فمینیسم و اخلاق‌زدایی در ارتش آمریکا

چکیده: "بروس چپمن" در مقاله‌ای در نشریه "سیاتل پست اینتلیجنسر" می‌نویسد كه از ارتش در حال حاضر در حكم "نوعی آزمایشگاه اجتماعی" استفاده می‌شود. نیروهای مسلح اكنون "به سبب رگباری از اتهامات فمینیستی علیه آن‌ها و تقاضاهای مرتبط با خط مشی آن نیروها زمین گیر شده‌اند." وی خودكشی دریاسالار جرمی بوردا را نه ناشی از داستان‌های سطحی و بی‌پایه و اساس درباره
دوشنبه، 7 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فمینیسم و اخلاق‌زدایی در ارتش آمریکا
فمینیسم و اخلاق‌زدایی در ارتش آمریکا
فمینیسم و اخلاق‌زدایی در ارتش آمریکا

نويسنده:الیزابت رایت

چکیده:

"بروس چپمن" در مقاله‌ای در نشریه "سیاتل پست اینتلیجنسر" می‌نویسد كه از ارتش در حال حاضر در حكم "نوعی آزمایشگاه اجتماعی" استفاده می‌شود. نیروهای مسلح اكنون "به سبب رگباری از اتهامات فمینیستی علیه آن‌ها و تقاضاهای مرتبط با خط مشی آن نیروها زمین گیر شده‌اند." وی خودكشی دریاسالار جرمی بوردا را نه ناشی از داستان‌های سطحی و بی‌پایه و اساس درباره مدال‌ها و نشان‌های حاكی از پیروزی‌های او در جنگ‌های پیشین،‌بلكه نتیجه فشارهایی می‌داند كه بر اثر دگرگونی و تغییر شكل دادن نیروی دریایی كشور بر او وارد آمده بود.
از میان بسیاری از پیامدهای ناخوشایندی كه تسلیم شدن به امور درست سیاسی به بار آورده است،‌ دموكراتیزه شدن ارتش ایالات متحده آمریكا به یقین یكی از تأسف‌بارترین آن‌هاست. اول از همه، وادار كردن مردان جوانی است كه علاوه بر دست و پنجه نرم كردن با چالش قرار دادن روح و روان ناآرام‌شان تحت انضباط شدید نظامی، باید با چالش بزرگ‌تری نیز دست به گریبان شوند و آن مهار كردن امیال و گرایش‌های شدید، طبیعی و جنبی خویش هنگام زندگی كردن و خفتن در مكان‌هایی است كه زنان نیز در همان مكان‌ها و در فاصله‌ای نزدیك به آنان به سر می‌برند.
دوم،‌آمیزش با زنان جوانی است كه ضمن آن كه ظاهرا دوران نظام وظیفه خود را سپری می‌كنند، از آنان خواسته می‌شد كه كشش و گرایش غریزی خود را در امر یافتن زوج یا شریك زندگی در نطفه خفه كنند. آنگاه، چه نتیجه‌ای عاید می‌شود؟ آشفتگی و حامله شدن عده‌ای بسیار.
وارد آمدن چه نوع آسیبی بر عقل سلیم می‌تواند دولتی را وادار كند كه عنصر تعامل جنسی و شهوانی را تعمدا وارد نیروهای رزمنده‌اش كند، كه به ناچار معضلات احساسی را نیز با خود به همراه می‌آورد؛ معضلاتی كه ما همگی با آن‌ها آشنا هستیم و عبارتند از: احساسات جریحه‌دار شده؛ دوره‌هایی آكنده از اضطراب و سر به گریبان اندیشه فرو بردن؛ ‌و گه‌گاه حتی رفتاری انتقام‌جویانه در پیش گرفتن. ترس از این نوع اختلال و وقفه در كارها و تكالیف، یكی از دلایل آن است كه چرا فرماندهان نظامی در سال 1992 میلادی علیه همجنس‌گرایانی كه به همجنس‌گرایی خود آشكارا اذعان داشتند، با چنان شدتی به پیكار برخاستند. لیكن،‌آنچه هواداران همجنس‌بازی در آن شكست خوردند، فمینیست‌ها در آن برنده شدند و امكان دارد كه روزی در آینده ما تاوان سنگینی بابت آن بپردازیم.
رابرت ماگینیس، سرهنگ دوم بازنشسته ارتش، درباره این تازه‌ترین امتیازی كه به سپاه صلح (P.C.MANIATHE) داده شده است، و اكنون همه آمریكا را فرا گرفته است، تحقیقاتی به انجام رسانده و نتایج آن را به رشته تحریر در آورده است.
او واقعیت‌های زندگی در نیروی دریایی در حال حاضر را در نوشته‌هایش ذكر كرده است. نیروی دریایی اكنون استانداردهای دیرینه آزمایش‌های منظم توان‌سنجی را برای احتراز از استفاده نادرست از توانایی جسمانی محدود زنان، نادیده می‌گیرد؛ حتی پس از آموزش‌های قابل توجه، بنیه و نیروی زنان افزایش نمی‌یابد و آسیب‌هایی كه به كمر و ستوان فقرات زنان وارد می‌آید سه برابر مردان است؛ مقررات نیروی دریایی، حاملگی زنان را از لحاظ آمادگی آنان جهت ادامه انجام وظیفه در نیروهای مسلح، مسأله‌ای "قابل قبول" تلقی می‌كند (اگر چه تقریبا نیمی از "ملوانان" باردار، با پایان رفتن دوران مرخصی خود هرگز به محل خدمت‌شان در نیروی دریایی باز نمی‌گردند)؛ صمیمی شدن بیش از اندازه اعضای مذكر و مونث خدمه كشتی‌های نیروی دریایی نیز به بروز مشكلات جدی در روحیه آنان منجر می‌گردد؛ از این گذشته، وارد آمدن اتهام مزاحمت‌های جنسی به ابزار مطلوبی برای برخی از زنان مبدل شده است تا برنامه‌های مختص به خود را پیش ببرند.
ماگینیس خاطرنشان می‌كند كه فقدان نیروی جسمانی، به ویژه در زمنیه برداشتن وزنه‌ها و بارهای سنگین، ممكن است اغلب امكانات انسان را برای زنده ماندن در حوادث و فجایعی كه در یك كشتی رخ می‌دهد، كاهش دهد. داشتن یا نداشتن نیرو می‌تواند برای سایر خدمه كشتی تا حد مرگ و زندگی تفاوت ایجاد كند. (این‌ها واقعیت‌هایی هستند كه مأموران پلیس مرد و مأموران آتش‌نشانی مرد ناگزیرند در رویارویی‌ با آن‌ها زندگی روزمره خود را سپری كنند).
احتمالا، تكان‌دهنده‌ترین همه این‌ها آن است كه به نظر می‌رسد بسیاری از زنان عضو نیروهای مسلح در این ایام بیش از حد تمایل دارند كه "مادران تنها" (مادران بدون شوهر) بشوند. این امر در نظر بسیاری نوعی بلندپروازی است كه در چارچوب شغل و حرفه‌ای كه قرار بود آنان برای خود به وجود آورند، نمی‌گنجد و از مرزهای آن بسیار فراتر می‌رود. ماگینیس می‌نویسد: "در هر زمان مفروض، بیش از 18 درصد زنان نیروی دریایی باردارند و مطالعه در خصوص دو كشتی نیروی دریایی نشان داد كه درصد حاملگی میان زنان خدمه كشتی‌های مزبور به یك سوم می‌رسد. كل تعداد بارداران آن دو كشتی 8423 نفر است و با این تعداد از زنان می‌توان خدمه تقریبا دو ناو هواپیمابر را تأمین كرد."
ماگینیس در بخشی از تحقیقات خود، كه به منزله یك راز نه چندان سه به مهر نظامی است، فاش می‌سازد كه "در طول عملیات طوفان صحرا،‌ تغییر مأموریت‌های 1145 زن در كشتی‌های اعزام شده ضرورت یافت و علت آن این بود كه به طور میانگین ماهی 95 تن از زنان مزبور حامله می‌شدند."
ماگینیس‌ داده‌هایی را درباره رزمناو "یو اس اس آیزنهاور" ذكر می‌كند كه نخستین كشتی رزمی بود كه درهای آن به روی خدمه زن گشوده شد و ظرف دو ماه تعداد حاملگی‌ها در آن از پنج فقره به 39 فقره افزایش یافت. "در كل"، 13 درصد از زنان خدمه كشتی باردار شدند. "نیازی به گفتن نیست كه در هر یك از موارد حاملگی، "ملوان" باردار شده ناگزیر بود وظایف و تكالیف خود در عرشه كشتی را رها كند.
نظرات ماگینیس نیز با مشاهدات و نظرات یك افسر فرمانده در رده‌های پایین، كه بر رفتار زنان در كشتی خود نظارت داشت، انطباق دارد. این افسر از تجربیات مستقیم خود چنین استنباط كرده است كه بسیاری از زنان بدان منظور حامله می‌شوند تا از برنامه استقرار خود در مواضع جنگی در امان بمانند. او معتقد است كه بسیاری از آنان در درجه اول برای برخورداری از آموزشی كه داده می‌شود و نیز در جستجو برای یافتن شوهر وارد نیروی دریایی شده‌اند. او از وقتی كه حاضر نشد صمیمیت بیش از حد میان خدمه زن و مرد را تحمل كند، با رفتارهای ناسازگارانه‌ای از جانب زنان مواجه شد.
"بروس چپمن" در مقاله‌ای در نشریه "سیاتل پست اینتلیجنسر" می‌نویسد كه از ارتش در حال حاضر در حكم "نوعی آزمایشگاه اجتماعی" استفاده می‌شود. نیروهای مسلح اكنون "به سبب رگباری از اتهامات فمینیستی علیه آن‌ها و تقاضاهای مرتبط با خط مشی آن نیروها زمینگیر شده‌اند." وی خودكشی دریاسالار جرمی بوردا را نه ناشی از داستان‌های سطحی و بی‌پایه و اساس درباره مدال‌ها و نشان‌های حاكی از پیروزی‌های او در جنگ‌های پیشین،‌بلكه نتیجه فشارهایی می‌داند كه بر اثر دگرگونی و تغییر شكل دادن نیروی دریایی كشور بر او وارد آمده بود. از یك سو،‌ بوردا در معرض حملات شدید دولت قرار گرفته بود تا شیوه‌های غیرمنطقی جدیدی را كه بر نیروی دریایی تحمیل شده بود به اجرا درآورد و از سوی دیگر رگباری فزاینده از انتقادها علیه او جریان داشت، دایر بر آن كه او موفق به دفاع از افتخار و شرف افسران خود و از كارآیی خدمات آنان نشده است."
چپمن ترك خدمت 53 درصد از فرماندهان بخش هواپیمایی نیروی دریایی را نیز ذكر كرده و نوشته است كه آنان ترك خدمت را بر ادامه وضع حاضر ترجیح داده‌اند. "آنان اركان و اساس نیروی دریایی و آینده آن را تشكیل می‌دادند و افسرانی بودند كه شیوه عملكرد آنان در مدت بیست سال نشانه دریاسالاران بالقوه را بر پیشانی آنان نقش كرده بود."
"مركز آمادگی نظامی" سازمانی است كه بر شیوه‌های نظامی نیروهای مسلح نظارت دقیق دارد و تأثیر آن‌ها را بر كارآیی نظامی كشور تحلیل می‌كند. این سازمان به منزله اتحاد غیرنظامیان و نظامیان "در راستای دفاع از شیوه‌های بی‌نقص كاركنان نظامی در نیروهای مسلح آمریكا"‌ توصیف شده است. این مركز یك خبرنامه و مطالبی در ارتباط منطقی با امور فوق منتشر می‌كند. بیانیه او در خصوص رسالتی كه به عهده دارد از این قرار است: "ارتش در طول تاریخ خود راهنما و پیشتاز اعتلای تحولات مثبت اجتماعی بوده است؛ ‌اما آن برنامه ضدفرهنگی، كه در حال حاضر در تحكیم آن اهتمام ورزیده می‌شود، با مسیری كه ارتش باید بپیماید تفاوت دارد. شیوه‌های مختص برنامه‌ریزی‌های اجتماعی كه اكنون بر ارتش تحمیل می‌گردد،‌ تنها به سود عده‌ای معدود و به زیان شمار زیادی از افراد طرح‌ریزی است، بی‌ آن كه به آثار و نتایج منفی آن شیوه‌ها بر توان و نیروی هر یك از یكان‌ها، قالبیت رزمی، روحیه، عضوگیری، تداوم اجرای تكالیف و بر آمادگی كلی آن‌ها توجهی مبذول گردد.
"آنچه مزید بر علت شده و این وضع را بغرنج‌تر كرده است یك سنت غرورآمیز نظامی است و آن چنین است كه: وقتی كه تصمیماتی اتخاذ می‌شود،‌ از سربازان شایسته این انتظار هست كه دستورات را اجرا كنند، ‌نه این كه درباره آن دستورات به بحث و جدل بپردازند. این بدان معناست كه غیرنظامیانی كه در مبارزات سیاسی فعالیت دارند و عواقب ناخوشایند فعالیت‌های‌شان به ندرت ممكن است دامنگیرشان شود، این آزادی عمل را دارند كه بارهایی سنگین‌تر از حد بر دوش مردان و زنانی ]در نیروهای مسلح[ قرار دهند كه از آزادی عمل واقعی برای بیان نظرات و عقاید خود محرومند."
منبع:www.irdc.ir




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط