اشاره:
دوران جواني، ارزنده ترين دوران زندگي است. اين هنگام، دوران درخشندگي و بالندگي است. جوانان، سرمايه هاي عظيم هر کشورند و رشد و تعالي هر جامعه، به نيروي جوان آن بستگي دارد. از اين رو، اين قشر ارزشمند جامعه، همواره مورد توجه بزرگان دين و انديشمندان جهان بوده اند.
وجود جوانان، سرشار از پاکي، صداقت و جوانمردي است. آنها نيازها و مشکلات متعددي دارند کمه تشخيص درست اين آسيبها و نيازها و پاسخ صحيح به آنها توسط عوامل تأثيرگذار در امر تربيت جوانان، نقش بسيار مأثري در راه رشد و تعالي آنان خواهد داشت. از آنجا که روز 11 شعبان المعظم (روز ولادت حضرت علی اکبرعلیه السلام) به عنوان روز جوان معرفي شده، ضروري است تا درخصوص جوانان، مسائلي اعم از ويژگي ها، نيازها، مشکلات، آسيبها و راهکارهاي مقابله با آن مطرح شود تا از اين سرمايه هاي ملي، به خوبي در راه رشد و تعالي جامعه استفاده گردد.
اهميت دوران جواني
بزرگترين سرمايه هر کشور، نيروي انساني آن است که مهمترين بخش آن را در نسل جوان مي توان يافت. گردش چرخه هاي عظيم صنايع سنگين، استخراج ذخايرطبيعي در اعماق معادن، عمران و آبادي و دفاع از مرزها و حفظ استقلال و امنيت کشور و نيز پرداختن به مسائل گوناگون هنري، آموزشي و تعليم و تربيت، با دست توانا و قدرتمند جوانان انجام مي گيرد که در همه کشورها، آثار پرارج فعاليت آنان در تمامي مظاهر زندگي آشکار است و نيروي خستگي ناپذير نسل جوان، مايه اميدواري تمام ملتهاست.
جوان؛ طراوت و شادابي
زيبايي و طراوت دوران جواني، يکي از مزايا و سرمايه هاي پرارزش نسل جوان است. با فرارسيدن جواني، نه تنها بدن نيرومند و قوي ميشود، بلکه عواطف و احساسات نيز شکوفا ميگردد. شکوه جواني، به منزله زينت گران بها و پرفروغي است که به صاحبش زيبايي و جمال مي بخشد. طراوت و شادابي دوران جواني، يکي از مظاهر مهم جمال طبيعي و از امتيازهاي اختصاصي نسل جوان است. در راستاي آشکار شدن زيباييهاي جواني،به طور طبيعي تمايل زينت کردن و خودآرايي نيز در ضمير جوانان بيدار مي شود و طيبايي طبيعي، با خودآرايي هماهنگ مي گردد.[1]
جوان و صفاي باطن
جوانان، داراي روحي پاک و قلبي لطيف و زلال هستند. با آغاز دوران جواني، ميل به جمال روحاني و معنويات، خود به خود در باطن جوانان بيدار مي شود و علاقه به زيباييهاي معنوي، همانند تمايل به آراستن ظاهري در ضمير آنان شکوفا ميگردد.
جوانان به طور طبيعي به جوانمردي و فضيلتهاي اخلاقي و صفتهاي ممتاز انساني متمايل اند. آنان به طور فطري، شيفته راستگويي، درستکاري، وفاي به عهد،امانتداري، عزت نفس، خدمت به مردم و فداکاري هستند و از دروغگويي و نادر ستي و عهدشکني و خيانت متنفرند و از مشاهده گفتار و رفتار نادرست ديگران، خشمگين مي شوند.
جوانان و احساسات و عواطف
يکي از گنجينه هاي گرانقدر جواني، برخورداري جوانان از عواطف و احساسات پرشور است.
در سايه چنين احساساتي، استعدادهاي طبيعي موجود در نهاد آدمي به فعليت ميرسد و جوانان را به حرکت و فعاليت واميدارد و ارزشهاي باطني، يکي پس از ديگريآشکار مي گردد.
«تمايلات عاطفي جوانان، از پايگاههاي مهم آموزشهاي اخلاقي و پرورشهاي انساني است و قسمت اعظم تربيتهاي درست يا نادرست جوانان، بر عواطف و احساسات آنان استوار است. بيشتر بدبختيها و خوشبختي ها، پيروزيها و شکستها، مخالفتها و موافقتهاي جوانان، از عواطف و احساسات آنان سرچشمه ميگيرد».[2]
جوان و خيال پردازي
يکي از ويژگيهاي بارز و مشخص دوران جواني، خيال پردازي است. تخيلات، دريچه هايي اطمينان بخش براي رهايي موقت از مشکلات و پناه بردن به دنياي آرام خيالات و رؤيا هستند. جوانان به اين موضوع آگاهي دارند که واقعيتهاي دنياي خارج، در عالم خيال، قابل دسترسي نيست، ولي به عالم تخيلات روي مي آورند؛ زيرا در چنين شرايطي است که احساس نوعي آرامش نسبي مي نمايند. بدون شک تخيلات موجب تقويت نيروي ذهن و انديشه و باعث خلاقيتهاي هنري، فکري، ذوقي و علمي مي شود؛ البته لازمه آن، جهت دادن و تمرکز بخشيدن به آن است».[3]
جوان و احساسات مذهبي
جوانان،به طور طبيعي و فطري، خواهان معرفت و شناخت الاهي و سجاياي اخلاقي هستند. «تمايل فطري جوانان به مذهب آنقدر زياد است که روانشناسان مي گويند: بين تکليف و جهشهاي مذهبي، ارتباط غيرقابل انکاري وجود دارد.حتي کودکاني که در خانواده هاي دور از مذهب و ايمان پرورش يافته اند، در دوران بلوغ، علاقه شديدي از خود به مسائل مذهبي نشان مي دهند. جوانان به طور طبيعي رغبت زيادي به درک مسائل مذهبي دارند و گفتارهاي ديني را با کمال علاقه مندي و رضايت خاطر مي شوند».[4]
نيازها و ضرورتهاي جوانان
جوان خود را درمقابل انبوهي از نيازمنديها و تمايلات مي بيند. نياز به آزادي و استقلال طلبي، نياز به ابراز وجود و بودن، نياز به يافتن الگويي مناسب و داشتن هدفي خوب و متعالي در زندگي و سرانجام، نياز به امنيت اجتماعي و داشتن محيطي آرام و همراه با حمايتهاي همه جانبه و بسياري ديگر از نيازها، حکايت از معنا و مفهوم خاص خود در وجود جوان دارد. نکته اين جاست که شناخت درست و جهت دهي صحيح به اين نيازها، موجبات رشد و تکامل جوانان را در عرصه هاي مختلف زندگي فراهم مي آورد.
جوان و آزادي
وجود جوان، سرشار از احساس آزادي و استقلال طلبي است. او همواره مي خواهد آزاد بينديشد، آزادانه انتخاب کند و آزاد زندگي نمايد و در اين مسير، به هيچ محدوديتي برنخورد. اين طبع آزادي در وجود پاک جوانان، نشان از روح بلند و به دور از هرگونه تعلق و وابستگي است، ولي توجه به اين نکته ضرورت دارد که اين استقلال خواهي و توقع آزادي در وجود جوانان، به طور مطلق صحيح نيست؛ بلکه مي تواند در بعضي از مواقع مضر و براي آينده جوانان خطرآفرين باشد.
«آنچه در تحقق خواسته هاي جوانان از آزادي بايد در نظر گرفته شود، اين ست که بايد تعريف دقيق و کاملي از مفهوم آزادي به آنان ارائه گردد و اين واقعيت براي آنها تفهيم شود که آزادي، همواره با مسؤوليت همراه است و مفهوم آزادي، با چگونگي استفاده از آن، دو موضوع متفاوت ولي در ارتباط با يکديگر هستند و رمز تداوم آزادي، مشروط به حسن استفاده از آن است».[5]
جوان و ابراز وجود
يکي از نيازهاي اساسي آدمي به ويژه جوانان، شناخت صحيح استعدادهاي دروني و پذيرش خود و ابراز وجودي خويشتن است. اين شناخت، تأثير به سزايي در نحوه ارتباط جوانان با خانواده، جامعه و همسالان مي گذارد.«در پرتو ابراز وجود،آثار برجسته اي همچون تقويت حس خوش بيني، پرورش اعتماد به نفس، خودشکوفايي و ساير پيامدهاي مثبت به وجود خواهد آمد. البته اگر چنين نيازي به طور صحيح در وجود جوانان تأمين نشود، برخي پديده هاي نامطلوب رفتاري نظير دروغ،تظاهر به موفقيت، اغراق و زياده روي در ارزيابي خوشتن و ارائه تواناييهاي شخصي در وي ظاهر مي شود».[6]
جوان و الگوپذيري
انسان، به الگو نياز دارد و جوانان، بيش از ديگران چنين نيازي را در وجود خويش احساس مي کنند. اين نياز، از خصلت کمالگرايي در وجود آدمي سرچشمه مي گيرد که آنها را واميدارد تا به کساني که مظهر کمالات اخلاقي و مقبوليت اجتماعي و مطلوب خود مي بينند، نزديک شده و شيوه اعمال و منش رفتاري خود را براساس نوع اعمال و رفتار آنان تنظيم کنند.
«گرايش به الگوي مناسب و برجسته، نسل جوان را به تعالي روح و همتهاي والا فرامي خواند و موجب به کار افتادن استعدادهاي راکد و ظرفيتهاي پراکنده وجود جوانان مي شود و آنها را وادار مي کند تا براي دستيابي به منزلت رفيع الگوها، از هدفهاي محدود و روزمرگي فراتر رفته و به نوعي حيات معقول و معنوي سوق دهد».[7]
جوان و احساس امنيت
جوانان، همواره به دنبال محيطي آرام و به دور از هرگونه عوامل تهديدکننده هستند تا بتوانند به خوبي بينديشند و مسير پرفراز و نشيب زندگي را در کمال آرامش سپري کنند.
«آنان در مواجهه با هرگونه موقعيت ناامني، دچار اضطراب و نگراني مي شوند؛ زيرا طبع جوان، بيش از ديگران نيازمند به امنيت اجتماعي است تا در سايه آن، به رفتار خود نظم بخشيده و عملکردي اصولي و متناسب داشته باشد و از بلاتکليفي در اثر برخورد با هرگونه حوادث غيرمنتظره و غيرقابل کنترل و خطرساز رهايي يابد، يا در صورت برخورد با چنين رويدادهايي، مورد حمايت قرار گيرد و منابع ناامني در زمينه هاي فردي،اجتماعي، سياسي و اقتصادي را از بين ببرد».[8]
جوان و هويت
يکي از مسائل مهم در شکل گيري شخصيت جوان، مسأله کشف خود و هويت خويش است. من کيستم؟ به کجا تعلق دارم؟ به کجا ميروم؟ اين سه سؤال و پرسشهايي نظير آن، مظهر جريان هويت يابي در جوان است.
«اريکسون» از انديشمندان غربي معتقد است:
«يک هويت شخصي مستحکم (باثبات) اين امکان را براي يک جوان مهيا ميکند که آشنايي خويش را با ساير مردم توسعه بخشد».[9] جواناني که از خود شناخت درستي دارند، به آن احترام گذاشته و در هنگام مواجهه با مشکلات زندگي، آن را به نحوي به اين شناخت و هويت ارجاع داده و در پي حل آنها برمي آيند؛ برخلاف کساني که از خود هويت و شناختي ندارند و در چالشهاي زندگي، سرگردان مي مانند و با هر محيطي تغيير رنگ داده و ثبات ندارند.
«بهترين هويت، آن هويتي است که انسان را به منبع و پشتوانه اي متصل کند که از بالاترين ثبات برخوردار است و آن تنها خداوند مهربان است».[10]
جوان و خودشناسي
خودشناسي، سفري به اعماق روح است و جوانان بيش از ديگران به اين سفر علاقه نشان مي دهند. در خودشناسي، جاذبه هاي بسياري نهفته است، نظير درک و شناخت نقاط قوت سرزمين وجود و نيز شناخت نقاط ضعف درون، که هر يک به تنهايي مي تواند علاقه و توجه جوانان را برانگيزد.
خودشناسي، مقدمه خودسازي و بالندگي است؛ زيرا جوان با آگاهي از نقس و وجود خويش، زمينه توسعه و تعالي آن را فراهم مي آورد. خودشناسي زمينه اي براي خودپذيري در جوانان است. آنان که در پرتو شناخت خويشتن توانسته اند خود را پذيرفته و راه و رسم سازگاري با خود را بياموزند، مي توانند به سازگاري با ديگران نيز دست يابند. خودشناسي، مقدمه خداشناسي و معرفت به پروردگار است و مضمون کلام علي(ع) که «هرکس خود را بشناسد، به تحقيق خداي خود را خواهد شناخت» همين معنا را ميرساند.[11]
جوان و نوگرايي
يکي از ويژگيهاي فطري بشر، به ويژه نسل جوان، نوگرايي و تنوع طلبي است. جوانان از پوشيدن لباس نو و داشتن لوازم شخصي مدرن و امکاناتي مطابق با عصر و زمان خود، لذت ميبرند. در عصر حاضر، با وجود گسترش رسانه هاي ارتباط جمعي و لوازم الکترونيکي اعم از راديو، تلويزيون، رايانه، اينترنت و ... گوناگوني چشم گيري در جهان رخ داده که چنين تغييراتي، گاه ممکن است با فرهنگ و هنجارهاي موجود يک جامعه يا کشوري در تضاد باشد. از اين رو، گاه جوانان دچار سردرگمي شده و قادر به انتخاب راه صحيح نيستند. پس توجه به اين نکته لازم و ضروري است که تنوع طلبي و نوگرايي، تا آن هنگام که با فرهنگ و ارزشهاي موجود در جامعه مطابق باشد، نه تنها مضر نيست، بلکه اگر در افکار و عقايد صحيح جوانان ريشه داشته باشد، بسيار مفيد هم تلقي ميشود؛ ولي در غير اينصورت، موجب سقوط و خودباختگي جوان شده و مانع رشد و تعالي او خواهد گشت.
جوان و تشکيل خانواده
تأمين غريزه جنسي، پاسخگويي به يک نياز اساسي جوانان است. در سالهاي جواني، گرايش به جنس مخالف بيش از هر زمان ديگر وجود دارد و بايد به نحو معقول و مشروع پاسخ داده شود. بديهي است پاسخگويي درست و اصولي به اين نياز، در چارچوب ازدواج امکان پذير است. در روايات اسلامي، تأکيد بسيار زيادي به اين امر مهم شده است، ازجمله رسول گرامي اسلام مي فرمايد:«کسي که ازدواج کند، نصف دينش را دريافته است. پس تقواي الهي را پيشه کند تا نصف ديگرش را حفظ کند».[12]
جوان و اشتغال
يکي از مسائلي که در زندگي جوانان از اهميت ويژه اي برخوردار است و زمينه ساز دستيابي به بسياري از موفقيتهاي ديگر در زندگي است، اشتغال است.
جوانان همواره تمايل دارند به شغلي دسترسي پيدا کنند که مورد علاقه و مطلوب آنان باشد. از سوي ديگر، به دليل عدم تجربه کافي، به تنهايي قادر به تصميم گيري نهايي براي انتخاب شغل مناسب نيستند. از اين رو، والدين، مربيان و مشاوران مي توانند با راهنماييهاي صحيح خود، آنها را در اين امر مهم ياري نمايند.
اسلام، انتخاب شغل مناسب براي فرزندان را، يکي از حقوق مسلم آنان برمي شمارد، چنان که رسول گرامي اسلام (ص) در اين زمينه مي فرمايد:«حق فرزند بر پدرش اين است که براي او اسم خوب انتخاب کند، خوب تربيتش نمايد و در کار شايسته اي مستقرش سازد».[13] در دنياي کنوني، مسأله شناخت استعدادها در انتخاب مشاغل، يکي از مهمترين عوامل پيروزي در زندگي بشر است که براي اين امر، مؤسسات تخصصي ويژه اي با حضور کارشناسان آماده مشاوره و راهنمايي جوانان مي باشند.
جوان و مطالعه
جايگاه مطالعه در زندگي جوانان اهميت زيادي دارد؛ زيرا آنان از قدرت حافظه و نيروي انديشه قوي و اراده جواني برخوردارند و افزون بر آن، براي تکميل تجربيات زندگي، نياز بيشتري به مطالعه دارند تا انديشه هاي ديگران را به تفکر خويش پيوند زنند و راه و رسم زندگي را به مدد توانايي فکري بيابند و با تمام توان در آن گام بردارند.
در کلام معصومان(ع) تأکيد زيادي به مطالعه و تحصيل علم و دانش شده است. ازجمله امام صادق(ع) تحصيل علم را مايه تقويت و تأييد عقل آدمي ميداند و مي فرمايد:«مطالعه بسيار و پيگير در مسائل علمي، باعث شکفتگي عقل و تقويت نيروي فکر و فهم است».[14]
جوان و هدف زندگي
اگر اين واقعيت را بپذيريم که ذهن جوانان پرتکاپو و جوينده است، آنگاه پذيرش اين مطلب آسانتر خواهد بود که علاقه مندي جوانان براي پرستش از زندگي و هدف آن، بيشتر است.
«هدف براي زندگي نسل معاصر، همچون آهن رباي نيرمندي است که تمامي ذرات وجود جوانان را به خود جذب مي نمايد و قادر است توان آنها را به طور متمرکز در جهت مطلوبي شکل داده و به کار گيرد، بر قاطعيت و جديت آنان افزوده و از ايجاد تعارض و ترديد در زندگي جلوگيري مي کند. از اين رو، بر قدرت تأثيرگذاري نسل جوان بر اطرافيان بسيار مؤثر بوده و موجب بهره گيري آنان از فرصتها به نحو مطلوب مي باشد».[15]
جوان در اديان - جوان در نگاه معصوم
اديان مختلف، جوان را به پاکي،درستي، بلندهمتي و رعايت آداب اجتماعي دعوت مي کنند. دين مقدس اسلام که برنامه سعادت بشر را در تمامي شئون زندگي بيان نموده، به جوانان توجه ويژه اي داشته و در اسلام، جوان از اهميت خاصي برخوردار است. جوان مسلمان با به کار بستن برنامه اسلام، ميتواند شخصيت خود را به شايستگي ساخته و موجبات سعادت خويش را در تمام عمر فراهم آورد.
جوان در نگاه معصوم
بزرگان دين، همواره به جوانان توجه ويژه اي داشته اند، به طوري که پيامبر گرامي اسلام(ص) براي انجام برخي از مسؤوليتهاي مهم، جوانان شايسته اي را انتخاب مي فرمود. براي مثال، در راه نشر مفاهيم عالي اسلام در مدينه که مرکز بسيار حساسي بود، جواني به نام «مصعب ابن عمير» را به رغم مخالفت افراد مسن جامعه انتخاب فرمود که اين جوان توانست در مدينه تحولي ايجاد کند و زمينه هجرت رسول خدا(ص) را فراهم سازد. يا در جنگ با روميان که از حساسيت خاصي برخوردار بود، فرماندهي نظامي را به جواني به نام «اسامةبن يزيد» سپرد.[16]
علي(ع) نيز در سخنان گرانقدرش، نعمت جواني را در کنار يکي از باارزشترين نعمتهاي الاهي، يعني سلامت قرار داده و مي فرمايد:«دوچيز است که قدر و قيمتشان را نمي شناسد، مگر کسي که آن دو را از دست داده باشد: يکي جواني و ديگري تندرستي و عافيت».[17]
جوان از ديدگاه امام خميني(ره)
بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، همواره به جوانان و نيروي جواني توجه و نظر خاصي داشتند و نياز کشور به جوانان را، نيازي هميشگي دانسته و به ياري جوانان براي اصلاح کشور اميدوار بودند. ايشان در سخناني خطاب به جوانان مي فرمايد:«ما هميشه محتاج به شما جوانها هستيم. ما بعدها براي کشورمان احتياج به فعاليت شما جوانهاي برومند داريم و من اميدوارم که در همه مراحل، شما با مردانگي با هم همراهي کنيد و اين نهضت را به پيش ببريد». ايشان همچنين همت جوانان و اراده قاطع ملت را، مايه روسفيدي ملت و اسلام ميخواند و کسب و حفظ استقلال کشور و الاهي شدن آن را به همت ملت به ويژه جوانان وابسته ميداند.[18]
جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري
مقام معظم رهبري، همواره از حضور جوانان در عرصه هاي مختلف علمي و عملي حمايت کرده و آنان را به معرفت و شناخت و قدرداني دوران جواني توصيه نموده و مي فرمايد:«دلهاي جوانان نوراني است و فطرتهاي آنان سالم و دست نخورده است. آلودگي آنان به زخارف و آلودگيهاي دنيا، به بندهاي گراني که پول دوستي و مال دوستي و جاه طلبي و قدرت طلبي و اين چيزها بر پاي انسان مي زند، براي آنها خيلي کمتر است. جوانان بايد درمقابل شهوات و هوسهايشان و درمقابل همه آن انگيزه هايي که آنان را به چنين رذايلي فرامي خواند، مقاومت کنند.[19]
جوان و تربيت - عوامل تأثيرگذار در تربيت جوانان
"تربيت" به معناي رشد و نمو حرکت انسان به سمت غايت و هدفي است که او را به کمال ميرساند.[20] تربيت آرامترين، مطمئن ترين و مفيدترين عاملي است که منشأ تحولات اجتماعي ميشود. تربيت، روندي بسيار طولاني دارد و تقريباً در همه مراحل عمر آدمي، از تولد تا مرگ نقش خود را ايفا مي کند و در برخي مراحل برجسته و تعيين کننده، و در مقاطعي ديگر کم رنگ و محدود است. امام علي(ع) خطاب به فرزند گرانقدرش امام حسن(ع) در مورد پرداختن به امر مهم تربيت مي فرمايد:«فرزندم! پيش از آنکه قلب سخت شود و انديشه ات مشغول گردد به تربيت تو مبادرت نمودم».[21]
عوامل تأثيرگذار در تربيت جوانان
عوامل بسيار زيادي در تربيت و شکل گيري شخصيت جوانان مؤثر است که مهمترين آنها عبارت اند از : «زمينه ژنتيکي و ارثي محيط، خانوادگي، محيط آموزشي (مدرسه)، محيط اجتماعي (نفوذ همسالان، نهادها، مراکز اطلاع رساني و رسانه هاي گروهي،عامل رشد (تحولات مربوط به عامل سني)،عامل مذهب و درنهايت، اراده خودساز شخصيت که هر يک از اين عوامل، در زمان خاص تأثيرات خود را بر انسان اعمال مي نمايند».[22]
نکته قابل توجه در تربيت جوان، پرداختن به تمامي جوانب متنوع در وجود اوست که ميتواند شخصيت او را متعادل و هماهنگ با اجتماع خود سازد.
نقش خانواده و رسانه ها در تربيت جوانان
نخستين محيطي که هر فردي در آن قدم ميگذارد، خانواده است. در حقيقت زيربناي اصلي شخصيت هر انساني نيز در محيط خانواده شکل مي گيرد. والدين افزون بر اينکه در تمامي دوران زندگي نقش بسيار مهم و ارزنده اي در تربيت فرزند دارند، تأثيرشان در دوره حساس و مهم جواني بيش از ساير دورانهاست.
والدين با شناخت و آگاهي از ويژگيها و نيازهاي جوانان و با ايجاد محيطي امن و فضايي لبريز از صفا و صميميت و برقراري ارتباطي دوستانه با جوانان، مي توانند پناهگاه بسيار خوبي براي حل مشکلات آنان باشند. آنان با گفتاري منطقي و به دور از هرگونه زورگويي، لجاجت و خشونت و رفتاري توأم با احترام و بزرگداشت شخصيت جوان، ميتوانند مشاوري امين و دلسوز و شايسته براي فرزندان جوان خود باشند.
امروزه بسياري از کشورهاي جهان، با روي آوردن جوانان به انواع انحرافات، به اهميت و نقش مهم نهاد خانواده در تربيت نسل جوان پي برده اند و از اين رو، خانواده ها را در راه هدايت و تربيت فرزندان تشويق ميکنند.
نقش رسانه ها در تربيت جوانان
در جهان امروز، پيشرفت فناوري و علوم، حد و مرز را از کشورها برداشته و فرهنگ و علم و دانش بشري به راحتي براي همگان قابل دسترسي است. جوان امروز در جهاني زندگي ميکند که افکار، انديشه و رفتار اوبا الگوبرداري از رسانه هاي رايج عصرکنوني شکل ميگيرد.رسانه ها،بويژه رسانه هاي الکترونيکي باتوجه به قابليتها و کارکردهايي که دارد، مي تواند در راه حفظ سلامت و بهداشت روان و تربيت جوانان نقش تعيين کننده اي ايفا کند. اين ابزار همچنين ميتواند زمينه ساز ايجاد ناهنجاريهاي مختلف رفتاري و اخلاقي در آنان باشد. بنابراين، براي مصون ماندن از عوارض مخرب رسانه هاي جهاني، بالابردن سطح اطلاعات و آگاهي نسل جوان براي استفاده صحيح و مفيد از اين ابزار ضروري است.
در اين باره، نقش رسانه هاي داخلي کشورهاي اسلامي در راه ارتقاي چنين آگاهيها و ترويج فرهنگ اصيل اسلامي و رساندن آن به گوش جوانان جهان، بسيار مفيد و مؤثر به شمار مي آيد.
ورزش و جوانان - هنر و تأثير آن بر جوانان
بدن انسان،همانند روح و روان او، در تمامي عمر به مراقبت و حفظ سلامت نياز دارد. از شمار چيزهايي که در ورزيدگي و سلامت جسم و روان انسان نقش بسزايي دارد، ورزش است. نياز به ورزش در دوران جواني بيش از ساير زمانها احساس مي شود. پرداختن به اين فعاليت بدني، افزون بر اينکه توان و قدرت جسمي جوانان مي افزايد، آثار روحي و معنوي زيادي را به دنبال خواهد داشت که ازجمله، موجب تقويت اراده و چيزه شدن بر بسياري از مشکلات خواهد شد.
ورزش موجب تخليه انرژيهاي زايد بدن و درنتيجه، آرامش جسم و روان ميگردد. ورزش اعتماد به نفس جوانان را افزايش داده و بر عزت و احترام آنان در نزد ديگران مي افزايد.
هنر و تأثير آن بر جوانان
انسان از زيباييها لذت مي برد و هميشه به دنبال آنهاست. نسل جوان باتوجه به طبيعت وجودي خويش، بيش از ساير افراد طالب زيبايي و جمال هستند. يکي از جلوه هاي بيان زيبايي ها و تجسم ظرافتهاي موجود در جهان طبيعت و آفريده هاي خداوندي، هنر است که ضمير پاک و روشن جوان، تحت تأثير هنرمنديهاي جذاب و پرمعناي هنرمندان متعهد قرار مي گيرد. اگر در اين زمينه صاحبان انديشه و هنر جلوه هاي زيباي فرهنگ اسلامي و رشادتها و ايثارهاي مردان و زنان قهرمان تاريه را در قالب شعر، فيلم، نقاشي و ساير گونه هاي هنري به شکل گويا و پرمحتوا و در عين حال زيبا ارائه دهند، افکار جوانان جهان را مجذوب وقايع حقيقي تاريخ نموده و نقاب چهره الگوهاي دروغعين و کاذب که – براي گمراهي جوانان هر لحظه به ظاهري فريبا جلوه نمايي ميکنند – کنار مي رود و جوان که شيفته حقيقت و جمال واقعي است، با سرمشق گرفتن از اين رادمردان راستين تاريخ، راه سعادت را مي پيمايد.
آسيبها و مشکلات جوانان
انسان هميشه در معرض آسيبها و آفتهاي گوناگون قرار دارد، ولي جوانان بيش از ساير افراد در تيررس اين آفات هستند و شدت آسيب پذيري آنان، باتوجه به حساسيت اين دوران بيش از ديگران است. علي(ع) خطاب به جوانان، تعبيرات مهم و ظريفي دارد که بسيار حائز اهميت است. ايشان دوره جواني و موقعيت جوان را در سه جمله توصيف ميکند:«در تيررس حوادث و گرفتاريها هستي، هدف بيماريها و امراض گوناگون واقع مي شوي و درمعرض آسيبها و آماج بلاها قرار مي گيري».[23]
پينوشت:
[1] - محمدتقي فلسفي، گفتارفلسفي«جوان» تهران: هيئت نشر معارف اسلامي – 1344، ج1،ص42.
[2] - همان، ص 236.
[3] - محمدرضا شرفي، جوان و نيروي چهارم زندگي، تهران، 1379، ص62.
[4] - گفتار فلسفي«جوان»،ج1،ص344
[5] - جوان و نيروي چهارم زندگي، ص14.
[6] - همان، ص16.
[7] - همان، ص24.
[8] - محمد شريفي نيا، جواني و تربيت از ديدگاه امام خميني(ره) – تربيت اسلامي5 (کاوشي در رهنمودهاي تربيتي امام خميني (ره) ص135.
[9] - جوان و نيروي چهارم زندگي، ص 155.
[10] - عباس بخشنده بالي، «هويت ديني در عصر کنوني»، « مجله حديث زندگي سال سوم خرداد و تير 1382، ص75.
[11] - جوان و نيروي چهارم زندگي،ص74.
[12] - حسين مظاهري، اخلاق و جوان، ج1، ص135.
[13] - استاد فلسفي، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمايلات، بخش اول، تهران: 1352، ج1،ص 291.
[14] - جوان از نظر عقل و احساسات، ج1، ص179.
[15] - جوان و نيروي چهارم زندگي، ص152.
[16] - سيدحسن موسوي خراساني، جوان، تابستان 1378.
[17] - الحديث، روايات تربيتي از مکتب اهل بيت(ع) دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ج1، ص343.
[18] - محمد شريفي نيا،«جواني و تربيت از ديدگاه امام خميني»، تربيت اسلامي، مرکز مطالعات تربيت اسلامي وابسته به معاونت پژوهشي وزارت آموزش و پرورش ، ش5، ص128.
[19] - کودک، نوجوان و جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري، مرکز مطالعات تربيت اسلامي،ج2، ص94.
[20] - جواني و تربيت از ديدگاه امام خميني ، مرکزمطالعات تربيت اسلامي، ج1، ص53.
[21] - نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، نامه 31، ص523.
[22] - همان
[23] - نهج البلاغه، نامه 31، ص519
منابع:
1) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي
2) جواني و تربيت از ديدگاه امام خميني، مرکزمطالعات تربيت اسلامي
3) کودک، نوجوان و جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري، مرکز مطالعات تربيت اسلامي
4) گفتارفلسفي، حجت الاسلام فلسفی
5) جوان و نيروي چهارم زندگي، محمد شريفي نيا
6) اخلاق و جوان
7) بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمايلات، حجت الاسلام فلسفی