مترجم: فریبرز مجیدی
[wiliǝm henri tuenhofel]
William Henri Twenhofel
پدر و مادر توئن هوفل - ارنست ا. هـ. ج. توئن هوفل و هلنا استیوور توئن هوفل - که تبار آلمانی داشتند، از طریق کشت و زرع در مزرعهای کوچک در نزدیکی کاوینگتن درآمد ناچیزی برای امرار معاش بدست میآوردند. توئن هوفل از خردسالی با مشقّتهای زندگی در مزرعه آشنا شد، زیرا ناگزیر بود که خود به کسب درآمد کمک کند. در نتیجهی کاری که در مزرعه انجام میداد جثّهای نیرومند و اعتماد به نفسی پیدا کرد که در سالهای بعد، هنگامی که به کار عملی در زمینشناسی در بخشهای دورافتادهی امریکای شمالی سرگرم بود، سخت به حالش مفید افتادند. وی به اموری غیر از زمینشناسی، و بخصوص به واکنش گیاهان و جانوران به محیطشان، نیز علاقهای شدید یافت. علاقهی او به طبیعت در سراسر عمر ادامه داشت، و برخی از مهمترین آثار علمی او به تشکیل، فرسایش، و حفظ خاکها، عمل گیاهان و جانوران در بوجود آوردن و تغییر دادن رسوبها، و ته نشینی نهایی رسوبها و مولّفههای آلی آنها برای ساخته شدن سنگهای رسوبی مربوط بودند.
توئن هوفل در 1278 با محبوب دورهی کودکیش، ویرجی مِی استیونز، پیمان زناشویی بست؛ آنان صاحب سه فرزند شدند: لیلیئن هلینا، هلین ویویئن، و ویلیام استیونز توئن هوفل. این مرد جوان، که بسیار تیزبین و بلندپرواز بود، و علاقهای شدید به فهم طبیعت داشت، به مدت شش سال در مدرسههای محلی تدریس کرد تا آن که توانست درآمد کافی کسب کند و در 1281 به دانشگاه ملی تربیت معلم در نزدیکی لبانن، در کنتاکی، وارد شود. در 1283 مدرک لیسانس گرفت، و سپس از 1283 تا 1286 در دانشسرای تربیت معلم تکسس شرقی در رشته علوم و ریاضیات تدریس کرد. در سی و دو سالگی به دانشگاه ییل وارد شد. با وجود کسب سه مدرک تحصیلی در زمینشناسی - لیسانس در 1287، فوق لیسانس در 1289، و دکتری در 1291- همواره تحت تأثیر چارلز شوکرت و جووزف بَرِل قرار داشت. توئن هوفل از پیروان وفادار این دو مرد شد، و انگیزه گسترش دادن و تنوع بخشیدن علاقهاش به طبیعت را در تعلیمات آنان یافت.
وی، که از محوطهی کالج به عنوان پایگاه عملیات و از تدریس به عنوان وسیله امرار معاش استفاده میکرد، زندگی علمی خود در رشته زمین شناسی، زمانی که هنوز دانشجوی فوق لیسانس در دانشگاه ییل بود، با پذیرفتن سمت استادیاری در دانشگاه کنزاس، در 1289، آغاز کرد. در 1295 به دانشگاه ویسکانسین منتقل شد؛ و در آنجا به چارلز ر. وَن هایس، چارلز ک. لیث، الگزندر ن. وینچل، وارن ج. مید، و آرمین ک. لوبک پیوست. این مردان، که همکاران توئن هوفل طی سی سال بعد بودند، تأثیر بارزی در زندگی علمی او داشتند.
هنگامی که توئن هوفل به دانشگاه ییل وارد شد، شوکرت درگیر جرّ و بحثی دربارهی مرز دورههای اوردوویسی و سیلوری بود، و متقاعد شده بود که حل این مشکل در سنگهای ایالتهای ساحلی کانادا است. توئن هوفل در سال 1287 در سفری زمینی برای گشت و گذار اکتشافی به او پیوست؛ وی بعداً موضوع مقطع بحرانی جزیره انتیکوستی در کِبِک را برای رسالهی دکتریش برگزید. توئن هوفل در دورههای بعدی زندگی علمی خود مقالهها و گزارشهای مهمی درباره مقطع سیلوری اریزگ، ناووا اسکوشا (1287)، لایههای اوردو ویسای - سیلوری جزیرهی انتیکوستی (1306)، زمینشناسی جزایر مینگنِ کِبِک (1317)، سنگهای دوران دیرین زیوی میانی نیوفندلند (1316، 1333) و ایالتهای بالتیک اروپا (1295)، و سیلوریِ مِین (1320) انتشار داد. این خدمات و کارهای مهم، که موجب شدند وی به عنوان صاحب نظری در زمینه چینهشناسی اوردوویسی و سیلوری و دیرینشناسی به شهرتی جهانی دست یابد، ماهیت انتقالی و گذرای مرز اوردوویسی و سیلوری در بخش شمالی شرقی امریکای شمالی را به اثبات رساندند.
توئن هوفل، در همان حال که بررسیهای چینه شناختی خود را انجام میداد و در کلاسهای درس دانشگاه ویسکانسین تدریس میکرد، همچنان به موضوع رسوبگذاری نیز علاقهمند بود. وی در زمانی که در دانشگاه کنزاس بود درباره سنگهای آتشزنه سیاه (chert) جالب توجه کوههای رِفِرد و فوراکر و نهشتههای کومَنچیِ متعلق به بخش مرکزی کنزس به تحقیق پرداخت. اندک زمانی پس از آن که به ویسکانسین رفت در مباحثهای دامنه دار با ادوارد آ. اولریش درباره چینهشناسی قسمتی از سازندهای کامبریایی فوقانیِ دره میسی سیپی بالا درگیر شد. اولریش طرفدار تصویر سنتی کیک لایه لایه در چینهشناسی بود، و بسترهای گلو کونیت دارِ مازومانی را بالای سازند فرانکونیا قرار میداد. توئن هوفل این دو رشتهی متوالی را در اصل مربوط به یک زمان و در عین حال مربوط به دورهای انتقالی میانگاشت- و این تعبیری بود که در آن زمان جنبهی بدیع و انقلابی داشت؛ اما او و شاگردانش که در دوره بعد از لیسانس تحصیل میکردند سرانجام توانستند با کار عملی مفصّل این نکته را به اثبات رسانند. وی در خلال سه دهه، از 1298 تا 1328، نخست به عنوان عضو «کمیتهی رسوب گذاریِ وابسته به شورای پژوهشی ملی» و سپس در مقام رئیس آن، با همکاری ت. ویلند وون، ادوارد م. کیندل، و آرثر تراوبریج، پژوهش در زمینه رسوب گذاری را بسیار تقویت کرد. اثر ماندگار او با عنوان Treatise on Sedimentation («رساله در رسوب گذاری»، 1926؛ چاپ دوم، 1932) از تأییدی بین المللی برخوردار شد.
هنگامی که ریمند س، مور در 1310 Journal of Sedimentary Petrology («مجلهی سنگشناسی رسوبی») را براه انداخت، توئن هوفل یکی از کمک ویراستاران آن شد. از 1312 تا 1325 در مقام سردبیر خدمت کرد، و کوششهای بسیار بکار برد تا در زمانهای دشوار موقعیت این نشریه را در میان مجلات زمینشناسی تثبیت کند. بحثهای توئن هوفل درباره سنگهای رُسی سیاه (black Shale) موجب شدند که توجه به آن نوع سنگها، که مورد منازعه بودند، از نو برانگیخته شود؛ مقالههایش درباره آبسنگهای مرجانی قدیمی و موضوعهای وابسته به آنها موجب تأکید هرچه بیشتر بر دیرین بومشناسی (paleoecology) گردیدند؛ و علایق آغازین او به فرسایش و حفظ خاک فراتر از زمانه خود بودند. بررسیهائی که او و شاگردانش درباره نهشتههای دریاچههای ویسکانسین بعمل آوردند تا حد زیادی پژوهش در مورد دریاچهشناسی (limnology) را تقویت کردند، و گزارشهای وی درباره ماسههای سیاه سواحل اورگون توجه را به آن نهشتهها جلب کردند و این تصور را پدید آوردند که آن نهشتههای ماسههای بادی ممکن است منشأ برخی از کانیهای باارزش، از قبیل ماگنتیت و ایلامنیت، باشند.
توئن هوفل، بیشتر از هر کس دیگری در زمان خود، مطالعه در مورد رسوبگذاری به عنوان یکی از شعبههای زمینشناسی را رهبری و تشویق کرد، و قدرت و اهمیت فعلی این رشته از علم عمدتاً نتیجهی رهبری او به عنوان پژوهشگر، معلم، مؤلف، و ویراستار است.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
نوشتههای علمی توئن هوفل حوزهی وسیعی از موضوعهای زمینشناختی را در برمیگیرند و از استعدادی استثنایی در زمینهی تنظیم و تعبیر مقادیر عظیمی مسائل توصیفی حکایت میکنند. او بیش از هفتاد و پنج مقاله و گزارش مهم، و پنج کتاب درسی- که وسیعاً مورد استفاده بودند- نوشت، که همه آنها به جنبهای از رسوب گذاری، چینهشناسی، و دیرینشناسی مربوط میشدند. فهرست نوشتههای او در کتابشناسیهای «زمینشناسی امریکای شمالی»، که زیر عنوان BUSGS انتشار یافتهاند، ذکر گردیده است. پنج اثر عمده وی عبارتند از Treatise on Sedimentation (بالتیمور، 1926؛ چاپ دوم، 1932)؛ Invertebrate Paleontology، با همکاری ر.ر. اشراک (نیویورک، 1935)؛ Principles of Sedimentation (نیویورک، 1939)؛ Methods of Study of Sediments، با همکاری س.ا. تایلر (نیویورک، 1941)؛ Principles of Invertebrate Paleontology، نوشتهی ر.ر. اشراک و و. هـ. توئن هوفل (نیویورک، 1935).
گزارشهای عمدهای که هم به چینهشناسی و هم به دیرینشناسی مربوط میشوند عبارتند از: «The Geology and Invertebrate Paleontology of the Comanchean and ‘Dakota’ Formations of Kansas»، در KSGS، خبرنامهی شمارهی 9 (1924)؛ «Geology of Anticosti Islands»، در CGS، گزارش علمی شمارهی 54 (1927)؛ «The Buildings Kentuky»، در KGS، دورهی ششم، 37 (1931)؛«Geology and Paleontoloy of Mingan Islands, Quebec…»، در GSA، بخصوص نشریهی شمارهی 11 (1938)؛ Soil, the Most Valuable Mineral Resource; Its Origin, Destruction, and Preservation»، در ODGMI، 26 (1944).
دوم. خواندنیهای فرعی.
دیگر اطلاعات زندگینامگی و کتابشناختی مندرجند در «William Henry Twenhofel-Honorary Member»، از ر.ر. اشراک، در BAPG، 31 (1947)، 835-840؛ «Memorial to William Henry Twenhofel (1875-1957)»، از همو، در JSP، 27 (1957)، 203؛ «William Henry Twenhofel (1875-1957)» از همو، در BAPG، 41 (1957)، 978-980؛ Memorial to William Henry Twenhofel» (1875-1957)»، از ک. ا. دانبار، در PGSA، گزارش سالانهی مربوط به 1960 (1962)، 151-156.
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول.
/م