نویسنده: فرانسواز شوای
برگردان: محسن حبیبی
برگردان: محسن حبیبی
بوخارین وبراژانسکی N. Boukharine et G. Préobrajensky (1888-1938?) (1886-193?) مبارزان انقلابی و بلشویکهای نخستین، اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بودند که در طول جنگ داخلی، بین مارس و اکتبر 1919 همراه با هم الفبای کمونیزم را نوشتند. این اثر که با شتاب نوشته شده بود و از برنامهی مصوب هشتمین گردهمایی حزب کمونیست روسیه الهام گرفته بود، نوعی راهنمای عملی برای آموزش هواداران است.
خصوصیت عملگرای این کتاب راهنما و محتوای انقلابی آن، طبیعتاً سبب گردیدند که این راهنما در زمینه مسکن یادآور موضوع «انگلس» در مسألهی مسکن باشد. به هر تقدیر، دو نظریهپرداز جوان به گونهای مهم - برای دوره پس از انقلاب - ایجاد «شهر - گونهها» را در نظر دارند و به همین منظور است که شهرسازی شوروی بسرعت جهتگیری میکند.
بعد از 1923 «بوخارین» و «پرئوبراژانسکی» سرنوشتهایی متفاوت مییابند که پایانی غمانگیز برای هر دو دارد. اوّلین نفر بعد از سومین محاکمه مسکو تیرباران میشود و دوّمین کمی بعد در زندانهای استالینی ناپدید شد.
عملگرایی
مسکن، نهاد مبارزه طبقاتی
در هیچجا، امتیازات این چنین خشن طبقه بورژوا که در زمینه مسکن دیده میشود، رخساره نمینماید. ساکنان بهترین محلات شهری را طبقه بورژوا تشکیل میدهد. خیابانهای بسیار تمیز، محصور در درختان و باغها به وسیله طبقات فرا دست اشغال شدهاند.خانوادههای بورژوا کاخهای اختصاصی یا واحدهای مسکونی بخصوص را اشغال کردهاند که تعداد فضاهای آن بسیار بیشتر از شمار اعضای خانواده هستند، خانههایی مجهز به باغ، حمامها و هر گونه تسهیلات نو. خانوادههای کارگری در زیر زمینها و در تک اتاقها بر روی هم انباشته شدهاند، و در مجموعه آلونکهای اشتراکی، اغلب بسان زندانیان در سلولهای عمومی زندانها هستند. کارگری که در طول کار روزانه، دود کارخانه، خاک ارّه، براده آهن و گرد و غبار را استنشاق میکند، در شب نیز باید در فضایی زندگی کند که اغلب چهار یا پنج کودک در آن نفس میکشند.
ابداً تعجبآور نیست که آمار، تعداد بسیار مرگ ومیر در محلات کارگری را ثبت کرده باشد، مرگ و میر در بین کسانی که ساعات کاری آنان طولانی است ولی آلونکی کوچک و زندگی کوتاهی دارند.
اوّلین دستاوردهای انقلاب شوروی
انقلاب کارگری دگرگونی کاملی در مسأله مسکن را سبب شده است. حکومت شوروی مبادرت به ملّی کردن خانههای بورژوایی کرده است، اصطلاح کارگران عقب افتاده را در موردی حذف کرده و در دیگر موارد محدود کرده است. برنامهای برای مسکن مجانی کارگران تنظیم شده و اغلب نیز اجرا گردیده است، کارگران در خانههای ملی شده سکنی گرفتهاند. افزون بر این در شهرهای بزرگ کارگران به طور منظم از زیرزمینها، خانههای نیمه مخروبه و محلات ناسالم خویش به کاخهای اختصاصی و ساختمانهای بزرگ مرکز شهر نقل مکان داده شدهاند. علاوه بر آنکه تدارک دیدن ساختمان و همهی اشیای مورد مصرف خانگی برای آنان شروع شده است.نقش حزب کمونیست در آن است که به این سیاست ادامه دهد، وضع خانواده کارگری را بهبود بخشد، با تخریب خانههای ملّی شده مبارزه کند، بر توزیع آنها و پرداختن به پاکیزگیشان نظارت کند و در نگهداری امکانات دیگر چون لولهکشیها، حرارت مرکزی و غیره کوشا باشد. حکومت شوروی با تعمیم ملّی کردن خانههای استیجاری سرمایهداران بزرگ، هیچ انگیزهای برای در اختیار گرفتن [خانههای] خرده مالکان طبقه کارگر، کارمندان و خرده بورژوازی ندارد. تلاش برای ملّی کردن خانههای کوچک این گروهها در شهرهای کوچک ایالات، به این مسأله منجر میگردد که کسی برای مراقبت از این خانههای ملّی شده، وجود نداشته باشد، این خانهها شروع به تخریب میکنند و اغلب اوقات کسی برای سکونت در آنها رغبت نشان نمیدهد. افزون بر آنکه، خرده مالکان شروع به نجوا کرده و علیه حکومت شوروی شورش خواهند کرد.
در شهرها، حکومت شوروی در مقابل بحران بسیار شدید مسکن قرار دارد، بحرانی که به سبب توقف هرگونه ساختمانسازی جدید [ایجاد شده است] حکومت برای توزیع متعادل مسکن شهروندان سخت تلاش کرده است. بخشهای شوراهای مسکن بر همهی واحدهای مسکونی آزاد نظارت داشته و مستأجرین را بر مبنای یک طرح مصوّب در آنجا ساکن میگردانند. در همین حال، این بخشها تعداد فضاهای همهی خانههای شهرهای بزرگ را آمارگیری کرده و فضاهای آپارتمانهایی در اختیار دارد که به وسیلهی خانوارها، یا افراد تنها اشغال گشته و تعداد این فضاها از رقم تعیین شده بیشتر است.
الگو وجود ندارد
پایان جنگ داخلی و تخریب اقتصادی ازدیاد جمعیت شهری را سبب خواهد شد، کارگری که به روستاها پناه برده بود به شهرها باز خواهد گشت، سرریزه [جمعیت] روستاها نیز به شهرها سرازیر خواهد شد. بنابراین در مقابل حکومت شوروی مسأله ساختمانسازی جدید نیز قرار دارد، ساختمانهایی که باید نیازهای جامعه کمونیستی را برآورده سازد. در این لحظه، گفتن اینکه چگونه خانهای بهتر خواهد بود. مشکل است: مجموعههای مسکونی بسیار بزرگ با همهی تسهیلات نو، باغ، غذاخوری مشترک و.. یا خانههای کوچک کارگری بسیار مجهز، یک مسأله عاجل است. برنامه مسکن نمیباید به هیچ وجه در مقابل همکاری صنعت با کشاورزی قرار گیرد. این برنامه باید به پراکنش شهروندان در حومهها کمک کرده و دیگر اجازه ندهد که میلیونها مردم، محروم از هوای خالص، جدا از طبیعت و محکوم به یک مرگ زودرس بر روی هم انباشته شوند.L"A. B. C. duCommunissme, par N. Boukharine et E. Préobrajensky,Moscou, 1919, Edition francaise nouvelle. Présenté par P. Broué, F. Maspero, Paris, 1963 (Pages 321-324).
منبع مقاله :
شوای؛ فرانسواز، (1392)، شهرسازی تخیلات و واقعیات، برگردان: سید محسن حبیبی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم