بررسی سندی زيارت ناحية مقدسه
نويسنده: حجتالاسلام والمسلمين نجمالدين طبسي
روش بحث
مقصود ما از روش موضوعی، کنکاش و بررسی موضوعات مطرح در مبحث مهدویت است؛ موضوعاتی چون حکومتهاي بعد از حضرت مهدي (عجلاللهتعالي فرجهالشريف)، داستان حضرت نرجس خاتون عليها السلام، قيامهاي دوران غيبت، جزيرة خضراء و...
در این پژوهش قصد داریم تا به موضوع زیارت ناحیة مقدسه بپردازیم که منتسب به امام زمان (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) است. در گام اوّل، متن زیارت را از قديمیترين منبع نقل ميکنيم؛ در گام دوم، به بررسی منابع و مصادر آن، از گذشته تا کنون خواهیم پرداخت؛ زيرا در مباحث روایی، کثرت نقل يا عدم آن، دليل و مؤيدي بر اعتنا يا عدم اعتنا به روایت است.
گام سوم، بررسي سندي است؛ يعني بررسی سلسله و طرق نقل زیارت و میزان اعتبار آن. در گام چهارم، گفتار بزرگان در رد يا قبول متن و مضمون، مطرح و پس از آن، بحث، نتيجهگيري و جمعبندي ميشود.
مقدمه
موضوع ما در این پژوهش، زیارت دوم است؛ اما به تناسب بحث، ابتدا نکاتی را در رابطه با زیارت اول، مطرح میکنیم.
سند زیارت اول
«روينا باسنادنا الي جدي ابي جعفر محمد بن الحسن الطوسي قال حدثنا الشيخ ابو عبد الله محمد بن احمد بن عياش قال حدثني الشيخ الصالح ابومنصور بن عبد المنعم بن النعمان البغدادي قال: خرج من الناحية سنة اثنين و خمسين و مأتين علي يد الشيخ محمد بن غالب الاصفهاني حين وفات ابي و کنت حديث السن و کتبت استأذن في زيارة مولاي ابي عبدالله (عليهالسلام) و زيارة الشهداء ـ رضوان الله عليهم ـ. فخرج الي منه:
بسم الله الرحمن الرحيم. اذا اردت زيارة الشهدا ـ رضوان الله عليهم ـ فقف عند رجلي الحسين (عليهالسلام) و هو قبر علي بن الحسين ـ صلوات الله عليهما ـ فا ستقبل القبلة بوجهک فان هناک حومة الشهدا. و أوم و أشر الي علي بن الحسين و قل: السلام عليک يا اول قتيل من نسل خير سليل من سلالة ابراهيم الخليل صليالله عليك و علي أبيك اذ قال فيک: قتل الله قوما قتلوک يا بُني ما أجرأهم علي الرحمن و علي انتهاک حرمة الرسول. علي الدنيا بعدک العفا! کأني بک بين يديه ماثلاً و للکافرين قائلا:
اناعلي بن الحسين بن علي
نحن و بيت الله أولي بالنبي
أطعنکم بالرمح حتي ينثني
أضربکم بالسيف أحمي عن أبي
ضرب غلام هاشمي عربي
والله لايحکم فينا ابن الدعي
حتي قضيت نحبک ولقيت ربک. أشهد أنک أولي بالله و برسوله و أنک ابن رسوله و ابن حجته و أمينه حکم الله لک علي قاتلک مرة بن منقذ بن النعمان العبدي لعنه الله و أخزاه و من شرکه في قتلک»142.
شيخ مفيد و سيد مرتضي نیز اين زيارت را با حذف سند، در قسمت زيارات عاشورا نقل کردهاند.
برخی از پژوهشگران به این زیارت، اشکالهایی را وارد کردهاند که در ادامه به طرح و بررسی آنها خواهیم پرداخت:
الف. تاريخ صدور توقيع
1. ممکن است در نوشتن يا خواندن و قرائت تاريخ، اشتباهي رخ داده باشد و عدد شش را به اشتباه، پنج خوانده باشند؛ يعني تاريخ صدور آن سال 262ه باشد.
2. ممکن است اين زيارت، از امامين عسکريين (عليهماالسلام) باشد؛ چون در سند، تصريح نشده که اين زيارت، از ناحية امام عصر (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) میباشد و فقط تعبيرِ «عن الناحية المقدسة» آمده است.
ب. وجود افراد مجهول در سند
این اشکال نیز چند جواب دارد:
1. اين متن، در بر دارندة برخي معارف و اخلاقيات و نکات تاريخي است که با مضامين ديگر ادعيه و زيارات و نصوص معتبر، مطابقت دارد؛ لذا نميتوان تنها به دليل ضعف سندي، به آساني از آن دست كشيد؛ فتأمل.
شايد اين روايت، نظير زيارت جامعه باشد که سندش از نظر فني دچار مشکل است143؛ ولي بزرگان، آن را تأیید کردهاند. برای مثال امام خميني فرمودهاند: «قطعاً اين متن زيارت جامعه، از امام معصوم است» و آيتالله وحيد خراساني نیز ميفرمايد: «اين لفظ، لفظ غير معصوم نميتواند باشد و قطعاً از امام است. ما بعضي جاها بايد از چارچوب تضعيف و توثيقات نجاشي و کشي خارج شويم».
دعاي افتتاح نيز توقيع است؛ ولي متن دعا به گونهاي است که نمیتواند از غير معصوم صادر شده باشد. دعاي ندبه و ادعیة بسیار دیگری نیز از این دست هستند. پس این زيارت را نيز میتوان از این جمله، محسوب کرد.
2. موضوع مورد بحث، زیارت است و نه یک بحث فقهي و کلامي؛ تا نياز به بررسي سندي داشته باشد. در نتيجه علي المبنا، قاعدة «تسامح در ادلة سنن»، مشكل ضعف سند را حل ميكند.
3. اين متن، تقريباً با نصوص تاريخيِ فريقين مطابقت دارد و تنها اختلاف آن، در تعداد شهدای کربلا میباشد که 80 نفر را نام برده است. اما این مورد نیز نمیتواند مشکل جدی محسوب شود چرا که بعضی از مورخين، عدد شهدای کربلا را تا 103 و 113 نفر هم ذكر کردهاند. پس نه تنها به سبب این اختلاف نظر، نميتوان اين توقيع را کنار گذاشت، بلکه بالاتر از آن، میبایست اين توقيع را محور قرار بدهيم و يا دستكم بگوييم، عدد مذكور قولي از اقوال است.
4. کتب علماي رجال، در مقام توثيق برخي از روات، به فرازهايي از اين زيارت استناد کردهاند و اين، نشانگر آن است که این زيارت را تلقي به قبول کردهاند.