نکته پایانی پیرامون نام بردن از حضرت مهدی علیه السلام به نام خاص

برخی از بزرگان معاصر، پس از نقل چهار گروه روایات یاد شده، نوشته اند: «شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی تعبّد، خالی از تحقیق است؛ اگر چه برخی از بزرگان بدان تصریح کرده اند... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک تقیه است. بنابراین نام بردن از آن حضرت به این نام در زمان ما هیچ گونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم روایات ـ که دلالت بر جواز می‌کرد ـ از دسته‌های دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است.
چهارشنبه، 2 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نکته پایانی پیرامون نام بردن از حضرت مهدی علیه السلام به نام خاص
نکته پایانی پیرامون نام بردن از حضرت مهدی علیه السلام به نام خاص
نکته پایانی پیرامون نام بردن از حضرت مهدی علیه السلام به نام خاص

نویسنده:خدامراد سلیمیان
منبع: درسنامه مهدویت1-ص215
برخی از بزرگان معاصر، پس از نقل چهار گروه روایات یاد شده، نوشته اند: «شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی تعبّد، خالی از تحقیق است؛ اگر چه برخی از بزرگان بدان تصریح کرده اند... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک تقیه است. بنابراین نام بردن از آن حضرت به این نام در زمان ما هیچ گونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم روایات ـ که دلالت بر جواز می‌کرد ـ از دسته‌های دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است.
آن گاه ایشان نتیجه می‌گیرند:« حرمت تنها در هنگام تقیه بوده و تنها راه جمع بین روایات همین قول است، وگرنه باید هر دو دسته روایت را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم _ اگر بگوییم روایات ظنی هستند_ و حاصل این هم این می‌شود که قائل به جواز شویم».
در پایان ایشان قوی‌ترین قرینه بر نظر خود (جواز نام بردن) را همان دسته چهارم از روایات دانسته، احتیاط را نیز لازم نمی دانند: «فتلخص عن جمیع ما ذکر جواز التسمیة باسمه الشریف و هو (محمد)».1 باتوجه به آنچه ذکر شد به نظر می‏رسد، در زمان غیبت کبرا اگر نام بردن آن حضرت موجب ضرر و زیان نگردد، جایز است.

پی نوشت:

1. ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، قواعد الفقهیة، ج1، ص504.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط