خوخلف، رِم ویکتِرِویچ

خوخلف عملاً همه‌ی عمرش را در مسکو گذرانید. او در خلال تعطیلات مدارس به کار می‌پرداخت، در اصل به دلیل آن که می‌خواست کارهای دستی انجام دهد و بعداً، در زمان جنگ، به دلیل آن که مایل بود در مبارزه با فاشیسم سهمی
چهارشنبه، 2 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوخلف، رِم ویکتِرِویچ
خوخلف، رِم ویکتِرِویچ

 

نویسنده: V.J. Frenkel
مترجم: فریبرز مجیدی



 
[rem vikterevič xoxlef]
Rem Victorovich Khokhlov
(ت. لیونی، روسیه، 24 تیر 1305 / 15 ژویه‌ی 1926؛ و. مسکو، روسیه، 17 مرداد 1356/ 8 اوت 1977) ، فیزیک.
پدر خولف، ویکتور خریستفورویچ، استاد علوم فنی بود. مادرش، ماریا یاکولیونا واسیلییونا، فیزیکدانی در دانشگاه دولتی مسکو بود.
خوخلف عملاً همه‌ی عمرش را در مسکو گذرانید. او در خلال تعطیلات مدارس به کار می‌پرداخت، در اصل به دلیل آن که می‌خواست کارهای دستی انجام دهد و بعداً، در زمان جنگ، به دلیل آن که مایل بود در مبارزه با فاشیسم سهمی داشته باشد. در زمانی که به عنوان سازنده‌ی قفل اتومبیل کار می‌کرد، از تحصیل در دبیرستان فراغت یافت؛ در 1322 به «مؤسسه‌ی هوانوردی مسکو» وارد شد، و در 1324 از آنجا به گروه فیزیک دانشگاه مسکو انتقال یافت.
زندگی بعدی خوخلف رابطه‌ی تنگاتنگ با دانشگاه داشت. در سال 1327 از دانشگاه فارغ التحصیل شد، و در 1331 از رساله اش دفاع کرد. بعداً در مقام دستیار و مربّی در زمینه‌ی نظریه‌ی نوسانها در گروه فیزیک به خدمت پرداخت. از شهریور 1338 تا خرداد 1339 در دانشگاه استنفرد کار کرد. در 1340 از پایان نامه‌ی دکتریش دفاع کرد، و در 1346 استاد شد. خوخلف در 1352 سرپرستی دانشگاه مسکو را بر عهده گرفت.
خوخلف فعالیت عملیش را به عنوان نظریه پرداز محض آغاز کرد (مثلاً در مورد تابعهای وابسته‌ی لاگِر به تحقیق پرداخت) . چندی نگذشت که رهبر پژوهشهای مربوط به نورشناسی غیر خطی در دانشگاه مسکو شد. در 1344 واحدی اختصاصی در این رشته در گروه فیزیک ترتیب داد.
خوخلف، در نخستین سال کار در دانشگاه، تلاشهایش را بر پرتو فیزیک (radiophysics) معطوف کرد. او به سومین نسل مکتب شوروی فیزیک نوسانها تعلق داشت، مکتبی که به همت ل. ا. مندیلشتام و ن. د. پایالسکی بنیاد نهاده شده بود. (خوخلف یک سال پس از مرگ مندیلشتام وارد دانشگاه شد .) کار خوخلف در پیشرفت بسیاری از جریانهای موجود در رشته‌های پرتوفیزیک، نورشناسی، و صوت شناسی تأثیر نهاده است. بین سالهای 1333 و 1339 شیوه‌ی مؤثری برای تحلیل نوسانها و امواج در دستگاههای غیر خطی به تفصیل تنظیم کرد – روش ساده سازی مرحله به مرحله‌ی معادله‌ی کاهش یافته (روش خوخلف) . او با این روش در نظریه‌ی برهمکنش امواج در محیطهای فوق العاده پاشنده (dispersive) و در نظریه‌ی امواج شوکی در محیطهای اتلافی (dissipative) نتایج بنیادینی بدست آورد.
شیوه‌هائی که در زمینه‌ی این مجموعه‌ی کارها تنظیم و تدوین شده بودند مورد استفاده‌ی وسیع خوخلف و همکاران و شاگردان وی در کار نظری آنان درباره‌ی نورشناسی غیر خطی، صوت شناسی غیر خطی، و فیزیک لیزری قرار گرفتند. پس از سال 1339، خوخلف و همکارانش بیش از پیش درگیر پژوهشهای تجربی شدند. مهم ترین کارهائی را که آنان در دوره‌ی میان 1339 و درگذشت خوخلف در 1356 انجام دادند می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد. نخست، در نورشناسی غیر خطی کار تهیه‌ی مولّدهای پارامتری میزان شده‌ی نور (دستگاههائی که در آنها تحریک پارامتری امواج نور در محیطی غیر خطی تحقق می‌یابد) آغاز شد. مبانی نظری از نورشناسی موجی غیر خطی بدست آمدند (1341-1343). تقویت کننده‌های بسامد نوری نیرومندی ساخته شدند و پژوهشهای مهمی در زمینه‌ی قرار گرفتن نور در نقطه‌ی کانونی و انحراف آن از نقطه‌ی کانونی صورت پذیرفتند. (1345) دوم، در صوت شناسی غیر خطی (nonlinear acoustics) ، خوخلف به شیوه‌ی نظری کار در مورد تغییر آهسته‌ی نیمرخ یک موج منتشر شده پی برد، و معادله‌های صوت شناسی غیر خطی امواج صفحه‌ای را فورمولبندی کرد. وی معادله‌های صوت شناسی غیر خطی باریکه‌های پراشیده (diffracted beams) (معادله‌های خوخلف – زبالوتسکایا) را نیز فورمولبندی و حل کرد (1348).
سوم، در زمینه‌ی نورشناسی پرتو مجهول (X)، خوخلف نظریه‌ی لیزرهای گاما را پرورد، تحلیلهائی درباره‌ی طرحهای انقباض خطوط تشدید گاما (gamma resonance) فراهم ساخت، و نظریه‌ی پراش دینامیک (dynamic diffraction) در محیطهای تقویت کننده (amplifying media) را به وجود آورد (1351-1354). سرانجام، در زمینه‌ی فیزیک برهمکنش تابش لیزری و ماده، خوخلف موضوع کنترل واکنشهای شیمیایی از طریق عمل نوری تشدید (resonance photoaction) را مطرح ساخت (1349)، نظریه‌ی کنترل پدیده‌های سطحی با کمک تابش لیزری را تنظیم کرد، و پژوهشهای مهمی در مورد نظریه‌ی ترکیب هسته‌ای عناصر به اجرا درآورد.
خوخلف، گذشته از فعالیت شدید علمی و آموزشی، در مقام سازمان دهنده‌ی کارهای علمی نیز بسیار فعال بود. در هیأت رئیسه‌ی «فرهنگستان علوم ا. ج. ش. س.» عضویت داشت، و در واپسین سالهای عمر خود معاون فرهنگستان بود. به عنوان سرپرست شورای علمی فرهنگستان در مسأله‌ی نورشناسی ناهمدوس (noncoherent) و غیر خطی نیز خدمت کرد، و جلسه‌هائی از سراسر شوروی و در سطح بین المللی در مورد این مسائل ترتیب داد. او یکی از اعضای «کمیسیون مرکزی تجدیدنظر» حزب کمونیست بود و در «شورای عالی ا. ج. ش. س.» عضویت داشت. از 1344 رئیس گروه فرایندهای موجی در دانشگاه دولتی مسکو، و از 1352 تا 1356 رئیس دانشگاه بود.
قدر کارهای بزرگ خوخلف از هر لحاظ شناخته شده است. در 1345، «فرهنگستان علوم ا. ج. ش. س.» او را به صورت عضو ناپیوسته، و در 1353 به عنوان عضو پیوسته انتخاب کرد. در 1349 «جایزه‌ی لنین» و در 1364 (پس از مرگ) «جایزه‌ی دولتی ا. ج. ش. س.» به او اعطا شد. خوخلف عضو پیوسته‌ی «فرهنگستان علوم بلغارستان» و عضو ناپیوسته‌ی «فرهنگستان پرتغال» بود، و از چند دانشگاه درجه‌ی دکتری افتخاری گرفت.

کتابشناسی

یکم. کارهای اصلی:

«K teorii zakhvativaniia pri maloi amplitude vneshnei sily» («درباره‌ی نظریه‌ی اتصال در مقدار کم دامنه نیروئی خارجی») ، در DANS، 97، شماره‌ی 3 (1954)، 411-414؛ «K teorii udamykh radiovoln v nelineinikh liniyakh» («درباره‌ی نظریه‌ی امواج رادیویی شوکی در خطوط غیر خطی») ، در RadE، 6، شماره‌ی 6 (1961)، 917-925؛ «O raspostranenii voln v nelineinikh dispergiruysh chikh» («درباره‌ی پخش امواج در خطوط پراکنده‌ی غیر خطی») ، همان، شماره‌ی 7، 1116-1127؛ «Ob odnoi vozmozhnosti usileniia svetovikh voln» («درباره‌ی امکان تقویت امواج نوری») ، در ZETF، 43، شماره‌ی 1 (1962)، 351-353، با همکاری س. آ. آخمانف؛ «K teorii prostikh magnitogidr odinamicheskikh voln konechnoi amplitudi v dissitipativnikh sredakh» («درباره‌ی نظریه‌ی امواج ئیدرودینامیک مغناطیسی ساده با دامنه‌ی محدود در محیطی اتلافی») ، همان، 41، شماره‌ی 2 (1961)، 534-543، با همکاری س. ا. سولویان.
«Ob upravlenii khimicheskimi reakciiami putem rezonansnogo fotovozdeistviia na molekuli» («درباره‌ی کنترل واکنشهای شیمیایی به وسیله‌ی تأثیر ضربه‌ی نوری تشدید بر مولکولها») ، همان، 58، شماره‌ی 6 (1970)، 2195-2201، با همکاری و. ت. پلاتوننکو و ن. د. آرتامانوا؛ «problemiteorii nelineinoi akustiki» («مسائل مربوط به نظریه‌ی صوت شناسی غیر خطی») ، در Azh، 20، شماره‌ی 3 (1974)، 449-457، با همکاری ا. و. رودنکو و س. ا. سولویان؛ «K voprosu o vozhmozhnosti sozdanin gammalazera na osnove radioaktivnikh kristallov» («درباره‌ی امکان پدید آوردن لیزر بر اساس بلورهای پرتوزا») ، در PZETF، 115، شماره‌ی 9 (1972)، 580-583؛ Problems of Nonlinear Optics (نیویورک، 1972)، با همکاری س. آ. آخمانوا و آ. پ. سوخوروکف؛ و «Self focusing and Self-defocusing and Self-modulation of Laser Beams»، در کتاب Laser Handbook، دوم (آمستردام، 1972) ، 1151-1228.

دوم. خواندنیهای فرعی:

Rem Viktorovich khokhlov (R.V. Khokhlov)، از و. ا. گریگوریئف (مسکو، 1981) ، و Akademik Rem Viktorovich Khokhlov، از همو (مسکو، 1982) . برای سوگنامه، مقاله‌ای از س. آ. آخمانوا و دیگران، در UFN، 124، شماره‌ی 2 (1978)، 355-358.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه‌ی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط