یار مهربان
نويسنده:سمانه سادات صفويه
هر انسان جستجوگری با كتاب آشناست و آن را دوست خوب خود مي داند و با آن انس دارد. كتاب و یا به عبارتي علم، نقش مهمي در زندگي ما بازي مي كند. كتاب هاي خوب علم آدمي را افزايش مي دهد و راه هاي روشني را رو به بشريت باز مي كند.
جهان هستی مملو از حقايق و عجایب شگفت انگيزي است. انسانها از آغاز خلقت در پي جستجوي حقايق به شيوه هاي مختلف بوده اند و از اين طريق در جهت اعتلاي علم بشريت كمك كرده اند.
اگر بخواهيم به عصر امروز نگاهي داشته باشيم متوجه مي شويم كه حقايق بسياري هنوز وجود دارد كه كشف نشده و بشر امروز در گرفتاري ها و معضلات گوناگوني قرار گرفته است.
اگر بخواهيم جامعه امروز را با گذشته مقايسه كنيم, پي به مشكلات فراواني مي بريم. يعني علم ما هنوز جوابگوي بسياري از مشكلات ما نيست. به نظر شما مشكل كجاست و چه راه حلي بايستي انديشيده شود؟چگونه مي توانيم به سؤالات خود پاسخ دهيم و راه حلي براي مشكلات پيدا كنيم؟
اگر بخواهيم اهميت اين مسأله برايمان شفاف تر شود بايستي نگاهي به وضع موجودمان بيندازيم و اگر با تأمل دقت شود اهميت اين موضوع برايمان آشكار خواهد شد. در اين راستا بهتر است به چند نكته توجه شود:
اگر در زندگي افراد موفق و پيشرو روزگار دقت كنيم، مي بينيم كه آنها زندگي متفاوتي با سايرين دارند. يعني آنها با علم و كتابخواني انس خاصي دارند و اين علم (يا به عبارتي روزي تقسيم نشده خداوند كه بايستي دنبال آن برويم) جايگاه خاصي در زندگي آنها بازي مي كند.
ما براي حل مشكلات و پاسخ به سؤالات و كشف حقايق نياز به علم داريم، اين علم درجاتي دارد و هر كسی با توجه به همت خود به آن دست مي يابد. شايد بتوان گفت انساني كه از اين رزق الهي محروم است در گردابي بزرگ غرق شده است، چون ساختار وجودي انسان به اين گونه خلق شده كه زندگي و پويايي او در جواب دادن به سؤالات و كشف حقايق مي باشد.
اگر مبناي حيّ بودن زندگي را براساس علم آموزي بگذاريم، آن گاه معضل فرهنگ كتابخواني برايمان حل خواهد شد. يعني انسان زنده به دنبال كشف حل مشكلات خود و ديگران است و نسبت به آنها بي تفاوت نخواهد بود چرا كه مي داند پاسخ تمام سؤالات خود را مي تواند از موجوديات جهان هستي استخراج كند.
در حال حاضر در رسانه ها مطرح مي شود كه فرهنگ كتابخواني در بين مردم ضعيف شده و كمتر به خواندن كتاب پرداخته مي شود. كسانيكه در پي حل اين مشكل هستند بايستي قبل از آن جنبه روانشناسي اين قضيه را هم در نظر بگيرند كه چرا بايستي كتاب خوانده شود و كساني كه اين فرهنگ را دارند چه كمكي به خود و ديگران مي كنند. در واقع مي توان گفت كسانيكه انس با كتاب دارند مي توانند بهترين مروجان اصلي فرهنگ كتاب خواني باشند.
نكته قابل توجه اين است كه محدوده كتاب خواندن، توليد علم و توليد فكر مشخص شود و از توليد فكر و توليد انديشه و علم غافل نكند. بدلیل آنکه هر چقدر هم که كتاب بخوانيم باز سؤالاتي وجود دارد كه ممكن است نتوانيم جواب آنها را از كتاب ها بدست آوريم.
انسان در مرحله كتاب خواندن، نقش تكاثر را دارد و علومي را در ذهن و حافظه خود ذخيره مي كند اما بايستي به مرحله اي رسيد كه نقش كوثر و چشم را داشته باشد و از اين ذخائر اولاً در جهت آب رساني به خود و ديگران و ثانياً در جهت توليد علم و انديشه هاي جديد كه حاصل تلاقي و قضاوت آراي مختلف انديشمندان است گام بردارد.
نكته ی ديگری كه شايد بايستي مسؤلان به آن توجه كنند، بحث مديريت مطالعه است و ایجاد مراكزي كه در اين جهت تلاش نمایند. توضيح دقيق اين مسأله در افق بالاتري به اين نكته توجه دارد كه جامعه نخبگان ما در اين زمینه تلاش مي كنند و مراكز پژوهشي و آموزشي فراواني وجود دارد كه در راستاي اين اهداف (كتابخواني) گام بر مي دارند. هر ساله مراكز مختلف پژوهشي آمار فراواني از فعاليت ها و برنامه هاي پژوهشي خود را گزارش مي دهند، اما مشكل اينجاست كه اين فعاليت هاي كتابخواني مديريت نمي شود. بنابراین نياز به وجود مركزي واحد در كشور به نام مديريت پژوهش حس مي شود که حاصل و ذخائر اطلاعات و مطالعات (آموزشي پژوهشي) در اين مركز واحد ذخيره شود چرا كه در حال حاضر مطالعات و فعاليت هاي پژوهشي بيشتر در راستاي رفع تكليف انجام مي شود و كمتر در جهت رفع مشكلات و معضلات مردم اين مطالعات انجام مي شود.
دنيا عرصه ي رقابت است و باید سعي كرد خود را به قله هاي اوج علم و دانش رساند تا بتوان هم خود و هم ديگران را از اين چشمه هاي علم سيراب كرده و در جهت نجات بشريت امروز گام برداشت و دانست كه علم نوري است كه خداوند در دل هر كس كه بخواهد قرار مي دهد. توفيق دريافت اين علم را از خداوند بخواهيم و بدانيم كه سعادت بشريت در اين راه قرار داده شده است نقش مروجان و مربيان را نيز نبايد فراموش كنيم كه آنها الگوهاي خوبي در راستاي فرهنگ سازي مطالعه و كتابخوانی مي توانند داشته باشند. يك سخن مؤثر و مفيد يك مربي مي تواند نقش مهمي را در انسان ها بازي كند و آثار مفيدي را برجاي مي گذارد.
در بين تمامي كتب، بهتر است از بهترين كتاب، يعني قرآن هم ياد شود. كتابي كه چراغ روشن زندگي بشر است و دستورات سازنده براي انسان سازي را دارد.
اگر فرهنگ قرآن خوانی و كاربردي كردن آن در زندگي، جاري و ساري شود خود بهترين نمونه فرهنگ مطالعه و كتابخوانی خواهد بود. نكته جالب اينكه اولين كلمه قرآن كه بر پيامبر گرامي اسلامي وحي شده است كلمه خواندن است و اين جا اهميت اين موضوع دو چندان مي شود.
اگر چه در حال حاضر وضع موجود جامعه، معضل فرهنگ كتابخواني را به بار آورده ولي مي توان با سرمايه گذاري در نسل امروز افق هاي روشني را در جهت رفع نيازها و كشف حقايق و حل مشكلات جامعه ی آینده ترسيم كنيم.
اميد است كه بشر امروز به شناخت وجودي خود بيشتر پي برد و گام هاي رسيدن به قله علم و دانش را به سلامت طي كند.
http://www.kanoonandisheh.com
جهان هستی مملو از حقايق و عجایب شگفت انگيزي است. انسانها از آغاز خلقت در پي جستجوي حقايق به شيوه هاي مختلف بوده اند و از اين طريق در جهت اعتلاي علم بشريت كمك كرده اند.
اگر بخواهيم به عصر امروز نگاهي داشته باشيم متوجه مي شويم كه حقايق بسياري هنوز وجود دارد كه كشف نشده و بشر امروز در گرفتاري ها و معضلات گوناگوني قرار گرفته است.
اگر بخواهيم جامعه امروز را با گذشته مقايسه كنيم, پي به مشكلات فراواني مي بريم. يعني علم ما هنوز جوابگوي بسياري از مشكلات ما نيست. به نظر شما مشكل كجاست و چه راه حلي بايستي انديشيده شود؟چگونه مي توانيم به سؤالات خود پاسخ دهيم و راه حلي براي مشكلات پيدا كنيم؟
اگر بخواهيم اهميت اين مسأله برايمان شفاف تر شود بايستي نگاهي به وضع موجودمان بيندازيم و اگر با تأمل دقت شود اهميت اين موضوع برايمان آشكار خواهد شد. در اين راستا بهتر است به چند نكته توجه شود:
اگر در زندگي افراد موفق و پيشرو روزگار دقت كنيم، مي بينيم كه آنها زندگي متفاوتي با سايرين دارند. يعني آنها با علم و كتابخواني انس خاصي دارند و اين علم (يا به عبارتي روزي تقسيم نشده خداوند كه بايستي دنبال آن برويم) جايگاه خاصي در زندگي آنها بازي مي كند.
ما براي حل مشكلات و پاسخ به سؤالات و كشف حقايق نياز به علم داريم، اين علم درجاتي دارد و هر كسی با توجه به همت خود به آن دست مي يابد. شايد بتوان گفت انساني كه از اين رزق الهي محروم است در گردابي بزرگ غرق شده است، چون ساختار وجودي انسان به اين گونه خلق شده كه زندگي و پويايي او در جواب دادن به سؤالات و كشف حقايق مي باشد.
اگر مبناي حيّ بودن زندگي را براساس علم آموزي بگذاريم، آن گاه معضل فرهنگ كتابخواني برايمان حل خواهد شد. يعني انسان زنده به دنبال كشف حل مشكلات خود و ديگران است و نسبت به آنها بي تفاوت نخواهد بود چرا كه مي داند پاسخ تمام سؤالات خود را مي تواند از موجوديات جهان هستي استخراج كند.
در حال حاضر در رسانه ها مطرح مي شود كه فرهنگ كتابخواني در بين مردم ضعيف شده و كمتر به خواندن كتاب پرداخته مي شود. كسانيكه در پي حل اين مشكل هستند بايستي قبل از آن جنبه روانشناسي اين قضيه را هم در نظر بگيرند كه چرا بايستي كتاب خوانده شود و كساني كه اين فرهنگ را دارند چه كمكي به خود و ديگران مي كنند. در واقع مي توان گفت كسانيكه انس با كتاب دارند مي توانند بهترين مروجان اصلي فرهنگ كتاب خواني باشند.
نكته قابل توجه اين است كه محدوده كتاب خواندن، توليد علم و توليد فكر مشخص شود و از توليد فكر و توليد انديشه و علم غافل نكند. بدلیل آنکه هر چقدر هم که كتاب بخوانيم باز سؤالاتي وجود دارد كه ممكن است نتوانيم جواب آنها را از كتاب ها بدست آوريم.
انسان در مرحله كتاب خواندن، نقش تكاثر را دارد و علومي را در ذهن و حافظه خود ذخيره مي كند اما بايستي به مرحله اي رسيد كه نقش كوثر و چشم را داشته باشد و از اين ذخائر اولاً در جهت آب رساني به خود و ديگران و ثانياً در جهت توليد علم و انديشه هاي جديد كه حاصل تلاقي و قضاوت آراي مختلف انديشمندان است گام بردارد.
نكته ی ديگری كه شايد بايستي مسؤلان به آن توجه كنند، بحث مديريت مطالعه است و ایجاد مراكزي كه در اين جهت تلاش نمایند. توضيح دقيق اين مسأله در افق بالاتري به اين نكته توجه دارد كه جامعه نخبگان ما در اين زمینه تلاش مي كنند و مراكز پژوهشي و آموزشي فراواني وجود دارد كه در راستاي اين اهداف (كتابخواني) گام بر مي دارند. هر ساله مراكز مختلف پژوهشي آمار فراواني از فعاليت ها و برنامه هاي پژوهشي خود را گزارش مي دهند، اما مشكل اينجاست كه اين فعاليت هاي كتابخواني مديريت نمي شود. بنابراین نياز به وجود مركزي واحد در كشور به نام مديريت پژوهش حس مي شود که حاصل و ذخائر اطلاعات و مطالعات (آموزشي پژوهشي) در اين مركز واحد ذخيره شود چرا كه در حال حاضر مطالعات و فعاليت هاي پژوهشي بيشتر در راستاي رفع تكليف انجام مي شود و كمتر در جهت رفع مشكلات و معضلات مردم اين مطالعات انجام مي شود.
دنيا عرصه ي رقابت است و باید سعي كرد خود را به قله هاي اوج علم و دانش رساند تا بتوان هم خود و هم ديگران را از اين چشمه هاي علم سيراب كرده و در جهت نجات بشريت امروز گام برداشت و دانست كه علم نوري است كه خداوند در دل هر كس كه بخواهد قرار مي دهد. توفيق دريافت اين علم را از خداوند بخواهيم و بدانيم كه سعادت بشريت در اين راه قرار داده شده است نقش مروجان و مربيان را نيز نبايد فراموش كنيم كه آنها الگوهاي خوبي در راستاي فرهنگ سازي مطالعه و كتابخوانی مي توانند داشته باشند. يك سخن مؤثر و مفيد يك مربي مي تواند نقش مهمي را در انسان ها بازي كند و آثار مفيدي را برجاي مي گذارد.
در بين تمامي كتب، بهتر است از بهترين كتاب، يعني قرآن هم ياد شود. كتابي كه چراغ روشن زندگي بشر است و دستورات سازنده براي انسان سازي را دارد.
اگر فرهنگ قرآن خوانی و كاربردي كردن آن در زندگي، جاري و ساري شود خود بهترين نمونه فرهنگ مطالعه و كتابخوانی خواهد بود. نكته جالب اينكه اولين كلمه قرآن كه بر پيامبر گرامي اسلامي وحي شده است كلمه خواندن است و اين جا اهميت اين موضوع دو چندان مي شود.
اگر چه در حال حاضر وضع موجود جامعه، معضل فرهنگ كتابخواني را به بار آورده ولي مي توان با سرمايه گذاري در نسل امروز افق هاي روشني را در جهت رفع نيازها و كشف حقايق و حل مشكلات جامعه ی آینده ترسيم كنيم.
اميد است كه بشر امروز به شناخت وجودي خود بيشتر پي برد و گام هاي رسيدن به قله علم و دانش را به سلامت طي كند.
http://www.kanoonandisheh.com