حضرت مهدي عليه السلام غير از حضرت عيسي عليه السلام است
از جمله ادله ي منکرين مهدويت و نفي اعتقاد به ظهور حضرت مهدي عليه السلام در آخرالزمان حديث ابن ماجه است که به سندش از انس از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل کرده که مي فرمايد: «... و لا مهدي الا عيسي بن مريم»؛ (1) «و مهدي به جز عيسي بن مريم نيست».
2- اين حديث مورد اعراض علماي حديث و متکلمين قرار گرفته و هيچ کس به آن استناد نکرده است.
3- خود ابن ماجه در سنن خود حديث «المهدي حق و هو من ولد فاطمه»؛ «مهدي حق و او از اولاد فاطمه است» را نيز نقل کرده است. (2)
4- حديث از حيث سند اشکال دارد: ابن قيم جوزيه در «المنار المنيف» مي گويد: «از من درباره ي حديث «لا مهدي الا عيسي بن مريم » سؤال شد که چگونه با احاديث مهدي و خروج او قابل جمع است؟ و آيا درباره ي مهدي حديثي وجود دارد يا خير؟
حاکم نيشابوري تصريح کرده که هدف او از ذکر اين حديث در «مستدرک» به جهت تعجب است نه اين که مطابق شرط شيخين به آن احتجاج کرده باشد. (4)
علاوه بر اين که محمد بن خالد جندي مجهول و متروک و غير معروف نزد متخصصين فن است بلکه مطابق تصريح ابن حجر در «تهذيب التهذيب» او جعل کننده ي حديث نيز مي باشد. (5)
ذهبي مي گويد: «... حديث "... ولا مهدي الا عيسي بن مريم" خبري است منکر که ابن ماجه آن را نقل کرده است». (6)
قرطبي مي گويد: «حديث "و لا مهدي الا عيسي بن مريم" معارض با احاديث اين باب است. آن گاه کلمات رجاليين در حق محمد بن خالد را ذکر کرده، سپس مي گويد: احاديثي که نص بر خروج مهدي از عترت پيامبر و اولاد فاطمه است ثابت بوده و اصح از اين حديث است، پس حکم، مطابق احاديث خروج مهدي از اولاد فاطمه است نه حديث ديگر». (7)
5- اين حديث را نيز طبراني با سند خود از ابي امامه نقل کرده ولي در متن آن جمله ي «و لا مهدي الا عيسي بن مريم» وجود ندارد. (8)
6- روايات خروج مهدي از اولاد فاطمه عليها السلام متواتر است و همان گونه که در جاي خود به آن اشاره شده عده ي بسياري به تواتر و صحت آن تصريح کرده اند، و در مقابل، حديث مورد بحث بر فرض صحت سند، خبر واحد است، و مي دانيم که هنگام تعارض، خبر متواتر مقدم است.
7- مشهور بين مسلمين در طول تاريخ اسلام، ظهور شخصي از اهل بيت رسول خدا و از اولاد فاطمه عليهم السلام است و اين شهرت خود مرجح احاديث مهدويت اسلامي است.
پاسخ:
2- اين حديث مورد اعراض علماي حديث و متکلمين قرار گرفته و هيچ کس به آن استناد نکرده است.
3- خود ابن ماجه در سنن خود حديث «المهدي حق و هو من ولد فاطمه»؛ «مهدي حق و او از اولاد فاطمه است» را نيز نقل کرده است. (2)
4- حديث از حيث سند اشکال دارد: ابن قيم جوزيه در «المنار المنيف» مي گويد: «از من درباره ي حديث «لا مهدي الا عيسي بن مريم » سؤال شد که چگونه با احاديث مهدي و خروج او قابل جمع است؟ و آيا درباره ي مهدي حديثي وجود دارد يا خير؟
پاسخ:
حاکم نيشابوري تصريح کرده که هدف او از ذکر اين حديث در «مستدرک» به جهت تعجب است نه اين که مطابق شرط شيخين به آن احتجاج کرده باشد. (4)
علاوه بر اين که محمد بن خالد جندي مجهول و متروک و غير معروف نزد متخصصين فن است بلکه مطابق تصريح ابن حجر در «تهذيب التهذيب» او جعل کننده ي حديث نيز مي باشد. (5)
ذهبي مي گويد: «... حديث "... ولا مهدي الا عيسي بن مريم" خبري است منکر که ابن ماجه آن را نقل کرده است». (6)
قرطبي مي گويد: «حديث "و لا مهدي الا عيسي بن مريم" معارض با احاديث اين باب است. آن گاه کلمات رجاليين در حق محمد بن خالد را ذکر کرده، سپس مي گويد: احاديثي که نص بر خروج مهدي از عترت پيامبر و اولاد فاطمه است ثابت بوده و اصح از اين حديث است، پس حکم، مطابق احاديث خروج مهدي از اولاد فاطمه است نه حديث ديگر». (7)
5- اين حديث را نيز طبراني با سند خود از ابي امامه نقل کرده ولي در متن آن جمله ي «و لا مهدي الا عيسي بن مريم» وجود ندارد. (8)
6- روايات خروج مهدي از اولاد فاطمه عليها السلام متواتر است و همان گونه که در جاي خود به آن اشاره شده عده ي بسياري به تواتر و صحت آن تصريح کرده اند، و در مقابل، حديث مورد بحث بر فرض صحت سند، خبر واحد است، و مي دانيم که هنگام تعارض، خبر متواتر مقدم است.
7- مشهور بين مسلمين در طول تاريخ اسلام، ظهور شخصي از اهل بيت رسول خدا و از اولاد فاطمه عليهم السلام است و اين شهرت خود مرجح احاديث مهدويت اسلامي است.
پي نوشت:
1. سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1340، حديث 4039.
2. همان، ج 2، ص 1368، ح 4086.
3. المنار المنيف، ص 130، ح 325.
4. مستدرک حاکم، ج 4، ص 441.
5. تهذيب التهذيب، ج 9، ص 125، رقم 202، ترجمه ي محمد بن خالد جندي.
6. ميزان الاعتدال، ج 3، ص 535، رقم 7479.
7. التذکره، قرطبي، ج 1، ص 701.
8. المعجم الکبير، طبراني، ج 8، ص 214، ص 7757.