدن درازگویی یا اطناب مورد اجرا قرار گرفتن
گذراندن روزی یا سالی درازگویی یا اطناب پشت سر گذاشتن
مؤاخذه كردن درازگویی یا اطناب مورد مؤاخذه قرار دادن
مؤاخذه شدن درازگویی یا اطناب مورد مؤاخذه قرار گرفتن
حمایت شدن درازگویی یا اطناب تحت حمایت قرار گرفتن
دست یافتن، رسیدن درازگویی یا اطناب دسترسی پیدا كردن
زنده بودن درازگویی یا اطناب در قید حیات بودن
گریختن درازگویی یا اطناب فرار را بر قرار ترجیح دادن
یكی دیگر از جنبه‌های درازگویی، آوردن كلمه‌ها و تركیبات مترادف یعنی هم‌معنی، به طور همپایه در جمله آمده است كه باید از آن پرهیز كرد، و تنها به آوردن ساده‌ترین و شیواترین و رساترین و مناسب ترین كلمه اكتفا نمود، مگر آن كه ضرورت معنایی و لزوم تأكید بر مطلب این كار را اقتضا كند. اینك مواردی از درازگویی با آوردن كلمات مترادف:
او بسیار تند و سریع، و به طور مسلسل و پی در پی حرف می‌زد. درازگویی یا اطناب او بسیار تند و پی در پی حرف می زد.
این گل بسیار خوشبو و معطّر است. درازگویی یا اطناب این گل بسیار خوشبوست.
یكی دیگر از انواع درازگویی آوردن تعبیرهای دراز و غیرمستقیم است كه باید مفهوم آن را گرفت و با زبانی ساده و مستقیم بیان كرد:
این رقم نسبت به سال گذشته صد در صد افزایش را نشان می‌دهد. این رقم نسبت به سال گذشته دو برابر شده است.
یكی دیگر از انواع درازگویی آوردن جمله‌های مترادف یعنی هم معنی به طور همپایه است كه باید از آن پرهیز كرد و به آوردن یكی از این جمله‌ها كه دقیق‌تر و جامع‌تر و رساتر و مناسب‌تر است اكتفا نمود:
روشنایی همه جا را فراگرفت و همه جا روشن شد. درازگویی یا اطناب همه جا روشن شد.
من هرگز با او حرف نمی‌زنم و همواره از سخن گفتن با و خودداری می‌كنم. درازگویی یا اطناب من هرگز با او حرف نمی‌زنم.
مطلبی كه روشن است و همه به خوبی از آن آگاه‌اند. این است كه بار كج هرگز به منزل نمی‌رسد و آدم نادرست عاقبت رسوا می‌شود. درازگویی یا اطناب روشن است كه بار كج هرگز به منزل نمی‌رسد، و آدم نادرست عاقبت رسوا می‌شود.
منبع مقاله :
ارژنگ، غلامرضا،‌(1389)، ویرایش زبانی: برای زبان نوشتاری فارسی امروز، تهران: نشر قطره، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط