کج مي گويد، اما رج مي گويد

ويرايش به عنوان يکي از ملزومات نگارش صحيح ، اگرچه به اذعان ظاهري بيشتر نويسندگان و ناشران ، ابزاري است کليدي ؛ اما در بيشترين موارد، مورد بي مهري و غفلت واقع شده و به گوشه پرتي گذاشته مي شود. مصاديق بسياري را مي توان براي اين غفلت نام برد که نه مولف و نه ناشر، هيچ کدام زير بار آن نمي روند و از کم اطلاعي يا نجابت مخاطبان سوئاستفاده مي کنند و از سر آن مي گذرند. در اين نوشتار، نمونه هاي معدودي از مصاديق پرشمار غفلت هاي ويرايشي و پاسخ هاي ناشران را انتخاب کرده ايم که هم اينک پيش روي شماست.
دوشنبه، 16 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کج مي گويد، اما رج مي گويد
کج مي گويد، اما رج مي گويد
کج مي گويد، اما رج مي گويد

نويسنده:ايمان مطهري منش
ويرايش به عنوان يکي از ملزومات نگارش صحيح ، اگرچه به اذعان ظاهري بيشتر نويسندگان و ناشران ، ابزاري است کليدي ؛ اما در بيشترين موارد، مورد بي مهري و غفلت واقع شده و به گوشه پرتي گذاشته مي شود.
مصاديق بسياري را مي توان براي اين غفلت نام برد که نه مولف و نه ناشر، هيچ کدام زير بار آن نمي روند و از کم اطلاعي يا نجابت مخاطبان سوئاستفاده مي کنند و از سر آن مي گذرند.
در اين نوشتار، نمونه هاي معدودي از مصاديق پرشمار غفلت هاي ويرايشي و پاسخ هاي ناشران را انتخاب کرده ايم که هم اينک پيش روي شماست.
دکتر احمد سميعي در کتاب «اصول نگارش و ويرايش » مي نويسد: «دو لفظ ويرايش و ويراستار ظاهرا معادل editingو editorانگليسي اختيار شده است ؛ اما در عمل ، لفظ editorدر صنعت نشر، معادل هاي متعدد ويراستار، مصحح و... دارد.»
بازبيني و تصحيح ، برقراري نظم و ترتيب و اسلوب و ويرايش زباني ، تنها بخشي از کارهايي هستند که ويراستار براي يک دست شدن متن انجام مي دهد. ويرايش به نوشته دکتر سميعي بستگي به نوع اثر، محتوا، عرصه کاربردي و حجم آن دارد.
وظايف ويراستاران در موسسات انتشاراتي مختلف متفاوت است. وظايف سردبير يا سرويراستار يا دبير اجرايي ، عمدتا مديريتي است ؛ مديريت کارکنان ، برنامه ريزي ، بودجه بندي و تعريف و تعيين هويت انتشاراتي موسسه يا مجموعه. ويراستاران يا دبيران ارشد و دبيران خريدار، مسوول جذب دستنوشته ها و نويسندگان نو، تعريف طرح هاي تازه ، شناسايي نويسندگان براي انجام اين طرح ها و نظارت بر نگارش و بازنويسي دستنوشته ها هستند. دبير تحريريه ، مسووليت هاي دبيري و توليد را دارد و کتاب را در طول مراحل مختلف توليد، هدايت و براي آن برنامه ريزي مي کند و مسوول هماهنگي تمامي فعاليت هاي هيات تحريريه يک موسسه انتشاراتي يا مطبوعاتي است.
ويراستاران دستيار، متن را ويرايش مي کنند و بيشتر درگير بازنويسي و ويرايش محتوايي متن هستند، اما ممکن است مسووليت عقد قرارداد را هم به عهده داشته باشند. ويراستاران زباني ، متن را مي خوانند و از نظر املايي ، دستوري ، نقطه گذاري ، تيترگذاري و غيره تصحيح مي کنند.
دستياران تحريريه در کنار وظايف کارمندي و وظايف عمومي دفتري ، برخي از وظايف ويرايش ادبي و نمونه خواني را هم انجام مي دهند. دبيران وظيفه دارند در تمام مراحل توليد و فروش ، کتاب را همراهي کنند و اجراي برنامه هاي تبليغاتي و بازاريابي نيز با دبيران است. خب اگر شما هم مثل نگارنده متعجب شده و سرگيجه گرفته ايد، حق داريد. آنچه در مورد وظايف ويراستاران و جايگاه آنها در سطور بالا گفته شد، گرچه از عالم غيب نيامده اند، اما دست کم در کشور ما از ظاهرترين غايبان اند. بيشتر ناشران ايراني به دليل رفتار غيرحرفه اي و در مقابل لاف حرفه اي ، به روز نبودن يا نداشتن امکانات مالي کافي ، عمدتا اين روش کار کلاسيک را انجام نمي دهند يا به صورت ناقص انجام مي دهند.
شايد به دليل همين خلط جايگاه ها است که کتاب هاي چاپ شده چه تاليفي و چه ترجمه اي از لحاظ ويرايش مشکلات فراواني دارند؛ مشکلاتي که به دليل تکرار اشتباهات بويژه زباني در ديد مخاطبان به يک مساله معمول تبديل شده و يا به دليل کثرت ، درست پنداشته مي شوند؛ که اين خود خطر عظيمي و بلاي بزرگي است که نمي توان بسادگي از کنار آن گذشت.
بهرنگ کيائيان ، يکي از دست اندرکاران نشر عقيده دارد: ويرايش مثل فوت کوزه گري است که ممکن است زياد به چشم نيايد و محسوس نباشد؛ هرچند براي خواننده حرفه اي ، ويرايش خوب کتاب مهم است. به همين دليل ما تمام کارها را به ويراستار مي سپاريم. هرچند اگر نويسنده يا مترجم ضعيف باشد، ويرايش کمکي به بهتر شدن نوشتار نمي کند. کيائيان در پاسخ به اين پرسش که بعضي کتاب ها از نظر ويرايشي بخصوص زبان مشکلات بسياري دارند، مي گويد: زبان بسته گي به سبک نويسنده دارد. هرچند ممکن است از زير دست ما هم در رفته باشد. خيلي پيش آمده!
البته استفاده اشتباه از زبان به هيچ وجه سبک محسوب نمي شود، گو اين که اشتباهات دستوري و زباني را نمي توان تنها با گفتن سبک نويسنده است رفع و رجوع و يا توجيه کرد. نويسنده و به تبع ، ناشر نبايد از وظيفه خود به عنوان يک پاسدار زبان غافل بمانند.

مشکلات ويرايشي از کجا نشات مي گيرد؟

يکي از مهمترين کارهاي ويراستاران بر آثاري که به دست آنها سپرده مي شود، ويرايش زبان است ؛ هرچند در اين مسير تجويز نسخه اي که بتوان در هر مورد، ماشين وار آن را به کاربرد ممکن نيست. ويرايش زباني ، هم آگاهي زباني مي خواهد هم ذوق و شم زباني. با اين همه به نظر مي رسد روز به روز دقت و توجه به اصول ويرايش نزد ناشران فعال کمتر مي شود.

نوشدارو بعد از مرگ سهراب

«بادبادک باز»، از جمله کتاب هاي پرمخاطبي است که چه در ايران و چه خارج از ايران بارها در فهرست پرفروش ترين کتاب هاي هفته قرار گرفته است. فکر مي کنيد تا به حال چند نفر اين کتاب را خوانده اند؟ خود شما احتمالا جزو خريداران اين اثر نيستيد؟ پس بياييد خدمتتان باشيم ، بنشينيم با کمک يک ويراستار ماهر تمام غلطهايش را در بياوريم و ببينيم تا به حال چند مخاطب عام ، چند علاقه مند به نويسندگي ، چند علاقه مند به زندگي!
اين کتاب را خوانده اند و از اين غلطهايش بهره مند شده اند. به اينها اضافه کنيد اشتباهات تايپي ، اعراب گذاري ، نقطه گذاري ، تنظيم خطوط و بندها و... بهتر است همين جا نقطه بگذارم و نفسي تازه کنيم.
از خانم نيکنام ، درباره اين مشکلات پرسيديم و اما پاسخ ايشان: شرايط فرق مي کرد. مي خواستيم اين کتاب را سريع به بازار عرضه کنيم. الان هم يک آقايي بخشي از اشکالات را گفته و قرار است بياورد که ما اشکال کتاب را رفع کنيم !حسن زاده هم راجع به اشکلات بعضي از کتاب هاي چاپ شده آن نشر مثل «ماهي ها در شب نمي خوابند» مي گويد: راجع به کتاب ها بنا به مورد تصميم مي گيريم. کتاب يک مترجم يا نويسنده اصلا به ويراستار احتياج ندارد و کتاب هاي نويسندگان را مي سپاريم به ويراستار. الان هم واقعا نمي دانم چه توضيحي بدهم. گرفتارم.
غلطهاي شايع و مصطلح ، ناشي گري و کم تجربگي و تقليد از الگوهاي زباني بيگانه که از طريق ترجمه وارد زبان ما شده اند، موجب شده زبان کتاب ها از حالت شسته رفتگي درآيند و لنگ بزنند. به اين اضافه کنيد غلطهاي تايپي و چاپي و کيفيت بد چاپ کتاب ، طرح جلدهاي نامناسب و... که به اميد خدا در آينده نزديک در گزارش جداگانه اي به آن خواهيم پرداخت.
اين موضوع حتي در کتاب هاي نويسندگان مطرح هم ديده مي شود. اما خانم دژه وست ويراستار عقيده ديگري دارد: حقيقت اين است که در انتشارات [...] اوائل براي ويراستار ارزشي قائل نبودند؛ هرچند عنوان مي شد که بايد طبق اصول فرهنگستان کار ويراستاري را انجام بدهيم و ما هم همين کار را مي کرديم ؛ اما در نهايت آنها شيوه خودشان را اعمال مي کردند و خيلي پيش مي آمد که تمام تغييراتي که ويراستار بر اساس اصول ويرايشي اعمال مي کرد، خود نويسنده تغيير بدهد و دوباره رسم الخط و شيوه نگارش خودش را اعمال کند. با اين که ما طبق اصول ، کار را انجام مي داديم. خيلي پيش مي آمد (در بيشتر نشرهايي که کار کرده ام و نمي خواهم اسم بياورم) که ناشران نمونه خواني و ويرايش را کار بيهوده اي قلمداد مي کردند و عقيده داشتند خود نويسنده ها بهتر مي توانند اين کار را انجام بدهند و نيازي به اين کارها نيست.
حتي ما کار نسخه پردازي و شکل کتاب و نشانه گذاري هم انجام مي داديم که در نهايت خيلي پيش مي آمد که دوباره نويسنده تغييرشان بدهد. هر چند الان بهتر شده اما باز در نهايت نويسنده ها چندان اعتقادي به ويراستار ندارند.
علي الاصول نويسنده بايد در گزينش زبان مناسب متن ، قابليت و استعداد لازم را داشته باشد و عبارت هايش از «سلامت دستوري» برخوردار باشند. در غير اين صورت ، ناشر مي بايد به مدد ويراستار موارد آشکار «ضعف تاليف» را رفع کند؛ اما به هر دليل ، بسيار پيش آمده و مي آيد که نه ويراستار و نه نويسنده نتوانسته اند کتاب را از لحاظ زباني رو به راه کنند. اين ناشي از بي دقتي ، ساده انگاري ، تعجيل براي انتشار زودتر اثر و تزريق آن به بازار و عوامل ديگري است که ناشر، مولف و ويراستار در آن دخيل هستند.

فقر دانش ويرايش

آگاه نبودن نويسندگان به اين مساله مهم و فقر دانش ويرايش در اين قشر، از مهمترين عواملي است که جايگاه ويراستار و ويراستاري را در صنعت نشر ايران دچار تزلزل مي کند. تقسيم نشدن کار در انتشارات ، سليقه اي عمل کردن به جاي پايبندي به اصول زباني ، سبک فرض کردن غلطهاي زباني ، آشنا نبودن ويراستاران با اصول نگارش و زبان و در پايان عرضه سريع کتاب ، موجب شده حساسيت و دغدغه چاپ خوب کتاب خوب ، کمتر و کمتر شود؛ حساسيتي را که مي توان دوباره با عرضه کتاب ها با کيفيت عالي نزد خواننده و توليدکننده ايجاد کرد.
هيچ ناشري مجاز نيست زباني اصيل و پخته را که قالب ده ها و صدها شاهکار عملي ، ادبي ، تاريخي و فلسفي بوده است ، خواه از سر ناتواني و کمبود قدرت يا شناخت و خواه از سر اهمال ناشي از شتاب يا بي دقتي ، در شکلي نه چندان درست به عرضه کند. لطمه اي که از اين رهگذر بر پيکر زبان و ادبيات وارد مي شود لطمه اي مستقيم بر تعهد و مسووليت ايشان نيست؟




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط